کد مطلب : ۲۱۳۸۴
حادثه عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است
مراسم اولین شب محرم هیئت میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق برگزار شد.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در ابتدای سخنرانی خود با اشاره به اینکه لازم است که برخی از مسائل، معلومات و اموری که بخاطر ازدحام مراسمات برایمان عادی شده است را دوباره مرور کنیم، گفت: عزاداری در این سالها برای ما به شکل یک اتفاق مرسوم شده است. اولا در فضای امروز عزاداری برای امام حسین(ع) را به هیچوجه نباید یک رسم شیعی تلقی کنیم و هر کجا که چنین عبارتی آمد باید روشنگری انجام شود و اندیشههای روشن همه مسلمان را نسبت به این سنت بسیار برجسته یعنی عزاداری برای شهیدان و بویژه سیدالشهدا، بیان کنیم و توجه همه را نسبت به این موضوع جلب کنیم.
اساسا سیدالشهدا عاشورا را به عنوان حماسه شیعه برقرار نکرده است
وی افزود: بی مقدمه باید بگویم که اساسا سیدالشهدا، عاشورا را به عنوان حماسه شیعه برقرار نکرده است. دشمن اباعبدالله که یزید بود، بیشتر از اینکه دشمن شیعه باشد، دشمن اهلسنت بوده است. یزید بیشتر از اینکه شیعیان را قتل عام کند از اهل سنت کشته است. البته من نمیدانم که شما وقتی تعبیر از شیعه و سنی بدین معنا میکنید منظورتان چه چیزی است. اگر شیعه یعنی کسانی که به ولایت علی ابن ابی طالب معتقند که تعداد اینها بسیار کم بوده است. اگر هم بودهاند که بسیاری از آنها در کربلا به شهادت رسیدهاند. پس چرا یزید به مدینه رفت و واقعه حره را در آنجا رقم زد؟ در واقعه حره قتل عامی وسیع در میان اهل سنت صورت گرفت. سربازان یزید سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه را بر خود حلال دانستند، شبیه همین رفتاری که تکفیریها این روزها انجام میدهند.
یزید بیشتر در حق اهلسنت جنایت کرده است
پناهیان تصریح کرد: اگر که اباعبدالله مقابل یزید ایستاد به این دلیل بود که یزید معتقد بود که «بنی هاشم اساسا با پادشاهی بازی کردهاند و وحی نازل نشده است». کدام اهل سنت بصیری این کلام را میتواند از یزید بشنود و او را مسلمان بداند؟ اصلا بحث شیعه و سنی در اینجا مطرح نیست؛ اگر دشمن اباعبدالله یزید بوده است، یزید بیشتر در حق اهلسنت جنایت کرده است. اگر ماموران با واسطه یزید در کربلا امام حسین(ع) را به شهادت رساندند، ماموران بی واسطه یزید در مدینه جنایات بیشتری را انجام دادند. از نظر نوع جنایت رفتارشان قبیحتر از آنچه بود که در کربلا از سپاه عمر سعد دیده شد. اصلا بسیاری از این جنایتها قابل بیان نیست.
عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است
این استاد دانشگاه هنر افزود: اباعبدالله الحسین(ع) خود را فدای اسلام کرده است. اسلام بعد از اباعبدالله الحسین(ع) باقی ماند. از آن طرف در یاران اباعبدالله کسانی بودهاند که شیعه به معنای اصطلاحی امروز ما نبودهاند. مانند امثال وهب، زهیر و حر که اصلا به شیعهگری به معنایی که ما امروز میگویم در ابتدا معتقد نبودهاند. نه ما شیعیان حق داریم که حسین(ع) را تنها از خودم بدانیم و بس و نه برادران اهلسنت نباید حسین(ع) را فراموش کنند و او را از خود ندانند. عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است. در یک فضای توام با اخوت اسلامی باید برای اباعبدالله الحسین(ع) عزاداری کرد. البته شیعیان معلوم است که به امام سوم خودشان افتخار میکنند. البته اینگونه نیست که فقط شیعیان به این مسئله افتخار کنند. امام شافعی کسی بود که بسیار پرشورتر از روضهخوانیهای ما برای اباعبدالله الحسین کلماتی را دارد.
عدم پخش مراسمهای عزاداری روز عاشورا مناطق سنی نشین از تلویزیون یک بیسلیقگی است
وی با اشاره به اینکه این دست توطئه استکبار و صهیونیستها است که آمدهاند و نقاط ضعف جامعه اسلامی را پیدا کنند گفت: آنها میخواهند این نقاط را تقویت کنند و فضا را اینگونه کردهاند که برخی عزادار اباعبدالله الحسین(ع) را بکشند. همین الان هنوز در بسیاری از محیطهای اهل سنت ایران و خارج از ایران رسم است که برای امام حسین(ع) مراسم عزاداری میگیرند. اینکه ما جشن میلاد پیامبر اکرم را در کردستان پخش کنیم و در عاشورا از مراسمات آنها چیزی را پخش نکنیم قطعا بیسلیقگی است.
پناهیان ادامه داد: به عزای اباعبدالله الحسین(ع) در اینچنین شرایطی باید بسیار دقیق نگاه کرد. در شعارهای اباعبدالله الحسین(ع) و سخنرانیهای ایشان شما تقریبا یک کلام پیدا نمیکنید که به حقایق و اعتقادات خاص شیعی بخواهد اشاره کند. ایشان مکرر میگفتند که آیا من فرزند دختر پیامبر شما هستم یا نه؟ یکبار هم نگفتند که من امام سوم شما هستم. کربلا یک حماسه اسلامی کامل بود. امروز اگر با همه خوبان و منصفان و برادران اهل سنت عالم این مسئله را در میان بگذارید، این حماسه بزرگ اسلامی را میپذیرند. عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را شما باید امروز رنگ و روی تازه بدهید.
