کد مطلب : ۱۴۵۶۱
تاريخنگاري، حديثپژوهي، تحريفشناسي، روششناسي
لوازم عاشوراپژوهي
گفتوگو با محمداسماعيل عبداللهي
تعریف شما از یک عاشوراپژوه چیست؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است، مقدمهای بیان شود. وقتی میگوییم پژوهش و تحقیق، آنچه به ذهن میرسد، جستوجو و تتبع است. بدیهی است انسان تا نسبت به مسئله یا چیزی احساس نقص و کمبود نکند و نسبت به اين احساسِ نیاز، معرفت پیدا نکند، به دنبال آن نمیرود. زمانی که آن نقص را در وجودش حس و درک کرد، به دنبال چیستی آن نقص میرود که در زبان محققان به نیازسنجی تعبیر میشود.
پژوهشگر عرصة دین که نسبت به نهضت عاشورا، لوازم و پیامدهای آن شناخت دارد، امروز بیش از دیگران خطر امحاء فرهنگ معنوی عاشورا را در بین شیعیان درک میکند. مقابلة دشمنان، تحریف تاریخ عاشورا، القای نادرست مفاهیم و محتوای عاشورا، شبهات و ... از مواردی است که پژوهشگر را نسبت به تتبع و جستوجوی بیشتر وادار میکند.
با لحاظ این مقدمه میتوانیم بگوییم، عاشوراپژوه یعنی کسي که در حوزة نهضت و فرهنگ عاشورا برای کشف واقعیتها و منطبقکردن اندیشه با واقعیت به تحقیق و پژوهش میپردازد.
تخصصها و گرایشهای خاص علمی مورد نیاز عاشوراپژوهی از نظر شما چیست؟
اگر منظورتان از سؤال این است که کسي که میخواهد عاشوراپژوه شود، چه تخصصها و گرایشهایی باید داشته باشد، پاسخ این است که عاشوراپژوه برای پژوهش روشمند و هدفمند خود نیازمند مهارتها و گرایشهای علمی است.
مهارتها شامل:
الف) روش تحقیق؛ چراکه عاشوراپژوه به معنای واقعی کلمه باید پژوهشگر باشد.
ب) منبعشناسی، اصول منبعشناسی، چگونگی استفاده از متون تاریخی و منابع مرجع و ... .
تخصصهای علمی مورد نیاز عبارتاند از:
الف) باید تاریخ اسلام را در حد خوب بداند.
ب) مسلط به ادبیات عرب باشد.
ج) تفسیر و روشهای تفسیری
د) حدیثشناسی
ه) رجال و درایه در حد مناسب
و) آشنا به اصول جامعهشناسی و روانشناسی بهویژه اینکه برای به دست آوردن اصول تجربههای تاریخی و عملیکردن آن بر جامعة دینی خودمان نیاز جدی دارد.
برای پژوهش در عرصة عاشورا و فرهنگ عاشورا چه پیشنیازی لازم است؟
الف) نیازمند مدیریت متمرکز در این پژوهش هستیم.
امروز شاهدیم که نهادهای فرهنگی متفاوتی تحقیق و پژوهشهایی در این زمینه دارند و چه بسا سفارشی هم کار میشود.
این موازیکاری به جایی نمیرسد و عملاً نتیجهای هم دربرندارد. نتیجهاش همین آسیبهای عزاداری است که سازمانهای متعددی شعار تحقیق و پژوهش و البته همایشها و کنفرانسها را دارند؛ ولی در عمل هیچ کاری انجام نشد و نتیجة آن پژوهشها و نشستها در متن جامعه رسوخ نکرد. در حقیقت مشکلی را حل نکرد. پژوهش باید بتواند مشکلی از مشکلات جامعه را برطرف کند یا اینکه یک چالش علمی را از دانشی خاص بررسی کند و پاسخ بگوید.
ب) بعد از اینکه مدیریت و متولی امر متمرکز شود، به نظر میرسد نیازمند پژوهشکدة ویژة عاشوراپژوهی هستیم.
این کارها تا حدی شروع شده، ولی باید سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد تا آن پژوهشکده بتواند پاسخگوی کامل نیازها باشد.
