کد مطلب : ۳۲۸۴۰
مناجات خوان چه شرایطی باید داشته باشد؟/ هر مداحی می تواند مناجات خوان شود؟
روح الله حمیدیان/ دعبل: دعا خواندن هر نوعش رتبهای بالاتر از مدّاحی دارد؛ به اعتبار اینکه محتوایی که مدّاح میخواند، شعر است و شعر، برای هر شاعر قوی و پر مضمونی هم که باشد، باز با محتوای ادعیه، برابری نمیکند. دعا «قران صاعد» است و کلام معصوم.
«دعا خوانی» نسبت به «مدّاحی» مرتبهی بالاتری دارد؛ چون «دعاخوان» هم میخواهد دعا بخواند و هم میخواهد مردم را در لابه لای دعایش موعظه کند و این مهم، خیلی چیزها را میطلبد؛ یکی این که خودش باید وارسته باشد.
در زمان معاصر، نقل شده که آیتالله شاه آبادی بزرگ، استاد حضرت امام رحمهالله علیه در مسجدی که نماز میخواندند؛ مدتی در مسجد جامع و برههای در مسجد امینالدوله، نظرشان بر این بود که شبهای جمعه دعای کمیل را هم خودشان قرائت کنند. بعد از ایشان شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله دعا میخواندند و عدهای هم شرکت میکردند؛ از جمله حاج سیدعلی میرهادی ـ که پای منبر شیخ محمدحسین میخواند.
مناجاتخوانی از قدیم به شكل شبزندهداری در مساجد تهران از یكی ـ دو ساعت مانده به اذان صبح انجام میشد و هنوز هم این سنت حسنه در مشهد یا حرم حضرت معصومه (س) انجام میشود و مردم را برای اقامه نماز صبح آماده میکنند. در تهران قدیم بعضی مساجد این شیوه را اجرا میکردند و بعضی دیگر، مجالس قرائت دعاهای كمیل و ندبه داشتند. مناجاتهای رادیو نیز در یك سیستم زمانبندی و طبقهبندی شده قرار داشت و افراد خاص و مورد اطمینان حاكمان وقت مناجات میخواندند.
سالهای قبل از انقلاب، سیدعلیآقای میرهادی، حاج حسن ارضی، حاج ولیالله كرمی و افراد دیگری در شبستانهای حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مناجات میخواندند. در یكی از حجرههای صحن، سالها برنامه مناجاتخوانی مرحوم حاج محمد عطاردی برگزار میشد. در باغ طوطی، حاج حسن ارضی میخواند و در مجموع، شبهای جمعه از هر حجره، صدایی برمیخاست. بعضیها جمعیت داشت و مردم از چهار سوی تهران میآمدند و بعضی، جمعیت كم و انتخابشدهای داشت.
در آن سالها استفاده عمومی مردم از مناجات رادیو بود كه مداحی به نام سیدجواد ذبیحی در آن، تمام ماه رمضان، میدانداری میکرد و البته مرحوم علی بهاری هم در اجرای مناجات، فعالیت داشت.
از همان قدیم، مردم بهخصوص جوانان، با علاقه زیاد فقط برای شنیدن مناجات به مجالس محدود شهر میآمدند. اما با پیروزی انقلاب، این برنامهها گستردهتر شد و اگر قبلا افراد در حجره یا منازل خود، دعا میخواندند، این برنامهها را توسعه دادند و جمع بیشتری را پذیرفتند.
عدهای از جوانان جنوب شهر تهران اما از سال ۱۳۴۵ برنامه قرائت دعای كمیل داشتند كه در خیابان۱۷ شهریور جنوبی فعلی (شهباز جنوبی) برگزار میشد. مجلس دعاخوانی آنان با عنوان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام در آن زمان، پرچم نداشت. بلکه در خانهای كه هیأت در آنجا برگزار میشد را باز میگذاشتند و همه میدانستند كه دعای كمیل در این خانه خوانده میشود. حتی كسانی بودند كه از اصفهان و همدان در یك ساعت خاص، خودشان را به این هیأت میرساندند و میدانستند كه برنامه مناجات شبانه در هیأت حضرت قاسم علیهالسلام برگزار میشود. این برنامه ثابت و بدون تعطیلی برگزار میشد و نوجوانان و جوانان این هیأت، همپای زمان بزرگ میشدند تا اینكه انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به پیروزی رسید.
