کد مطلب : ۸۳۶۳
آيين هيأتداري(1)
حجتالاسلام عليرضا پناهيان
شماره اول ماهنامه خيمه - محرم 1424 - اسفند 1381
تعريف و كلياتي درباره هيأت
هيأت را ميتوان دو گونه تعريف كرد:
تعريف هيأتها به گونهاي كه هستند و تعريف آنها به گونهاي كه بايد باشند.
ما جمع بين اين دو تعريف را آوردهايم. البته اين تعريف مقداري طولاني است. هيأت يعني تجمعي از مؤمنان كه براي تعظيم شعاير الهي و احياي امر اهلبيت(ع)، ـ نام و ياد و سيره و روش اهلبيت ـ در جامعه و تعليم و تربيت ديني و اخلاقي خود، به برگزاري متناوب جلسات مذهبي، شامل قرائت قرآن، سخنراني ديني و ذكر توسّل اهلبيت عصمت و طهارت با محوريت عزاداري امام حسين(ع) اقدام ميكنند. در تعريفي كه ما از هيأت ارائه ميدهيم چند مورد را خارج ميكنيم:
اگر هيأتي، قرائت قرآن نداشت، اين هيأت، هيأت كاملي نيست. وقتي هيأت هست، ذكر هست، چرا ذكر قرآن نباشد؟! اگر جلسهي تجويدي باشد و تفسيري هم بگويند، اين هم هيأت نيست؛ اين جلسه يك كار تخصصي است و با برخورد كردن با قرآن به عنوان ذكر، تفاوت دارد.
تجمّع، يعني اين افرادي كه دور هم جمع شدهاند؛ اينها تصادفاً به هم نپيوستهاند، بلكه داراي تشكّلاند. اينها با گروهي كه به نماز جمعه يا جماعت ميروند، متفاوتاند. اگر شما مراسم برگزار كرديد و گروهي آمدند و رفتند، به اين هيأت نميگويند. به مراسم عاشورا و محرم نيز هيأت نميگوييم؛ اين مراسمي است كه در سال، يك بار برگزار شده و ديگر ادامه ندارد؛ بنابراين بايد جلسات متناوب باشد و تناوب از نظر ما، حداقل ماهيانه و حداكثر هفتگي است.
چرا هيأت را با محوريّت بصيرت ديني يا قرآن يا ساير ائمّه نميدانيم و فقط به امام حسين(ع) توجّه كردهايم؟ اينها همه قابل بحث است. در اين زمينه، بزرگان ما حرفهاي زيادي دارند كه بايد لحاظ شود. عدم توجّه به اين نكات، در دراز مدت، هيأت را دچار انحراف خواهد كرد.
در اين زمينه دقيقترين سخنان و مفاهيم را در سخنان حضرت امام(ره) مشاهده ميكنيد. اينكه ما ميخواهيم هيأت را اين گونه تعريف كنيم، براي اثبات يك ادّعاست و آن ادّعا اين است كه بهترين شيوه براي تربيت نسل انقلاب و جامعترين روش براي تربيت در وجوه مختلف، هيأتهاي مذهبي هستند و هيچ روشي براي تعليم و تربيت ديني، بهتر و كارآمدتر از هيئآت مذهبي نيست. كارهاي ديگر هم وجود دارد، مثل: تئاتر، فيلم و... اينها را ميتوان با هم مقايسه كرد، ولي در حركتهاي فرهنگي، هيئآت مذهبي مهمترين نقش را دارند.
چون ميببينيم با هيأت، كسي مخالفت نميكند، پس شايد حس كنيم چيز علمي نيست. من در اين ميان، نظر شخصي خودم را ابراز ميكنم و اين كه از مقولهي هيأت دفاع ميكنم، به عنوان جامعترين و بهترين روش آن را ميدانم و معتقدم در بُعد تربيتي، همه وجوه انسان را پرورش ميدهد. اگر هيأتدار به اين مسأله معتقد نباشد، يا شركتكنندگان دائمي و برگزار كنندگان هيأت، به آن معتقد نباشند، از اين سرمايه استفاده نخواهند كرد و به هيأت لطمه ميزنند.
تاريخچه تشكيل هيأت های مذهبي
بعضيها ميگويند: اين هيأتها، ساخته و پرداختهي دست صوفيه است. بعضي آن را به صفويّه نسبت ميدهند؛ يعني فرهنگ تشيع صفوي؛ ولي بنده ريشه تاريخي آن را از زمان رسول خدا(ص) ميدانم.
هر تشكّل اجتماعي در سينهي تاريخ، نسبت به كثرت جامعه و فرهنگ مردم، تغيير و تحول پيدا ميكند. حجهاي امسال را ببينيد، با حجهاي چهار - پنج قرن پيش تفاوت بسيار دارد؛ البته يك حقيقت اصلي دارد، ولي شكل آن تغيير ميكند.
من ريشهي هيأتها را در صفويّه يا زمان حضرت آيت الله بروجردي ميدانم؛ بلكه ريشه آن را در زمان شهادت حمزه سيّدالشهدا ميبينم كه وقتي به شهادت رسيد، پيامبر اسلام وقتي به مدينه آمدند مشاهده نمودند كه همه براي كشتگان خود گريه ميكردند، فرمودند: كسي براي عمويم «حمزه» گريه نميكند؟ و از آن به بعد، رسم شد در مدينه هر كه ميخواست براي شهيد خودش عزاداري كند، ابتدا سر قبر حمزه ميرفت و بعد براي شهيد خودش عزاداري ميكرد. اين رسم كه براي يك شهيدِ محور، در شهر، در حضور رسول خدا و با اشارهي ايشان، ابتدا عزاداري شود و بعداً به موضوعات شخصي خود پرداخته شود، از زمان رسول خدا صورت گرفته است. اين ريشهي تشكيل هيأت است.
اوّلين هيأت به صورت رسمي، بعد از رحلت حضرت رسول(ص) شكل گرفته كه حضرت فاطمه(س) به طور مرتب و هفتگي، همراه حسن عليهالسلام و حسين عليهالسلام بر سر قبر شهدا ميرفتند و آنجا برنامهي مرثيه و گريه داشتند.
ميرسيم به زمان حضرت علي(ع) كه وقتي از زمين كربلا ميگذشتند، مراسم عزاداري و نوحه خواني داشتند. در زمان حضرت رسول(ص) نيز هنگام تولد امام حسين گريه كردند. در زمان خود امام حسين(ع) شعرهايي كه باقي مانده، بر اين مفهوم دلالت دارد. وقتي حضرت به شهادت ميرسند اشعاري كه وجود دارد:
«شيعتي مهما شربتم ماء غدب فاذكروني
و سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني»
كه روايتي است كه حضرت سكينه(س) از حلقوم بريدهي ابا عبدالله الحسين نقل ميكنند و برخي از علماي بزرگ آن را توثيق كردهاند. در اينجا حضرت ميفرمايند براي هر شهيد و غريبي خواستيد گريه كنيد اول مرا ياد كنيد.
ميآييم جلوتر، ميرسيم به زمان امام سجاد، امام(ع) روايت هست تا آخر عمرشان، هر بار كه غذا خوردند، يك بار قبلش براي امام حسين گريه كردند. ميرسد به امام باقر و امام صادق عليهالسلام كه روضهخوانها را دعوت ميكردند، مداحان را دعوت ميكردند، و در موردي به يكي از ذاكران هر چه طلا در منزل بود اهدا كردند. اينكه خانوادهي خود را جمع ميكردند، جلسه تشكيل ميدادند و در آن ميفرمودند كه شعر براي اباعبداللّه الحسين بگوييد، چرا؟ چون به قول مقام معظم رهبري: «هيچ پيامي جز در قالب هنر جاودانه نميماند.»
حضرت به كسي كه يك بيت شعر، براي امام حسين(ع) ميگفت يا ميخواند، پول وحتّي به او وعده بهشت ميدادند.
