رضا رسولی، عضو انجمن قلم ایران و از مسئولان سازمان بسیج هنرمندان، درباره موضوع عرفیسازی که در کتاب «دوازدهم» نوشته علی مؤذنی مطرح کرده است، گفت: در این کتاب با توجه به اینکه موضوع داستان کاملاً قدسی است، اما دیالوگها و توصیف و صحنهپردازی به گونهای است که گویی با یک داستان و فیلمنامه و سریال تلویزیونی خودمانی طرف هستیم و یک دعوای خانوادگی مطرح شده است.
ناآشنایی نویسنده با موضوع
وی ادامه داد: بیان و توصیف این رمان به گونهای است که در قسمتهایی از آن، مباحث به صورت مراودات اجتماعی خانوادگی و آنچه در جامعه میگذرد، مطرح شده است؛ انگار نه انگار که موضوع داستان درباره امام زمان(عج) و منسوبان ایشان است.
این کارشناس ادبی اظهار کرد: من به صحنههای سخیف و غیرقابلباور که در مقالهای جداگانه نیز به صورت مفصل به آن پرداختهام، و به این رمان که توسط یک نهاد وابسته به وزارت ارشاد، یعنی بنیاد ادبیات داستانی سفارش داده شده و به یک نویسنده ناآشنا با موضوع دین و اعتقادات واگذار شده، اعتراض دارم.
این عضو انجمن قلم اظهار کرد: نویسنده اطلاعاتی درباره موضوع داستان نداشته و هیچ منبعی را نیز در پایان کتاب ارائه نکرده است. وی بر اساس اسناد معتبر صحبت نکرده است و داستان وی دون شأن شخصیت امام زمان(عج) است.
وی درباره نگاه موذنی و اعتراضش گفت: ابتدائا نگاه وی به این موضوع نازل و سخیف است. دوم اینکه چرا وزارت ارشاد که باید بر چاپ و انتشار همه کتابها نظارت کند، از این نظارت غفلت کرده است و بدون توجه ویژه به این اثر آن را چاپ کرده. مؤید حرف من هم بیانیه بنیاد ادبیات به وزارت ارشاد است که رسماً عذرخواهی کرده و گفته است که این کتاب مشکل فنی داشته و با نسخه اصلی متفاوت است.
دبیر چند دوره جایزه قلم زرین اظهار کرد: همچنین مدیرکل امور کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد هم این موضوع را تایید کرده است که نسخه تایید شده برای چاپ با نسخه چاپ شده متفاوت است. بر این اساس اقتضا میکند که مراجع قضایی به لحاظ قانونی نویسنده را احضار کنند و برخورد قانونی با وی و بنیاد ادبیات داستانی داشته باشند که چرا ارشاد متن «الف» را تایید کرده است و بنیاد با یک رفتار متقلبانه، متن «ب» را منتشر کرده است.
تلاش برای عرفیسازی مقدسات
رسولی ادامه داد: بحث عرفیسازی و اینکه مسائل مقدس و اعتقادی را با رفتارهای کاملا عامیانه افرادی که ناپاکیزگی داشته و کش و قوس دارند، ارتباط میدهند، سالهاست انجام میشود. نمود و نمونه شاخص آن نوع نگاه سلمان رشدی به رمان «آیات شیطانی» است که استناداتی هم در حوزه مباحث تاریخی داشت که البته اشتباه بود.
وی گفت: ولی نوع نگاه و شبیه کردن رفتار بزرگان به زندگی آمیخته با آلودگی خودمان، سالهاست که دارد انجام میشود. از این رو تعجب کردم که چرا ارشاد از این موضوع غفلت کرد و به این شخص کار سفارش داد.
رسولی درباره سابقه نویسندگی علی مؤذنی اظهار کرد: سابقه وی در این راستا نیز سابقه خوبی نیست. وی چند کتاب درباره دفاع مقدس دارد که در جای خود ارزشمند است. رمان محبوب ایشان درباره فرشتهای است که از آسمان به زمین میآید و این نویسنده عاشق فرشته میشود. نگاه به روابط زن و مردی و نگاه جنسیتی پیش از این نیز در آثار این نویسنده دیده میشود.
