حجتالله جودکی، نویسنده، مترجم و محقق تاریخ اسلام درباره محتوای کتابهای دینی گفت: ما مسلمانها دارای خدای واحد، کتاب واحد و پیغمبر واحد هستیم و در حال حاضر بیشتر جنگهای دنیا در داخل کشورهای اسلامی صورت میگیرد و این به معنای این است که مشکلی وجود دارد که پیروان خدای واحد، کتاب واحد و دین واحد به جان هم افتادهاند؟ پس معلوم میشود که بین آموزهها و باورها فاصله وجود دارد و اینها همسو و یکسان نیستند. افرادی را میبینیم که ادعا میکنند به چیزهایی باور دارند، اما این گونه نیست و کار دیگری میکنند.
وی با اشاره به آیه «لم تقولون ما لا تفعلون» افزود: بر اساس این آیه، اینکه چیزی را بگویید و به آن عمل نکنید، نزد خدا خیلی سنگین است و در حال حاضر ما این گونه شدهایم و در اغلب کتابهایی که نوشته میشود، آموزههای قرآنی تقریباً در حاشیه قرار دارد و ما با توجه به میراث اسلامی، اسلام را تبیین و تفسیر میکنیم و هر عالم دینی در کشورمان که بر سر منبر میرود، اولین سخنش این است که قال الامام(ع) و از قول امام(ع) روایتی را بیان میکند و در این حوزه در ابتدا به سراغ خدا نمیرود، بلکه به سراغ روایات میرود.
سخنی که با قرآن همسو نباشد را به سینه دیوار بکوبید
جودکی در ادامه افزود: همین مسئله سبب شده است که از سرچشمه آب ننوشیم و این نقطه طبیعی است که پیغمبر(ص) گفتند که وقتی سخنی را به نقل از من بیان میکنند، آن را با قرآن بسنجید و اگر با قرآن همسو بود بپذیرید، در غیر این صورت آن را به سینه دیوار بکوبید. ما میراث عظیمی داریم که فقط به سراغ آن میراث میرویم و ملاک عملمان آنهاست؛ در حالی که باید اصالت آنها تأیید و اثبات شود، اما متأسفانه به سراغ این میراث میرویم و این یکی از مشکلات این است که مرتب به سراغ آن میراث میرویم.
وی تصریح کرد: مشکل دوم این است که در جامعه ما نقد وجود ندارد و در هر جامعهای که نقد نباشد، اصیل و غیر اصیل و سره و ناسره از هم تشخیص داده نمیشوند، در حالی که در کشورهای اروپایی هر حزبی که بر سر کار میآید، تلاش میکند یک گروه مخالف خودش شکل گیرد تا این حزب اصلی مورد نقد قرار گیرد تا اشکالات خود را برطرف کند و به این نتیجه رسیدهاند که نقد لازمه زندگی است و اگر نباشد طرف اشکالات خود را متوجه نمیشود، اما ما به دنبال این هستیم که همه همسو باشند و همه یک اندیشه و فکر داشته باشند و معلوم هم نیست که آن اندیشه هم درست باشد؛ چرا که نقد نشده است.
خداوند نیز پیامبرانش را نقد میکند
وی با اشاره به مقاله خود با عنوان «رویکرد قرآن به نقد» که در فصلنامه نقد تاریخ به چاپ رسیده است، بیان کرد: در این مقاله عنوان کردهام که این همه انتقاد در قرآن است و خداوند ناقد بوده و پیامبران خود را از حضرت یونس(ع) تا حضرت عیسی(ع) و محمد(ص) نقد میکند و با وجود اینکه آنها پیغمبر هستند و قرار نیست که خطا کنند، اما نقد میشوند تا ما این شیوه را یاد بگیریم و اشکالات را برطرف کنیم.