در تاریخ همه علاقه داشتند به شکلی خود را به اباعبدالله الحسین(ع) متصل کنند
نماینده سابق مقام معظم رهبری در دانشگاهها افزود: به سراغ دشمنان امام حسین(ع) که برویم شاهد هستیم که کسانی که پا به پای حضرت علی(ع) حضور داشتند هم در بین آنها هستند. اینجا هم بحث این نیست که آنها شیعه بودند یا نبودند، بلکه اینها هم در کربلا جزو دشمنان اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفته بودند. کربلا برای خودش مرزبندی فوقالعاده ویژهای داشته است. بحث بر سر اعتقادات و رذائل و فضائل اصلی و کلیدی افراد بود. فضای کربلا را که در نظر بگیرید شاهد هستید که امام حسین از کسانی کمک میخواست که ذرهای به امامت و عصمت ایشان باور نداشتند. مقاتلی که اهل سنت برای اباعبدالله الحسین(ع) نوشتهاند را برخی قبول ندارند. شاهد باشید که فضا در تاریخ چگونه بوده است که همه علاقه داشتهاند به شکلی خود را به اباعبدالله الحسین(ع) متصل کنند.
پناهیان تصریح کرد: امروز وظیفه ما در برابر عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) این است که صدای آن را به همه برسانیم. اینکه مراسم را فقط برای خودمان بدانیم سخن درستی نیست. از شما میخواهم که بخشی از عزاداری خودتان را به گستراندن فرهنگ عزاداری و فکر عزاداری در همه مسلمانان اختصاص دهید و اگر در میان مسلمانان هرکجا چنین مراسمی وجود دارد پرچمهای آنان را برافراشتهتر کنید. اگر که به آن مجالس کمک کنید، ثوابش بیشتر از آن است که در مجلسی شرکت کنید که همه هم عقیده شما هستند.
وی افزود: وقتی به مبانی عزاداری مراجعه میکنیم، میبینیم که این سنت پیامبر بوده است که برای شهید گریه میکند. برای سیدالشهدا حمزه آنچنان گریه میکند که حالت غش به او دست داد. وقتی که سینه چاک خورده حمزه را دید شروع کرد به فریاد زدن و گریه کردن. ما در هیئتها هم اینگونه هستیم. تا حدود قرن دوم و سوم هجری در مدینه این رسم بوده است که اگر کسی از دنیا میرفته است - نه فقط برای شهدا - بانوان اول برای حمزه سیدالشهدا گریه میکردند و بعد برای مرده خودشان. مانند همین شیوهای که ما اکنون در مراسمات ختم خودمان اجرا میکنیم. عزاداری همواره یک مسئله معقول، مرسوم و سنت بوده است. این سنتها را باید احیا کرد و باید عزاداری اباعبدالله (ع) را توسعه داد و نباید با آن به گونهای برخورد کنیم که فقط با عقاید شیعی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد.
کاری کنیم که روشنفکرها بیایند و در رابطه با عزاداری نظر بدهند
پناهیان با اشاره به اینکه از طرف دیگر باید با ریشههای فکری و تجربی به عزاداری نگاه کنیم، گفت: حتما دوستان ما در دانشگاه امام صادق کارهایی در این زمینه انجام دادهاند. کاری کنیم که روشنفکرها بیایند و در رابطه با عزاداری نظر بدهند. امام جملات زیادی در این زمینه دارند اما یکی از عبارتهایی که امام خمینی گفتهاند این است که، اگر بعد سیاسی اینها(عزاداری) را اینها(روشنفکران غربزده که با عزاداری مخالفت میکردند یا آنها که نمیفهمیدند) بفهمند، همان غربزدهها هم مجلس به پا میکنند و عزاداری میکنند. اصلا اگر کسی سیاست بفهمد، عزاداری را ترویج میکند. اصلا عزاداری را یک مقوله مفید سیاسی برای جامعه میدانند که آثار سیاسی بسیار بالایی دارد.
پناهیان خطاب به اساتید دانشگاهی گفت: من از اساتیدی که دکتری سیاسی دارند و یا دانشجویان این عرصه خواهش میکنم که بیایند و مقاله علمی بنویسند. دوستانی که در علوم تربیتی و روانشناسی درس میخوانند، باید به این انرژی مثبتی که در این هیئتها جمع شده است، توجه کنند. شما هیچوقت در خانه خودتان این انرژی مثبت را نمیتوانید دریافت کنید. تنهایی عزاداری کردن هم این انرژی را نمیدهد. یک عده از روانشناسان در سالگرد میلاد پیاژه به ایران آمده بودند. آنها را به مشهد و حرم امام رضا(ع) بردند. بعد از آن آنها نمیخواستند از حرم خارج شوند، اگرچه فقط برای دیدن آمده بودند. تعبیر آنها این بود که اینجا انرژی مثبت زیادی هست. انها میگفتند شما به مردم چه گفتهاید که مردم اینجا تا این حد خوب هستند، این امواج مثبت از مردم به ما میرسد. امام خمینی(ره) در کلام دیگری میگویند که: بیخود که اهل بیت بابت یک قطره اشک عزاداری این اجر با عظمت را نمیگذارد! حتما یک اسراری دارد و باید دیده شود.