احیای مناجات خوانی بعد از انقلاب
با پیروزی انقلاب و رهبری امام خمینی كه خودش اهل مناجات، شبزندهداری و دعا بود، مردم به اجرای مراسم قرائت دعای كمیل گسترده تشویق شدند. همان جوانان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام با محوریت مداح و مناجاتخوانی به نام حسین شمسایی، خواندن دعای كمیل را اوایل انقلاب از دانشگاه تهران شروع كردند و بهجز او، حجتالاسلام رستگاری و چند نفر دیگر این دعا را شبهای جمعه میخواندند.
با شروع جنگ، دامنه مناجات به تمام سنگرها كشیده شد و هر گردان و لشكری، برنامههای مناجاتخوانی و توسل برگزار كرد. افرادی مانند نورایی و صادق آهنگران مناجات را به داخل سنگرها بردند. راز و نیاز رزمندگان اسلام در شبهای عملیات باعث شد كه مناجات، توسعه بیشتری پیدا كند.
این در حالی بود كه اشعار مناجاتی قبل از انقلاب بیشتر از نظامی گنجوی، سعدی، مولانا و ... بود و بعد از انقلاب، شعرا به سمت مناجات رو آوردند و اشعار مناجاتی بسیاری گفتند. طوری كه با حضور شعرای آیینی دست خوانندگان مناجات باز شد که میشود به نامهایی چون مرحوم بهجتی اردكانی، امام جمعه مردم اردكان متخلص به «شفق» اشاره کرد.
مناجات خوانی با مداحی متفاوت است
حاج ماشاءالله عابدیفرد مداح اهل بیت مناجات خوانی را متفاوت از عزاداری میداند و تصریح میکند: متن این دو متفاوت است و مناجاتخوان هم با نوحهخوان و مداح متفاوت است و به این دلیل است که محتوای این دو با یکدیگر فرق میکند. محتوا در مناجات خوانی سخنان معصومین(ع) است. دعاها نقل از معصومین(ع) است. اما نوحه خوانی و مداحی، شعر و شاعری و مدح است که نوحه خوان آن را میگوید. بنابراین محتوا بسیار متفاوت است. به طور مثال بلندترین شعر از حافظ یا آیت الله غروی اصفهانی هم قابل قیاس با کلام معصومین(ع) نیست. تا الان هم مجلس دعا مجلس دعا مانده است. یعنی خصوصیت نوحه خوانی در مجالسی که مطرح است مسلط نشده است. یعنی اصل دعا خوانی است و در آخر نوحه خوانی انجام میشود. این حالت در مجالس مهم هست و تغییری نکرده است. اما اگر تغییر کند، مثلا اگر به عنوان مجلس دعا باشد و بعد به این وادی بیافتد، به فرض اگر یک ساعت دعا خوانده شود و باقی مجلس به نوحه خوانی بگذرد دیگر خیلی مناسب مجلس دعا نیست. اگر چنین شود دیگر عنوان مجلس دعا برداشته میشود و اگر اینچنین شود خیلی مناسب حال مجلس دعا نیست. البته در هر محفلی باید روضه و نوحه و گریز هم باشد. اگر کسی اینها را حذف کند مجلس حذف است. اگر دعا را حذف کند مجلس دعا حذف میشود. بنابراین اینها در کنار هم با رعایت اقتضا وقت و زمان و موقعیت مناسب است.
