کد مطلب : ۲۷۱۷۹
اظهار نظر بازیگران «محمد رسول الله(ص)» درباره مجید مجیدی
بازیگران فیلم «محمد رسول الله(ص)» به داشتههای فنی مجید مجیدی اشارهای داشتهاند که در ادامه به نظرات آنها را مرور میکنیم؛
مهدی پاکدل (ابوطالب)
یکی از سختیهای همکاری با مجید مجیدی این است که وی قبلاً تجربه بازیگری داشته است و راحت از هر مسئلهای نمیگذرد! من هم در روزهای ابتدایی فیلمبرداری به دلیل عظیم بودن پروژه و صحبتهای مجیدی کمی نگران بودم، زیرا به نظرم میرسید این میزان نقش و این حجم از درخواستها از توان من بالاتر بود و من باید خودم را ثابت میکردم. خوشبختانه مجیدی این همراهی را با من داشت که به آرامش برسم و این اعتماد به نفس را پیدا کنم که میتوانم همه مشکلات را کنار بگذارم.
علیرضا شجاع نوری (عبدالمطلب)
مجید مجیدی نوعی نبوغ فکری دارد که به صورت غریزی تصاویر را میبیند و این تصاویر دارای چنان انرژی هستند که زیاد در حوزه کلام نمیگنجند. افزون بر این، در حوزه کارگردانی بسیار خوب و مسلط عمل میکند، به گونهای که تجربه بسیار شیرین و دلنشینی از همکاری با او به خاطرم مانده و بیراه نیست اگر بگویم یکی از افسردگیهایم، زمانی بود که فیلمبرداری محمد(ص) به پایان رسید.
محمد عسگری (ابولهب)
اصولاً مجید مجیدی کارگردانی است که نوع هدایت بازیگرانش متفاوت است و روندی که معمولاً دیگر کارگردانها در پیش میگیرند را ندارد. مجیدی این اجازه را به بازیگرانش میدهد تا نقش را تحلیل کنند و نکتههایی را از نقش در بیاورند و او در این مسیر، چیزهایی که مثبت است را میگیرد و چیزهایی به آن اضافه میکند. خیلی از کارگردانها، باورهایی از نقشهای فیلمنامه دارند و میخواهند لزوما همان باورها را در ظرف بازیگر بریزند تا بازیگر، آنها را اجرا کند، بنابراین میبینیم که درست است که همه نقشها یکدست هستند، اما در عین حال بسیار تکبُعدی هستند، چون زاییده ذهن یک نفرند و هیچ افت و خیزی در آنها وجود ندارد، اما خوشبختانه در این فیلم به این شکل نبود. مجیدی میخواست بازیگران چیزهایی را خلق کنند و بعد با گفتوگویی که شکل میداد و میزانسنی که برای آن نوع بازی، طراحی میکرد، به یکباره میدیدیم که یک اتفاق به ظاهر ساده و کوچک را تبدیل میکرد به شگفتی. برای مثال در فیلمنامه آمده بود که ابولَهَب در حمام خانه در حال استحمام است که عبدالمطلب وارد میشود و خطاب به او می گوید: چرا نمیگذاری کنیزت به محمد شیر بدهد؟ سکانسی ساده که با طراحی فضا و فکر مجیدی و استورارو، میزانسنی را شکل میدهد که در آن، احساس و زیبایی حرف اول را میزند، البته در غالب کارهای مجیدی، این را میبینیم که احساس و زیبایی در فیلمهایش موج میزند و هنگامی که این دو عنصر را در کنار هم میگذارد، صحنههایی شگفتآور خلق میکند.
داریوش فرهنگ (ابوسفیان)
مجیدی با دقت و وسواس از تصاویر حرف میزد و از هیچچیز نمیگذشت. چنان ایمان و باوری داشت که همه را در باورش سهیم میکرد. به وی گفتم: «تصور تو از آن دوره، شخصی است یا از روی منابع و تحقیقات؟» گفت: «بعد از پژوهشها به احساس و دلم رجوع میکنم و تکیهگاهم، دستی است که پنهان و آشکار، پشت این فیلم است.» مجیدی با همه فیلمهایش نشان داده که بسیار احساسی، واقعی و حساس است.
