کد مطلب : ۲۵۱۴۰
اشعار ناب آئینی فرازمانی هستند
درباره تاثیر زمان و مکان بر سرایش و نقد ادبیات آئینی و دینی معاصر بحثهای گستردهای وجود دارد و گروهی بر این باور هستند که زمان و مکان بر ادبیات بیتاثیر است و دستهای نیز اذعان دارند که شاعر، زبان زمان خود است و دو عنصر زمان و مکان در خلق آثار متعهدانه نقش تاثیرگذاری دارند.
در این راستا نظر تعدادی از شاعران معاصر را درباره تاثیر زمان و مکان بر شعر آئینی جویا شدهایم که در ادامه این نظرات را میخوانیم.
سودابه امینی، شاعر و منتقد ادبی در این باره میگوید: شعر و ادبیات در عین حال که سادهترین است میتواند پیچیدهترین باشد و در عین حال که ابزار نیست میتواند در نقش ابزار قرار گیرد و کارکردی جدی داشته باشد؛ کارکردی در نقشی غیر و فراتر از آنچه که پدید آورنده و آفرینندهاش به آن اندیشیده و اراده کرده باشد. اینکه زمان و مکان چه نقشی در پدید آمدن شعر و ادبیات دارد، سؤالی است و این که ادبیات صرف نظر از اینکه در چه مقطع زمانی و مکانی تاریخی و جغرافیایی پای به جهان ذهن و قلم آفرینشگر خود نهاده و چه نقشی در زمان و مکان ایفا میکند، سؤالی دیگر و چه بسا سؤالی سرشار از اهمیت است.
امینی تصریح میکند: ادبیات و شعر با در نظر گرفتن اینکه چه بهرهای از اندیشه داشته باشد و چه بهرهای از عاطفه، با ذهن آفریننده خود نسبت تام و تمام دارد. درک هنری و البته بضاعت قلم شاعر از منظر مهارت و چیرگی بر ظرافتهای زبانی، خلاقیت زبانی، بار فکری و تجربه مطالعه در ادبیات گذشتگان، قدرت پیوند و پیوستسازی ذهن، ادراک حسی نسبت به ادبیات گذشته و امروز و مهارت در به کارگیری زبان در خدمت من فردی و من اجتماعی به پدیدآیی شعری بینظیر خواهد انجامید.
این شاعر میافزاید: اگر برای عواطف و اندیشهها و خیالها، تاریخ و جغرافیا در نظر بگیریم، بینهایت زمان و بینهایت مکان خواهیم داشت که وقتی در یکدیگر ضرب میشوند، هندسهای بیبدیل به دست میدهند و این فقط در خودآگاه و ناخودآگاه هنرمند امکان وقوع دارد و لاغیر.
معاون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاکید میکند: شاعر با درک ادبیات در دورههای مختلف میتواند زمانها و مکانهای متعدد، موازی، متقاطع، متکثر و موزاییکی را در ذهن خود بسازد و هر گاه اراده ورزد، از یکی به دیگری سفر کند. این چیرگی و مهارت فقط خاص هنرمند است و بس، مشروط بر آن که مدام خود را در معرض تراوشات ذهنهای خلاق قرار دهد و خود نیز به نو آوردن اهتمام ورزد و از این منظر میتوان گفت زمان و مکان هیچ اثری بر ذهن آفرینشگر ندارد و این البته از عجایب است.
وی ادامه میدهد: کهتری و مهتری در جهانهای هنری بستگی به تجربه هنرمند از زندگی درونی و برونی در جهانها و زمانهای گوناگون دارد و البته به نواندیشی و دگرگفت این جهانها و زمانها که منجر به دیگرآفرینی میشود.
در این راستا همچنین حسین شنوایی (شهاب)، مدیر انجمن ادبی سبزوار و شاعر آئینی کشورمان میگوید: دو عنصر زمان و مکان در خلق اثر شاعرانه موثر هستند، در عین حال برخی اشعار محدود به زمان و مکان خودشان هستند و حتی قبل از خالق خود میمیرند و دستهای نیز فرازمانی و فرامکانی هستند.
وی تاکید میکند: اشعار دینی و اجتماعی باارزش و با صلابت فرامتنی و فرازمانی هستند و از دوره خود قرنها جلوتر حرکت میکنند؛ البته در بحث سرایش شعر فرازمانی نباید این اصل را نادیده بگیریم که شعر نباید برخلاف جریان زمان حرکت کند؛ به عنوان نمونه در دوره افشاریه و زندیه با بازگشت ادبی روبهرو شدیم که شاعران به تأسی از زبان گذشتگان برخاستند و اشعارشان در قالب و زبان چند قرن پس رفت. اکنون هم متاسفانه نمونههای زیادی از بازگشت ادبی را مشاهده میکنیم.
همچنین اسماعیل امینی، محقق و مدرس ادبیات دانشگاه تهران درباره تاثیر زمان و مکان بر شعر میگوید: تشخیص زمان و مکان سرایش یک شعر خاص از روی زبان و ساختار آن امری مطلق نیست، با اینکه ویژگیهای زبانی گاه دوران آفرینش اثر را مشخص میکند، ولی گاه تعلق خاطر یک شاعر به سبکی خاص، این مرزهای زمانی و مکانی را از بین میبرد.