امام باقر(ع)، پول ميدهند براي عزاداري كردن بعد از خودشان، كه بعد از من تا ده سال براي من در «مني» روضه خواني كند. در امامان بعدي هم اين سنّت حسنه باقي ماند. در جامعهي كوچك، مجلسي در حد 20 نفر در حضور امام صادق(ع) برگزار ميشد و هنگامي كه جامعهي بزرگ شد اين تشكلها و هيأتها ايجاد ميگرديد. بزرگ شدن جامعهي شيعي، هيچ چيزي را تغيير نداده است و فقط هيئآت را گسترش داده است. در اينجا لازم است نكتهاي را تذكر دهم، خيليها وقتي به مقولهي عزاداري امام حسين(ع) ميرسند اول ميروند سراغ نكتهها و وجوه منفي آن!. مگر تا به حال از قرآن عليه اهلبيت(ع) در تاريخ استفاده نشده است؟ نمونهي آن اينكه، از قرآن استفاده كردند و گفتند كه قتل حضرت علي(ع) واجب است. آيا اين درست است كه هنوز فردي كه قرآن را باز نكرده، به او بگوييم مواظب باش مرتكب قتل حضرت علي(ع) نشوي؟ يا به حافظ قرآن بگوييم مواظب باش مانند خوارج نهروان نشوي؟ خوب است در رسانهها كه جوانها را براي حفظ قرآن تشويق ميكنند مرتب اين گونه مسائل را ذكر كرد؟ در تاريخْ بيشتر از قرآن سوء استفاده شده تا اهلبيت و اهلبيت(ع) بيشتر حافظ و مدافع قرآن بودهاند و جلوي سوء استفاده را گرفتهاند.
من نميدانم چرا هر كه به مقوله، عزاداري امام حسين(ع) ميخواهد بپردازد از تخويف و تحقير شروع ميكند؟
آيا هيأتهاي مذهبي بيشتر آسيب دارند يا حوزههاي علميه؟ مسلّم است كه حوزههاي علميه.
حضرت امام(ره) ميفرمايند: اسلام از هيچ چيز به اندازه دانشگاه و فيضيه لطمه نخورده است. همين حوزه و فيضيه، را ما چقدر تقدير ميكنيم و ميدانيم آفاتي دارد و بايد آنها را بر طرف كرد. ولي فرهنگ برخورد با آن كاملاً محترمانه است. اما وقتي به هيأت رسيديم، اول بر سرش ميكوبيم و بعد فوايدش را ذكر ميكنيم. به هر حال در بحث تاريخي، شما اهتمام اهلبيت را به هيئآت، شاهد هستيد.
تعريف و كلياتي درباره هيأت
هيأت را ميتوان دو گونه تعريف كرد:
تعريف هيأتها به گونهاي كه هستند و تعريف آنها به گونهاي كه بايد باشند.
ما جمع بين اين دو تعريف را آوردهايم. البته اين تعريف مقداري طولاني است. هيأت يعني تجمعي از مؤمنان كه براي تعظيم شعاير الهي و احياي امر اهلبيت(ع)، ـ نام و ياد و سيره و روش اهلبيت ـ در جامعه و تعليم و تربيت ديني و اخلاقي خود، به برگزاري متناوب جلسات مذهبي، شامل قرائت قرآن، سخنراني ديني و ذكر توسّل اهلبيت عصمت و طهارت با محوريت عزاداري امام حسين(ع) اقدام ميكنند. در تعريفي كه ما از هيأت ارائه ميدهيم چند مورد را خارج ميكنيم:
اگر هيأتي، قرائت قرآن نداشت، اين هيأت، هيأت كاملي نيست. وقتي هيأت هست، ذكر هست، چرا ذكر قرآن نباشد؟! اگر جلسهي تجويدي باشد و تفسيري هم بگويند، اين هم هيأت نيست؛ اين جلسه يك كار تخصصي است و با برخورد كردن با قرآن به عنوان ذكر، تفاوت دارد.
تجمّع، يعني اين افرادي كه دور هم جمع شدهاند؛ اينها تصادفاً به هم نپيوستهاند، بلكه داراي تشكّلاند. اينها با گروهي كه به نماز جمعه يا جماعت ميروند، متفاوتاند. اگر شما مراسم برگزار كرديد و گروهي آمدند و رفتند، به اين هيأت نميگويند. به مراسم عاشورا و محرم نيز هيأت نميگوييم؛ اين مراسمي است كه در سال، يك بار برگزار شده و ديگر ادامه ندارد؛ بنابراين بايد جلسات متناوب باشد و تناوب از نظر ما، حداقل ماهيانه و حداكثر هفتگي است.
