کد مطلب : ۱۷۸۴۶
کربلا کربلا ما داریم میآییم مداحی مردمی در لحظه
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/کربلا ، کربلا ما داریم میاییم
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/اسرای مظلوم ما داریم میاییم
صفدری، حزب اسلامی و یاران دادیم/هفتاد و دو سردار هفتم تیر دادیم
بهشتی، مفتح، مطهری ها دادیم/مصطفی خمینی، رجایی، باهنر ها دادیم
دستغیب، صدوقی، اشرفی، مدنی ها دادیم/منتظر،محمد، اندرزگوها دادیم
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/کربلا ، کربلا ما داریم میاییم
قدوسی، هاشمی، کلاهدوزها دادیم/عراقی با چمران، جهان آرا دادیم
نامجو، فکوری، فلاحی، قرنیها دادیم/شیرودی، شریعت، عباس دوران دادیم
نزدیک لشکر کربلا ما جوون ها دادیم/پیروان علی با حسین نوجوون ها دادیم
ارتشی هم سپاه، بسیجی ها دادیم
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/کربلا ، کربلا ما داریم میاییم
لینک مداحی
کربلا کربلا ما داریم می آییم، یکی از مداحی های مهم جنگ تحمیلی است، که به لطف روایت فتح شهید آوینی برای مردم ما به صورت امری ماندگار درآمد. اکبر شریعت دارابی مداح شیرازی که آن را خوانده است، خودش در اوج گمنامی و شرایط سختی در شیراز در حال گذران زندگی است. برداشتن غربت از چهره او که به همت سید ناصر حسینی پور – پایی که جا ماند- و حسین قرایی روابط عمومی موسسه اوج صورت گرفته است، فرصت خوبی برای بازخوانی این پدیده و گرفتن درسهایی از آن برای هنر، ادبیات، شعر و مداحی در شرایط کنونی انقلاب کبیر اسلامی است.
مردمی بودن، مخاطب محوری، نمادین و واقعی بودن
شعر این مداحی کاملاً مردمی است. بر اساس فهم و نمادهایی که مخاطب آن موقع که رزمنده حزب اللهی است تنظیم شده است، اما عموم مردم و رزمندگان با آن ارتباط برقرار میکنند. نمادهای اصلی انقلاب و پیشگامان جهاد و شهادت در این مداحی حضور دارند، کربلا نه به عنوان نوستالوژی که به عنوان پدیدهای در حال شدن و تحقق در این مداحی مورد توجه است، رفتن و آزادسازی کربلا به عنوان آرزوی تاریخی شیعیان و ایرانیان شیعه در آن وجود دارد، از همه مهمتر همه رزمندگان اعم از سپاه، ارتش و بسیج در این جا مورد توجه هستند. از سوی دیگر این شعر از زبان خود آنها نوشته شده است و از داریم میآییم سخن میگوید و مداح با مخاطب در این شدن و آمدن همراه میشود. مهمتر از همه قالبش هم مداحی است، با ارزش خاص سوگواری برای سالار شهیدان برای یک شیعه ایرانی. شهدای مهم انقلاب اعم از ترور، بمب گذاری و جنگ از طیف های مختلف درون آن هستند. این همه نماد درون آن هست، اما متن کاملاً واقعی و طبیعی است. این مردمی بودن حتی در ضعف های موردی که در وزن و قافیه است هم خود را نشان می دهد، اما با این همه مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند. چون هم حرف او را میزند، هم به زبان او سخن میگوید. این مردمی بودن حتی این قدر موثر است که مداح و شاعر، برادر خود شهید مسلم شریعت را که یک رزمنده عادی است در کنار شهدای نمادین و مهم انقلاب میآورد، این هزینه دادن را هم جمعی و هم فردی و از عمق نهاد مداح نشان میدهد.
پاسخ به نیاز لحظه انقلاب بودن
این مداحی پاسخ به نیاز لحظه انقلاب است. نیاز تهییج مردم، حضور در جنگ، در صحنه است. این مداحی در یک بافت خاص زمانی و مکانی صورت میگیرد. بریده از این شرایط نیست. در صحنه نقشآفرینی میکند. این نقشآفرینی هم کنشی است، حرکت میآفریند یا به عبارت بهتر حرکتی در حال انجام را بازآفرینی کرده و بر شور آن میافزاید.
دعوت به کنش نه صرفاً نوستالوژی
این دعوت به حضور در صحنه و نقش آفرینی، دعوت به یک نوستالوژی نیست، صرفاً از رفتن یاران شهید، ناله نمیکند، خود را در مسیر آنها میبیند. در تداوم حماسه آنها در حال جهاد و شهادت به سمت آزادی کربلاست. بر خلاف حتی بسیاری کارهای مداحی دهه هفتادی، هشتادی و نودی حتی نسل سومی که حتی دغدغه انقلاب دارد، ولی دعوت به کنش نیست،صرفاً از اتصال به ولایت ،آمادگی برای شهادت و جان فدا کردن سخن دارد، در حرکت نیست. اینجا دعوت به کنش جمعی است. این کنش حتی در شور ویژه مداح و سینهزنندگان آن با ضرباهنگ مهم قابل ارزیابی است.