وی میافزاید: تغییر در زمان مانند سایر تغییرات تدریجی است و شعر نیز نهادی اجتماعی است که به تدریج متحول میشود و حتی در شعر امروز میتوان نشانههای بارزی را از تجربههای پیشینیان مشاهده کرد.
در این راستا نظر تعدادی از شاعران معاصر را درباره تاثیر زمان و مکان بر شعر آئینی جویا شدهایم که در ادامه این نظرات را میخوانیم.
سودابه امینی، شاعر و منتقد ادبی در این باره میگوید: شعر و ادبیات در عین حال که سادهترین است میتواند پیچیدهترین باشد و در عین حال که ابزار نیست میتواند در نقش ابزار قرار گیرد و کارکردی جدی داشته باشد؛ کارکردی در نقشی غیر و فراتر از آنچه که پدید آورنده و آفرینندهاش به آن اندیشیده و اراده کرده باشد. اینکه زمان و مکان چه نقشی در پدید آمدن شعر و ادبیات دارد، سؤالی است و این که ادبیات صرف نظر از اینکه در چه مقطع زمانی و مکانی تاریخی و جغرافیایی پای به جهان ذهن و قلم آفرینشگر خود نهاده و چه نقشی در زمان و مکان ایفا میکند، سؤالی دیگر و چه بسا سؤالی سرشار از اهمیت است.
امینی تصریح میکند: ادبیات و شعر با در نظر گرفتن اینکه چه بهرهای از اندیشه داشته باشد و چه بهرهای از عاطفه، با ذهن آفریننده خود نسبت تام و تمام دارد. درک هنری و البته بضاعت قلم شاعر از منظر مهارت و چیرگی بر ظرافتهای زبانی، خلاقیت زبانی، بار فکری و تجربه مطالعه در ادبیات گذشتگان، قدرت پیوند و پیوستسازی ذهن، ادراک حسی نسبت به ادبیات گذشته و امروز و مهارت در به کارگیری زبان در خدمت من فردی و من اجتماعی به پدیدآیی شعری بینظیر خواهد انجامید.
این شاعر میافزاید: اگر برای عواطف و اندیشهها و خیالها، تاریخ و جغرافیا در نظر بگیریم، بینهایت زمان و بینهایت مکان خواهیم داشت که وقتی در یکدیگر ضرب میشوند، هندسهای بیبدیل به دست میدهند و این فقط در خودآگاه و ناخودآگاه هنرمند امکان وقوع دارد و لاغیر.
معاون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاکید میکند: شاعر با درک ادبیات در دورههای مختلف میتواند زمانها و مکانهای متعدد، موازی، متقاطع، متکثر و موزاییکی را در ذهن خود بسازد و هر گاه اراده ورزد، از یکی به دیگری سفر کند. این چیرگی و مهارت فقط خاص هنرمند است و بس، مشروط بر آن که مدام خود را در معرض تراوشات ذهنهای خلاق قرار دهد و خود نیز به نو آوردن اهتمام ورزد و از این منظر میتوان گفت زمان و مکان هیچ اثری بر ذهن آفرینشگر ندارد و این البته از عجایب است.
وی ادامه میدهد: کهتری و مهتری در جهانهای هنری بستگی به تجربه هنرمند از زندگی درونی و برونی در جهانها و زمانهای گوناگون دارد و البته به نواندیشی و دگرگفت این جهانها و زمانها که منجر به دیگرآفرینی میشود.
در این راستا همچنین حسین شنوایی (شهاب)، مدیر انجمن ادبی سبزوار و شاعر آئینی کشورمان میگوید: دو عنصر زمان و مکان در خلق اثر شاعرانه موثر هستند، در عین حال برخی اشعار محدود به زمان و مکان خودشان هستند و حتی قبل از خالق خود میمیرند و دستهای نیز فرازمانی و فرامکانی هستند.
وی تاکید میکند: اشعار دینی و اجتماعی باارزش و با صلابت فرامتنی و فرازمانی هستند و از دوره خود قرنها جلوتر حرکت میکنند؛ البته در بحث سرایش شعر فرازمانی نباید این اصل را نادیده بگیریم که شعر نباید برخلاف جریان زمان حرکت کند؛ به عنوان نمونه در دوره افشاریه و زندیه با بازگشت ادبی روبهرو شدیم که شاعران به تأسی از زبان گذشتگان برخاستند و اشعارشان در قالب و زبان چند قرن پس رفت. اکنون هم متاسفانه نمونههای زیادی از بازگشت ادبی را مشاهده میکنیم.
همچنین اسماعیل امینی، محقق و مدرس ادبیات دانشگاه تهران درباره تاثیر زمان و مکان بر شعر میگوید: تشخیص زمان و مکان سرایش یک شعر خاص از روی زبان و ساختار آن امری مطلق نیست، با اینکه ویژگیهای زبانی گاه دوران آفرینش اثر را مشخص میکند، ولی گاه تعلق خاطر یک شاعر به سبکی خاص، این مرزهای زمانی و مکانی را از بین میبرد.
وی میافزاید: تغییر در زمان مانند سایر تغییرات تدریجی است و شعر نیز نهادی اجتماعی است که به تدریج متحول میشود و حتی در شعر امروز میتوان نشانههای بارزی را از تجربههای پیشینیان مشاهده کرد.
مرجع : ایکنا