کد مطلب : ۱۵۱۶۵
میرباقری: كربلای «مختار» همان‌طور كه ساخته شد پخش شود
موثرترين پلان لحظه‌ای است كه حضرت ابوالفضل(ع) می‌آيد سر نهر علقمه
فرهنگ: برنامه «اشک مهتاب» حوالی نیمه‌های هر شب از شبکه یک پخش می‌شود و حال و هوای بینندگانش را در این روزها، عاشورایی می‌کند.
«داوود میرباقری» روز گذشته میهمان تلفنی این برنامه بود و با «فرزاد جمشیدی» مجری برنامه به گفت‌وگو نشست و نجواهای عاشورایی‌اش را با مخاطبان این برنامه در میان گذاشت.
جمشیدی در بخشی از این گفت‌وگوی تلفنی از میرباقری پرسید: یادم هست آن موقعی که توی شاهرود این قطعه کوتاه را پخش کردید همه بی‌امان می‌نگریستند و گریستند. فقط خیلی دوست دارم امسال روز عاشورای داوود میرباقری، وقتی آن صحنه‌ها را که خودش هم آفریده و به تصویر کشیده، می‌خواهد ببیند، چطور می‌گذرد برایم خیلی شنیدنی است و بعد هم دوست دارم که همه مردم بدانند یعنی چی ۶ سال تمام چهارونیم صبح گروه را بلند کردن و تا ۹ صبح لباس پوشیدن و گریم شدن و از ۹ صبح تا حدود ۴ و ۵ بعدازظهر اگر صحنه صحنه جنگی باشد یک دقیقه فقط ضبط بشود و اگر صحنه غیر جنگی باشد ۲ دقیقه، خیلی دوست دارم همه مردم بدانند که داوود میرباقری به تعداد فیلم‌هایی كه ضبط كرد و نوارهایی كه ضبط کرد، به تعداد همان نوارها هم خدمت علما رفت و خیلی از جان مایه مطالب را به صورت تصویری ضبط كرد، فقط الان به عنوان پرسش آخر، آخرین قسمت سریال مختارنامه فكر كنید الان فرا رسیده و آقای میرباقری می‌خواهد از مولای خودش امام حسین(ع) یا مولای خودش حضرت عباس(ع) كه بر هر دوی آنها درود، دلش می‌خواهد یك چیزی یادگاری بگیرد، از امام حسین(ع) چه می‌خواهید؟
میرباقری پاسخ داد: می‌خواهم كه كربلای «مختارنامه» همان طور كه ساخته شده است، پخش شود. من یك مقدمه‌ای را عرض كنم آقای جمشیدی عزیز. من فكر می‌كنم رنج و مرارت و مشقاتی كه شما بیان فرمودید و پرسیدید كه چه انگیزه‌ای، چرا؟ عرض كنم كه عاشورا و فرهنگ عاشورایی به اعتقاد بنده آن چنان پتانسیل و انرژی دارد كه قادر است بر هر زبان و هر مكانی حكومت مظلومین و ستم دیدگان عالم بیاید، این فرهنگ قریب به ۱۴ قرن است كه مثل یك غده از تارك فرهنگ های عالم ستیز عالم می درخشد. فرهنگ عاشورا از سویی این ویژگی را دارد كه با زبان های مختلف، با قالب های مختلف مثل هنر، ادبیات ،شعر و غیره زبان باز كند و حقانیت خودش را فریاد كند. این باورمن است حقیقتاً عرض می‌كنم.
یك هنر مثل تعزیه كه یك شیوه نمایشی ایرانی است، می‌بینیم كه اساس و مبنایش فرهنگ عاشورایی است، من تصور می‌كنم كه در این زمان هم فرهنگ عاشورایی خواه ناخواه شک نكنید در شكل هنرهای رایج امروزی مثل سینما متجلی می‌شود كه من به این ایمان دارم، به همین دلیل هم می‌گویم، عرضم به حضور شما سختی‌ها را به جان خریدم كه بتوانم یك گوشه‌ای از این واقعه عظیم را تصویر كنم، من باز فكر می‌كنم كه این فرهنگ می‌تواند قالب‌های كهنه و رایج را بشكند و موانع تنگ نظرانه را از سر راه بردارد. اینها را كه می‌گویم برای این است که این روزها دلم خیلی شكسته است آقای جمشیدی! در ارتباط با اینكه یك مباحثی دارد مطرح می شود كه من فكر می‌كنم شأن و زحمت یك گروه سخت كوش را در طول هشت سال كمی زیر سوال برده است و به هرحال من انتظار دارم از صاحب خود این كار كه این انگیزه را به ما در طول هشت سال داد كه این كار را به این جا برسانم خودش هم از آن حراست بكند و پلان‌ها همان جوری كه ضبط شده و تصویر شده است نمایش داده بشود.
جمشیدی همچنین پرسید: آقای میرباقری در شهرستان شاهرود وقتی آمدم كه یك پشت صحنه یا مستندی بسازم از سریال مختارنامه، به من گفتید شش ماه طول كشید تا بتوانید به شخصیت مختار نزدیك شوید و شما هم مختار را از تعزیه‌ها می‌شناختید اما توی این شش ماه فرصتی بود، فراغتی بود تا بتوانید این پیوند را دراماتیزه بكنید و بعد گفتید همه این ۱۵۵ لوكیشن حدودا فقط برای ۱۶ سال زندگی مختار است، كدام یك از این صحنه‌ها دل داوود میرباقری را بیشتر شكست؟
میرباقری گفت: عرضم به حضور شما، اگر یادت باشد آن روز هم خدمت شما گفتم. برای من واقعا تصویر بخشی از واقعه عاشورا مشكل‌ترین بخش كار بود. من نمی‌دانم چه حكمتی بود. الان كه فكر می‌كنم حكمتش را تا حدودی پیدا كرده‌ام كه هی دلم می‌خواهد آن صحنه‌ها به تعویق بیفتد و من مجال بیشتری داشته باشم تا بتوانم بیشتر فكر بكنم و احساس می‌كردم كه هنوز شاید حالا به تعبیری برای پرداختن به این صحنه‌ها آمادگی كافی را ندارم یا هنوز وقتش نرسیده. یك چنین احساسی در من موج می‌زد و عرضم به حضور شما، هی خدا خدا می‌كردم یك جورهایی، به یك بهانه‌ای به دلایل مشكلات متعددی كه این جور پروژه‌ها گرفتارش است، به تعویق بیافتد این صحنه‌ها تا من به این آمادگی برسم و در یك دوره‌ای احساس كردم كه حالا وقتش رسیده و باور نمی‌كنید من قالب صحنه‌های كربلا را در لحظه خلق می‌كردم. یعنی از قبل فكر نكرده بودم كه چه كار بكنم، یعنی استرس و عدم آمادگی كه خدمت‌تان عرض كردم، مجال این وضعیت را به من نمی‌داد.
میرباقری ادامه داد: به محض این كه پایم به صحنه كربلایی كه شما هم از نزدیك شاهدش بودید رسید، انگار از یك منظر دیگر دارم نگاه می‌كنم به جهان. به هر حال شورانگیزترین و موثرترین پلانی كه من در این مجموعه گرفتم لحظه‌ای است كه حضرت ابوالفضل(ع) می‌آید سر نهر علقمه. جداً نما و پلان عجیبی بود برای من كه بعد از گرفتن این پلان احساس كردم باید بروم یك گوشه‌ای تنها باشم و مدت‌ها به این تابلویی كه شكل گرفته فكر بكنم، ببینم حق مطلب را توانسته‌ام ادا كنم یا نه؟
«داوود میرباقری» روز گذشته میهمان تلفنی این برنامه بود و با «فرزاد جمشیدی» مجری برنامه به گفت‌وگو نشست و نجواهای عاشورایی‌اش را با مخاطبان این برنامه در میان گذاشت.
جمشیدی در بخشی از این گفت‌وگوی تلفنی از میرباقری پرسید: یادم هست آن موقعی که توی شاهرود این قطعه کوتاه را پخش کردید همه بی‌امان می‌نگریستند و گریستند. فقط خیلی دوست دارم امسال روز عاشورای داوود میرباقری، وقتی آن صحنه‌ها را که خودش هم آفریده و به تصویر کشیده، می‌خواهد ببیند، چطور می‌گذرد برایم خیلی شنیدنی است و بعد هم دوست دارم که همه مردم بدانند یعنی چی ۶ سال تمام چهارونیم صبح گروه را بلند کردن و تا ۹ صبح لباس پوشیدن و گریم شدن و از ۹ صبح تا حدود ۴ و ۵ بعدازظهر اگر صحنه صحنه جنگی باشد یک دقیقه فقط ضبط بشود و اگر صحنه غیر جنگی باشد ۲ دقیقه، خیلی دوست دارم همه مردم بدانند که داوود میرباقری به تعداد فیلم‌هایی كه ضبط كرد و نوارهایی كه ضبط کرد، به تعداد همان نوارها هم خدمت علما رفت و خیلی از جان مایه مطالب را به صورت تصویری ضبط كرد، فقط الان به عنوان پرسش آخر، آخرین قسمت سریال مختارنامه فكر كنید الان فرا رسیده و آقای میرباقری می‌خواهد از مولای خودش امام حسین(ع) یا مولای خودش حضرت عباس(ع) كه بر هر دوی آنها درود، دلش می‌خواهد یك چیزی یادگاری بگیرد، از امام حسین(ع) چه می‌خواهید؟
میرباقری پاسخ داد: می‌خواهم كه كربلای «مختارنامه» همان طور كه ساخته شده است، پخش شود. من یك مقدمه‌ای را عرض كنم آقای جمشیدی عزیز. من فكر می‌كنم رنج و مرارت و مشقاتی كه شما بیان فرمودید و پرسیدید كه چه انگیزه‌ای، چرا؟ عرض كنم كه عاشورا و فرهنگ عاشورایی به اعتقاد بنده آن چنان پتانسیل و انرژی دارد كه قادر است بر هر زبان و هر مكانی حكومت مظلومین و ستم دیدگان عالم بیاید، این فرهنگ قریب به ۱۴ قرن است كه مثل یك غده از تارك فرهنگ های عالم ستیز عالم می درخشد. فرهنگ عاشورا از سویی این ویژگی را دارد كه با زبان های مختلف، با قالب های مختلف مثل هنر، ادبیات ،شعر و غیره زبان باز كند و حقانیت خودش را فریاد كند. این باورمن است حقیقتاً عرض می‌كنم.