نظر شما در مورد دورههایی که شبیه به دورههای سفیران هدایت حوزة علمیة قم است یا همایشهایی مثل مبلغان در زمینة عاشوراپژوهی چیست؟
این دورهها اگر روشمند و با اهداف مشخص باشند و البته درست اجرا شوند، چه به لحاظ محتوایی و چه ساختاری خوب است و مفید واقع میشود؛ اما با وجود اینکه باید از این قبیل کارها شود، فکر میکنم باید کار اساسیتری نیز شکل بگیرد. با یک یا چند دوره نمیشود عاشوراپژوه تربیت و تقویت کرد. شاهد این مطلب دورههایی است که در برخی نهادهای فرهنگی برگزار میشود.
پیشنهاد میشود دستکم گرایش خاصی با هر نامي مثلاً مبلغ عاشورایی يا تربیت عاشوراپژوه ایجاد شود؛ البته پذیرش دانشجو در این دورهها نیز باید با شرایط ویژهای انجام شود و با سرمایهگذاری و استفادة درست از این نیروها از تخصص آنها در آینده استفاده شود.
درست است که با توجه به گستردگی علوم، نیازها و مسائل، امروز نمیتوان کسي را تربیت کرد که دارای همة علوم و متخصص همة فنون باشد؛ اما شبیه آنچه سفیران هدایت به طور متمرکزتر انجام میدهند، ميتوان کارهايي صورت داد. سفیران به هدف تربیت مبلغ شکل گرفته است. ما نيز میخواهیم پژوهشگر تربیت کنیم؛ آنهم فقط در حوزة عاشورا.
معنای این مطلب آن است که این کاري تخصصی و علمی است که بسیار سخت و البته ضروری به نظر میرسد.
به نظرتان چه آسیبهایی در حال حاضر متوجة شیوههای تبلیغی عاشورایی است؟
در قضیة عاشورا ما با ۲ نوع ادبیات روبهرو هستیم؛ ادبیات عمومی که شامل نوحهسرایی، عزاداری و ... میشود و ادبیات علمی که در واقع نگاه علمی و تحلیلی به مسائل نهضت عاشورا دارد. در اين ادبيات به دست آوردن اصول و قواعد کلی، کاربردیکردن آن و عبرتگیری از تاریخ طرح میشود.
باید بگويم، متأسفانه در هر دو نوع ادبیات، ما با آسیبهایی روبهرو هستیم. همة تلاش مردان بزرگی چون میرزا حسن نوری، مرتضی مطهری و محمدمهدی شمسالدین و ... اصلاح ادبیات علمی عاشورا بوده که امروز این آسیبها چه در محتوی و چه ساختار با نقش و صورت دیگری به عرصة فرهنگ عاشورا وارد شده است.
مبلغان ما در عرصة تبلیغ فرهنگ عظیم عاشورا مدل ندارند. به لحاظ روشی باید مبلغ بتواند روشی را در تبلیغ خود انتخاب کند که با کمترین هزینه بیشترین فایده را کسب کند. فرقی نمیکند قالب تبلیغ او منبر باشد، کنفرانس باشد یا کاری از سنخ هنرهای تجسمی، آيینی و ... .
شاید بتوان روش تبلیغی چهرهبهچهره و حضور فیزیکی در میان گروههای کوچک و حتی فردی بهویژه در محیطها و مراکز جمعی اعم از مدرسه، دانشگاه، مساجد و کانونها، سالنهای ورزشی و اردوها و ... را پیشنهاد کرد.
به لحاظ محتوایی نیز تعداد اندکي از مبلغان با مشکل روبهرويند و این البته شاید به علت ضعف بنیة علمی باشد؛ چراکه منابع مورد اعتماد و مستند در دسترس آنها نیست. رفع این کمبودها در درجة اول از وظایف عاشوراپژوه است. پژوهشگر عرصة عاشورا میتواند ضمن آسیبشناسی روشهای تبلیغ بهترین مدل تبلیغی را شناسایی و معرفی کند.