بسیاری از افراد صدها مقاله در مورد موضوعات بسیار پیش پا افتاده کار میکنند اما در مقابل اینچنین عظمتی کاری نمیکنند
استاد دانشگاه هنر افزود: این مباحث با علوم تجربی هم قابل طرح است. اینها نیازهای روانی انسان و جامعه بشری است. این تکیهگاههای تاریخی و فرهنگی است. غفلت از برکات عزاداری چیزی جز رذالت و خباثت نیست. مگر میشود که انسان این وقایع با عظمت را در حیات بشری نادیده بگیرد. بسیاری از افراد صدها مقاله در مورد موضوعات بسیار پیش پا افتاده کار میکنند اما در مقابل اینچنین عظمتی هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. هر روانشناس منصفی میتواند که در این مسئله دقیق مطالعه کند. فردی از دانشگاهی خارجی آمده بود تا کارهایی که مردم با جزئیات در این دهه انجام میدهند را بنویسد. برای او عزاداری کردن کافی نبود و باید با جزئیات مطالعه میکرد. پس نتیجه میگیریم که برای درک آثار و عظمت عزاداری، دین و ایمان و معرفت لازم نیست.
پناهیان تصریح کرد: انشاءالله مجاهدتهای شما اساتید ثمر بدهد که عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را در انواع مکاتب فکری و مذاهب دینی بتوانید رونق ببخشید.
وی افزود: بعد از این دو بعد به بحث معنوی و اخلاقی میرسیم. آیا میدانستید که کارایی دهه محرم گاهی اوقات میتواند از ماه رمضان هم بالاتر باشد؟ این حداقلیترین کلامی بود که میتوانستم بگویم. مرحوم قاضی میگفتند که احدی به جایی نرسیده است مگر از طریق اباعبدالله الحسین(ع). ما هرچه ضعف اخلاقی داریم نشان از آن است که این دهه را خوب برقرار نکردهایم. جوانان این مجلس! در طول سال از چه چیزی از خود گله دارید؟ چرا در این دهه کم گذاشتهاید؟ فقط شما فکر کردید که برخی از عرقخورها و قمهکشها در محرم ناگهانی متحول میشوند؟ مرحوم قاضی میگفت به هرجایی که رسیدم از دست ابالفضل العباس بوده است. ما با این شرایط آیا باید بعد از محرم و عاشورا دیگر مشکلی داشته باشیم؟ کرم امام حسین(ع) دست کسی را نگیرد؟ شما با چه نگاهی آمدهاید؟ با این نگاه و انگیزه آمدهاید که مجلس امام حسین را رونق ببخشید؟
پناهیان خطاب به دانشجویان گفت: امیدوارم دوستان عزیز دانشجو بخشی از روایتی که از اهل بیت رسیده است را برای ما نقل کنند. اولین جایی که مجلس عزاداری با این شکل برگزار شد، کار زینالعابدین امام سجاد(ع) بود. خانمها در سرما و گرما هر شب عزاداری میکردند. گفته شده است که اهتمام میورزیدند برای تهیه طعام برای این خانمها که نگران تهیه غذا برای منازلشان نباشند. خواهش میکنم قدر دیگری به عزاداری تامل کنید! بنده تردید دارم که عزاداری کنونی ما در تهران مورد رضایت شما باشد. از بس بی اعتنایی شده و از بس کار نشده است. زود هرکس به عزاداری رسید اول عیبهای آن را نگوید.
پیشنهاد میکنم که شخصیت آیتالله مهدوی کنی را مطالعه کنید
وی در مورد شخصیت آیتالله مهدوی کنی گفت: ابتدای هر محرم در گوشهای از این هیئت مینشست و در عزاداری شرکت میکرد. امسال ما برای او سوگواریم و جای خالی او را شدیدا در این مجلس احساس میکنیم مدیریت بسیار مهم و پیچیده است. اولین مدیر که مدیریت کرد و اولین نهاد که برآمده از این انقلاب است و مادر بقیه نهادهای انقلابی است، مدیریتش را آقای مهدویکنی به دست داشتهاند. جریان کمیتهها بعد از انقلاب نشان داد که قدرت مدیریت موفق هیچیک از افراد عضو شورای انقلاب به اندازه ایشان نبود. پس پیشنهاد میکنم که شخصیت آیتالله مهدوی کنی را مطالعه کنید. هزاران نوار مصاحبه لازم است که چگونگی شکلگیری این مدیریت را بیان کند که او چگونه با کمیته، کشور را از فتنههایی امثال فتنههای تکفیریها و داعشیها بجای همه نیروهای نظامی و اطلاعاتی و قوه قضائیه نجات دادند. این به چه شیوهای انجام شد در حالی که همه به سراغ بخشهای دیگر رفته بودند و ایشان به تنهایی کشور را در سه سال اول انقلاب اداره کردند.
خدا برای این انقلاب امکاناتی را به حضرت امام خمینی داد که مسلما یکی از آن امکانات آیت الله مهدوی کنی بود
پناهیان تصریح کرد: من هرچه فکر میکنم به این نتیجه میرسم که خدا برای این انقلاب امکاناتی را به حضرت امام داد و مسلما یکی از آن امکانات آیت الله مهدوی کنی بوده است. در زمانی در خیابانهای تهران مثل آب خوردن آدم میکشتند. گروههای تروریستی آن کارهایی که اکنون داعشیها در بیابان انجام میدادند را در تهران انجام میدادند و خودشان عکسهایشان را منتشر میکردند. سربریدنها که شما اکنون فاجعه میدانید از شمال تا غرب اتفاق میافتاد. بعد یک روحانی وجود خود را صرف برطرف کردن این مشکلات میکند. امام در مورد ایشان میگفت که فتواهای او به فتواهای ما نزدیک است. چند درصد شما میدانید که ایشان آخرین عالم انقلابی بوده است که از زندان آزاد شده است؟ با این شرایط چه شخصیتی از ایشان در ذهن شما شکل میگیرد؟ آیا ایشان اعجوبه انقلاب نبودند؟
وی با اشاره به اینکه آیتالله مهدویکنی از روز اول با حزب مخالف بودند اما این مخالفت خود را اعلام نمیکردند، گفت: ایشان در این عرصه همکاری هم داشتند و بعد که امام دستور انحلال حزب جمهوری اسلامی را دادند همه به حرف ایشان برگشتند. او شخصیتی است که مخالفان سیاسی او نیز میگویند که شخصیتی مستقل بوده است. او تحتتاثیر کسی نبوده است و اگر از نزدیکان او خبر میآورد مانند برخی که به راحتی حرف را قبول میکنند، روی هوا و بدون پشتوانه حرف را قبول نمیکردند.
در طول این انقلاب با همه شایستگیها و سوابق آیتالله مهدویکنی، هیچکس به اندازه ایشان مظلوم واقع نشد
پناهیان ادامه داد: در طول این انقلاب با همه شایستگیها و سوابق ایشان هیچکس به اندازه ایشان مظلوم واقع نشد. شهادت شهید بهشتی مظلومیت او را به پایان رساند ولی مظلومیت ایشان به پایان نرسید و ایشان به طرز اعجاب برانگیزی آداب رعایت مظلومیت را اجرا کردند که بی تردید در این زمینه در انقلاب بینظیر هستند. شما نمیتوانید ابعاد مظلومیت ایشان را بیان کنید.
در جوانی به ما میگفتند طرف آقای مهدویکنی نروید که ایشان مرتجع و اسلامآمریکایی هستند
این خطیب تصریح کرد: در جوانی در فضای حزباللهیهای کشور به ما میگفتند که طرف آقای مهدویکنی نروید که ایشان مرتجع و اسلامآمریکایی هستند. ابوی ما چون با ایشان رابطهای داشت، برای ما از ایشان صحبت میکرد و ما میگفتیم که حزبالله نمیپذیرد! بعد وقتی به ما میگفتند که ایشان شکنجه میشده است ما تعجب میکردیم که مگر ایشان مبارزه را هم قبول دارد؟!
وی با اشاره به مظلومیت آیتالله مهدوی کنی ادامه داد: اصلیترین کانونهای توزیع پوستر انقلابی عکس ایشان را حذف میکردند. بسیاری از مسائل قابل بیان نیست و تا قبل از حضور ایشان نمیشد بسیاری از مطالب را بیان کرد. امام بیجهت نمیگفتند که ما به آقای مهدویکنی ارادت داشتهایم و داریم و خواهیم داشت. مجموعه حکمهای ویژه و مسئولیتهای ویژهای را که امام به ایشان دادهاند را بروید و نگاه کنید. نفر برجسته بودن با این حال در حاشیه قرار داشتن برای اقدامات لازم اینچنین شخصیتی را به راحتی نمیتوانید پیدا کنید. بعضیها اگر بهشان بگویید یک قدم آنطرفتر بروند زمین و زمان را بهم میریزند.
پناهیان افزود: هیچکس به اندازه ایشان نگاه راهبردی به مدیریت دینی و به منش سیاسی ندارد. حتی یک روزنامه هم نداشت. منش سیاسی او تا حد بسیار زیادی قابل مطالعه است. یکی از امتیازات برجسته دانشگاه امام صادق حضور آقای مهدوی کنی بوده است و اگر بخواهیم ایشان را در حد دانشگاه امام صادق تعریف کنیم، ظلم به ایشان است. دانشگاه امام صادق در اوج غربت، مظلومیت و تنهایی ایشان، تراوشی از تراوشات ذهنی ایشان بوده است که مثل آن نداریم. دیدگاههای اقتصادی ایشان بعد از سالها مملکت به آن میرسد. آن درایتها را در امر ایجاد امنیت در این کشور ببینید؛ این درایت در امور سیاسی؛ اینها در کنار همدیگر در این حد در یک نفر قابل جمع نیست. من خواهش میکنم ایشان را بشناسید و بشناسانید چرا که ایشان سند ما هستند. کتاب مطالعه ما برای گشودن راههای آینده هستند.
هدایت مملکت دانش میخواهد و با صرف گرفتن چند موضع حزباللهی کارها درست نمیشود
وی ادامه داد: این کارها دانش میخواهد و با صرف گرفتن چند موضع حزبالاهی کارها درست نمیشود. این مسائل باید تبیین شود که مسائل اقتصادی و سیاست و مدیریت کشور با عرق انقلابی حل نمیشود و باید آنها را بلد باشیم تا قدم برداریم. اینها مطالعه میخواهد و حداقل یک گنجینه با عظمت ابواب مطالعهاش گشوده شود اگر باب دیدار ایشان برای ما بسته است باب اندیشه درباره ایشان باز شود. من تمنا میکنم از دوستان که باب اندیشیدن در مورد این شخصیت را باز کنند. اینجا دانشگاه است و مکان این کار است. این مسئله جدا از حوزه است که باید این کار هم آنجا انجام دهند. آخوندمردمی بودن یعنی چی؟ آخوند سیاسی بودن یعنی چی؟ خط به خط سر دفتر الگو بگیرند و مشق بنویسند و حرکت کنند.
