کد مطلب : ۳۱۶۷۶
گفتمان دینی: اقتضائات و بایستگیها
فاطمه صادق زاده قمصری،عـضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق
در طول تاریخ دین همواره انسان را به عنوان هـمزادی آشـنا هـمراهی کرده است بطوری که امروزه برخی در معرفی انسان بجای آنکه او را حیوان ناطق، عصیانگر، آزاد، ابزارساز و ... بـنامند او را به عنوان موجودی دینورز معرفی مینمایند. البته گاه در برخی جوامع صورتهای مجعول و مـحرّف به عنوان دین بـر مـردم حاکمیت داشته است. از سوی دیگر با توجه به تاریخ کهن دین و قدمت مباحث دینی و فراوانی آثار، کتب و نشریات مختلفی که به موضوع دین میپردازند هنوز هم تمایل مردم نسبت به طـرح عمومی این نوع موضوعات کمتر نشده است. در روزگار ما هنوز آثار مختلف هنری و گفتمانهای ویژهای درباره مذهب و معنویت مورد توجه مخاطبان بویژه نسل جوان قرار میگیرد. به نظر میرسد در دنیای مـدرن انـسان بیش از همیشه به نیاز وجودی خود به خدا و معنویت پی برده است. این روزها، بشر در عین بهرهمندی از تمامی مظاهر تمدن، علم و تکنولوژی از رسیدن به سعادت بازمانده و در عین حال به هر کـجا کـه خبری از معنویت گمشده او بدهد سری میکشد و پس از چند صباحی آن را نیز رها میکند. در چنین وضعیتی چه نوع گفتمان دینی می تواند این نیاز اساسی بشر را پاسخ گوید؟ به اعتقاد ما این گـفتگو بـاید:
اولاً ـ با هدف پاسخگویی به سؤالات فعلی و جدی مخاطبان تنظیم و تدارک شود. امروزه مردم بویژه جوانان درباره دین، عقاید، اخلاقیات، اجتماعیات، آداب دینی و مطالعه مناسک مذهبی پرسشهای بسیاری دارند. گویی آنـان آمـادگی نـدارند در این مقام هیچ خط قـرمزی را بـه رسـمیت بشناسند و بیشتر مایلند درباره هر چیز بدانند و بپرسند... . کسی که امروزه به طرح مباحث دینی در سطوح مختلف اقدام میکند لزومی نـدارد خـود بـه پاسخ سؤالات مقدر بپردازد و ذهن خود را برای طـرح پرسـشهایی که احتمال وجود آنها را در
میان مخاطبان خود میدهد بکاود و سپس به پاسخ بنشیند. گویند فیلسوف شهید یونانی، سقراط (339 ـ 469 ق.م) گـاهی در مـعابر عـمومی و کوچههای آتن از مردم درباره دینداری، فضیلت، شجاعت، شرافت، عدالت، زیـبایی، سیاست و ... میپرسید. اگر مخاطب سیاستمدار بود سقراط از او درباره حکومت میپرسید و اگر قانونگذار بود از او میپرسید که درباره عواطف و رفـتارهای آدمـی چـه میداند. البته سقراط پس از آنکه مخاطب پاسخی به سؤال او میداد آن را میشکافت و بـا طـرح اشکالاتی بر آن پاسخ به او کمک میکرد تا نظر قبلی خود را اصلاح نماید. سقراط خود اظهار مـیکرد کـه هـم چون خرمگسان، که بر بدن اسبهای پیر و تنبل مینشینند و با نیش زدن آنـها را بـه تـحرک وا میدارند، بنا دارد کسانی را که به لحاظ فکری و ذهنی کم کارند با سؤالات آزار دهنده خـود بـه تـحرک وا دارد تا آنها دلیلی بر افعال و کردار خویش بیابند.
ثانیاً ـ با شناخت کامل دین (اسـلام) ـ از یـک سو ـ و شناخت شرایط و مقتضیات زمان که با تغییر احتیاجات واقعی بشر در طول زمـان تـغییر مـییابد ـ از سوی دیگر ـ توأم باشد. در غیر این صورت نتیجه حاصل یا گفتمانی است کهنه و مـتعلق بـه دوران گذشته و یا غیر اصیل.
ثالثاً ـ احیاگر مفاهیم و معارفی باشد که بسیاری از مردم بـه عـنوان دیـن به آنها اعتقاد دارند ولی آن مفاهیم در طول زمان به صورت مسخ شده و منکوس در آمده است. البـته نـه دین خدا و نه حقایق و معارف الهی هرگز دچار مرگ و نیستی نمیشود ولی بـعید نـیست کـه همان مفاهیم سازنده و روح بخش به دست ملتی مرده و متحجّر از هر گونه احیاگری و برکت بخشی فـرو افـتد. از ایـن رو محور گفتمانهای دینی باید تصحیح افکار و اعتقادات رایج باشد.
رابعاًـ به وسـیله افـراد عامل و متعهد به اصول و مبانی دینی ـ اسلامی ـ مطرح گردد. زیرا زنده بودن هر دینی در گرو عـمل بـه آن است و معرف یا مبلغ دین باید بیش و پیش از همه عامل به وظـایف دیـنی و اخلاقی خود باشد.
خامساً ـ هم به تـلاش عـقلانی انـسان احترام گذارد و هم به سلوک معنوی او. از آن جـایی کـه پرواز در عالم معنا و تحصیل کمالات تنها با هر دو بال عقلانیت و معنویت است
لذا در هر گـفتمان دیـنی لازم است هم از حیث نظری و عـقلی مـخاطبان را ارضاء نـمود و هـم از جـهت معنوی.