این نویسنده در ادامه عنوان کرد: اگر اشکالات را متوجه نشویم نمیتوانیم آنها را برطرف کنیم، به عنوان مثال پزشک اگر اشکالی را در بدن تشخیص ندهد، نمیتواند درمان کند؛ از این رو وقتی جلوی نقد را گرفتهایم، امکان شناسایی مشکلات از بین میرود و در حوزه کتابهای دینی یکی از اشکالات این است که نقد وجود ندارد. یکی از دلایل این است که ما خود را خوب و برتر میبینیم، در حالی که بین ادعا و امر واقع فاصله زیادی وجود دارد.
با عینک ضعیف شخصیتهای تاریخی را ارزیابی میکنیم
وی با اشاره به کتابهای عاشورایی اظهار کرد: کسانی در مورد کتابشناسی امام حسین(ع) آثاری نگاشتهاند، معتقدند بیش از 10 هزار کتاب در مورد امام حسین(ع) نوشته شده است و نصیب ما از کتابهایی که درباره امام حسین(ع) نوشته شده، آنچه که واقعبینانه و درست باشد، خیلی کم است اما تا دلمان بخواهد کتابهایی که به مسائل فرعی درباره امام حسین(ع) پرداختهاند، تعدادشان زیاد است و این امر ناشی از این است که ما با عینک ضعیف خودمان شخصیتهای تاریخی را ارزیابی میکنیم و بعد به نظرمان آنها کمبودهایی دارند؛ از این رو ما با رفتار عجیب و غریب خودمان به دروغبافی میپردازیم تا ضعف آنها را برطرف کنیم، در حالی که ضعف در شیوه عملکرد ماست.
جودکی تصریح کرد: کسی که میخواهد اخلاق را در جامعه رواج دهد نمیتواند از روشهای ضداخلاقی در هر حوزهای به ویژه نقد استفاده کند.
وی با بیان اینکه بحث نقد در کتابهای دینی ما به شدت کاهش پیدا کرده است، در ادامه اظهار کرد: این موضوع به آن دلیل است که بلافاصله اگر کسی شروع به نقد کرد ما آن را با اتهامات از صحنه به در میکنیم. ما در اسلام اگر کسی نقش خدا را نادیده بگیرد مرتد میشود، خداوند برای مرتد مجازات دنیوی برایش قائل نیست، اما میگوید اگر کسی از دینش برگردد، هیچ ضرری به خدا نخواهد رساند، اما خود بدبخت میشود، در حالی که اگر کسی نقد کرد ما این برچسب را به او میچسبانیم و جانش هم به خطر میافتد و باعث میشود انگ ضددینی بخورد و کسی به حوزه نقد ورود نکند.
نقد به معنای واقعی در کشورمان صورت نمیگیرد
این محقق ادامه داد: امام صادق(ع) با زندیقی به نام ابن ابی العوجا مباحثه میکرد و همه چیز را زیرسؤال میبرد و امام صادق(ع) نیز به همه آنها پاسخ میداد، اما در جامعه ما چنین چیزی وجود ندارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا این موضوع میتواند ناشی از کمسوادی منتقدان نیز باشد، عنوان کرد: اگر این عامل وجود داشته باشد باید رفع شود و این سواد را پیدا کنند و ضعفشان را برطرف کنند؛ چرا که در غیر این صورت شاهد آثار فاخر و شاخصی در حوزه دین نخواهیم بود.
جودکی با بیان اینکه نقد به معنای واقعی در کشورمان صورت نمیگیرد، گفت: چه اندازه ما مجلات نقد داریم و چه اندازه اجازه میدهیم رشد کنند. بخش عمدهای از کتب مذهبی و دینی در جامعه ما بر طبل تفرقه میکوبد، درحالی که دستور خداوند «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِاللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» است، اما حاضر نیستیم یک بار به این مسئله فکر کنیم و با کوچکترین مشکلی به جان هم میافتیم و هیچ کس، دیگری را قبول ندارد و در قرآن نیز آمده که شما فقط وظیفه دارید، پیام مرا برسانید و حساب و کتاب با ماست؛ از این رو باید نقد منصفانه را در دستور کار خود قرار دهیم و از سوی دیگر بر نقدهایی که میشود، پیشداوری نکنیم.