کد مطلب : ۳۲۳۴۷
نخستین مراسم عزاداریهای محرم در ایران کی رونق گرفت
مهدی امینفروغی در یازدهمین برنامه از سلسله نشستهای پژوهشی هنر و ادبیات دینی که در حوزه هنری برگزار شد، با اشاره به سیر تحول و تکامل مرثیهخوانی در ایران اظهار کرد: سوگواری اباعبدالله الحسین (ع)، تاثیرات بسیاری در طول تاریخ بر جای گذاشته است و تحولات تاریخی نیز تغییرات بسیاری را در سوگواری عاشورا به وجود آورده است.
وی درباره تقسیمبندی تاریخی تحولات عزاداری عاشورا نیز گفت: تاریخ مرثیهخوانی را میتوان به 5 دوره تقسیم کرد. دوره اول از روز واقعه عاشورا آغاز شده و تا نیمه دوم قرن چهارم هجری ادامه دارد. دوره بعدی از نیمه دوم قرن چهارم هجری تا دوره قاجاریه در ایران را در بر می گیرد. دوره بعد تمام دوران قاجاریه را شامل میشود. دوره چهارم نیز از انقلاب مشروطه تا انقلاب سال 57 بوده و دوره پنجم را میتوان از پیروزی انقلاب اسلامی تا روزگار معاصر تقسیمبندی کرد.
امینفروغی ادامه داد: نخستین عزاداری توسط خاندان اباعبدالله الحسین(ع) انجام شد و نخستین مرثیه خوان نیز زینب کبری(س) بود. از آن به بعد، عزاداری توسط ائمه(ع) و دیگر مرثیه سرایان، همواره با سختیهایی همراه بود. شاعرانی که برای واقعه عاشورا مرثیه می سرودند، همیشه دار به دوش بودند و پیوسته حکومتها به دنبال آنها بودند. از این دست سختگیری ها در دوره اول تا قرن چهارم هجری وجود داشت و سختگیری ها چنان زیاد شد که قبر حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) را تخریب کردند.
وی اظهار داشت: در نیمه دوم قرن چهارم هجری و با روی کار آمدن آل بویه که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی میکردند، عزاداری امام حسین (ع) رونق گرفت و در این دوره دستور عزاداری در ایام محرم به طور رسمی اعلام شد و رسم زیارت قبور ائمه(ع) رایج شد. آل بویه همچنین بار دیگر به عید غدیر رسمیت بخشیدند. با گذشت زمان، مرثیه خوانی برای واقعه عاشورا به روضه تبدیل شد و روضه خوانی در عصر تیموری رواج بسیاری پیدا کرد.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به عصر صفویه و تغییرات به وجود آمده در مرثیه خوانی، عنوان کرد: در عصر صفویه، دسته گردانی در بین مردم رایج شد. سیاست صفویه، حفظ و تعالی شیعه بود و شاهان صفوی در این زمینه اهتمام بسیاری داشتند و در این دوره مردم در قالبهای دستههای عزاداری بیرون میآمدند. پس از دوره صفویه، در عهد افشاریه، شاهد اندکی افول هستیم. در دوره زندیه رونق گرفت که شاهد به وجود آمدن شبیه خوانی و تعزیه بودیم و تعزیههایی مانند عروسی قاسم، آب فرات و دو طفلان مسلم در این دوره رواج داشت.
وی تصریح کرد: در عصر قاجاریه به وفور و گستردگی شاهد شکلهای مختلفی از عزاداری بودیم. در این دوره، یغمای جندقی شاعر قرن سیزدهم، نوحه های سینه زنی را رونق بخشید. عهد قاجاریه نمایشگاهی است که تمام شعائر عاشورایی را در آن میتوان دید. در این دوره، نماد تهران، تکیهای به نام تکیه دولت میشود و فرهنگ عاشورایی و حسینی به قدری بالنده است که نماد تهران، برعکس امروز که برج آزادی یا میلاد است، تکیه دولت میشود. در واقع دوره قاجار، نماد بالندگی شیعه است. در این دوره، روضهخوانها و مداحان نیز مانند شاهزادگان و افراد رده بالای جامعه، خاندان و از احترام و جایگاه بالایی در جامعه برخوردار بودند و روضه خوانی اباعبدالله الحسین(ع) به شکل موروثی منتقل میشد.
