کد مطلب : ۱۳۷۵۰
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است/که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
شعر ناب و هنرمندانه عاشورایی
سابقه شروع این انحرافات در تاریخ ادبیات به دوره صفوی و رسمیشدن مذهب شیعه، توجه شاهان صفوی به واقعه عاشورا و عزاداری، همچنین آزادی مذهبی شاعران برمیگردد. از آنجا که شاعران در صدد برآمدند، به شعر عاشورایی به عنوان بخشی از ادبیات عاشورایی سمت و سوی مردمی بدهند، رفتهرفته از غنای اشعار کاسته و برای محبوبیت و عمومیتیافتن در میان عامه انحرافاتی بدان وارد شد؛ البته این روند در آغاز چشمگیر نبود و به همین علت تلاشهایی که پس از آن به منظور روشنگری و جلوگیری از این سیر و نقد عامهسازی عاشورا صورت گرفت، بسیار دیر آغاز شد و پراکنده و ضعیف بود؛ در حالی که رشد انحرافات و پذیرش آن در فرهنگ بسیار سریع صورت میگرفت و بیشتر در ساختار ادبیات عاشورایی عمیق میشد.
از جمله کسانی که اولین کوششها را در این زمینه انجام داد، میرزا حسین نوری طبرسی بود که با نوشتن کتاب «لؤلؤ و مرجان» قدمی در این راه برداشت. پس از وی نیز تلاشهایی صورت گرفت و این تلاشها تا قرن حاضر ادامه یافت. میتوان در بین منتقدان اصلی معاصرِ این اتفاق به شهید مطهری و مجموعه مقالات وی اشاره کرد؛ اما این انتقاداتِ گاهبهگاه وقتی به سیاست و برنامه تبدیل و در حوزه عمل استفاده نشدند، در مقابل سیل تودهای انحرافات به جایی نرسیدند.
از جمله عواملی که زمینه تحریفات و انحرافات در واقعه عاشورا و مناسک آن را فراهم کرده، میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱. فقر فرهنگی: مردم فقط به ادبیات شفاهی نازل و گاه تحریفشده اکتفا میکنند.
۲. فقر مطالعه و کتاب: نبود کتابهای خوب در دسترس عموم و معرفینکردن این آثار به آنها. بیاطلاعی ناشی از مطالعهنکردن باعث میشود، مردم هرگونه اثری را بدون اطلاع از صحت و سندیت آن بپذیرند.
۳. نبود سیاستگذاری: کمبود یا نبود سلسلهنشستهای منظم دورهای برای نظارت و سازماندهی و معرفی هنرمندان متعهد و باسواد به عرصه ادبیات عاشورایی
۴. کمبود نقد و پژوهش آسیبشناسانه
۵. چیرگی توجه عاطفی بر توجه عقلانی: دورشدن مردم از تفکر و توجه به اصل و اهداف قیام عاشورا و درگیرشدن صرف با وجه عاطفی این واقعه بد نیست که مورد آخر را بیشتر بشکافیم. ادبیات و شعر عاشورایی به دو گونه است:
الف) عقلانیتمحور ب) عاطفهمحور
ادبیات عقلانیت محور شامل آثار و اشعاری است که با تکیه بر پیام عاشورا اهداف و فلسفه قیام حسینی پدید میآید. این نوع ادبیات به دنبال بیان فلسفه قیام است و بدعت و انحراف در آن کموبیش نادر میباشد؛ اما در میان عامه مردم کمرنگ است. علت این رواجنیافتگی را میتوان مسائلی چون دشواربودن فهم آن، عامهپسند نبودن و تعداد کم این شاعران دانست. شعر عقلانیتمحور اگرچه مخاطب را به تفکر وا میدارد، برای ایجاد شور در سوگواری و عزاداری آنگونه که عامه مردم از اشعار عاشورایی انتظار دارند، مناسب نیست.
نوع عاطفهمحور که بحث اصلی انحرافات و آسیبها در شعر عاشورایی است، با هدف برانگیختن احساسات، ایجاد شور و هیجان و بهاصطلاح هرچه گرمترکردن مجالس خلق شد. این ادبیات در چندگونه رشد کرد:
«زبان حال»: شاعر در آن به عنوان شاهد ماجرا به روایت وقایع روز عاشورا میپردازد.
«نوحه»: نوعی از شعر سوگوارانه است که با هدف بیان غم و اندوه سروده میشود و در همه فرهنگها سابقه دارد؛ مثلاً نمایشنامه «طوفان» اثر شکسپیر و ترسیس و منظومههای لیسیداس از نمونههای مشهور سوگنامه در ادبیات انگلیس به شمار میروند.
«مدیحه و منقبت»: در توصیف ائمه(ع)و بیان فضایل و کرامات آنها سروده میشود.
