کد مطلب : ۲۶۷۶۵
سبک زندگی امام جواد(ع) شیعیان را از جور حکام زمان نجات داد
حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، گفت: امام جواد(ع) امامی بودند که ظواهر ملاقات با مردم را خیلی رعایت میکردند و درون مبارکشان مملو از زهدی بود که از سوی پدر بزرگوارش نصیب حضرت شده بود.
وی گفت: امام جواد(ع) ام فضل را به همسری برگزید تا شیعیان خود را از گزند دشمن در امان بدارد. در زمان امامت امام جواد(ع) عدهای دشمنی بسیار با شیعه پیدا کردند و میخواستند آنها را بکشند، امام جواد(ع) به واسطه این ازدواج جان بسیاری از شیعیان را نجات دادند.
طباطبایی گفت: درباره تعداد فرزندان امام جواد(ع) اختلاف است ولی مشهور است فرزندان حضرت به ترتیب امام علیالنقی(ع) و سیدمحمد و موسی مبرقع که از سادات برقع قم بودند هستند، حضرت دخترانی به نام بهجت و دختری به نام فاطمه نیز داشتند.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: امام جواد(ع) از لحاظ مادی مرفه بودند؛ روزی مهمانی از بغداد به محضر امام جواد(ع) رسید و زندگی ایشان را شیرین دید، تعجب کرد و در ذهنش سؤال ایجاد شد تا خواست سؤالش را بیان کند وجود نازنین امام جواد(ع) صدایش زد و فرمود «فلانی! به خداقسم! نان جو و نمک ساییده کنار قبر جدم از اینها بهتر است».
وی اظهارکرد: امام جواد(ع) با افکار منحرف زمان خودش بسیار با صراحت، راحت و مستقیم برخورد میکردند، یکی از این گروهها و فرقهها واقفیه بودند، آنها بسیار مقدسمآب و درعین حال دشمن اهل بیت(ع) بودند و و آن را علنا آشکار میکردند و امامت امام رضا(ع) را هم نپذیرفتند.
طباطبایی ادامه داد: این نشاندهنده این است که ائمه معصومین(ع) برای حفظ دین و مذهب هرکاری لازم باشد انجام میدهند، گاهی طعم فقر را میچشند، گاهی به زندان رفتند و در نهایت به درجه رفیع شهادت رسیدند.
این استاد اخلاق ادامه داد: در همین رابطه روایتی هست که امام کاظم(ع) در دوران خود رنج زندان را به جان خریدند تا شیعیان حضرت عذاب نشوند و با خدا پیمان بستند که من زندان برم ولی شیعیان محفوظ باشند، این نشانه فداکاری تمام است.
وی درباره ملاقات امام جواد(ع) با مأمون گفت: ماجرای ملاقات امام جواد(ع) با مأمون اولین بار در بغداد رخ داد. مأمون به شکار رفت و ماهی را در دست داشت در بین راه امام جواد(ع) را دیدند و گفت: چه چیزی در دستم هست؟ امام جواد(ع) فرمودند «تو با این کارت میخواهی حجت خدا را ابطال کنی»، بعد از این مأمون به فکر فرو رفت و به راهش ادامه داد. امام جواد(ع) با این حرکت به مأمون فهماند که نباید سؤال بیجا بپرسد.
طباطبایی ادامه داد: در زمان امام جواد(ع) یحییبناکثم که سنی مذهب بود و به فقاهت شیعه نیز علم داشت و فردی فاضل بود به نیت منکوب کردن امام جواد(ع) مباحثهای راهانداخت تا خود را مطلوب حکومت و دربار جلوه دهد که در انتها با شکست روبرو شد.
وی تشریح کرد: اکثم سؤال خود را اینگونه آغاز کرد که اگر کسی در حال احرام صیدی انجام بدهد طبق احکام شرع چه مجازات و کفارهای برای وی قایل میشوید؟ اینجا بود که امام جواد(ع) فرمودند «فرد در روز صید کرده یا در شب؟ در سفر اول بوده یا سفر چندم؟ آیا این فرد میدانسته یا نمیدانسته؟ زن بوده یا مرد ؟ در حرم بوده یا بیرون حرم؟ آن صید پرنده بوده یا چرنده؟» امام جواد(ع) در ادامه به این سؤالات پاسخ دادند و یحیی بن اکثم با سکوت کامل و بدون هیچ اظهار نظری شکست خود را در این قصد شوم پذیرفت.
این استاد اخلاق در پایان درباره فضیلت نگهداری حرز امام جواد(ع) گفت: انگشتر حرز امام جواد(ع) از لحاظ ثواب دارای ثواب و اجر خاصی نیست اما آنچه در روایات به آن اشاره شده این است که حرز امام جواد(ع) انسان را از بلایا و حوادث غیرمنتظره حفاظت میکند.
وی گفت: امام جواد(ع) ام فضل را به همسری برگزید تا شیعیان خود را از گزند دشمن در امان بدارد. در زمان امامت امام جواد(ع) عدهای دشمنی بسیار با شیعه پیدا کردند و میخواستند آنها را بکشند، امام جواد(ع) به واسطه این ازدواج جان بسیاری از شیعیان را نجات دادند.
طباطبایی گفت: درباره تعداد فرزندان امام جواد(ع) اختلاف است ولی مشهور است فرزندان حضرت به ترتیب امام علیالنقی(ع) و سیدمحمد و موسی مبرقع که از سادات برقع قم بودند هستند، حضرت دخترانی به نام بهجت و دختری به نام فاطمه نیز داشتند.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: امام جواد(ع) از لحاظ مادی مرفه بودند؛ روزی مهمانی از بغداد به محضر امام جواد(ع) رسید و زندگی ایشان را شیرین دید، تعجب کرد و در ذهنش سؤال ایجاد شد تا خواست سؤالش را بیان کند وجود نازنین امام جواد(ع) صدایش زد و فرمود «فلانی! به خداقسم! نان جو و نمک ساییده کنار قبر جدم از اینها بهتر است».
وی اظهارکرد: امام جواد(ع) با افکار منحرف زمان خودش بسیار با صراحت، راحت و مستقیم برخورد میکردند، یکی از این گروهها و فرقهها واقفیه بودند، آنها بسیار مقدسمآب و درعین حال دشمن اهل بیت(ع) بودند و و آن را علنا آشکار میکردند و امامت امام رضا(ع) را هم نپذیرفتند.
طباطبایی ادامه داد: این نشاندهنده این است که ائمه معصومین(ع) برای حفظ دین و مذهب هرکاری لازم باشد انجام میدهند، گاهی طعم فقر را میچشند، گاهی به زندان رفتند و در نهایت به درجه رفیع شهادت رسیدند.
این استاد اخلاق ادامه داد: در همین رابطه روایتی هست که امام کاظم(ع) در دوران خود رنج زندان را به جان خریدند تا شیعیان حضرت عذاب نشوند و با خدا پیمان بستند که من زندان برم ولی شیعیان محفوظ باشند، این نشانه فداکاری تمام است.
وی درباره ملاقات امام جواد(ع) با مأمون گفت: ماجرای ملاقات امام جواد(ع) با مأمون اولین بار در بغداد رخ داد. مأمون به شکار رفت و ماهی را در دست داشت در بین راه امام جواد(ع) را دیدند و گفت: چه چیزی در دستم هست؟ امام جواد(ع) فرمودند «تو با این کارت میخواهی حجت خدا را ابطال کنی»، بعد از این مأمون به فکر فرو رفت و به راهش ادامه داد. امام جواد(ع) با این حرکت به مأمون فهماند که نباید سؤال بیجا بپرسد.
طباطبایی ادامه داد: در زمان امام جواد(ع) یحییبناکثم که سنی مذهب بود و به فقاهت شیعه نیز علم داشت و فردی فاضل بود به نیت منکوب کردن امام جواد(ع) مباحثهای راهانداخت تا خود را مطلوب حکومت و دربار جلوه دهد که در انتها با شکست روبرو شد.
وی تشریح کرد: اکثم سؤال خود را اینگونه آغاز کرد که اگر کسی در حال احرام صیدی انجام بدهد طبق احکام شرع چه مجازات و کفارهای برای وی قایل میشوید؟ اینجا بود که امام جواد(ع) فرمودند «فرد در روز صید کرده یا در شب؟ در سفر اول بوده یا سفر چندم؟ آیا این فرد میدانسته یا نمیدانسته؟ زن بوده یا مرد ؟ در حرم بوده یا بیرون حرم؟ آن صید پرنده بوده یا چرنده؟» امام جواد(ع) در ادامه به این سؤالات پاسخ دادند و یحیی بن اکثم با سکوت کامل و بدون هیچ اظهار نظری شکست خود را در این قصد شوم پذیرفت.
این استاد اخلاق در پایان درباره فضیلت نگهداری حرز امام جواد(ع) گفت: انگشتر حرز امام جواد(ع) از لحاظ ثواب دارای ثواب و اجر خاصی نیست اما آنچه در روایات به آن اشاره شده این است که حرز امام جواد(ع) انسان را از بلایا و حوادث غیرمنتظره حفاظت میکند.
مرجع : ایکنا