کد مطلب : ۱۲۸۰۵
معرفت زیارت ۲ // سفر کربلا باید تحول آفرین باشد
به آنجایی برویم که میگویند دستان حضرت ابولفضل در آنجا از بدن جدا شده و یا به نزدیکی فرات برویم و تا دوباره به یاد تشنه لبی کاروان امام حسین(ع) بیفتیم.
آنجا که خیمهگاههای امام حسین(ع) وجود داشته است را از نزدیک ببینیم و بدانیم سر امام حسین(ع) کجا از بدن جدا شده است.
لابد وقتی پایمان به کربلا باز میشود اول زیارتنامه میخوانیم و ذکر مصیبت میکنیم و اما بعد....
اما بعد از اینکه تکتک مقامهایی که درباره آن روایتی شنیدهایم را از نزدیک دیدیم و بعد از اینکه اشکی ریختیم و ذکر مصیبتی کردیم؛ بعد از همه اینها چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
قرار است از این سفر چه چیزی بیاموزیم و چه تحولی در ما به وجود بیاورد؟
محمدعلی پیروی که دو ماه پیش به کربلا رفته است میگوید:«من مشکل بزرگی داشتم به کربلا رفتم تا حاجتم را از آقا امام حسین(ع) بگیرم.»
او حاجتش را گرفته و در حین گفتن داستانش بغض راه گلویش را بسته است. اما او جز عبادت و طلب حاجت و نماز خواندن کار دیگری نکرده است. نه تعمقی و نه تفکری.
پیروی میگوید: «حقیقتش من بیسوادم و از تاریخ و این چیزها هیچی نمیدانم. از کودکی کارگری میکردم . راهی هم برای آشنایی بیشتر با قیام عاشورا نداشتم. اما همیشه عاشق امام حسین بوده ام و هیچ وقت از در حرمش ناامید بر نگشتم.»
آقای پیروی تنها زایر عتبات عالیات نیست که سواد زیادی ندارد و از آموزش دقیق و پرمحتوا هم محروم بودهاست. اما او در سفر کربلا هم اطلاعات جامع و کاملی از فلسفه و واقعیات سفر کربلا به دست نیاورد چرا که به گفته خودش آموزش ویژهای در مورد تاریخ و فلسفه قیام امام حسین(ع) به او داده نشده است.
سعید حیدری هم که به تازگی به سفر عتبات عالیات رفته است میگوید: به ما زیارتنامه و جزواتی درباره کلیت سفر کربلا داده بودند و در جزوهای که کاروان داد بیشتر به مسایل سفری مانند اینکه کجا نماز جماعت میخوانیم و کجا در اتوبوس غذا میخوریم و... اشاره شده بود.
حیدری میگوید:«البته همین حد جزوه هم بسیاری از مشکلات رفاهی زایران را حل و فصل میکند و به هر حال زایر با خیال راحت به عبادت و زیارت میپردازد.»
جزوه ای که حیدری بهآن اشاره میکند جزوه ای است که شمسا تولید کرده و به زایران عتبات عالیات میدهد تا در جریان کم و کیف سفر قرار بگیرند. اما در واقع به گفته این زایر کتاب و یا سیدی آموزشی دیگری در اختیار آنها قرار نمیگیرد.
این در حالیست که سفر عتبات عالیات در حال حاضر به صورت زمینی است و زایران تا رسیدن به نجف و کربلا اوقات فراغت طولانی برای مطالعه دارند.
اما زایران عتبات عالیات که از منابع مکتوب و مصور آموزشی بهره زیادی نمیبرند این مشکل را برای خود به نحوی حل میکنند.
محمدی زایری که به تازگی از کربلا برگشته است راه حل خود را اینگونه توصیف میکند: «از آنجا که روحانی که با ما آمده بود هیچ توضیح فلسفی و یا تاریخی به ما نمیگفت و ما بیشتر از حرف زدن با بقیه مسافران راهنمایی میگرفتیم.»
غفوری زایر دیگر ی است که هم زمان با محمدی در کربلا به سر میبرده است.
او میگوید:«من بچه هیئتی و عاشق امام حسین(ع) بودم و دوست داشتم بروم و با تمام فضای کربلا آشنا شوم و با خیال آسوده فراغ بال به زیارت و نیایش و تفکر بپردازم. به همین دلیل به صورت انفرادی به سفر کربلا رفتم.»