وی گفت: پس از پایان دوره قاجاریه و با انقلاب مشروطه، اتفاقات عجیبی در تمام شئون کشور رخ می دهد که عزاداری هم متاثر از این اتفاقات میشود. در این دوره موج تجددخواهی و نواندیشی از هر سو وارد کشور میشود. عدهای برای تحصیل به اروپا میروند و پس از بازگشت میل به روشنفکری دارند و در این دوره کتابهای زیادی در نقد آیینهای مذهبی منتشر میشود. رویارویی با باورهای مذهبی در این دوره رخ میدهد و با ورود این موج، فرزندان دیگر مشاغل پدر همچون مرثیه سرایی را دنبال نمیکنند و فرزندان روحانیون و مرثیهسرایان در رادیو آواز میخوانند یا شخصیتهایی می شوند همچون جلال آل احمد و عارف قزوینی و ... . به نوعی میتوان گفت بزرگان موسیقی همه برخاسته از تعزیه و روضهخوان و عزاداری بودند، اما به سمت فضاهای جدید آمدند. در همین دوره تکیه دولت تهران تخریب شد. از سوی دیگر، عده ای از خود گذشته، روستازاده و کشاورززاده، آمدند و زیر بیرق عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را گرفتند.
امینفروغی خاطرنشان کرد: در دوره پهلوی اول عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) با ممنوعیت ها مواجه شد و در این دوره عزاداری ها را از شهر بیرون میبردند و مخفیانه انجام میشد. در دوره پهلوی دوم، عزاداریها از خفا بیرون آمد و رنگ و بوی سیاسی گرفت و بسیاری از نوحهها در تظاهراتها خوانده میشد.
وی در پایان گفت: عزاداری پس از پیروزی انقلاب اسلامی بحث مفصلی است و فرصت دیگری میخواهد. در دوران جنگ تحمیلی شاهد تحولاتی بودیم و در روزگار معاصر نیز رسانهها تاثیرات بسیاری بر عزاداری اباعبدالله(ع) گذاشتهاند.
وی درباره تقسیمبندی تاریخی تحولات عزاداری عاشورا نیز گفت: تاریخ مرثیهخوانی را میتوان به 5 دوره تقسیم کرد. دوره اول از روز واقعه عاشورا آغاز شده و تا نیمه دوم قرن چهارم هجری ادامه دارد. دوره بعدی از نیمه دوم قرن چهارم هجری تا دوره قاجاریه در ایران را در بر می گیرد. دوره بعد تمام دوران قاجاریه را شامل میشود. دوره چهارم نیز از انقلاب مشروطه تا انقلاب سال 57 بوده و دوره پنجم را میتوان از پیروزی انقلاب اسلامی تا روزگار معاصر تقسیمبندی کرد.
امینفروغی ادامه داد: نخستین عزاداری توسط خاندان اباعبدالله الحسین(ع) انجام شد و نخستین مرثیه خوان نیز زینب کبری(س) بود. از آن به بعد، عزاداری توسط ائمه(ع) و دیگر مرثیه سرایان، همواره با سختیهایی همراه بود. شاعرانی که برای واقعه عاشورا مرثیه می سرودند، همیشه دار به دوش بودند و پیوسته حکومتها به دنبال آنها بودند. از این دست سختگیری ها در دوره اول تا قرن چهارم هجری وجود داشت و سختگیری ها چنان زیاد شد که قبر حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) را تخریب کردند.