مناجات خوانی اعم از دعا خوانی است
حاج علیرضا بکایی اتفاقاتی را که در دعا میافتد خیلی اساسی و زیر بنایی میداند و میگوید: دعا ارتباط انسان را با خدا برقرار میکند. دعاخوان کلمات معصوم (علیه السلام) را به مخاطب منتقل میکند، شعر نیست که تراوشات ذهن شاعر باشد، بلکه کلام و ادبیات امام را منتقل میکند.
مناجات خوانی اعم از دعا خوانی است. مناجات خوانی ممکن است با اشعار عرفانی فارسی هم اجرا شود ولی دعا خوانی فقط قرائت ادعیه و طبق دستور میباشد. ارتباط پیدا کردن با خدا از طریق کلام معصوم ارتباط خاص و متفاوتی است؛ گاهی کسی که اصلا اهل واجبات نیست میآید و جلسه دعا شرکت میکند و با تغییر جدی در مسیر، مقید به مستحبات میشود و یک انسان کاملا متحول میگردد. این تغییرات در جلساتی که با اصول برگزار شود کاملا محسوس است. چون در دعا انسان با خداوند در خلوت صحبت می کند. انسان در خلوت متوجه میشود که با خدا چه ارتباطی دارد. انسان اگر وضعیت خودش را بداند در پی جبران خلاءها بر میآید. فرمودهاند که در ماه رمضان شیطان در غل و زنجیر است. خدا می گوید حالا بیا وصل شو. و این دعا چون تاثیرش خیلی عمیق و ماندگار است آداب دارد. اینکه چه وقت دعا بخوانیم؟ چه حاجتی درخواست کنیم؟ عوامل اجابتش چیست؟ موانع اجابت دعا کدام است؟ که الحمدلله در کتب ما موج می زند و این از مواهب خدا به شیعه است زیرا معارفی است که از جانب حضرات معصومین به دست ما رسیده و مذاهب دیگر از آن محرومند. مثلا دعای ابوحمزه ثمالی اصلا مهندسی شده است. انسان با یک ساختار با خداوند ارتباط برقرار میکند برای همین است که تغییرات اساسی در انسان ایجاد میکند. در خلوت که این دعا را میخوانی متوجه خلاهای فکری و رفتاری میشوی. دعا انسان را تنظیم میکند. پس دعاخوان باید خودش اندکی راه را طی کرده باشد تا بتواند کلید این قفل را دست مخاطب بدهد. این مهم با مداحی امکان پذیر نیست و خیلی فاصله دارد. لذا فرهنگ دعا را باید در جوانها تقویت کرد. فرهنگ ارتباطگیری با خدا از طریق دعا و کلام معصوم که خود مصون از خطاست، اگر جوانان با این ادعیه آشنا بشوند داشته هایشان تغییر می کند و مصونیت بیشتری پیدا میکنند. دعا انسان را به همنشینی با خداوند و ائمه معصومین (علیهم السلام) راهنمایی میکند. اگر زندگی خود را بر اساس آموزههای ناب که غالب آن در فرازهای ادعیه ماثوره بیان شده زندگی خود را تنظیم کند مراقبت او بیشتر میشود و در نتیجه نفس اماره در او ضعیف شده و شیطان از او فاصله میگیرد، و این تنها مسیر رسیدن به «قرب» است.
هوشنگ جاوید محقق تحلیل گر موسیقی و فرهنگ عامه ایران با اشاره به اینکه مناجات یک سبقه و سابقه کهن در فرهنگ ایران دارد، اشاره میکند: مناجات با خداوند یک هنر کهن بشری است و در ایران هم سابقه بسیار کهنی دارد و ما نمیتوانیم تاریخ دقیق مناجات و نیایش انسان با خداوند را مشخص کنیم.