او باید با استفاده از ظرفیت غنی علمی در عرصة تاریخ اسلام، بهترین محتوای علمی را در اختیار مبلغان قرار دهد که البته اینها بخشی از وظایف عاشوراپژوه است.
راهاندازی یک رشتة دانشگاهی به عنوان رشته عاشوراپژوهی ضروری است؟ تعریف شما از این رشته چیست و چه گرایشهایی میتواند داشته باشد؟
با توجه به آنچه گفته شد، در تأسیس آن تردیدی وجود ندارد. فقط این مطلب را هم یادآوری میکنم که اگر یزیدیان آن زمان به خطا و گناه نابخشودنی قتل جسمانی امام حسین (ع) و یارانشان دچار شدند، امروز نیز یزیدیان زمان ما و حاکمان جور به دنبال قتل آثار معنوی و فرهنگی حادثة عظیم عاشورا هستند؛ نتیجه اینکه اگر آن روز امام حسین (ع)، عباس (ع)، مسلم، عون، جعفر، رقیه (س)، زینب (س) و ... را همراه خود داشت، امروز هم امام زمان ما و نیز اعتلای فرهنگ ناب عاشورا نیازمند عباسها و زینبها و ... هستند و البته که تربیت اینها نیازمند ظرفیتسازی، فرهنگسازی و تشویق است که شاید بتوان مهمترین انگیزه و داعی این کار را تأسیس چنین رشتهای نام برد؛ اما گرایشهایی که میتوان برای آن طرح کرد:
۱. تاریخنگاری عاشورا
۲. حدیثپژوهی عاشورا
۳. تحریفشناسی عاشورا
۴. روششناسی تبلیغ عاشورا
۵. تربيت عاشوراپژوهي که بتواند با استفاده از فضای روانشناسانه و جامعهشناسانة صدر اسلام برای مسائل موجود در جامعة دینی، راهبرد عرضه کند. (گرچه شاید به نحو میانرشتهای یا بهگونهاي زیرمجموعة سایر گرایشها طرح شود.)
پس موضوعاتی مثل تبلیغ عاشورا، زیارت عاشورا، منبر، خطابه، مرثیه و مداحی میتوانند جزو زیرمجموعههایی باشند که در قالب بحث عاشوراپژوهی بگنجند؟
از آن نظر که پژوهشگر بخواهد زوایای مختلف زیارت عاشورا یا نقش منبر و خطابه را در طرح و گسترش اندیشة عاشورایی و ... طرح کند، بله؛ اما اینها میتواند زیرمجموعة گرایش عامتری طرح شود؛ مثلاً «منبر و خطابه» و «مرثیه و مداحی»، زیرمجموعة گرایش چهارم که گفتم، قرار میگیرد.
اگر قرار باشد چنین رشتهای ایجاد شود، کدام ارگان، سازمان یا نهاد مناسبترین مکان برای برگزاری آن خواهد بود؟
آسیبها و تحریفهای عمومی و علمی عاشورا الآن بهراستي به عنوان مشکل و مسئلة ضروری پژوهش طرح ميشود و متولیان امر باید این مسئله را حل کنند.
نباید گذاشت این مسئله به فرهنگ تبديل شود. اگر این اتفاق بیفتد، اصلاح آن نیازمند خوندادن و شهیددادن است؛ بنابراین چون عاشورا از مسائل دین و مربوط به حوزة دین است، طبیعتاً متولی آن بهتر است نهادی برخاسته از حوزة علمیه باشد که البته باید از طرف حکومت سرمایهگذاری شود. شاید سازمان تبلیغات اسلامی مناسبترین نهاد باشد.
نظر شما در مورد برگزاری کلاسهای مداحی به شیوههای مرسوم چیست؟
متأسفانه ما امروز شاهد چند نمونه آسیب در عزاداریها هستیم؛ آسیبهای عزاداری در بعد اندیشه و مبانی فکری، در بعد گفتار و نوشتار و در بعد رفتار. این آسیبها به هر شکلی به ادبیات عاشورا وارد میشود؛ حال چه به صورت خودآگاه که دشمنان سرمایهگذاری کردهاند و چه ناخودآگاه حاصل غفلت و نادانی هستند.