وی ادامه داد: فرض را بر این میگیریم که تمام آثار پیشین مؤذنی پاکیزه و شایسته بودهاند، ولی برای انتشار چنین اثری باید کارشناسی صورت گیرد. ارشاد در این راستا به دو دلیل کوتاهی کرده است؛ یکی کارشناسانی که در بنیاد ادبیات داستانی بودند و کتاب را خوانده و تأیید کردند و دوم کارشناسان ارشاد که موظف هستند هر کتابی میآید را بخوانند که مبادا ایرادی داشته باشد.
رسولی اظهار کرد: متن این رمان یک متن فلسفی و کلامی نیست که مناقشه بر سر آن وجود داشته باشد و تفاوت نگاه و دیدگاه در این باره داشته باشیم. بلکه متن کتاب متن فارسی، ساده و داستانی است که به صراحت نکات مشمئزکنندهای را بیان کرده است.
اعطای جایزه در کنگره مهدویت از سر ناآگاهی بود
وی همچنین درباره همایش دکترین مهدویت و جایزهای که به مؤذنی در برگزاری آن داده شده است، گفت: من شنیدم و خواندنم که کنگره مهدویت هم چنین اشتباهی را مرتکب شده است. من نمیدانم که آیا واقعا جایزهای داده شده است یا نه، که اگر داده باشد باید گفت که وای بر ما که افراد بیسواد و بیدغدغه در کنفرانسهای بینالمللی ما که در حوزه مهدویت برگزار میشود، نشستهاند و از سر بیتفاوتی و بیسوادی یا بیدغدغگی به چنین فجایع ادبی جایزه میدهند که امیدوارم در این رفتار تجدید نظر کنند.
رسولی در بخش دیگری از سخنانش به مغالطه آشکار بنیاد ادبیات داستانی اشاره کرد و گفت: البته بنیاد ادبیات داستانی مغالطه آشکاری در بیانیه خود کرده است. اینکه در بیانیه گفته که آیتالله لاریجانی و برخی دیگر از بزرگان نظام نیز در همایش دکترین مهدویت حضور داشتند.
وی ادامه داد: بزرگان نظام در بسیاری از همایشها و کنفرانسها و .. حضور دارند، خصوصا جشنوارههایی که با موضوع مهدویت هستند و به برگزیدگان جایزه میدهند، ولی حضور سران قوا یا هر مقام عالیرتبه در هر مراسمی به این معنی نیست که کل آثار برگزیده مورد تایید آنهاست.
رسولی یادآور شد: این طور نشان داده شده که بزرگان حاضر در این همایش این اثر را تایید کردهاند. اساساً این طور نیست. مگر مهمانان عالیمقام و آیتالله لاریجانی کتاب را خواندهاند؟ مگر ریاست جمهور که در مراسم اختتامیه کتاب سال شرکت میکند، کل کتابها را خواندهاند؟ این افراد به اعتبار جشنواره شرکت میکنند. این اغفال از طرف مسئولان کنفرانس بوده است.
دفاع از کتاب به خاطر تعصب و جهل است
وی درباره سخنان حجتالاسلام مجید پورطباطبایی در دفاع از این کتاب گفت: متن کتاب موهن است و حریم مادر قطب عالم امکان و ناموس مطلق هستی را مخدوش کرده است. نمیدانم وی بر چه اساس صحبت میکند. البته اتفاق بدی نیز افتاده است. برخی از دوستان در رسانههایی که ادعای ارزشی بودن دارند و در برخی از نهادها به علت غفلت اینکه این کتاب پیش از این مورد توجه واقع شده یا تایید شده است، کتاب را ستایش کردهاند. حال که ماجرا به این شکل علنی شده است و فهمیدهاند چه اتفاقی افتاده، از سر تعصب و یا اینکه نفس اماره اجازه نمیدهد اعتراف کنند، به دفاع میپردازند.
این عضو انجمن قلم اظهار کرد: گاه یک گروه گناهکار هستند که نه اعتراف به گناه دارند و نه استغفار میکنند و میآیند و محکم از اشتباهی که مرتکب شدهاند و غیر قابل دفاع است، دفاع میکنند.
وی درباره اینکه حجتالاسلام پورطباطبایی معتقد است که «اگر این شخصیت(جعفر کذاب) کلمات ناپسند به کار نبرد، فخامت و بزرگی شخصیتی چون مادر و عمه امام زمان (عج) به مخاطب منتقل نمیشود»، گفت: تنها صرف به کار بردن اصطلاحات نیست. توصیف یک صحنه یا قرار دادن وجود مبارک بانو ملیکا خاتون در صحنه زشت و شرمآور اتاق خلیفه و اتاق تنهایی که با جعفر در آن تنها بوده و سرباز در جلوی در موظف بوده که اجازه ندهد کسی وارد شود، اساساً کاری غلط و زشت است.
رسولی همچنین از صحنهای که خدمه کاخ میآید و اصرار میکند تا ملیکاخاتون را برای شرفیابی در نزد خلیفه آماده کند و به وی میگوید که باید لباسها را تعویض کند و آرایش کند، اشاره کرد و گفت: این توصیفات نیز ناپسند است. ما حق نداریم به صرف اینکه میخواهیم بگوییم دشمنان ما انسانهای بدکاره و بددهنی هستند، فحش و بددهنی و نسبتهای ناروایی را به شخصیتهای معصومین و منسوبین آنها بگوییم. چه کسی چنین حقی به ما داده است؟
وی ادامه داد: هم اکنون وهابیون در دنیای معاصر چه در دل و ذهن و چه بر زبانشان نسبت به اهل بیت(ع) سخنان زشتی را بیان میکنند، ولی آیا اجازه داریم در رسانهها با پول بیتالمال فحشها و دشنامها و زشتیهای فکری و زبانی وهابیت و دشمنان را منتشر کنیم که بخواهیم بگوییم افراد بددهنی هستند، این احمقانه نیست؟!
حفظ حریم قدسی امام زمان(عج) واجب شرعی است
رسولی همچنین اظهار کرد: برای رفقایی که داعیه حزباللهی بودن دارند، متاسفم که از پرداختن و تقبیح این کتاب غفلت کردهاند، چرا که یاد تاریخ صدر اسلام افتادم و برخی افراد که از سر جهل یا تعصب، وجود پیامبر(ص) و امام علی(ع) را رها کرده بودند و به گفتار چند صحابه اکتفا کردند.
وی گفت: این در حالی بود که حق مطلق امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر(ص) بودند. الان هم حق مطلق امام زمان(عج) است و حفظ حریم قدسی ایشان واجب شرعی است، ولی این افراد متاسفانه میگویند که فلان روحانی از کتاب دفاع کرده است، یا فلان شخص مدیر این طرح است. این موضوع اشتباه آمیخته با گناه است که این افراد از حق مطلق که امام زمان(عج) است، عبور میکنند.
نویسنده باید دانش کافی داشته باشد
رسولی درباره نگارش رمان و داستان دینی و حساسیتهایی که نمونهاش را در رمان «دوازدهم» میبینیم، و اینکه نویسنده هم به همین دلیل به سراغ نگارش چنین آثاری نمیرود، گفت: من مثالی در این باره میزنم؛ البته مثالش در برابر مسائل قدسی و اعتقادی خیلی سبک است؛ نویسندهای میخواهد درباره فضا داستان بنویسد. این فرد تا وقتی اطلاعات ابتدایی و دانش این موضوع را نداشته باشد و فهم اینکه درباره چه چیزی مینویسند، نباید به موضوع ورود کند.
وی گفت: به یاد ندارم هیچ نویسندهای تا الان از طریق سفینه به فضا سفر کرده باشد که ببیند در آنجا چه خبر است. ولی میبینیم که آیزاف آسیموف، نویسنده روس، درباره در داستان تخیلی و فضایی اطلاعات خوبی میدهد، چون دانش آن را کسب کرده است. اگر کسی میخواهد در مسئله اعتقادی کتاب بنویسد و به موضوع مهدویت ورود پیدا کند، باید در حوزه مسائل دینی اطلاعات دقیق داشته باشد. حرف ما این است که نویسنده به استناد کدام کتاب تاریخی، صحنههای شرمآور را این کتاب توصیف کرده است. ظاهراً وی اصلاً متوجه نبوده که موضوع مربوط به چه شخصیتی است. گویی درباره یک خانواده اجتماعی معمولی مطلب مینویسد.
وی ادامه داد: خیلی از کسبهها در شمار بسیار مشغول به فعالیت هستند، اما چند جواهرفروشی در میان آنها داریم؟ وقتی سر و کار با یاقوت و زبرجد و برلیان است، هر کس نمیتواند این هنر را داشته باشد که به کار با چنین جواهراتی بپردازد؛ بنابراین تعداد جواهرفروشها کمتر از باقی اصحاب مشاغل است. از این رو محدود شدن نویسندههایی که به قصههای معصومین(ع) میپردازند نیز همانند این شغل است.