وی اظهار داشت: در نیمه دوم قرن چهارم هجری و با روی کار آمدن آل بویه که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی میکردند، عزاداری امام حسین (ع) رونق گرفت و در این دوره دستور عزاداری در ایام محرم به طور رسمی اعلام شد و رسم زیارت قبور ائمه(ع) رایج شد. آل بویه همچنین بار دیگر به عید غدیر رسمیت بخشیدند. با گذشت زمان، مرثیه خوانی برای واقعه عاشورا به روضه تبدیل شد و روضه خوانی در عصر تیموری رواج بسیاری پیدا کرد.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به عصر صفویه و تغییرات به وجود آمده در مرثیه خوانی، عنوان کرد: در عصر صفویه، دسته گردانی در بین مردم رایج شد. سیاست صفویه، حفظ و تعالی شیعه بود و شاهان صفوی در این زمینه اهتمام بسیاری داشتند و در این دوره مردم در قالبهای دستههای عزاداری بیرون میآمدند. پس از دوره صفویه، در عهد افشاریه، شاهد اندکی افول هستیم. در دوره زندیه رونق گرفت که شاهد به وجود آمدن شبیه خوانی و تعزیه بودیم و تعزیههایی مانند عروسی قاسم، آب فرات و دو طفلان مسلم در این دوره رواج داشت.
وی تصریح کرد: در عصر قاجاریه به وفور و گستردگی شاهد شکلهای مختلفی از عزاداری بودیم. در این دوره، یغمای جندقی شاعر قرن سیزدهم، نوحه های سینه زنی را رونق بخشید. عهد قاجاریه نمایشگاهی است که تمام شعائر عاشورایی را در آن میتوان دید. در این دوره، نماد تهران، تکیهای به نام تکیه دولت میشود و فرهنگ عاشورایی و حسینی به قدری بالنده است که نماد تهران، برعکس امروز که برج آزادی یا میلاد است، تکیه دولت میشود. در واقع دوره قاجار، نماد بالندگی شیعه است. در این دوره، روضهخوانها و مداحان نیز مانند شاهزادگان و افراد رده بالای جامعه، خاندان و از احترام و جایگاه بالایی در جامعه برخوردار بودند و روضه خوانی اباعبدالله الحسین(ع) به شکل موروثی منتقل میشد.
وی گفت: پس از پایان دوره قاجاریه و با انقلاب مشروطه، اتفاقات عجیبی در تمام شئون کشور رخ می دهد که عزاداری هم متاثر از این اتفاقات میشود. در این دوره موج تجددخواهی و نواندیشی از هر سو وارد کشور میشود. عدهای برای تحصیل به اروپا میروند و پس از بازگشت میل به روشنفکری دارند و در این دوره کتابهای زیادی در نقد آیینهای مذهبی منتشر میشود. رویارویی با باورهای مذهبی در این دوره رخ میدهد و با ورود این موج، فرزندان دیگر مشاغل پدر همچون مرثیه سرایی را دنبال نمیکنند و فرزندان روحانیون و مرثیهسرایان در رادیو آواز میخوانند یا شخصیتهایی می شوند همچون جلال آل احمد و عارف قزوینی و ... . به نوعی میتوان گفت بزرگان موسیقی همه برخاسته از تعزیه و روضهخوان و عزاداری بودند، اما به سمت فضاهای جدید آمدند. در همین دوره تکیه دولت تهران تخریب شد. از سوی دیگر، عده ای از خود گذشته، روستازاده و کشاورززاده، آمدند و زیر بیرق عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) را گرفتند.
امینفروغی خاطرنشان کرد: در دوره پهلوی اول عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) با ممنوعیت ها مواجه شد و در این دوره عزاداری ها را از شهر بیرون میبردند و مخفیانه انجام میشد. در دوره پهلوی دوم، عزاداریها از خفا بیرون آمد و رنگ و بوی سیاسی گرفت و بسیاری از نوحهها در تظاهراتها خوانده میشد.
وی در پایان گفت: عزاداری پس از پیروزی انقلاب اسلامی بحث مفصلی است و فرصت دیگری میخواهد. در دوران جنگ تحمیلی شاهد تحولاتی بودیم و در روزگار معاصر نیز رسانهها تاثیرات بسیاری بر عزاداری اباعبدالله(ع) گذاشتهاند.