کد مطلب : ۱۴۴۷۶
بهلول مرد علم و عمل
قيام مسجد گوهرشاد
احمد بهارلو
رضاشاه دستور داده بود، زنان مسلمان حجاب از سر برگيرند، مردان کلاه غربي به سر کنند و روحانيان لباس روحانيت را از تن بيرون کنند. اين سياستهاي رضاشاه که او و حاميانش، آنها را به بهانة توسعه و پيشرفت اجرا و به صلاح جامعه قلمداد ميکردند، واکنش عمومي عقيدهها و سليقههاي مختلف را در جامعه در پي داشت؛ از جمله علما و روحانيان مشهد تصميم گرفتند، رضاشاه را از اين کار منع کنند و قرار شد، «آيتالله حاج حسين قمي» به تهران برود و با رضاشاه مذاکره کند.
آيتالله قمي پس از ورود به تهران دستگير و ممنوعالملاقات شد. ساير روحانيان سعي در آگاهکردن مردم داشتند و مسجد گوهرشاد از جمله مکانهاي تجمع مردم بود. اجتماعات مردم در اين مسجد هر روز بيشتر ميشد و شهر حالت عادي خود را از دست ميداد. همزمان با دستگيري آيتالله قمي، روحانيان ديگري چون «شيخ غلامرضا طبرسي» و «شيخ نيشابوري» به دستور رضاشاه دستگير شدند. روز جمعه، بيستم تيرماه ۱۳۱۴ نظاميان مستقر در مشهد سعي ميکردند، اجتماعات مردمي عليه رضاشاه را متفرق کنند و آنان را به گلوله بستند. در اين ميان با وجود کشته و زخميشدن تعداد بسياري از مردم، در برابر حاکميت مقاومت شد و سربازان بنا به دستوري که به آنها رسيده بود، مراجعت کردند.
در پي اين حادثه، مردم اطراف مشهد با بيل و داس و ... به طرف مسجد حرکت و فرداي آن روز جمعيت زيادتري در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. سران نظامي و انتظامي مشهد اين بار با تجهيزات بيشتر و عدة فراوان در نقاط حساس مستقر شدند و به دستور رضاشاه در اين روز سلاحهاي خودکار و حتي توپها را نيز براي سرکوب مردم به ميدان آوردند. حوالي ظهر مأموران نظامي و انتظامي به مردم هجوم آوردند و داخل مسجد گوهرشاد به کشتار معترضان پرداختند. در اين واقعه تعداد بسياري از تجمعکنندگان، شهيد، مجروح و بازداشت شدند.
يک روز بعد از کشتار معترضان در مسجد گوهرشاد، عمليات دستگيري علما و روحانيان آغاز شد و تعداد بسياري از آنان دستگير و به زندان روانه شدند. قيام گوهرشاد يک سال بعد از بازگشت رضاشاه از سفر به ترکيه به وقوع پيوست. عامل اصلي سرکوب مردم معترض در مسجد گوهرشاد، سرلشگر «فتحالله پاکروان» نوة دختري ميرزا تقيخان اميرکبير از نظاميان منسوب رضاشاه بود. او در سال ۱۳۸۰ ش. به استخدام وزارت خارجه درآمد و در ۱۳۱۳ استاندار خراسان شد.
پاکروان سمتهاي مختلفي از نمايندگي مجلس تا سفارت در کشورهاي مختلف را بر عهده داشت و در سال ۱۳۱۴ که موضوع تغيير کلاه طرح شد، بين او و «اسدي» نايبالتوليه اختلاف نظر ايجاد شد. اسدي براي اجراي موضوع کلاه فرهنگي توسل به زور را نميپسنديد؛ ولي پاکروان اعتقاد داشت، دستور رضاشاه بايد به هر قيمتي اجرا شود. پس از سرکوب مردم در مسجد گوهرشاد، رضاشاه براي فرو نشاندن خشم مردم، اسدي را که بيکفايت و محافظهکار ميدانست، عامل کشتار معرفي کرد و به همين اتهام او را محاکمه و اعدام کرد؛ سپس امور نيابت توليت نيز بر عهدة پاکروان قرار گرفت.
پاکروان پس از برکناري و اخراج رضاشاه به تهران احضار شد و پس از چندي به علت قتل اسدي و به شهادت رساندن «سيدحسن مدرس» مورد تعقيب ديوان کيفر قرار گرفت و به زندان رفت. پس از رسيدگي به اين پروندهها با اعمال نفوذ، اتهامي متوجة او نشد و از زندان آزاد شد. فتحالله پاکروان سرانجام در سال ۱۳۳۰ درگذشت.
«حسن پاکروان» فرزند «فتحالله پاکروان» نيز در مقام رئيس ساواک در واقعة حمله به مدرسة فيضية قم در سال ۱۳۴۳ ش. نقش فعالي داشت و در ۲۲ فروردين ۱۳۵۸ همراه با جمعي از بلندپايگان رژيم پهلوي دوم اعدام شد.
منابع:
http://www.rasexhoon.net