پانتهآ مهدینیا (فاطمه بنت اسد)
مجیدی با این که مشغله فراوانی داشتند، اما مسئولیت هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی برعهده خودش بود و به نظر من هیچ کس جز وی نیز نمیتوانست از پس چنین پروژه دشواری بربیاید. خوشبختانه در طول فیلمبرداری، مجیدی به من نگفت که مسیر را اشتباه میروم و هنگامی که میدیدم برای برخی از بازیگران، سختگیری بیشتری انجام میدهد، دلم قرص میشد که کارم را درست انجام میدهم. چیزی که در مورد مجیدی برای من عجیب بود، این بود که به رغم گرفتاریهای فراوان، روی تک تک مسائل تسلط داشت و میخواست هر پلان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. دقت و تمرکز مجیدی فقط شامل مسائل فنی و حوزه کارگردانی نبود. خیلی از عوامل فیلم اگر حتی مشکل شخصی داشتند، وی پا در میانی میکرد تا شرایط بهتری برای وی رقم بخورد.
محسن تنابنده (ساموئل)
به نظرم کارگردانی قبل از هر ویژگی فنی، متاثر از تدبیر است و مجیدی جزء کارگردانان مدبری است که من با آنها کار کردهام. وی گام اول را که انتخاب بازیگران است، معمولاً خیلی خوب و به درستی انجام میدهد و در واقع تلاش میکند با انتخابهای درست، سر صحنه خیلی عذاب نکشد! ضمن آن که این گونه نیست که بازیگری را به صرف داشتن گیشه انتخاب کند، معمولا انتخابهای ایشان با توجه به فضای قصه و نوع کار است و به خاطر همین است که به عنوان بیننده همیشه در آثار ایشان، وحدت و انسجام خوبی میبینید. مجیدی اولین کارگردان سینمای ایران است که فیلمش به رقابتهای اسکار پا نهاده و عموم فیلمهایش پخش جهانی وسیعی داشته و به همه اینها باید جنس سینمای او را اضافه کنم که من این نوع سینما را بسیار دوست دارم. وی سکانسهای حسی و عاطفی را به عمیقترین شکل ممکن درک میکند و به تصویر میکشد و میتوانم بگویم زبان سینما را به شکل تصویریتر نسبت به بسیاری که من با آنها کار کردهام، میشناسد و بار مفاهیم فیلمهایش عمدتا روی تصاویر است و بنابراین، فیلمهایی واقعا دیدنی میسازد، آن هم در سینمایی که عمدتا فیلمها شنیدنی هستند تا دیدنی!
رعنا آزادیور(ام جمیل)
خداوند را شاکرم که در کارنامهام با کارگردانهایی همکاری کردهام که همگی از بهترینهای سینمای ایران هستند. اما چیزی که در مورد مجیدی برایم جذاب بود، این بود که وی به خوبی میدانست قرار است هر پلان را چگونه اجرا کنند و در هدایت بازیگران و نحوه دکوپاژ کاملا با آگاهی سر صحنه حاضر میشد. شیوه هدایت وی خیلی شیوه مستقیم و بی دردسری بود، با اینکه در برخی موارد زحمت بسیاری میکشید تا چیزی که مد نظر دارد، به خوبی اجرا شود. تک تک پلانها با تایید ایشان و حساسیت بسیار فیلمبرداری شد و من به عنوان بازیگر احساس میکردم مدام زیر ذرهبین مجیدی قرار دارم و حتی یک حرکت انگشت بیجهت نمیتوانم داشته باشم و این بسیار به من احساس امنیت میداد. هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی به طور مستقیم توسط خود مجیدی صورت گرفت. ما قبل از شروع فیلمبرداری، چندین ماه این شخصیتها را در حضور وی تمرین کردیم و وی حتی در مراحل آخر تمرین با دوربین نیز حضور داشت.
مرجع : ایکنا