وقتی به تاریخ زرتشت مراجعه میکنیم می بینیم که در زمان زرتشتیان خیلی خوب به مناجات و نیایش اشاره شده است، همچنین در تاریخ داریم یک هنر کهن در پزشکی وجو داشته است که با ذکر و نیایش کردن بیماران روحی روانی را درمان میکردند. در طول زمان که ادیان الهی در ایران به دین اسلام رو میآورند ذکر، نیایش و مناجات در اسلام جایگاه والایی می گیرد زیرا انسان با نیایش به یک جایگاهی میرسد که خلوت گاه خودش و آفریننده است و مناجات یکی از راههایی است که انسان با پروردگار خودش خلوت میکند. همچنین مناجات با صدای بسیار زیبا و با صدای بلند در سحر ها برای بیدار کردن مردم هم برای عبادت پروردگار انجام می شده است، برای یافتن تاریخ آن می توانیم مراجعه کنیم به فردوسی که در شاهنامه اشاره میکند پادشاهان ساسانی سحر خوانی داشتند و این کار را به فرزندانشان هم سفارش میکردند.
وی افزود: با ورود اسلام از هنر کهن مناجات استفاده کردند برای بیدار کردن افراد در سحرهای ماه رمضان که مردم را با آوازهای زیبا و با آیههای کوتاه قرآن در سحرگاههای ماه رمضان از خواب بیدار میکردند. از حدود قرن چهارم به بعد شاعران ایرانی به شعر عرفانی و شعر هایی که مذهبی است رو آوردند در نتیجه یک دست شعرهایی به وجود آمد به نام مناجات سرایی که انسان شاعر با خدای خودش شروع به مناجات خوانی میکند. مناجات سراییها باعث شد افراد خوش صدا از این شعرها در زمان سحرخوانیها استفاده کنند که به این مناجات خوانی میگویند. در طول زمان شاعران وقتی قدرت مناجات خوانی را بر بام ها و گلدسته ها دیدند برای این موضوع شعر گفتند مثل نظامی که شعری به نام یا رب یا رب سرود، این شعر های مناجات خوانی بر اساس مستندات و شواهد تا قرن ها ادامه داشته است. شاعران مناجات سرای پس از انقلاب مانند صائم کاشانی محتوای مناجات سحر را تغییر و انقلابی کردند و صائم کاشانی تمام نمادهای فخر آمیز و حماسی و نمادهایی که نیاز جامعه آینده کشور است را در شعر و مناجات خودش آورده است. هوشنگ جاوید در خصوص نحوه اجرای مناجات ها میگوید: علاوه بر متن مناجات که بسیار اهمیت دارد، شکل و شیوههای اجرایی هم مهم است، اینکه مناجاتخوانها چگونه میخوانند و اجرا دارند، اینکه با چه لحنی اجرا میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است.
به عقیده حاج ماشاالله عابدیفرد اگر دعاخوانی هم مثل مداحی طوری شود که هر کسی بتواند در محافل دعا بخواند صدمه زیادی به دعاخوانی وارد میکند. کما اینکه به مداحی وارد شده است. مداح در حال حاضر مداحی میکند و بعد به قهوه خانه میرود و قلیان و سیگار میکشد و بگو و بخند میکند. اگر دعا خوان هم بیاید و دعایی بخواند و بعد از آن هم در قهوهخانه با افراد مختلف بنشیند و گپ بزند و سیگار بکشد که سازگار نیست. باید خیلی مراقبت شود که دعا خوانی آنطور نشود.
شرایط مناجات خوانی
حاج علیرضا بکایی معتقد است که یک جوان برای مناجات خوان شدن باید به چارچوبی مقید باشد. جوان دعاخوان باید مراقباتش بیشتر از دیگران باشد. انجام برخی مستحبات او بیشتر باشد. نسبت به عملکرد روزانهاش حساستر از سایرین باشد، با ادبتر و کم سخنتر باشد. بیشتر از دیگران تلاش کند تا بتواند اندوختهاش را به مخاطب منتقل کند. این حنجره فقط شعر نمی خواند، بلکه میخواهد ادبیات امام معصوم را منتقل کند و زحمت لازم دارد. اگر جوان در جوانی مراعات امور را بکند و استاد هم ببیند، فراز و فرود ها و هیاهوهای جامعه او را با خود همراه نکند، زندگی ساده و سالمی داشته باشد، لقمه حرام و حتی شبهه ناک در زندگیاش وارد نشود و از طرفی تمرین دعا بکند و در جوانی به این جایگاه برسد خیلی با ارزشتر است.
«دعا خوانی» نسبت به «مدّاحی» مرتبهی بالاتری دارد؛ چون «دعاخوان» هم میخواهد دعا بخواند و هم میخواهد مردم را در لابه لای دعایش موعظه کند و این مهم، خیلی چیزها را میطلبد؛ یکی این که خودش باید وارسته باشد.
در زمان معاصر، نقل شده که آیتالله شاه آبادی بزرگ، استاد حضرت امام رحمهالله علیه در مسجدی که نماز میخواندند؛ مدتی در مسجد جامع و برههای در مسجد امینالدوله، نظرشان بر این بود که شبهای جمعه دعای کمیل را هم خودشان قرائت کنند. بعد از ایشان شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله دعا میخواندند و عدهای هم شرکت میکردند؛ از جمله حاج سیدعلی میرهادی ـ که پای منبر شیخ محمدحسین میخواند.
مناجاتخوانی از قدیم به شكل شبزندهداری در مساجد تهران از یكی ـ دو ساعت مانده به اذان صبح انجام میشد و هنوز هم این سنت حسنه در مشهد یا حرم حضرت معصومه (س) انجام میشود و مردم را برای اقامه نماز صبح آماده میکنند. در تهران قدیم بعضی مساجد این شیوه را اجرا میکردند و بعضی دیگر، مجالس قرائت دعاهای كمیل و ندبه داشتند. مناجاتهای رادیو نیز در یك سیستم زمانبندی و طبقهبندی شده قرار داشت و افراد خاص و مورد اطمینان حاكمان وقت مناجات میخواندند.
سالهای قبل از انقلاب، سیدعلیآقای میرهادی، حاج حسن ارضی، حاج ولیالله كرمی و افراد دیگری در شبستانهای حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مناجات میخواندند. در یكی از حجرههای صحن، سالها برنامه مناجاتخوانی مرحوم حاج محمد عطاردی برگزار میشد. در باغ طوطی، حاج حسن ارضی میخواند و در مجموع، شبهای جمعه از هر حجره، صدایی برمیخاست. بعضیها جمعیت داشت و مردم از چهار سوی تهران میآمدند و بعضی، جمعیت كم و انتخابشدهای داشت.
در آن سالها استفاده عمومی مردم از مناجات رادیو بود كه مداحی به نام سیدجواد ذبیحی در آن، تمام ماه رمضان، میدانداری میکرد و البته مرحوم علی بهاری هم در اجرای مناجات، فعالیت داشت.
از همان قدیم، مردم بهخصوص جوانان، با علاقه زیاد فقط برای شنیدن مناجات به مجالس محدود شهر میآمدند. اما با پیروزی انقلاب، این برنامهها گستردهتر شد و اگر قبلا افراد در حجره یا منازل خود، دعا میخواندند، این برنامهها را توسعه دادند و جمع بیشتری را پذیرفتند.
عدهای از جوانان جنوب شهر تهران اما از سال ۱۳۴۵ برنامه قرائت دعای كمیل داشتند كه در خیابان۱۷ شهریور جنوبی فعلی (شهباز جنوبی) برگزار میشد. مجلس دعاخوانی آنان با عنوان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام در آن زمان، پرچم نداشت. بلکه در خانهای كه هیأت در آنجا برگزار میشد را باز میگذاشتند و همه میدانستند كه دعای كمیل در این خانه خوانده میشود. حتی كسانی بودند كه از اصفهان و همدان در یك ساعت خاص، خودشان را به این هیأت میرساندند و میدانستند كه برنامه مناجات شبانه در هیأت حضرت قاسم علیهالسلام برگزار میشود. این برنامه ثابت و بدون تعطیلی برگزار میشد و نوجوانان و جوانان این هیأت، همپای زمان بزرگ میشدند تا اینكه انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به پیروزی رسید.
