قربان ولیئی که مثنوی ضربان ذات (عطشنامه) یک مثنوی ۲۴۰ بیتی با نگاهی عارفانه عاشقانه در زمینه عاشورا را در سال 90 سروده است، درباره چگونگی پیدا کردن زیبایی مدنظر حضرت زینب(س) در هنر شعر، گفت: حضرت زینب(س) که فرمودند چیزی جز زیبایی ندیدم، نگاهشان نسبت به مسائل عرفانی است. در این نوع دیدگاه آسمانی وقتی خداوند زیبا باشد، تجلیات الهی نیز زیبا میشود. به دلیل نسبتی که عرفان با هنر دارد، اگر عارفی بخواهد درباره هنر صحبت کند، سخنش ناگزیر ادبی میشود.
وی افزود: زبان ادبی از زبان ارتباطی عادی به دلیل اینکه زبان اشارت است، تواناتر است. به همین دلیل لزوماً پرداختن به توحید و جلوههای خداوندی و تبیین و توصیف حالات این بزرگان جز با زبان ادبیات ممکن نیست.
ولیئی در خصوص حد و مرز تخیل و پرداخت شاعرانه و استفاده از مستندات تاریخی در شعر گفت: این بحث به قدمت بحثهای فلسفی درباره ادبیات است. شما در تعریف ارسطو میشنوید که ادبیات محتملتر از تاریخ است؛ یعنی احتمال وقوع آنچه در ادبیات گفته میشود، بیشتر از چیزی است که تاریخ به ما میگوید.
ولیئی با بیان اینکه این مسئله در ادبیات دینی حساسیتهایی برمیانگیزد، افزود: مثلا پرداختی که عمان سامانی در گنجینه الاسرار از عاشورا دارد، مبتنی بر تخیل است. در حقیقت در کارگاه خیال خلاق او ماجرای پیمان ازلی با امام حسین(ع) اتفاق میافتد.
این شاعر عاشورایی تأکید کرد: اگر بخواهیم داوری کاربردی داشته باشیم، بستگی به شاعری دارد که وارد این حیطه میشود.
همه شاعران از مرتبه قدسی خیال متصل به خداوند برخوردار نیستند و تصرفاتی در تاریخ دارند و این حساسیت پذیرفتنی است. امکان این وجود دارد که بگوییم شاهکارهای ادبیات دینی معطوف به تاریخ، تطابق دقیقی با وقایع تاریخی ندارند.
وی افزود: گاهی گفته میشود که شاعر باید از تاریخ فاصله بگیرد و در افق دیگری نسخه اصیل رویداد را مثل عمان سامانی پیدا کند. اگر این احساسات به اصل اصیل رخدادها متصل شود، شاعر به توفیق بیشتری میرسد تا اینکه به بیان صرف تاریخ بپردازد.
ولیئی درباره اینکه چقدر هنرمندان امروز در به جا آوردن حق فرهنگ عاشورا موفق بودند، گفت: این توفیق نسبی است؛ چون واقعه عاشورا هر چه درباره آن گفته شود، کافی نیست. ما هنوز در ادبیات اثری به خوبی گنجینه الاسرار عمان سامانی ندیدیم، اما طی این چند سال شاهد انبوه چشمگیری از ادبیات عاشورا هستیم و در حقیقت جرقهها و بارقههای امیدوارکنندهای اعم از مثنوی علی معلم، احمد عزیزی، قیصر امین پور، سیدحسن حسینی و ... میبینیم.