چرا هيأت را با محوريّت بصيرت ديني يا قرآن يا ساير ائمّه نميدانيم و فقط به امام حسين(ع) توجّه كردهايم؟ اينها همه قابل بحث است. در اين زمينه، بزرگان ما حرفهاي زيادي دارند كه بايد لحاظ شود. عدم توجّه به اين نكات، در دراز مدت، هيأت را دچار انحراف خواهد كرد.
در اين زمينه دقيقترين سخنان و مفاهيم را در سخنان حضرت امام(ره) مشاهده ميكنيد. اينكه ما ميخواهيم هيأت را اين گونه تعريف كنيم، براي اثبات يك ادّعاست و آن ادّعا اين است كه بهترين شيوه براي تربيت نسل انقلاب و جامعترين روش براي تربيت در وجوه مختلف، هيأتهاي مذهبي هستند و هيچ روشي براي تعليم و تربيت ديني، بهتر و كارآمدتر از هيئآت مذهبي نيست. كارهاي ديگر هم وجود دارد، مثل: تئاتر، فيلم و... اينها را ميتوان با هم مقايسه كرد، ولي در حركتهاي فرهنگي، هيئآت مذهبي مهمترين نقش را دارند.
چون ميببينيم با هيأت، كسي مخالفت نميكند، پس شايد حس كنيم چيز علمي نيست. من در اين ميان، نظر شخصي خودم را ابراز ميكنم و اين كه از مقولهي هيأت دفاع ميكنم، به عنوان جامعترين و بهترين روش آن را ميدانم و معتقدم در بُعد تربيتي، همه وجوه انسان را پرورش ميدهد. اگر هيأتدار به اين مسأله معتقد نباشد، يا شركتكنندگان دائمي و برگزار كنندگان هيأت، به آن معتقد نباشند، از اين سرمايه استفاده نخواهند كرد و به هيأت لطمه ميزنند.
تاريخچه تشكيل هيأت های مذهبي
بعضيها ميگويند: اين هيأتها، ساخته و پرداختهي دست صوفيه است. بعضي آن را به صفويّه نسبت ميدهند؛ يعني فرهنگ تشيع صفوي؛ ولي بنده ريشه تاريخي آن را از زمان رسول خدا(ص) ميدانم.
هر تشكّل اجتماعي در سينهي تاريخ، نسبت به كثرت جامعه و فرهنگ مردم، تغيير و تحول پيدا ميكند. حجهاي امسال را ببينيد، با حجهاي چهار - پنج قرن پيش تفاوت بسيار دارد؛ البته يك حقيقت اصلي دارد، ولي شكل آن تغيير ميكند.
من ريشهي هيأتها را در صفويّه يا زمان حضرت آيت الله بروجردي ميدانم؛ بلكه ريشه آن را در زمان شهادت حمزه سيّدالشهدا ميبينم كه وقتي به شهادت رسيد، پيامبر اسلام وقتي به مدينه آمدند مشاهده نمودند كه همه براي كشتگان خود گريه ميكردند، فرمودند: كسي براي عمويم «حمزه» گريه نميكند؟ و از آن به بعد، رسم شد در مدينه هر كه ميخواست براي شهيد خودش عزاداري كند، ابتدا سر قبر حمزه ميرفت و بعد براي شهيد خودش عزاداري ميكرد. اين رسم كه براي يك شهيدِ محور، در شهر، در حضور رسول خدا و با اشارهي ايشان، ابتدا عزاداري شود و بعداً به موضوعات شخصي خود پرداخته شود، از زمان رسول خدا صورت گرفته است. اين ريشهي تشكيل هيأت است.
اوّلين هيأت به صورت رسمي، بعد از رحلت حضرت رسول(ص) شكل گرفته كه حضرت فاطمه(س) به طور مرتب و هفتگي، همراه حسن عليهالسلام و حسين عليهالسلام بر سر قبر شهدا ميرفتند و آنجا برنامهي مرثيه و گريه داشتند.
