تاریخ انتشار
سه شنبه ۳ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۴۸
۰
کد مطلب : ۲۶۴۳۷
جلسۀ هفتگی خانۀ مداحان برگزار شد

حجت الاسلام دانشمند : منبر امام حسین (ع) شفا می دهد

حجت الاسلام دانشمند : منبر امام حسین (ع) شفا می دهد
جلسه هفتگی خانه مداحان با سخنرانی حجت الاسلام دانشمند و مداحی ذاکران اهل بیت علیهم السلام برگزار شد.

سخنرانی حجت الاسلام دانشمند را بخوانید:

احمد بن محمد بن احمد بن اسحاق همدانی نقل می کند مادربزرگم پسنده صاحب خانه نیشابور امام رضا علیه السلام (چون امام رضا علیه السلام آن خانه را پسندیدند، به این خاطر به پسنده معروف شد.) وقتی خداوند به ما لیاقت و توفیق داد که امام رضا علیه السلام آن خانه را بپسندند و بیایند مادربزرگم درخت بادامی در حیاط کاشت. به برکت دست امام رضا علیه السلام همان سال میوه داد و هر کسی که از آن بادام می خورد شفا می گرفت. اگر حیوانی مریض بود و برگ آن درخت را به آن می دادند حیوان هم خوب می شد. منزل آن زن دارالشفاء شده بود.

مادربزرگم می گفت پدربزرگم آمد و یک شاخه اش را برید، وقتی شاخه را برید دو چشمش کور شد. پسرانش یکی تنه رو برید و هشتاد هزار دینار طلا سرمایه اش نابود شد و نوه های همدان نیز خانه را خراب کرده بودند تا توسعه دهند و ریشه های درخت در زمین بود . یکی از آن فرزندان تا ران پایش سیاه شد و با همان درد هم از دنیا رفت و دیگری نیز دستش تاول زد و با همان درد از دنیا رفت.

قانون خدا این است که آنچه مربوط به اهل بیت علیهم السلام است و کسی بخواهد با آن دشمنی و مبارزه کند ریشه اش کنده می شود. یکی از راههای نجات انسان احترام به شعائر اهل بیت علیهم السلام است. مواظب باشیم صبر خدا، ما را غافل نکند. در تمام تاریخ می بینیم هر کسی که با خدا دربیفتد از بین می رود. اگر به منبر سیدالشهدا علیه السلام و سادات و مستمع امام حسین علیه السلام توهین کنیم جوابش را می بینیم.

به مردم یاد بدهیم آنچه که به اهل بیت علیهم السلام مربوط می شود با طهارت و ادب رفتار کنند. چای امام احترام دارد. چای در مجلسی که حضرت زهرا سلام الله علیها نفس می کشد درست شده است و شفا است.

استاد ما مرحوم آیت الله امامی می فرمود مادرمان خیلی احتیاط می کرد دختر آیت الله و همسر آیت الله بود و نسلشان به امام صادق علیه السلام می رسید و همه فقیه بودند. در قدیم در یک تشت استکان و نعلبکی را می شستند. این خانم نمی خورد و می گفت شاید دست بچه به آن خورده است. استادمان می فرمود بعد از نماز صبح در اتاقم مشغول مطالعه بودم که آماده بشوم به کلاس درس بروم، دیدم مادرم چادر به سر کرده گریه کنان از خانه بیرون می رود. گفتم مادر جان چه شده است؟ گفتند: کوچه پشتی مجلس روضه است می روم چای بخورم و برگردم. گفتم: مادرم شما که در روضه چای نمی خوردی! گفت: نه اشتباه کردم. گفتم چرا با این عجله می روی؟ مادرم گفت: دیشب در خواب مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها را دیدم که ایشان کاغذی را که برات از جهنم بوده است را می دادند رفتم که آن کاغذ را بگیرم ایشان فرمودند: دخترم تو که چای مجلس عزای حسینم را نمی خوری! فهمیدم ایشان از بی احترامی من ناراحت هستند. آیت الله علامه شوشتری می گوید: مادر مریضی داری به روضه برو و چای و هر چیزی که می دهند را به نیت مریضت بخور، شفا پیدا می کنی. تمام عالم به نگاه علی اصغر حسین علیه السلام است و در دست امام حسین علیه السلام است.

به مردم بگوییم در مجلس حضرت مودب باشند. مردم در قدیم کنار منبر سیدالشهدا علیه السلام نماز می خواندند، شفای مریضشان را می گرفتند. منبر امام حسین علیه السلام شفا می دهد، دیگر روضه و اشک و گریه اش جای خود دارد.