پناهیان در پایان سخنان خود گفت: برخی به ما میگفتند که با وجود حرفهای شما از ندیدن ایشان حسرت زده شدهایم، در حالی که من مبالغهای نکردم. نگذارید شخص نازنین ایشان از بین ما رفته است، شخصیتشان هم از بین ما برود. یک جهان حرف درباره ایشان باقی مانده است. انقلاب ما بیمه است با وجود چنین شخصیت عظیمی اگر ما وجود علمی و معرفتی ایشان را بین خودمان حفظ کنیم.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان در ابتدای سخنرانی خود با اشاره به اینکه لازم است که برخی از مسائل، معلومات و اموری که بخاطر ازدحام مراسمات برایمان عادی شده است را دوباره مرور کنیم، گفت: عزاداری در این سالها برای ما به شکل یک اتفاق مرسوم شده است. اولا در فضای امروز عزاداری برای امام حسین(ع) را به هیچوجه نباید یک رسم شیعی تلقی کنیم و هر کجا که چنین عبارتی آمد باید روشنگری انجام شود و اندیشههای روشن همه مسلمان را نسبت به این سنت بسیار برجسته یعنی عزاداری برای شهیدان و بویژه سیدالشهدا، بیان کنیم و توجه همه را نسبت به این موضوع جلب کنیم.
اساسا سیدالشهدا عاشورا را به عنوان حماسه شیعه برقرار نکرده است
وی افزود: بی مقدمه باید بگویم که اساسا سیدالشهدا، عاشورا را به عنوان حماسه شیعه برقرار نکرده است. دشمن اباعبدالله که یزید بود، بیشتر از اینکه دشمن شیعه باشد، دشمن اهلسنت بوده است. یزید بیشتر از اینکه شیعیان را قتل عام کند از اهل سنت کشته است. البته من نمیدانم که شما وقتی تعبیر از شیعه و سنی بدین معنا میکنید منظورتان چه چیزی است. اگر شیعه یعنی کسانی که به ولایت علی ابن ابی طالب معتقند که تعداد اینها بسیار کم بوده است. اگر هم بودهاند که بسیاری از آنها در کربلا به شهادت رسیدهاند. پس چرا یزید به مدینه رفت و واقعه حره را در آنجا رقم زد؟ در واقعه حره قتل عامی وسیع در میان اهل سنت صورت گرفت. سربازان یزید سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه را بر خود حلال دانستند، شبیه همین رفتاری که تکفیریها این روزها انجام میدهند.
یزید بیشتر در حق اهلسنت جنایت کرده است
پناهیان تصریح کرد: اگر که اباعبدالله مقابل یزید ایستاد به این دلیل بود که یزید معتقد بود که «بنی هاشم اساسا با پادشاهی بازی کردهاند و وحی نازل نشده است». کدام اهل سنت بصیری این کلام را میتواند از یزید بشنود و او را مسلمان بداند؟ اصلا بحث شیعه و سنی در اینجا مطرح نیست؛ اگر دشمن اباعبدالله یزید بوده است، یزید بیشتر در حق اهلسنت جنایت کرده است. اگر ماموران با واسطه یزید در کربلا امام حسین(ع) را به شهادت رساندند، ماموران بی واسطه یزید در مدینه جنایات بیشتری را انجام دادند. از نظر نوع جنایت رفتارشان قبیحتر از آنچه بود که در کربلا از سپاه عمر سعد دیده شد. اصلا بسیاری از این جنایتها قابل بیان نیست.
عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است
این استاد دانشگاه هنر افزود: اباعبدالله الحسین(ع) خود را فدای اسلام کرده است. اسلام بعد از اباعبدالله الحسین(ع) باقی ماند. از آن طرف در یاران اباعبدالله کسانی بودهاند که شیعه به معنای اصطلاحی امروز ما نبودهاند. مانند امثال وهب، زهیر و حر که اصلا به شیعهگری به معنایی که ما امروز میگویم در ابتدا معتقد نبودهاند. نه ما شیعیان حق داریم که حسین(ع) را تنها از خودم بدانیم و بس و نه برادران اهلسنت نباید حسین(ع) را فراموش کنند و او را از خود ندانند. عاشورا محل اتحاد شیعه و سنی است. در یک فضای توام با اخوت اسلامی باید برای اباعبدالله الحسین(ع) عزاداری کرد. البته شیعیان معلوم است که به امام سوم خودشان افتخار میکنند. البته اینگونه نیست که فقط شیعیان به این مسئله افتخار کنند. امام شافعی کسی بود که بسیار پرشورتر از روضهخوانیهای ما برای اباعبدالله الحسین کلماتی را دارد.
عدم پخش مراسمهای عزاداری روز عاشورا مناطق سنی نشین از تلویزیون یک بیسلیقگی است
وی با اشاره به اینکه این دست توطئه استکبار و صهیونیستها است که آمدهاند و نقاط ضعف جامعه اسلامی را پیدا کنند گفت: آنها میخواهند این نقاط را تقویت کنند و فضا را اینگونه کردهاند که برخی عزادار اباعبدالله الحسین(ع) را بکشند. همین الان هنوز در بسیاری از محیطهای اهل سنت ایران و خارج از ایران رسم است که برای امام حسین(ع) مراسم عزاداری میگیرند. اینکه ما جشن میلاد پیامبر اکرم را در کردستان پخش کنیم و در عاشورا از مراسمات آنها چیزی را پخش نکنیم قطعا بیسلیقگی است.
پناهیان ادامه داد: به عزای اباعبدالله الحسین(ع) در اینچنین شرایطی باید بسیار دقیق نگاه کرد. در شعارهای اباعبدالله الحسین(ع) و سخنرانیهای ایشان شما تقریبا یک کلام پیدا نمیکنید که به حقایق و اعتقادات خاص شیعی بخواهد اشاره کند. ایشان مکرر میگفتند که آیا من فرزند دختر پیامبر شما هستم یا نه؟ یکبار هم نگفتند که من امام سوم شما هستم. کربلا یک حماسه اسلامی کامل بود. امروز اگر با همه خوبان و منصفان و برادران اهل سنت عالم این مسئله را در میان بگذارید، این حماسه بزرگ اسلامی را میپذیرند. عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را شما باید امروز رنگ و روی تازه بدهید.