البته امروزه پیرامون موضوعات مـذهبی آثـار و کتب متنوعی تولید و انتشار مییابد و در کنار آن انجمنها، مجامعی نیز با بر پرپایـی کـنگرهها و همایشهایی درباره حقایق و مفاهیم دینی فـعالیتهای قابل ملاحظهای دارند، امـا در ایـن حوزه سرزمینهای بکری وجود دارد کـه هـنوز پای اندیشه هیچ متفکر و پژوهشگری به آن نرسیده است. فصلنامه مشکوةالنور از مقالاتی که حاصل تـأملات فـلسفی در زمینه مسائل دینی باشد و بـا طـرح انـدیشههای بدیع خود و یـا نـقد آراء دیگران به این گـفتمان رونـق بخشد استقبال میکند.
اولاً ـ با هدف پاسخگویی به سؤالات فعلی و جدی مخاطبان تنظیم و تدارک شود. امروزه مردم بویژه جوانان درباره دین، عقاید، اخلاقیات، اجتماعیات، آداب دینی و مطالعه مناسک مذهبی پرسشهای بسیاری دارند. گویی آنـان آمـادگی نـدارند در این مقام هیچ خط قـرمزی را بـه رسـمیت بشناسند و بیشتر مایلند درباره هر چیز بدانند و بپرسند... . کسی که امروزه به طرح مباحث دینی در سطوح مختلف اقدام میکند لزومی نـدارد خـود بـه پاسخ سؤالات مقدر بپردازد و ذهن خود را برای طـرح پرسـشهایی که احتمال وجود آنها را در
میان مخاطبان خود میدهد بکاود و سپس به پاسخ بنشیند. گویند فیلسوف شهید یونانی، سقراط (339 ـ 469 ق.م) گـاهی در مـعابر عـمومی و کوچههای آتن از مردم درباره دینداری، فضیلت، شجاعت، شرافت، عدالت، زیـبایی، سیاست و ... میپرسید. اگر مخاطب سیاستمدار بود سقراط از او درباره حکومت میپرسید و اگر قانونگذار بود از او میپرسید که درباره عواطف و رفـتارهای آدمـی چـه میداند. البته سقراط پس از آنکه مخاطب پاسخی به سؤال او میداد آن را میشکافت و بـا طـرح اشکالاتی بر آن پاسخ به او کمک میکرد تا نظر قبلی خود را اصلاح نماید. سقراط خود اظهار مـیکرد کـه هـم چون خرمگسان، که بر بدن اسبهای پیر و تنبل مینشینند و با نیش زدن آنـها را بـه تـحرک وا میدارند، بنا دارد کسانی را که به لحاظ فکری و ذهنی کم کارند با سؤالات آزار دهنده خـود بـه تـحرک وا دارد تا آنها دلیلی بر افعال و کردار خویش بیابند.
ثانیاً ـ با شناخت کامل دین (اسـلام) ـ از یـک سو ـ و شناخت شرایط و مقتضیات زمان که با تغییر احتیاجات واقعی بشر در طول زمـان تـغییر مـییابد ـ از سوی دیگر ـ توأم باشد. در غیر این صورت نتیجه حاصل یا گفتمانی است کهنه و مـتعلق بـه دوران گذشته و یا غیر اصیل.
ثالثاً ـ احیاگر مفاهیم و معارفی باشد که بسیاری از مردم بـه عـنوان دیـن به آنها اعتقاد دارند ولی آن مفاهیم در طول زمان به صورت مسخ شده و منکوس در آمده است. البـته نـه دین خدا و نه حقایق و معارف الهی هرگز دچار مرگ و نیستی نمیشود ولی بـعید نـیست کـه همان مفاهیم سازنده و روح بخش به دست ملتی مرده و متحجّر از هر گونه احیاگری و برکت بخشی فـرو افـتد. از ایـن رو محور گفتمانهای دینی باید تصحیح افکار و اعتقادات رایج باشد.
رابعاًـ به وسـیله افـراد عامل و متعهد به اصول و مبانی دینی ـ اسلامی ـ مطرح گردد. زیرا زنده بودن هر دینی در گرو عـمل بـه آن است و معرف یا مبلغ دین باید بیش و پیش از همه عامل به وظـایف دیـنی و اخلاقی خود باشد.
خامساً ـ هم به تـلاش عـقلانی انـسان احترام گذارد و هم به سلوک معنوی او. از آن جـایی کـه پرواز در عالم معنا و تحصیل کمالات تنها با هر دو بال عقلانیت و معنویت است
لذا در هر گـفتمان دیـنی لازم است هم از حیث نظری و عـقلی مـخاطبان را ارضاء نـمود و هـم از جـهت معنوی.
البته امروزه پیرامون موضوعات مـذهبی آثـار و کتب متنوعی تولید و انتشار مییابد و در کنار آن انجمنها، مجامعی نیز با بر پرپایـی کـنگرهها و همایشهایی درباره حقایق و مفاهیم دینی فـعالیتهای قابل ملاحظهای دارند، امـا در ایـن حوزه سرزمینهای بکری وجود دارد کـه هـنوز پای اندیشه هیچ متفکر و پژوهشگری به آن نرسیده است. فصلنامه مشکوةالنور از مقالاتی که حاصل تـأملات فـلسفی در زمینه مسائل دینی باشد و بـا طـرح انـدیشههای بدیع خود و یـا نـقد آراء دیگران به این گـفتمان رونـق بخشد استقبال میکند.