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/اسرای مظلوم ما داریم میاییم
صفدری، حزب اسلامی و یاران دادیم/هفتاد و دو سردار هفتم تیر دادیم
بهشتی، مفتح، مطهری ها دادیم/مصطفی خمینی، رجایی، باهنر ها دادیم
دستغیب، صدوقی، اشرفی، مدنی ها دادیم/منتظر،محمد، اندرزگوها دادیم
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/کربلا ، کربلا ما داریم میاییم
قدوسی، هاشمی، کلاهدوزها دادیم/عراقی با چمران، جهان آرا دادیم
نامجو، فکوری، فلاحی، قرنیها دادیم/شیرودی، شریعت، عباس دوران دادیم
نزدیک لشکر کربلا ما جوون ها دادیم/پیروان علی با حسین نوجوون ها دادیم
ارتشی هم سپاه، بسیجی ها دادیم
کربلا ، کربلا ما داریم میاییم/کربلا ، کربلا ما داریم میاییم
لینک مداحی
کربلا کربلا ما داریم می آییم، یکی از مداحی های مهم جنگ تحمیلی است، که به لطف روایت فتح شهید آوینی برای مردم ما به صورت امری ماندگار درآمد. اکبر شریعت دارابی مداح شیرازی که آن را خوانده است، خودش در اوج گمنامی و شرایط سختی در شیراز در حال گذران زندگی است. برداشتن غربت از چهره او که به همت سید ناصر حسینی پور – پایی که جا ماند- و حسین قرایی روابط عمومی موسسه اوج صورت گرفته است، فرصت خوبی برای بازخوانی این پدیده و گرفتن درسهایی از آن برای هنر، ادبیات، شعر و مداحی در شرایط کنونی انقلاب کبیر اسلامی است.
مردمی بودن، مخاطب محوری، نمادین و واقعی بودن
شعر این مداحی کاملاً مردمی است. بر اساس فهم و نمادهایی که مخاطب آن موقع که رزمنده حزب اللهی است تنظیم شده است، اما عموم مردم و رزمندگان با آن ارتباط برقرار میکنند. نمادهای اصلی انقلاب و پیشگامان جهاد و شهادت در این مداحی حضور دارند، کربلا نه به عنوان نوستالوژی که به عنوان پدیدهای در حال شدن و تحقق در این مداحی مورد توجه است، رفتن و آزادسازی کربلا به عنوان آرزوی تاریخی شیعیان و ایرانیان شیعه در آن وجود دارد، از همه مهمتر همه رزمندگان اعم از سپاه، ارتش و بسیج در این جا مورد توجه هستند. از سوی دیگر این شعر از زبان خود آنها نوشته شده است و از داریم میآییم سخن میگوید و مداح با مخاطب در این شدن و آمدن همراه میشود. مهمتر از همه قالبش هم مداحی است، با ارزش خاص سوگواری برای سالار شهیدان برای یک شیعه ایرانی. شهدای مهم انقلاب اعم از ترور، بمب گذاری و جنگ از طیف های مختلف درون آن هستند. این همه نماد درون آن هست، اما متن کاملاً واقعی و طبیعی است. این مردمی بودن حتی در ضعف های موردی که در وزن و قافیه است هم خود را نشان می دهد، اما با این همه مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند. چون هم حرف او را میزند، هم به زبان او سخن میگوید. این مردمی بودن حتی این قدر موثر است که مداح و شاعر، برادر خود شهید مسلم شریعت را که یک رزمنده عادی است در کنار شهدای نمادین و مهم انقلاب میآورد، این هزینه دادن را هم جمعی و هم فردی و از عمق نهاد مداح نشان میدهد.
پاسخ به نیاز لحظه انقلاب بودن
این مداحی پاسخ به نیاز لحظه انقلاب است. نیاز تهییج مردم، حضور در جنگ، در صحنه است. این مداحی در یک بافت خاص زمانی و مکانی صورت میگیرد. بریده از این شرایط نیست. در صحنه نقشآفرینی میکند. این نقشآفرینی هم کنشی است، حرکت میآفریند یا به عبارت بهتر حرکتی در حال انجام را بازآفرینی کرده و بر شور آن میافزاید.
دعوت به کنش نه صرفاً نوستالوژی
این دعوت به حضور در صحنه و نقش آفرینی، دعوت به یک نوستالوژی نیست، صرفاً از رفتن یاران شهید، ناله نمیکند، خود را در مسیر آنها میبیند. در تداوم حماسه آنها در حال جهاد و شهادت به سمت آزادی کربلاست. بر خلاف حتی بسیاری کارهای مداحی دهه هفتادی، هشتادی و نودی حتی نسل سومی که حتی دغدغه انقلاب دارد، ولی دعوت به کنش نیست،صرفاً از اتصال به ولایت ،آمادگی برای شهادت و جان فدا کردن سخن دارد، در حرکت نیست. اینجا دعوت به کنش جمعی است. این کنش حتی در شور ویژه مداح و سینهزنندگان آن با ضرباهنگ مهم قابل ارزیابی است.
مرجع : تریبون مستضعفین