در تاریخ همه علاقه داشتند به شکلی خود را به اباعبدالله الحسین(ع) متصل کنند
نماینده سابق مقام معظم رهبری در دانشگاهها افزود: به سراغ دشمنان امام حسین(ع) که برویم شاهد هستیم که کسانی که پا به پای حضرت علی(ع) حضور داشتند هم در بین آنها هستند. اینجا هم بحث این نیست که آنها شیعه بودند یا نبودند، بلکه اینها هم در کربلا جزو دشمنان اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفته بودند. کربلا برای خودش مرزبندی فوقالعاده ویژهای داشته است. بحث بر سر اعتقادات و رذائل و فضائل اصلی و کلیدی افراد بود. فضای کربلا را که در نظر بگیرید شاهد هستید که امام حسین از کسانی کمک میخواست که ذرهای به امامت و عصمت ایشان باور نداشتند. مقاتلی که اهل سنت برای اباعبدالله الحسین(ع) نوشتهاند را برخی قبول ندارند. شاهد باشید که فضا در تاریخ چگونه بوده است که همه علاقه داشتهاند به شکلی خود را به اباعبدالله الحسین(ع) متصل کنند.
پناهیان تصریح کرد: امروز وظیفه ما در برابر عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) این است که صدای آن را به همه برسانیم. اینکه مراسم را فقط برای خودمان بدانیم سخن درستی نیست. از شما میخواهم که بخشی از عزاداری خودتان را به گستراندن فرهنگ عزاداری و فکر عزاداری در همه مسلمانان اختصاص دهید و اگر در میان مسلمانان هرکجا چنین مراسمی وجود دارد پرچمهای آنان را برافراشتهتر کنید. اگر که به آن مجالس کمک کنید، ثوابش بیشتر از آن است که در مجلسی شرکت کنید که همه هم عقیده شما هستند.
وی افزود: وقتی به مبانی عزاداری مراجعه میکنیم، میبینیم که این سنت پیامبر بوده است که برای شهید گریه میکند. برای سیدالشهدا حمزه آنچنان گریه میکند که حالت غش به او دست داد. وقتی که سینه چاک خورده حمزه را دید شروع کرد به فریاد زدن و گریه کردن. ما در هیئتها هم اینگونه هستیم. تا حدود قرن دوم و سوم هجری در مدینه این رسم بوده است که اگر کسی از دنیا میرفته است - نه فقط برای شهدا - بانوان اول برای حمزه سیدالشهدا گریه میکردند و بعد برای مرده خودشان. مانند همین شیوهای که ما اکنون در مراسمات ختم خودمان اجرا میکنیم. عزاداری همواره یک مسئله معقول، مرسوم و سنت بوده است. این سنتها را باید احیا کرد و باید عزاداری اباعبدالله (ع) را توسعه داد و نباید با آن به گونهای برخورد کنیم که فقط با عقاید شیعی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد.
کاری کنیم که روشنفکرها بیایند و در رابطه با عزاداری نظر بدهند
پناهیان با اشاره به اینکه از طرف دیگر باید با ریشههای فکری و تجربی به عزاداری نگاه کنیم، گفت: حتما دوستان ما در دانشگاه امام صادق کارهایی در این زمینه انجام دادهاند. کاری کنیم که روشنفکرها بیایند و در رابطه با عزاداری نظر بدهند. امام جملات زیادی در این زمینه دارند اما یکی از عبارتهایی که امام خمینی گفتهاند این است که، اگر بعد سیاسی اینها(عزاداری) را اینها(روشنفکران غربزده که با عزاداری مخالفت میکردند یا آنها که نمیفهمیدند) بفهمند، همان غربزدهها هم مجلس به پا میکنند و عزاداری میکنند. اصلا اگر کسی سیاست بفهمد، عزاداری را ترویج میکند. اصلا عزاداری را یک مقوله مفید سیاسی برای جامعه میدانند که آثار سیاسی بسیار بالایی دارد.
پناهیان خطاب به اساتید دانشگاهی گفت: من از اساتیدی که دکتری سیاسی دارند و یا دانشجویان این عرصه خواهش میکنم که بیایند و مقاله علمی بنویسند. دوستانی که در علوم تربیتی و روانشناسی درس میخوانند، باید به این انرژی مثبتی که در این هیئتها جمع شده است، توجه کنند. شما هیچوقت در خانه خودتان این انرژی مثبت را نمیتوانید دریافت کنید. تنهایی عزاداری کردن هم این انرژی را نمیدهد. یک عده از روانشناسان در سالگرد میلاد پیاژه به ایران آمده بودند. آنها را به مشهد و حرم امام رضا(ع) بردند. بعد از آن آنها نمیخواستند از حرم خارج شوند، اگرچه فقط برای دیدن آمده بودند. تعبیر آنها این بود که اینجا انرژی مثبت زیادی هست. انها میگفتند شما به مردم چه گفتهاید که مردم اینجا تا این حد خوب هستند، این امواج مثبت از مردم به ما میرسد. امام خمینی(ره) در کلام دیگری میگویند که: بیخود که اهل بیت بابت یک قطره اشک عزاداری این اجر با عظمت را نمیگذارد! حتما یک اسراری دارد و باید دیده شود.
بسیاری از افراد صدها مقاله در مورد موضوعات بسیار پیش پا افتاده کار میکنند اما در مقابل اینچنین عظمتی کاری نمیکنند
استاد دانشگاه هنر افزود: این مباحث با علوم تجربی هم قابل طرح است. اینها نیازهای روانی انسان و جامعه بشری است. این تکیهگاههای تاریخی و فرهنگی است. غفلت از برکات عزاداری چیزی جز رذالت و خباثت نیست. مگر میشود که انسان این وقایع با عظمت را در حیات بشری نادیده بگیرد. بسیاری از افراد صدها مقاله در مورد موضوعات بسیار پیش پا افتاده کار میکنند اما در مقابل اینچنین عظمتی هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. هر روانشناس منصفی میتواند که در این مسئله دقیق مطالعه کند. فردی از دانشگاهی خارجی آمده بود تا کارهایی که مردم با جزئیات در این دهه انجام میدهند را بنویسد. برای او عزاداری کردن کافی نبود و باید با جزئیات مطالعه میکرد. پس نتیجه میگیریم که برای درک آثار و عظمت عزاداری، دین و ایمان و معرفت لازم نیست.
پناهیان تصریح کرد: انشاءالله مجاهدتهای شما اساتید ثمر بدهد که عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را در انواع مکاتب فکری و مذاهب دینی بتوانید رونق ببخشید.
وی افزود: بعد از این دو بعد به بحث معنوی و اخلاقی میرسیم. آیا میدانستید که کارایی دهه محرم گاهی اوقات میتواند از ماه رمضان هم بالاتر باشد؟ این حداقلیترین کلامی بود که میتوانستم بگویم. مرحوم قاضی میگفتند که احدی به جایی نرسیده است مگر از طریق اباعبدالله الحسین(ع). ما هرچه ضعف اخلاقی داریم نشان از آن است که این دهه را خوب برقرار نکردهایم. جوانان این مجلس! در طول سال از چه چیزی از خود گله دارید؟ چرا در این دهه کم گذاشتهاید؟ فقط شما فکر کردید که برخی از عرقخورها و قمهکشها در محرم ناگهانی متحول میشوند؟ مرحوم قاضی میگفت به هرجایی که رسیدم از دست ابالفضل العباس بوده است. ما با این شرایط آیا باید بعد از محرم و عاشورا دیگر مشکلی داشته باشیم؟ کرم امام حسین(ع) دست کسی را نگیرد؟ شما با چه نگاهی آمدهاید؟ با این نگاه و انگیزه آمدهاید که مجلس امام حسین را رونق ببخشید؟
پناهیان خطاب به دانشجویان گفت: امیدوارم دوستان عزیز دانشجو بخشی از روایتی که از اهل بیت رسیده است را برای ما نقل کنند. اولین جایی که مجلس عزاداری با این شکل برگزار شد، کار زینالعابدین امام سجاد(ع) بود. خانمها در سرما و گرما هر شب عزاداری میکردند. گفته شده است که اهتمام میورزیدند برای تهیه طعام برای این خانمها که نگران تهیه غذا برای منازلشان نباشند. خواهش میکنم قدر دیگری به عزاداری تامل کنید! بنده تردید دارم که عزاداری کنونی ما در تهران مورد رضایت شما باشد. از بس بی اعتنایی شده و از بس کار نشده است. زود هرکس به عزاداری رسید اول عیبهای آن را نگوید.
پیشنهاد میکنم که شخصیت آیتالله مهدوی کنی را مطالعه کنید
وی در مورد شخصیت آیتالله مهدوی کنی گفت: ابتدای هر محرم در گوشهای از این هیئت مینشست و در عزاداری شرکت میکرد. امسال ما برای او سوگواریم و جای خالی او را شدیدا در این مجلس احساس میکنیم مدیریت بسیار مهم و پیچیده است. اولین مدیر که مدیریت کرد و اولین نهاد که برآمده از این انقلاب است و مادر بقیه نهادهای انقلابی است، مدیریتش را آقای مهدویکنی به دست داشتهاند. جریان کمیتهها بعد از انقلاب نشان داد که قدرت مدیریت موفق هیچیک از افراد عضو شورای انقلاب به اندازه ایشان نبود. پس پیشنهاد میکنم که شخصیت آیتالله مهدوی کنی را مطالعه کنید. هزاران نوار مصاحبه لازم است که چگونگی شکلگیری این مدیریت را بیان کند که او چگونه با کمیته، کشور را از فتنههایی امثال فتنههای تکفیریها و داعشیها بجای همه نیروهای نظامی و اطلاعاتی و قوه قضائیه نجات دادند. این به چه شیوهای انجام شد در حالی که همه به سراغ بخشهای دیگر رفته بودند و ایشان به تنهایی کشور را در سه سال اول انقلاب اداره کردند.
خدا برای این انقلاب امکاناتی را به حضرت امام خمینی داد که مسلما یکی از آن امکانات آیت الله مهدوی کنی بود
پناهیان تصریح کرد: من هرچه فکر میکنم به این نتیجه میرسم که خدا برای این انقلاب امکاناتی را به حضرت امام داد و مسلما یکی از آن امکانات آیت الله مهدوی کنی بوده است. در زمانی در خیابانهای تهران مثل آب خوردن آدم میکشتند. گروههای تروریستی آن کارهایی که اکنون داعشیها در بیابان انجام میدادند را در تهران انجام میدادند و خودشان عکسهایشان را منتشر میکردند. سربریدنها که شما اکنون فاجعه میدانید از شمال تا غرب اتفاق میافتاد. بعد یک روحانی وجود خود را صرف برطرف کردن این مشکلات میکند. امام در مورد ایشان میگفت که فتواهای او به فتواهای ما نزدیک است. چند درصد شما میدانید که ایشان آخرین عالم انقلابی بوده است که از زندان آزاد شده است؟ با این شرایط چه شخصیتی از ایشان در ذهن شما شکل میگیرد؟ آیا ایشان اعجوبه انقلاب نبودند؟
وی با اشاره به اینکه آیتالله مهدویکنی از روز اول با حزب مخالف بودند اما این مخالفت خود را اعلام نمیکردند، گفت: ایشان در این عرصه همکاری هم داشتند و بعد که امام دستور انحلال حزب جمهوری اسلامی را دادند همه به حرف ایشان برگشتند. او شخصیتی است که مخالفان سیاسی او نیز میگویند که شخصیتی مستقل بوده است. او تحتتاثیر کسی نبوده است و اگر از نزدیکان او خبر میآورد مانند برخی که به راحتی حرف را قبول میکنند، روی هوا و بدون پشتوانه حرف را قبول نمیکردند.
در طول این انقلاب با همه شایستگیها و سوابق آیتالله مهدویکنی، هیچکس به اندازه ایشان مظلوم واقع نشد
پناهیان ادامه داد: در طول این انقلاب با همه شایستگیها و سوابق ایشان هیچکس به اندازه ایشان مظلوم واقع نشد. شهادت شهید بهشتی مظلومیت او را به پایان رساند ولی مظلومیت ایشان به پایان نرسید و ایشان به طرز اعجاب برانگیزی آداب رعایت مظلومیت را اجرا کردند که بی تردید در این زمینه در انقلاب بینظیر هستند. شما نمیتوانید ابعاد مظلومیت ایشان را بیان کنید.
در جوانی به ما میگفتند طرف آقای مهدویکنی نروید که ایشان مرتجع و اسلامآمریکایی هستند
این خطیب تصریح کرد: در جوانی در فضای حزباللهیهای کشور به ما میگفتند که طرف آقای مهدویکنی نروید که ایشان مرتجع و اسلامآمریکایی هستند. ابوی ما چون با ایشان رابطهای داشت، برای ما از ایشان صحبت میکرد و ما میگفتیم که حزبالله نمیپذیرد! بعد وقتی به ما میگفتند که ایشان شکنجه میشده است ما تعجب میکردیم که مگر ایشان مبارزه را هم قبول دارد؟!
وی با اشاره به مظلومیت آیتالله مهدوی کنی ادامه داد: اصلیترین کانونهای توزیع پوستر انقلابی عکس ایشان را حذف میکردند. بسیاری از مسائل قابل بیان نیست و تا قبل از حضور ایشان نمیشد بسیاری از مطالب را بیان کرد. امام بیجهت نمیگفتند که ما به آقای مهدویکنی ارادت داشتهایم و داریم و خواهیم داشت. مجموعه حکمهای ویژه و مسئولیتهای ویژهای را که امام به ایشان دادهاند را بروید و نگاه کنید. نفر برجسته بودن با این حال در حاشیه قرار داشتن برای اقدامات لازم اینچنین شخصیتی را به راحتی نمیتوانید پیدا کنید. بعضیها اگر بهشان بگویید یک قدم آنطرفتر بروند زمین و زمان را بهم میریزند.
پناهیان افزود: هیچکس به اندازه ایشان نگاه راهبردی به مدیریت دینی و به منش سیاسی ندارد. حتی یک روزنامه هم نداشت. منش سیاسی او تا حد بسیار زیادی قابل مطالعه است. یکی از امتیازات برجسته دانشگاه امام صادق حضور آقای مهدوی کنی بوده است و اگر بخواهیم ایشان را در حد دانشگاه امام صادق تعریف کنیم، ظلم به ایشان است. دانشگاه امام صادق در اوج غربت، مظلومیت و تنهایی ایشان، تراوشی از تراوشات ذهنی ایشان بوده است که مثل آن نداریم. دیدگاههای اقتصادی ایشان بعد از سالها مملکت به آن میرسد. آن درایتها را در امر ایجاد امنیت در این کشور ببینید؛ این درایت در امور سیاسی؛ اینها در کنار همدیگر در این حد در یک نفر قابل جمع نیست. من خواهش میکنم ایشان را بشناسید و بشناسانید چرا که ایشان سند ما هستند. کتاب مطالعه ما برای گشودن راههای آینده هستند.
هدایت مملکت دانش میخواهد و با صرف گرفتن چند موضع حزباللهی کارها درست نمیشود
وی ادامه داد: این کارها دانش میخواهد و با صرف گرفتن چند موضع حزبالاهی کارها درست نمیشود. این مسائل باید تبیین شود که مسائل اقتصادی و سیاست و مدیریت کشور با عرق انقلابی حل نمیشود و باید آنها را بلد باشیم تا قدم برداریم. اینها مطالعه میخواهد و حداقل یک گنجینه با عظمت ابواب مطالعهاش گشوده شود اگر باب دیدار ایشان برای ما بسته است باب اندیشه درباره ایشان باز شود. من تمنا میکنم از دوستان که باب اندیشیدن در مورد این شخصیت را باز کنند. اینجا دانشگاه است و مکان این کار است. این مسئله جدا از حوزه است که باید این کار هم آنجا انجام دهند. آخوندمردمی بودن یعنی چی؟ آخوند سیاسی بودن یعنی چی؟ خط به خط سر دفتر الگو بگیرند و مشق بنویسند و حرکت کنند.
پناهیان در پایان سخنان خود گفت: برخی به ما میگفتند که با وجود حرفهای شما از ندیدن ایشان حسرت زده شدهایم، در حالی که من مبالغهای نکردم. نگذارید شخص نازنین ایشان از بین ما رفته است، شخصیتشان هم از بین ما برود. یک جهان حرف درباره ایشان باقی مانده است. انقلاب ما بیمه است با وجود چنین شخصیت عظیمی اگر ما وجود علمی و معرفتی ایشان را بین خودمان حفظ کنیم.
مرجع : تسنیم