احیای مناجات خوانی بعد از انقلاب
با پیروزی انقلاب و رهبری امام خمینی كه خودش اهل مناجات، شبزندهداری و دعا بود، مردم به اجرای مراسم قرائت دعای كمیل گسترده تشویق شدند. همان جوانان هیأت حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام با محوریت مداح و مناجاتخوانی به نام حسین شمسایی، خواندن دعای كمیل را اوایل انقلاب از دانشگاه تهران شروع كردند و بهجز او، حجتالاسلام رستگاری و چند نفر دیگر این دعا را شبهای جمعه میخواندند.
با شروع جنگ، دامنه مناجات به تمام سنگرها كشیده شد و هر گردان و لشكری، برنامههای مناجاتخوانی و توسل برگزار كرد. افرادی مانند نورایی و صادق آهنگران مناجات را به داخل سنگرها بردند. راز و نیاز رزمندگان اسلام در شبهای عملیات باعث شد كه مناجات، توسعه بیشتری پیدا كند.
این در حالی بود كه اشعار مناجاتی قبل از انقلاب بیشتر از نظامی گنجوی، سعدی، مولانا و ... بود و بعد از انقلاب، شعرا به سمت مناجات رو آوردند و اشعار مناجاتی بسیاری گفتند. طوری كه با حضور شعرای آیینی دست خوانندگان مناجات باز شد که میشود به نامهایی چون مرحوم بهجتی اردكانی، امام جمعه مردم اردكان متخلص به «شفق» اشاره کرد.
مناجات خوانی با مداحی متفاوت است
حاج ماشاءالله عابدیفرد مداح اهل بیت مناجات خوانی را متفاوت از عزاداری میداند و تصریح میکند: متن این دو متفاوت است و مناجاتخوان هم با نوحهخوان و مداح متفاوت است و به این دلیل است که محتوای این دو با یکدیگر فرق میکند. محتوا در مناجات خوانی سخنان معصومین(ع) است. دعاها نقل از معصومین(ع) است. اما نوحه خوانی و مداحی، شعر و شاعری و مدح است که نوحه خوان آن را میگوید. بنابراین محتوا بسیار متفاوت است. به طور مثال بلندترین شعر از حافظ یا آیت الله غروی اصفهانی هم قابل قیاس با کلام معصومین(ع) نیست. تا الان هم مجلس دعا مجلس دعا مانده است. یعنی خصوصیت نوحه خوانی در مجالسی که مطرح است مسلط نشده است. یعنی اصل دعا خوانی است و در آخر نوحه خوانی انجام میشود. این حالت در مجالس مهم هست و تغییری نکرده است. اما اگر تغییر کند، مثلا اگر به عنوان مجلس دعا باشد و بعد به این وادی بیافتد، به فرض اگر یک ساعت دعا خوانده شود و باقی مجلس به نوحه خوانی بگذرد دیگر خیلی مناسب مجلس دعا نیست. اگر چنین شود دیگر عنوان مجلس دعا برداشته میشود و اگر اینچنین شود خیلی مناسب حال مجلس دعا نیست. البته در هر محفلی باید روضه و نوحه و گریز هم باشد. اگر کسی اینها را حذف کند مجلس حذف است. اگر دعا را حذف کند مجلس دعا حذف میشود. بنابراین اینها در کنار هم با رعایت اقتضا وقت و زمان و موقعیت مناسب است.
مناجات خوانی اعم از دعا خوانی است
حاج علیرضا بکایی اتفاقاتی را که در دعا میافتد خیلی اساسی و زیر بنایی میداند و میگوید: دعا ارتباط انسان را با خدا برقرار میکند. دعاخوان کلمات معصوم (علیه السلام) را به مخاطب منتقل میکند، شعر نیست که تراوشات ذهن شاعر باشد، بلکه کلام و ادبیات امام را منتقل میکند.