ميرسيم به زمان حضرت علي(ع) كه وقتي از زمين كربلا ميگذشتند، مراسم عزاداري و نوحه خواني داشتند. در زمان حضرت رسول(ص) نيز هنگام تولد امام حسين گريه كردند. در زمان خود امام حسين(ع) شعرهايي كه باقي مانده، بر اين مفهوم دلالت دارد. وقتي حضرت به شهادت ميرسند اشعاري كه وجود دارد:
«شيعتي مهما شربتم ماء غدب فاذكروني
و سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني»
كه روايتي است كه حضرت سكينه(س) از حلقوم بريدهي ابا عبدالله الحسين نقل ميكنند و برخي از علماي بزرگ آن را توثيق كردهاند. در اينجا حضرت ميفرمايند براي هر شهيد و غريبي خواستيد گريه كنيد اول مرا ياد كنيد.
ميآييم جلوتر، ميرسيم به زمان امام سجاد، امام(ع) روايت هست تا آخر عمرشان، هر بار كه غذا خوردند، يك بار قبلش براي امام حسين گريه كردند. ميرسد به امام باقر و امام صادق عليهالسلام كه روضهخوانها را دعوت ميكردند، مداحان را دعوت ميكردند، و در موردي به يكي از ذاكران هر چه طلا در منزل بود اهدا كردند. اينكه خانوادهي خود را جمع ميكردند، جلسه تشكيل ميدادند و در آن ميفرمودند كه شعر براي اباعبداللّه الحسين بگوييد، چرا؟ چون به قول مقام معظم رهبري: «هيچ پيامي جز در قالب هنر جاودانه نميماند.»
حضرت به كسي كه يك بيت شعر، براي امام حسين(ع) ميگفت يا ميخواند، پول وحتّي به او وعده بهشت ميدادند.
امام باقر(ع)، پول ميدهند براي عزاداري كردن بعد از خودشان، كه بعد از من تا ده سال براي من در «مني» روضه خواني كند. در امامان بعدي هم اين سنّت حسنه باقي ماند. در جامعهي كوچك، مجلسي در حد 20 نفر در حضور امام صادق(ع) برگزار ميشد و هنگامي كه جامعهي بزرگ شد اين تشكلها و هيأتها ايجاد ميگرديد. بزرگ شدن جامعهي شيعي، هيچ چيزي را تغيير نداده است و فقط هيئآت را گسترش داده است. در اينجا لازم است نكتهاي را تذكر دهم، خيليها وقتي به مقولهي عزاداري امام حسين(ع) ميرسند اول ميروند سراغ نكتهها و وجوه منفي آن!. مگر تا به حال از قرآن عليه اهلبيت(ع) در تاريخ استفاده نشده است؟ نمونهي آن اينكه، از قرآن استفاده كردند و گفتند كه قتل حضرت علي(ع) واجب است. آيا اين درست است كه هنوز فردي كه قرآن را باز نكرده، به او بگوييم مواظب باش مرتكب قتل حضرت علي(ع) نشوي؟ يا به حافظ قرآن بگوييم مواظب باش مانند خوارج نهروان نشوي؟ خوب است در رسانهها كه جوانها را براي حفظ قرآن تشويق ميكنند مرتب اين گونه مسائل را ذكر كرد؟ در تاريخْ بيشتر از قرآن سوء استفاده شده تا اهلبيت و اهلبيت(ع) بيشتر حافظ و مدافع قرآن بودهاند و جلوي سوء استفاده را گرفتهاند.
من نميدانم چرا هر كه به مقوله، عزاداري امام حسين(ع) ميخواهد بپردازد از تخويف و تحقير شروع ميكند؟
آيا هيأتهاي مذهبي بيشتر آسيب دارند يا حوزههاي علميه؟ مسلّم است كه حوزههاي علميه.
حضرت امام(ره) ميفرمايند: اسلام از هيچ چيز به اندازه دانشگاه و فيضيه لطمه نخورده است. همين حوزه و فيضيه، را ما چقدر تقدير ميكنيم و ميدانيم آفاتي دارد و بايد آنها را بر طرف كرد. ولي فرهنگ برخورد با آن كاملاً محترمانه است. اما وقتي به هيأت رسيديم، اول بر سرش ميكوبيم و بعد فوايدش را ذكر ميكنيم. به هر حال در بحث تاريخي، شما اهتمام اهلبيت را به هيئآت، شاهد هستيد.