برخی ویژگیهای این نوع اشعار را میتوان در موارد زیر برشمرد:
احساسگرایی
تقدسگرایی
شعارزدگی
مخاطبمحوری
تکرار و تقلید
اسطورهپردازی
عشق و جنون
مظلومنمایی
این اهداف، همانطور که در نگاه اول مشخص میشود، مستعد تولید خرافه و بدعت در شعر عاشورایی است. علت این آسیب مانند دیگر انواع هنر که به افت و رکود دچار میشود، عامهگرایی و تلاش برای جلب رضایت مخاطب از راه نادرست است؛ یعنی به جای آنکه هنرمند هنری جوششی داشته باشد و سطح توقع و خواست مخاطب را بالا ببرد، هنر خود را به هنری سفارشی تبدیل کرده و در حد سلیقه مخاطب عام اثر تولید میکند که در اینجا به علت پیشینه تاریخی گستردهای که انحراف در اشعار عاشورایی دارد، سطح سلیقه مخاطب با آنچه هنر واقعی عرضه میکند، بسیار فاصله دارد. در طول چند قرن اخیر، شاعران و نوحهسرایان به جای پرکردن این فاصله، با پایینآوردن معیارهای هنری اشعار خود آن را جبران کردهاند.
آسیبشناسی دیگر شعر عاشورایی با پرداختن به دو مقوله کلی آسیبهای محتوایی و آسیبهای شکلی (فرمی) امکانپذیر است. بیشتر بدعتها و تحریفات در فرهنگ و ادبیات عاشورایی مربوط به مورد اولاند که در ادامه به بررسی چند نمونه از آنها میپردازیم:
۱. غلو: طرح مسائل غلوآمیز برای تحریک احساسات مخاطب و جلب نظر عامه مردم در اشعار. این غلوها به واقعه عاشورا محدود نمیشود، بلکه همه وقایع بعد از عاشورا را نیز در بر میگیرد و به ایجاد مسلکهای انحرافی حسین اللهی و زینب اللهی منجر میشود. خود این غلوها باعث شده، حقانیت و صحت عزاداریها مورد شک و پرسش قرار گیرد و اعتماد مردم را به سوگواریها کاهش دهد. این در حالی است که غلو، شکلی از دروغ است که در دین بهشدت نهی شده و در آیات قرآن، روایات پیامبرsو ائمه(ع)بارها در نهی از آن سخن گفته شده است.
۲. دروغ: گاه شاعران برای جلب مخاطب مسائل واقعی را نقض میکنند و داستانهایی دروغین را به واقعه عاشورا میافزایند که از جمله میتوان به عدد لشکر یزیدیان و واقعه بوسیدن گردنِ امام حسین(ع)به وسیله حضرت
زینب(س)هنگام وداع و ... اشاره کرد.
۳. عفو گناه: از دیگر مسائلی که شاعران و مداحان برای جلب نظر مخاطبان در اشعارشان طرح میکنند، مسئله عفو گناه است. این مسئله که با گریهکردن بر مصایب امام حسین(ع)و واقعه عاشورا هر گناهی بخشوده میشود، اعتقاد غلط بسیار رایجی است که به قسمتی از فرهنگ عزاداری تبدیل شده و پایههای محکمی برای خود در شعر عاشورایی باز کرده است.
۴. بیان مفاهیم غیر ارزشی: طرح مسائلی که هیچ بار ارزشی ندارند، در اشعار چه بسا توهین و اهانت به مقام معصومین(ع)است. طرح مسائلی مثل ظاهر زیبای امامان(ع)و زشتی و پلشتی یزیدیان از جمله نمونههایی است که هیچ ارزش معنایی در انتقال وقایع عاشورا ندارد و غیر هنرمندان به علت فقر خلاقیت هنری و کماطلاعی به آن میپردازند.
از انواع آسیبهای شکلی اشعار عاشورایی نیز میتوان به مواردی مثل موسیقی کممایه و غیر حرفهای، بهکارگیری واژههای سطح پایین و اصطلاحات عامیانه، رعایتنکردن تناسبات و زیبایی شعری، تقلید از ملودیهای پاپ و جاز لوسآنجلسی اشاره کرد.
موارد طرحشده باعث کاهش اعتماد مردم نسبت به دین، سطحیکردن توجه به عاشورا و قیام امام حسین(ع)و مورد غفلت واقعشدن آثار ناب در میان انبوه آثار کمارزش میشود. به عنوان چند راهکار اساسی و کلی برای دورشدن از آسیبها و رسیدن به شعر ناب و هنرمندانه عاشورایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مرجعشناسی و مستندسازی تاریخ عاشورا
بازشناسی و توجه بیشتر به فلسفه قیام عاشورا
آسیبشناسی گسترده فرهنگ عزاداری و مناسک آیینی
توجه به مقتضیات زمانی و مکانی عصر حاضر و سرودن اشعاری متناسب
تأسیس نهادها و مؤسسات عاشوراپژوهی
آموزش علمی تاریخ واقعه عاشورا و درسهای آن در مدارس و دانشگاهها
التزام عملی شاعران به استفاده از منابع معتبر
تبلیغ و ترویج روحیه مقابله با بدعتها و انحرافات