مناجات خوانی اعم از دعا خوانی است. مناجات خوانی ممکن است با اشعار عرفانی فارسی هم اجرا شود ولی دعا خوانی فقط قرائت ادعیه و طبق دستور میباشد. ارتباط پیدا کردن با خدا از طریق کلام معصوم ارتباط خاص و متفاوتی است؛ گاهی کسی که اصلا اهل واجبات نیست میآید و جلسه دعا شرکت میکند و با تغییر جدی در مسیر، مقید به مستحبات میشود و یک انسان کاملا متحول میگردد. این تغییرات در جلساتی که با اصول برگزار شود کاملا محسوس است. چون در دعا انسان با خداوند در خلوت صحبت می کند. انسان در خلوت متوجه میشود که با خدا چه ارتباطی دارد. انسان اگر وضعیت خودش را بداند در پی جبران خلاءها بر میآید. فرمودهاند که در ماه رمضان شیطان در غل و زنجیر است. خدا می گوید حالا بیا وصل شو. و این دعا چون تاثیرش خیلی عمیق و ماندگار است آداب دارد. اینکه چه وقت دعا بخوانیم؟ چه حاجتی درخواست کنیم؟ عوامل اجابتش چیست؟ موانع اجابت دعا کدام است؟ که الحمدلله در کتب ما موج می زند و این از مواهب خدا به شیعه است زیرا معارفی است که از جانب حضرات معصومین به دست ما رسیده و مذاهب دیگر از آن محرومند. مثلا دعای ابوحمزه ثمالی اصلا مهندسی شده است. انسان با یک ساختار با خداوند ارتباط برقرار میکند برای همین است که تغییرات اساسی در انسان ایجاد میکند. در خلوت که این دعا را میخوانی متوجه خلاهای فکری و رفتاری میشوی. دعا انسان را تنظیم میکند. پس دعاخوان باید خودش اندکی راه را طی کرده باشد تا بتواند کلید این قفل را دست مخاطب بدهد. این مهم با مداحی امکان پذیر نیست و خیلی فاصله دارد. لذا فرهنگ دعا را باید در جوانها تقویت کرد. فرهنگ ارتباطگیری با خدا از طریق دعا و کلام معصوم که خود مصون از خطاست، اگر جوانان با این ادعیه آشنا بشوند داشته هایشان تغییر می کند و مصونیت بیشتری پیدا میکنند. دعا انسان را به همنشینی با خداوند و ائمه معصومین (علیهم السلام) راهنمایی میکند. اگر زندگی خود را بر اساس آموزههای ناب که غالب آن در فرازهای ادعیه ماثوره بیان شده زندگی خود را تنظیم کند مراقبت او بیشتر میشود و در نتیجه نفس اماره در او ضعیف شده و شیطان از او فاصله میگیرد، و این تنها مسیر رسیدن به «قرب» است.
هوشنگ جاوید محقق تحلیل گر موسیقی و فرهنگ عامه ایران با اشاره به اینکه مناجات یک سبقه و سابقه کهن در فرهنگ ایران دارد، اشاره میکند: مناجات با خداوند یک هنر کهن بشری است و در ایران هم سابقه بسیار کهنی دارد و ما نمیتوانیم تاریخ دقیق مناجات و نیایش انسان با خداوند را مشخص کنیم.
وقتی به تاریخ زرتشت مراجعه میکنیم می بینیم که در زمان زرتشتیان خیلی خوب به مناجات و نیایش اشاره شده است، همچنین در تاریخ داریم یک هنر کهن در پزشکی وجو داشته است که با ذکر و نیایش کردن بیماران روحی روانی را درمان میکردند. در طول زمان که ادیان الهی در ایران به دین اسلام رو میآورند ذکر، نیایش و مناجات در اسلام جایگاه والایی می گیرد زیرا انسان با نیایش به یک جایگاهی میرسد که خلوت گاه خودش و آفریننده است و مناجات یکی از راههایی است که انسان با پروردگار خودش خلوت میکند. همچنین مناجات با صدای بسیار زیبا و با صدای بلند در سحر ها برای بیدار کردن مردم هم برای عبادت پروردگار انجام می شده است، برای یافتن تاریخ آن می توانیم مراجعه کنیم به فردوسی که در شاهنامه اشاره میکند پادشاهان ساسانی سحر خوانی داشتند و این کار را به فرزندانشان هم سفارش میکردند.
