کد مطلب : ۱۴۰۸۳
دعا، سخنرانی و روضه در تلویزیون
دکتر اعظم راودراد
نخست این که با یک رسانه دولتی نمیتوانیم، رسانه دینی داشته باشیم. وقتی رسانه، دولتی است، دین را متاثر میسازد و ابزاری میشود برای توجیه حکومت بر جامعه؛ در حالی که اگر ما در کنار رسانههای دولتی، رسانههای خصوصی هم داشتیم که به سراغ ترویج دین در جامعه بروند، این شائبه کمتر پیش می آمد. رسانه دینی موثر آن است که در فضایی رقابتی با رسانههای دیگر حضور داشته باشد و بتواند مخاطب خود را جذب کند؛ یعنی رسانهای با اهداف صرفا دینی؛ اما نحوه اداره حرفهای.
در این حال بعضی اقدامات به ظاهر دینی تلویزیون میتواند کارکردهای ضد دینی داشته باشد؛ مثلا نمایش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون مانند روضهخوانی ضد دین است؛ چون هر چیز فضا و مکان متناسب با خود را لازم دارد. مسلما ارتباط و برخورد با روضه در مورد کسی که در خانه درحال خواب و استراحت است یا در مهمانی یا در حال غذاخوردن و فعالیتهای مختلف است، با کسی که در فضای مذهبی روضه یعنی در حسینیه و مسجد است و با خواست و نیت قلبی رفته که بشنود و گریه کند، تفاوت دارد.
روضهای که از تلویزیون در این فضای متفاوت پخش میشود، تاثیرات متفاوتی هم خواهد داشت. برای درصد بسیار کمی از مخاطبان مثل خانمهای مسن که دلشان میخواهد، روضه بشنوند؛ اما نمیتوانند از خانه بیرون بروند، ممکن است تاثیرات مثبتی داشته باشد؛ ولی برای اکثر مخاطبانی که در معرض آن قرار میگیرند، این تاثیر را ندارد؛ یا شبکه را عوض میکنند یا در بعضی مناسبتها که همه شبکهها همین را پخش میکنند، با نارضایتی و حالت معترض به آن نگاه میکنند؛ بنابراین روضهای که در مسجد میتواند روی مخاطب اثر بگذارد، گاهی در خانه فقط باعث خنده و تمسخر میشود.
گاهی مخاطب هر نظری نسبت به حکومت و دولت داشته باشد، روی نظر او نسبت به دین هم تاثیر میگذارد. اگر او به آن رسانه دولتی اعتماد نداشته باشد با برنامههای دینی هم با بیاعتمادی روبه رو میشود؛ پس به جز اینکه جای مناسک آیینی در تلویزیون نیست، در مورد تلویزیون ما این آسیب هم وجود دارد.
ما اکنون مخاطبان برنامههای دینی تلویزیون نیستیم. ما مخاطب مجبورشده آنیم؛ چون چارهای جز تماشای همینها که هست نداریم. اگر مخاطبان قدرت انتخاب داشته باشند، تعدادشان کم میشود؛ اما کیفیتشان بالا میرود. مثال آن هم تلویزیون دینی متعلق به اونجلیست هاست که سخنرانی و شعائر مذهبی کلیسا را از تلویزیون پخش میکند.
کسانی که نمیتوانند به کلیسا بروند، آن شعائر را همراه تلویزیون انجام میدهند و به موعظه کشیش گوش میکنند. مخاطبان آن در مکاتبههای خود نوشته بودند که کاش زمان پخش فلان مراسم را تغییر میدادید که ما بعد از بردن بچهها به مدرسه آن را انجام دهیم؛ اگرچه تعدادشان کم بود ولی چون خودشان این شبکه را انتخاب میکردند، فعال بودند.
نکته دیگر آن است که در تلویزیون نمیتوان بحث و نشست دینی یا سخنرانی داشت؛ برای اینکه تلویزیون رسانه تصویر است، نه رسانه سخن؛ مگر اینکه آن گفت و گو جنبه تصویری داشته باشد؛ مثلا روی یک فیلم، سریال یا عکس صحبت شود در حین صحبت کارشناس تصاویر مربوطه نشان داده شود. سخنرانی مذهبی در تلویزیون برای مخاطب گیرایی ندارد؛ چون تلویزیون رسانهای سرگرم کننده است. از نظر عمق و سطح رادیو رسانه عمیقتری است؛ برای همین بعضی کارشناسان رسانه به اصطلاح میگویند رادیو رسانه روشنفکران است.بحثهای فکری را میتوان در رادیو طرح کرد؛ برای همین «رادیو معارف» جای درستی قرار گرفته است.
چون معارف دینی را فقط با سخن گفتن میتوان تشریح کرد؛ اما در تلویزیون باید احساسات مخاطب را را با نمایش مناسک آیینی برانگیخت؛ مثلا با نمایش تعزیه که برنامه دیدنی است. برای همین در تلویزیون تبلیغ دینی به روش غیر مستقیم با نمایش مناسک آیینی و برنامههای سرگرم کننده ممکن است؛ نه با استفاده از پخش سخنرانی و روضه و دعا.
مرجع : خبرآنلاین