در این کتاب در هر بخش چند آیه از آیات شریفه قران در ارتباط با همان بخش ذکر شده است و به دنبال آن چند روایت کوتاه نقل شده است.
در دنباله هر بخش به داستانهای تاریخی که مورخین در کتب مقتل درباره امام حسین(ع) نقل کردهاند، اشاره شده است.
تمامی روایات و خطبهها و داستانهای تاریخی نقل شده در کتاب از کتابها و تواریخ و منابع معتبر و مورد اعتماد علما و محدثین بزرگ اسلام استخراج شده است.
در انتهای هر بخش نیز اشعاری زیبا و دل نشین از شعرای معروف و دانشمند درباره عظمت امام حسین(ع)، اهل بیت و یاران باوفایش، مصائب و ظلمهایی که در حق آنان روا شد ذکر شده است.
آیتالله سید باقرآیت میردامادی در مقدمهای در ابتدای کتاب بیان کرده است: سعی شده اشعار و مرثیههایی که نقل و ضبط شده از دو ویژگی برخوردار باشند: اول عظمت و عزت و بزرگواری آن حضرت را برساند و دوم بیانگر انگیزه شهادت و گویای فلسفه نهضت و حامل پیام ملکوتی آن حضرت باشد؛ در حقیقت از اشعاری استفاده شده که مضمون روایات و خطبههای آن حضرت باشد و از نقل اشعار بیمحتوا و حقارتانگیز و ذلتبار خودداری شده است.
مطالب این کتاب با قلمی بسیار روان و ساده برای فهم همگان نوشته شده است؛ زیرا مولف، مخاطب این اثر را عموم مردم می داند.
به اعتقاد مولف چهل روایت کوتاه و مختصر فصل سوم کتاب که درباب مسائل اخلاقی درباره امام حسین (ع) نقل و ترجمه شده است نقش مؤثری در تکمیل اثر داشته است.
این اثر در پنج فصل تألیف شده است و فصل اول به «عاشورا در تاریخ از زبان انبیا و امامان معصوم»، فصل دوم و اصلیترین و طولانیترین فصل به «پیامهای عاشورا»، فصل سوم به «چهل حدیث اخلاقی از امام حسین(ع)»، فصل چهارم به «اهتمام مراجع و آیات عظام به عزاداری امام حسین (ع)» و فصل پنجم به معرفی مؤلف کتاب و آثار وی میپردازد.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم: «کلمات حیرتانگیز مروان باعث شد که آن حضرت کلمه استرجاع را به زبان جاری کند و بفرماید: «اگر من با یزید بیعت کنم پس بر اسلام سلام باد» یعنی فاتحه اسلام را باید خواند.
بعضی نقل فرمودهاند که حضرت در مقابل سخنان مروان غضبناک شد و خطاب به او فرمود: «اتهددنی بالقتل ؟... آیا مرا از کشته شدن میترسانی؟ شهادت در نظر من سعادت است».
«آری امام حسین(ع) نه تنها در ظهر عاشورا به نماز ایستاد و با این عمل درس و پیام اهتمام به امر نماز را به گوش انسانها رسانید، بلکه در آخرین لحظات عمر شریفش در حالی که روی خاک کربلا افتاده بود و بدن مبارکش خشک و جگرش از تشنگی میسوخت باز هم این همه مصائب حضرت را به خود مشغول نکرده بود و در همان حال به مناجات خدا و راز و نیاز با معشوق و معبود مشغول بود».
«در شب عاشورا که شهادت آن حضرت قطعی شد و همه راهها بسته شد، حضرت امام حسین(ع) در اول شب دستور داد کرسی گذاردند و بر روی آن نشست و خطبهای قرائت فرمود: «ای مردم و ای کسانی که به خیال فتح و غنیمت به عادت جنگهای اسلامی با من آمدهاید و به من پیوستهاید برای آخرین بار به شما میگویم فردا صبح جنگ شروع میشود و مرا خواهند کشت و شما هم علاوه براینکه غنیمتی به دست نخواهید آورد کشته خواهید شد؛ پس بهتر است شبانه برگردید. من محتاج به یاری شما نیستم و اگر از من شرم دارید سر به زیر میافکنم شما راه منازل خود پیش گیرید و بروید؛ راوی این خبر دختر کوچک امام است. او میگوید: دیدم این مردم دسته دسته برخواستند و پدرم را تنها گذاردند و رفتند...».
این کتاب ارزشمند که در صفحات ابتدایی با بیاناتی از رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) و امام خمینی(ره) و گفتارهایی از بزرگان و دانشمندان جهان مزین شده است منبع بسیار ارزشمندی از ناگفتهها و حقایقی درباره عاشورا است.
از آیتالله سید باقرآیت میردامادی، پیش از این کتابهایی چون «اسلام و حقوق متقابل»، «برنامهریزی در اسلام»، «تاریخ فشرده چهارده معصوم»، «چندین بار قبل از حج بخوانید»، «خمینیشهر شهری که از نو باید شناخت»، «علی در بستر شهادت»، «شیعه چه میگوید؟» و ... منتشر شده است.
کتاب «پیام عاشورا» نیز نوشته وی در شمارگان یک هزار نسخه و با قیمت 7هزار و 500 تومان به همت انتشارات اندیشه مولانا چاپ و راهی بازار نشر شده است.
علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با شمارههای 33705172 و 33542533 تماس حاصل کنند.