راوی می گوید خدمت حضرت رضا علیه السلام رفتم و گفتم: در خانه ام روضه ای برای امام حسین علیه السلام گرفته ام. تشریف می آورید؟ حضرت فرمودند: بله. روضه خوان شروع کرد به روضه خواندن و همه گریه کردیم. موقع غذا خوردن که شد دیدم امام رضا علیه السلام در مجلس نیستند. پرسیدم ایشان کجا هستند؟ گفتند ما ندیدیم ایشان از در بیرون بروند. خانه را گشتم و دیدم امام رضا علیه السلام نیست. گفتم نکند ایشان به مطبخ رفته باشند تا خسته نباشیدی گفته باشند، تا رفتم دیدم امام رضا علیه السلام در حال هم زدن آش مجلس هستند و در حال روضه خواندن و گریه کردن برای جد غریبشان هستند. دویدم و جلو رفتم و گفتم یابن رسول الله شما حضورتان در مجلس افتخار ما است، اینجا گرم است. فرمودند: مگر نمی دانی هر کجایی که مجلس عزای امام حسین علیه السلام به پا شود آشپزش من هستم. همه می گوییم غذای امام حسین علیه السلام طعم و بوی دیگری دارد، چون اهل بیت علیهم السلام بر آن نظر دارند.

یک روایت دیگری هست که حضرت امام رضا علیه السلام به مردم نیشابور فرموده بودند آب بیاورید و آنها نمی دانستند ماء چیست؟ حضرت همان طور که نشسته بودند با دست مبارکشان خاک را جا به جا کردند و مردم دیدند چشمه ای از آنجا جاری شد. هنوز که هنوز است در نیشابور آن چشمه می جوشد.

خدا می خواهد به ما بفهماند غرور نگیردت. اهل بیت علیهم السلام نمی خواهند ما از مجلسشان دور شویم.

امام رضا علیه السلام به صورت سر زده به حمامی رفتند. پیرمردی نشسته و بود و به امام گفت: آقا می شود برای من هم کیسه بکشی من جان ندارم. حضرت فرمودند: چشم و شروع کردند به کیسه کشیدن و آن پیرمرد گفت خیلی خوب کیسه می کشی چه مدت است که در اینجا کار می کنی؟ حضرت فرمودند: من کارم این نیست. هر کسی که از آنجا رد میشد لبش را گاز می گرفت تا او بفهمد ولی او نمی فهمید. بعد از اینکه کیسه کشیدن امام تمام شد آن پیرمرد از امام تشکر کرد و یکی به او گفت تو خجالت نمی کشی به علی بن موسی الرضا می گویی کیسه ات بکشد؟ آن پیرمرد وقتی فهمید نزدیک بود بمیرد. حضرت رفتند و دستش را گرفتند و فرمودند: چرا خجالت نمی کشی؟ تو برادر دینی من هستی و من برادر تو هستم، من خوشحالم که به تو کمک کرده ام.

برای مردم هر کاری که از دستتان بر می آید بکنید. خودتان را بالا بدانید ولی خودتان را بالا نگیرید.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی   هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است

اگر موکت مجلس ابا عبدالله جمع شده بود به خادم نگو خم شو و آن را صاف کن، اگر خم شدی تمام عالم برایت کرنش می کند و خدا بلندت می کند.

روایت است که حمام را قرق کرده بودند تا کسی نرود که امام رضا علیه السلام به آنجا بروند. یک شخصی که جزامی بود می دانست امام رضا علیه السلام می آیند و رفت در خزینه حمام و در تاریکی قایم شد. وقتی امام آمدند او از آن ته بیرون آمد و سربازها ریختند تا او را بگیرند و حضرت فرمودند با او کاری نداشته باشید. آن شخص جزامی شروع به گریه کردن کرد و گفت: هر کجا رفته ام درمانی برایم پیدا نکرده اند یک نگاهی به من کنید. حضرت یک ظرف آب روی سر او ریختند و نوشته اند که همانطور که آب می آمد درد و بلاهایش هم از بدنش می ریخت.

به مردم بگویید اگر می خواهید مشکلاتتان درمان پیدا کند به در خانه آل الله پناه ببرید. هر کسی که به در خانه امام رضا علیه السلام رفت، راضی برگشته است.

چون حضرت رضا علیه السلام روزهای زوج به مشکلات مردم رسیدگی می کردند فرموده بودند نقاره بزنید تا هر فقیر و گرفتاری که شنید به آنجا بیاید.
مرجع : وارث
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما