کد مطلب : ۳۲۲۰
به همت مجمع عالی حکمت اسلامی؛
میزگرد «نقد و بررسی عرفانهای کاذب» برگزار شد
خیمه، در این میزگرد حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه و مدیر گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام مهدی شریفی و حجتالاسلام فنایی اشکوری از پژوهشگران حوزه پیرامون تعریف عرفان های کاذب، علل ظهور و پیدایش آن، زمینه های ظهور و رشد این قبیل عرفانها و پیامدهای سوء و آسیب های ناشی از پیدایش و گسترش عرفان های کاذب به گفتگو و تبادل نظرات پرداختند.
سخنرانان این نشست، عرفان اصیل را تعریف کرده و راهکارهای صحیح عرضه عرفان اصیل را مورد بررسی قرار دادند.
دبير علمي اين ميزگرد در سخناني گفت: «ضابطه شناخت عرفان اصيل، هماهنگي با دين، شريعت، عقل و فطرت است.»
کیا شمشکی با اشاره به شيوههاي جذب منحرفان و عارفنمايان، افزود: «عرفان ناب، خود ويژگيهايي دارد كه امكان عرفاننمايي را فراهم ميكند.»
وی با طرح اين پرسش كه چرا فلسفه كاذب نداريم، اما عرفان كاذب در جامعه رسوخ ميكند، تصریح کرد: «در فلسفه برخلاف عرفان، مباحث عقلي مطرح است، اما ملاك شناخت عرفان كاذب چيست و كجا بايد آن را از عرفان ناب بازشناخت، امروز ديگر نميتوان مسائل عرفاني را پنهان نگه داشت.»
كياشمشكي بیان کرد: «آيا عرفانهاي كاذب مانند داروي تقلبي است كه زيانبار است و بايد راه چارهاي براي مقابله با آن جست يا مانند زيورهاي تقلبي است كه وجود آن اشكالي ندارد.»
در ادامه ميزگرد، یکی از پژوهشگران حوزه گفت: «عرفانهاي كاذب، جذابيتهاي ظاهري دارند و در مقابل، عرفان ناب به درستي معرفي نميشود.»
فنایی اشکوری با اشاره به سلامت نفس برخي كه به فرقههاي منحرف گرويدهاند، يكي از آسيبهاي عرفان كاذب را به محاق رفتن عرفان اصيل دانست و گفت: «با نبود معرفي صحيح عرفان ناب و حضور عرفان دروغين، اصل عرفان، خارج از دين تلقي ميشود.»
این كارشناس با طرح اين پرسش كه آيا حقيقت عرفان مخالف دين است، تاكيد كرد: «عدهاي مخالف دين هستند و ميگويند با عرفان، مسائل حل ميشود و ما به حقيقت ميرسيم.»
وي در تبيين نسبت عرفان و دين، بیان کرد: «عرفان اصيل، در عرض دين نيست؛ بلكه داخل دين است البته نه در كنار احكام و اخلاق كه عرفان باطن و محتواي دين است. عرفان، محتواي داخلي، پنهان و عميق احكام و اخلاق است.»
فنایی اشکوری تصریح کرد: «در عرفان اصيل رسيدن به قدرتهاي خاص مدنظر نيست به خلاف عرفانهاي كاذب كه كارهاي خارقالعاده روحي در آن انجام ميشود.»
یکی ديگر از كارشناس اين ميزگرد، درباره تاريخچه عرفانهاي كاذب گفت: «گرايش معنوي، فطري است و از ابتداي وجود عرفان، عرفان كاذب هم به وجود آمده است.»
شریفی دليل ظهور و نشر عرفانهاي نو پديد را برشمرد و افزود: «انكار عرفان، معنويت و خدا، سرخوردگي از عقلانيت ابزاري، اثبات نادرستي فلسفه معنويتگريز و شكست نظامهاي معنويتستيز همچون نظام كمونيستي، عواملي براي رشد اين عرفانها شده است.»
وي تصریح کرد: «برنامههاي نظامي سياسي نيز در ايجاد فرقههاي منحرف عرفاني نقش دارد و برخي از اين فرقهها، بنيانگذاران نظامي دارد كه بر روي كشف نظام روح و توليد اسلحههاي ارادي، مطالعه ميكنند.»
این پژوهشگر حوزه، پيروزي انقلاب اسلامي ايران و موج معنوي آن در جهان را از ديگر زمينه سازهاي عرفان كاذب برشمرد كه به دليل سوء استفاده منحرفان از فضاي معنوي به وجود آمده، منجر به ترويج عرفانهاي كاذب شده در حالي كه بايد معنويت اسلامي تبليغ ميشد.
وي سادگي و قابل فهم بودن مفاهيم عرفانهاي كاذب به خلاف عرفان ناب و ناداني مردم را علت اصلي گرايش به اين فرقهها دانست و گفت: «دلبستگي هواداران، پنهانكاري و رازگونه نشان دادن عرفانهاي ساختگي و كنترل همه جانبه زندگي مريدان از سوي سركردگان اين فرقهها، باعث جذابيت شده و آنها را موفق و قابل قبول نشان ميدهد.»
شريفي، بمباران محبت، گام به گامي عرفانهاي كاذب و بروز كارهاي خارقالعاده را شيوه جذب عارفنمايان دانست و آسانگيري درباره عرفان ناب و تفهيم آن براي سطوح پايينتر جامعه را خواستار شد.
این پژوهشگر حوزه در تحليل انگيزههاي سياسي فرقههاي منحرف عرفاني بیان کرد: «اين گروهها در پي منافع شخصي خود هستند؛ مثلا به جاي قيامت، تناسخ را مطرح ميكنند و اين آموزهها ميتواند در خدمت سياستمداران باشد، چون آنها خود را معلول يك زندگي قبلي ميدانند و نميتوانند اعتراضي به وضع موجود داشته باشند؛ بنابراين، منابع و سرمايههايشان به راحتي به غارت ميرود.»
وي ايجاد پايگاه در كشور با تمركز بر استاد و پير در آمريكا، نفي قدرت مرجعيت و مناسك انزواگرانه در روز جمعه را از برنامههاي خطرناك فرقههاي انحرافي عرفاني دانست.
شريفي بیان کرد: «دين و شريعت، اصل عرفان و راه عرفاني را مورد تأييد قرار ميدهد؛ اما لزوما نتيجه شهود، تجربه و مكاشفه را تأييد نميكند، چرا كه نتايج بايد مطابق شريعت باشد تا تأييد شود.»
یکی از اعضاي هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در سخناني، عرفان فطري را محل تأمل دانست و گفت: «عبارت عرفان كاذب، تسامحي است و گرنه عرفان، آسماني است و بايد از دين گرفت.»
عبدالحسین خسروپناه با تقسيم عرفانها به شرقي، غربي، بومي و ديني، در توضيح عرفان بومي، افزود: «تصوف با التقاط در اسلام پديد آمده است و تصوف شيعي نيز از قرن نهم آغاز شده و متأثر از تصوف سني است.»
كارشناس ميزگرد، عرفانهاي كاذب را شريعت گريز خواند و عرفان سرخ پوستي، پائولوكوئيلو و اْشو را از عرفانهاي نوپديد برشمرد.
وي تصریح کرد: «مهارتهاي معنوي، مشاوره، استفاده از ورزش رزمي و يوگا، از شيوههاي نوين اين دسته از عرفانها است.»
استاد علوم عقلي حوزه، در بخش پاياني سخنان خود، به بدعتهاي فرقههاي منحرف اشاره كرد و افزود: «اينها به اسلام گزينشگر معتقدند و ميگويند اگر انسان به حقيقت رسيد، نياز به شريعت ندارد گرچه ظاهرا توصيه به تقليد ميكنند.»
وي همچنين بدعت در مناسك از قبيل خانقاه نشيني و رقص و سماع، ارتباطهاي مختلط نامحرمان و رقص مختلط را مورد توجه قرار داد و با استناد به تصاويري كه از آيينهاي اين فرقهها در اختيار داشت و سخنان بريدگان از حلقههاي كاذب عرفاني، گرايش به رقصهاي جديد را بدعت در بدعت خواند و تصریح کرد: «سركرده اين فرقهها براي توجيه اعمال خود به ارايه تأويل نادرست آيات ميپردازند.»
به گزارش سخنرانان این نشست، عرفان اصیل را تعریف کرده و راهکارهای صحیح عرضه عرفان اصیل را مورد بررسی قرار دادند.
دبير علمي اين ميزگرد در سخناني گفت: «ضابطه شناخت عرفان اصيل، هماهنگي با دين، شريعت، عقل و فطرت است.»
کیا شمشکی با اشاره به شيوههاي جذب منحرفان و عارفنمايان، افزود: «عرفان ناب، خود ويژگيهايي دارد كه امكان عرفاننمايي را فراهم ميكند.»
وی با طرح اين پرسش كه چرا فلسفه كاذب نداريم، اما عرفان كاذب در جامعه رسوخ ميكند، تصریح کرد: «در فلسفه برخلاف عرفان، مباحث عقلي مطرح است، اما ملاك شناخت عرفان كاذب چيست و كجا بايد آن را از عرفان ناب بازشناخت، امروز ديگر نميتوان مسائل عرفاني را پنهان نگه داشت.»
كياشمشكي بیان کرد: «آيا عرفانهاي كاذب مانند داروي تقلبي است كه زيانبار است و بايد راه چارهاي براي مقابله با آن جست يا مانند زيورهاي تقلبي است كه وجود آن اشكالي ندارد.»
در ادامه ميزگرد، یکی از پژوهشگران حوزه گفت: «عرفانهاي كاذب، جذابيتهاي ظاهري دارند و در مقابل، عرفان ناب به درستي معرفي نميشود.»
فنایی اشکوری با اشاره به سلامت نفس برخي كه به فرقههاي منحرف گرويدهاند، يكي از آسيبهاي عرفان كاذب را به محاق رفتن عرفان اصيل دانست و گفت: «با نبود معرفي صحيح عرفان ناب و حضور عرفان دروغين، اصل عرفان، خارج از دين تلقي ميشود.»
این كارشناس با طرح اين پرسش كه آيا حقيقت عرفان مخالف دين است، تاكيد كرد: «عدهاي مخالف دين هستند و ميگويند با عرفان، مسائل حل ميشود و ما به حقيقت ميرسيم.»
وي در تبيين نسبت عرفان و دين، بیان کرد: «عرفان اصيل، در عرض دين نيست؛ بلكه داخل دين است البته نه در كنار احكام و اخلاق كه عرفان باطن و محتواي دين است. عرفان، محتواي داخلي، پنهان و عميق احكام و اخلاق است.»
فنایی اشکوری تصریح کرد: «در عرفان اصيل رسيدن به قدرتهاي خاص مدنظر نيست به خلاف عرفانهاي كاذب كه كارهاي خارقالعاده روحي در آن انجام ميشود.»
یکی ديگر از كارشناس اين ميزگرد، درباره تاريخچه عرفانهاي كاذب گفت: «گرايش معنوي، فطري است و از ابتداي وجود عرفان، عرفان كاذب هم به وجود آمده است.»
شریفی دليل ظهور و نشر عرفانهاي نو پديد را برشمرد و افزود: «انكار عرفان، معنويت و خدا، سرخوردگي از عقلانيت ابزاري، اثبات نادرستي فلسفه معنويتگريز و شكست نظامهاي معنويتستيز همچون نظام كمونيستي، عواملي براي رشد اين عرفانها شده است.»
وي تصریح کرد: «برنامههاي نظامي سياسي نيز در ايجاد فرقههاي منحرف عرفاني نقش دارد و برخي از اين فرقهها، بنيانگذاران نظامي دارد كه بر روي كشف نظام روح و توليد اسلحههاي ارادي، مطالعه ميكنند.»
این پژوهشگر حوزه، پيروزي انقلاب اسلامي ايران و موج معنوي آن در جهان را از ديگر زمينه سازهاي عرفان كاذب برشمرد كه به دليل سوء استفاده منحرفان از فضاي معنوي به وجود آمده، منجر به ترويج عرفانهاي كاذب شده در حالي كه بايد معنويت اسلامي تبليغ ميشد.
وي سادگي و قابل فهم بودن مفاهيم عرفانهاي كاذب به خلاف عرفان ناب و ناداني مردم را علت اصلي گرايش به اين فرقهها دانست و گفت: «دلبستگي هواداران، پنهانكاري و رازگونه نشان دادن عرفانهاي ساختگي و كنترل همه جانبه زندگي مريدان از سوي سركردگان اين فرقهها، باعث جذابيت شده و آنها را موفق و قابل قبول نشان ميدهد.»
شريفي، بمباران محبت، گام به گامي عرفانهاي كاذب و بروز كارهاي خارقالعاده را شيوه جذب عارفنمايان دانست و آسانگيري درباره عرفان ناب و تفهيم آن براي سطوح پايينتر جامعه را خواستار شد.
این پژوهشگر حوزه در تحليل انگيزههاي سياسي فرقههاي منحرف عرفاني بیان کرد: «اين گروهها در پي منافع شخصي خود هستند؛ مثلا به جاي قيامت، تناسخ را مطرح ميكنند و اين آموزهها ميتواند در خدمت سياستمداران باشد، چون آنها خود را معلول يك زندگي قبلي ميدانند و نميتوانند اعتراضي به وضع موجود داشته باشند؛ بنابراين، منابع و سرمايههايشان به راحتي به غارت ميرود.»
وي ايجاد پايگاه در كشور با تمركز بر استاد و پير در آمريكا، نفي قدرت مرجعيت و مناسك انزواگرانه در روز جمعه را از برنامههاي خطرناك فرقههاي انحرافي عرفاني دانست.
شريفي بیان کرد: «دين و شريعت، اصل عرفان و راه عرفاني را مورد تأييد قرار ميدهد؛ اما لزوما نتيجه شهود، تجربه و مكاشفه را تأييد نميكند، چرا كه نتايج بايد مطابق شريعت باشد تا تأييد شود.»
یکی از اعضاي هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در سخناني، عرفان فطري را محل تأمل دانست و گفت: «عبارت عرفان كاذب، تسامحي است و گرنه عرفان، آسماني است و بايد از دين گرفت.»
عبدالحسین خسروپناه با تقسيم عرفانها به شرقي، غربي، بومي و ديني، در توضيح عرفان بومي، افزود: «تصوف با التقاط در اسلام پديد آمده است و تصوف شيعي نيز از قرن نهم آغاز شده و متأثر از تصوف سني است.»
كارشناس ميزگرد، عرفانهاي كاذب را شريعت گريز خواند و عرفان سرخ پوستي، پائولوكوئيلو و اْشو را از عرفانهاي نوپديد برشمرد.
وي تصریح کرد: «مهارتهاي معنوي، مشاوره، استفاده از ورزش رزمي و يوگا، از شيوههاي نوين اين دسته از عرفانها است.»
استاد علوم عقلي حوزه، در بخش پاياني سخنان خود، به بدعتهاي فرقههاي منحرف اشاره كرد و افزود: «اينها به اسلام گزينشگر معتقدند و ميگويند اگر انسان به حقيقت رسيد، نياز به شريعت ندارد گرچه ظاهرا توصيه به تقليد ميكنند.»
وي همچنين بدعت در مناسك از قبيل خانقاه نشيني و رقص و سماع، ارتباطهاي مختلط نامحرمان و رقص مختلط را مورد توجه قرار داد و با استناد به تصاويري كه از آيينهاي اين فرقهها در اختيار داشت و سخنان بريدگان از حلقههاي كاذب عرفاني، گرايش به رقصهاي جديد را بدعت در بدعت خواند و تصریح کرد: «سركرده اين فرقهها براي توجيه اعمال خود به ارايه تأويل نادرست آيات ميپردازند.»