یك هنر مثل تعزیه كه یك شیوه نمایشی ایرانی است، می‌بینیم كه اساس و مبنایش فرهنگ عاشورایی است، من تصور می‌كنم كه در این زمان هم فرهنگ عاشورایی خواه ناخواه شک نكنید در شكل هنرهای رایج امروزی مثل سینما متجلی می‌شود كه من به این ایمان دارم، به همین دلیل هم می‌گویم، عرضم به حضور شما سختی‌ها را به جان خریدم كه بتوانم یك گوشه‌ای از این واقعه عظیم را تصویر كنم، من باز فكر می‌كنم كه این فرهنگ می‌تواند قالب‌های كهنه و رایج را بشكند و موانع تنگ نظرانه را از سر راه بردارد. اینها را كه می‌گویم برای این است که این روزها دلم خیلی شكسته است آقای جمشیدی! در ارتباط با اینكه یك مباحثی دارد مطرح می شود كه من فكر می‌كنم شأن و زحمت یك گروه سخت كوش را در طول هشت سال كمی زیر سوال برده است و به هرحال من انتظار دارم از صاحب خود این كار كه این انگیزه را به ما در طول هشت سال داد كه این كار را به این جا برسانم خودش هم از آن حراست بكند و پلان‌ها همان جوری كه ضبط شده و تصویر شده است نمایش داده بشود.
جمشیدی همچنین پرسید: آقای میرباقری در شهرستان شاهرود وقتی آمدم كه یك پشت صحنه یا مستندی بسازم از سریال مختارنامه، به من گفتید شش ماه طول كشید تا بتوانید به شخصیت مختار نزدیك شوید و شما هم مختار را از تعزیه‌ها می‌شناختید اما توی این شش ماه فرصتی بود، فراغتی بود تا بتوانید این پیوند را دراماتیزه بكنید و بعد گفتید همه این ۱۵۵ لوكیشن حدودا فقط برای ۱۶ سال زندگی مختار است، كدام یك از این صحنه‌ها دل داوود میرباقری را بیشتر شكست؟
میرباقری گفت: عرضم به حضور شما، اگر یادت باشد آن روز هم خدمت شما گفتم. برای من واقعا تصویر بخشی از واقعه عاشورا مشكل‌ترین بخش كار بود. من نمی‌دانم چه حكمتی بود. الان كه فكر می‌كنم حكمتش را تا حدودی پیدا كرده‌ام كه هی دلم می‌خواهد آن صحنه‌ها به تعویق بیفتد و من مجال بیشتری داشته باشم تا بتوانم بیشتر فكر بكنم و احساس می‌كردم كه هنوز شاید حالا به تعبیری برای پرداختن به این صحنه‌ها آمادگی كافی را ندارم یا هنوز وقتش نرسیده. یك چنین احساسی در من موج می‌زد و عرضم به حضور شما، هی خدا خدا می‌كردم یك جورهایی، به یك بهانه‌ای به دلایل مشكلات متعددی كه این جور پروژه‌ها گرفتارش است، به تعویق بیافتد این صحنه‌ها تا من به این آمادگی برسم و در یك دوره‌ای احساس كردم كه حالا وقتش رسیده و باور نمی‌كنید من قالب صحنه‌های كربلا را در لحظه خلق می‌كردم. یعنی از قبل فكر نكرده بودم كه چه كار بكنم، یعنی استرس و عدم آمادگی كه خدمت‌تان عرض كردم، مجال این وضعیت را به من نمی‌داد.
میرباقری ادامه داد: به محض این كه پایم به صحنه كربلایی كه شما هم از نزدیك شاهدش بودید رسید، انگار از یك منظر دیگر دارم نگاه می‌كنم به جهان. به هر حال شورانگیزترین و موثرترین پلانی كه من در این مجموعه گرفتم لحظه‌ای است كه حضرت ابوالفضل(ع) می‌آید سر نهر علقمه. جداً نما و پلان عجیبی بود برای من كه بعد از گرفتن این پلان احساس كردم باید بروم یك گوشه‌ای تنها باشم و مدت‌ها به این تابلویی كه شكل گرفته فكر بكنم، ببینم حق مطلب را توانسته‌ام ادا كنم یا نه؟
مرجع : برنا