وی افزود: با ورود اسلام از هنر کهن مناجات استفاده کردند برای بیدار کردن افراد در سحرهای ماه رمضان که مردم را با آوازهای زیبا و با آیههای کوتاه قرآن در سحرگاههای ماه رمضان از خواب بیدار میکردند. از حدود قرن چهارم به بعد شاعران ایرانی به شعر عرفانی و شعر هایی که مذهبی است رو آوردند در نتیجه یک دست شعرهایی به وجود آمد به نام مناجات سرایی که انسان شاعر با خدای خودش شروع به مناجات خوانی میکند. مناجات سراییها باعث شد افراد خوش صدا از این شعرها در زمان سحرخوانیها استفاده کنند که به این مناجات خوانی میگویند. در طول زمان شاعران وقتی قدرت مناجات خوانی را بر بام ها و گلدسته ها دیدند برای این موضوع شعر گفتند مثل نظامی که شعری به نام یا رب یا رب سرود، این شعر های مناجات خوانی بر اساس مستندات و شواهد تا قرن ها ادامه داشته است. شاعران مناجات سرای پس از انقلاب مانند صائم کاشانی محتوای مناجات سحر را تغییر و انقلابی کردند و صائم کاشانی تمام نمادهای فخر آمیز و حماسی و نمادهایی که نیاز جامعه آینده کشور است را در شعر و مناجات خودش آورده است. هوشنگ جاوید در خصوص نحوه اجرای مناجات ها میگوید: علاوه بر متن مناجات که بسیار اهمیت دارد، شکل و شیوههای اجرایی هم مهم است، اینکه مناجاتخوانها چگونه میخوانند و اجرا دارند، اینکه با چه لحنی اجرا میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است.
به عقیده حاج ماشاالله عابدیفرد اگر دعاخوانی هم مثل مداحی طوری شود که هر کسی بتواند در محافل دعا بخواند صدمه زیادی به دعاخوانی وارد میکند. کما اینکه به مداحی وارد شده است. مداح در حال حاضر مداحی میکند و بعد به قهوه خانه میرود و قلیان و سیگار میکشد و بگو و بخند میکند. اگر دعا خوان هم بیاید و دعایی بخواند و بعد از آن هم در قهوهخانه با افراد مختلف بنشیند و گپ بزند و سیگار بکشد که سازگار نیست. باید خیلی مراقبت شود که دعا خوانی آنطور نشود.
شرایط مناجات خوانی
حاج علیرضا بکایی معتقد است که یک جوان برای مناجات خوان شدن باید به چارچوبی مقید باشد. جوان دعاخوان باید مراقباتش بیشتر از دیگران باشد. انجام برخی مستحبات او بیشتر باشد. نسبت به عملکرد روزانهاش حساستر از سایرین باشد، با ادبتر و کم سخنتر باشد. بیشتر از دیگران تلاش کند تا بتواند اندوختهاش را به مخاطب منتقل کند. این حنجره فقط شعر نمی خواند، بلکه میخواهد ادبیات امام معصوم را منتقل کند و زحمت لازم دارد. اگر جوان در جوانی مراعات امور را بکند و استاد هم ببیند، فراز و فرود ها و هیاهوهای جامعه او را با خود همراه نکند، زندگی ساده و سالمی داشته باشد، لقمه حرام و حتی شبهه ناک در زندگیاش وارد نشود و از طرفی تمرین دعا بکند و در جوانی به این جایگاه برسد خیلی با ارزشتر است.