غفوری اشاره میکند که درزیارتگاهها و مقامهای مختلف افرادی به اسم (مرشد) هستند که به فارسی هم مسلط هستند و میگویند که هر جا چه اتفاقی افتاده است و مناسک و نمازها و نیایشهایش شامل چه چیزهایی میشود.
او میگوید هر ۱۰ ، ۲۰ زائر به مرشد مقداری (حدود ۲۰ هزار تومان) پول میدهند و او همه مناسک و اطلاعات لازم را میدهد.
البته این راهنماهای عراقی(مرشدها) هیچ مدرکی که نشان دهد اطلاعات درستی به زایران میدهند ارایه نمیکنند، اما زایران به راهنمایی فردی عراقی که همیشه در همسایگی امام حسین(ع) زندگی کرده است اطمینان میکنند.
اما به عقیده رئوف که تا به حال ۵ بار مسافر عتبات عالیات بوده است، بسیاری از افرادی که به کربلا میآیند نه برای درک فلسفه قیام عاشورا که فقط به نیت زیارت و خواندن نماز به کربلا میآیند و سفر کربلا چیزی به اطلاعاتشان نمیافزاید.
رئوف میگوید مرثیه خوانی و ذکر مصیبت و نماز خواندن و زیارت همگی خوب و به جا است. اما حیف است که آدم در کنار ضریح آقا باشد و به فلسفه قیام او فکر کند.
او آموزشهایی که پیرامون قیام امام حسین(ع) در رسانهها و صدا و سیما و آموزش پرورش انجام میشود را کافی نمیداند و میگوید: نمیدانم چرا بر روی آموزش موضوعی به این مهمی هیچ اقدام جدی صورت نمیگیرد.
رئوف که کارشناس زبان و ادبیات عربی است میگوید: اگر بناست چنین موضوعی آموزش داده شود باید برروی آن برنامهریزی کرد و با جذابیتهای رسانهای برای تولید محتوا بیشتر تلاش کرد.
او ادامه میدهد متاسفانه بسیاری از زایران کربلا دیدگاههایشان به خرافه آمیخته است و این از اعمال و رفتارشان در حین زیارت مشخص است.
خانم ابراهیم زاده اما کاملا با نظر آقای رئوف مخالف است و فکر میکند مهمترین کاری که باید در سفر عتبات انجام داد زیارت است.
او تا به حال سه بار به زیارت کربلا رفته است. دو بار به صورت انفرادی و یک بار با کاروانهای حج و زیارت.
ابراهیمزاده میگوید اطلاعات تاریخی و اسطورههای زیادی درباره امام حسین(ع) ندارد اما در همان حدی که میدانسته برای زیارت کفایت میکند.
او میگوید تمام مدت، در حرم امام حسین(ع) و امام علی(ع) گریه میکرده است و برای گریه کردن برای مظلومیت امام حسین(ع) هم لازم نیست کتاب خواند.
اما یک زایر دیگر کربلا معتقد است اگر فردی به دنبال این باشد که اطلاعات کسب کند با این همه ابزارهای اطلاعرسانی میتواند با آگاهی کامل عازم کربلا شود.
عرفانی میگوید: «اصلا مهم نیست که کاروانی که با آنها همراهی؛ به تو کتابی معرفی کنند و یا سی دی بدهند. تو اگر عازم کربلایی و عاشق امام حسین(ع) پیش از سفر باید درباره آن حضرت مطالعه کافی داشته باشی.»
او قبل از سفر چند کتاب با روایتهای مختلف از قیام امام حسین(ع) خوانده است و میگوید :«وقتی وارد حرم و یا مقام های مختلف میشدم چشم بر هم میگذاشتم و تمام اتفاقاتی را که قبلا خوانده بودم در ذهنم مرور میکردم.»
البته افرادی همچون عرفانی که به گفته خودش قبل از سفر و بعد از سفرش زمین تا آسمان با هم فرق داشته است شاید به وفور در بین زایران دیده نشود.
حال باید دید که زایران و کاروانهای زیارتی و نهادهای فرهنگی هر کدام چه رسالتی را باید بر گردن خود احساس کنند تا سفر عتبات عالیات همانطور که شایسته است در همه زایران تحول آفرین باشد؟