کد مطلب : ۳۲۹۳۳
گفت و گو با محمدرضا غلامرضا زاده
دعا باید خوب فهمیده و خوب خوانده شود/ بحران مخاطب فراگیر است
سید علی صالحی/ دعبل: مدرک دیپلماش را از مدرسهای در شهر ری دریافت کرد و بعد از آن وارد حوزة آیتالله مجتهدی شد و چند سالی در محضر این استاد تلمذ کرد. سپس در دانشگاه در رشتة ادبیات تا مقطع کارشناسی تحصیل کرد و الان هم به قول خودش در کسوت معلمی خدمتگزار جوانان این مرز و بوم است. حاج محمدرضا غلامرضا زاده را با دعای کمیل مدینه و دعای عرفه حج می شناسیم. اما او سالهاست که در زمینه دعا و مناجات خوانی و مداحی فعال است.
چه شد که به حوزه مناجاتخوانی و ادعیهخوانی وارد شدید؟
قرآن را در محضر اساتیدم همچون آقای سلطانی و استاد صلحجو یاد گرفتم و در کنار آن مداحی هم میکردم و امروز هم مداحی میکنم؛ منتها احساس کردم که دعا به نگاهی تازه و ویژه نیاز دارد؛ از طرفی متوجه شدم بسیاری از عزیزان دعاها را غلط میخوانند یا برداشتشان برداشت درستی نیست. بسیاری از معارفمان در دعاها گنجانده شده است؛ اگر کسی بخواهد خدا و توحید را بشناسد و اعتقاداتش درست شود باید دعا بخواند؛ چون بخشی از آنها در ادعیهها منعکس شدهاند. از طرفی ادعیه باید خوب فهمیده و خوب خوانده و خوب ترجمه و تبلیغ شود. من از این لحاظ مقداری روی ادعیهخوانی کار کردم و شهرتم بیشتر در دعا و مناجات است. حال آنکه در کنار آن مداحی و نوکری اهل بیت (ع) را به جان و دل به دوش میکشم.
به نظر شما چرا امروز بسیاری از مناجاتخوانیها مبتنی بر شخصیتها شدهاند؛ به تعبیر دیگر مناجاتخوانیها شخصیتمحور شده است؟
از دلایل آن میتوان به دشواری دعاخوانی اشاره کرد. دعاخوان باید معنی دعاها را بفهمد علاوه بر آن به ترجمة قابل فهم برای مردم تبدیل کند به همین دلیل بسیاری از ذاکران و مداحان سراغ آن نمیآیند؛ چون فهم عربی زحمت بسیاری میخواهد؛ اگر من وارد این حوزه شدم به این دلیل بود که دروس حوزوی را گذراندهام.
نکتة دیگر اینکه در جامعه بیشتر، مداحی، ذکر، ذاکری، شور و ... رواج دارد. دعاخوانی آموزش داده نمیشود و اگر هم آموزش داده شود خیلی کم و محدود به آن پرداخته میشود در حالی که به وقت مبسوطتری نیاز دارد و باید در آیتمهای آموزش مداحی، بخشی به عنوان دعاخوانی قرار دهیم؛ یعنی یک مداح در کنار نوحهخوانی، شورخوانی، زمزمهخوانی، واعظخوانی و روضهخوانی باید دعاخوانی هم بداند. مداح باید دعاهای مختلف از جمله کمیل، ندبه، زیارت عاشورا و ... را بداند. کمتر در کلاسهای آموزشی روی دعاخوانی سرمایهگذاری میکنند که شاید یک علت آن این باشد که آموزش داده نمیشود و یک مقدار هم دعا خواندن برای جوانان سخت است.
آیا برای تربیت مناجاتخوان و ادعیهخوان کاری صورت گرفته است؟
کار آموزش مداحی کلاسیک نیست. هر کس به فراخور انگیزه، حال، علاقه و دلسوزی خود جمعی را تشکیل داده است. معتقدم؛ اگر بخواهیم در عرصة ذکر و ذاکری و ستایشگری و مداحی که یک مورد آن دعاخوانی است، موفق باشیم باید آکادمیک و دانشگاهی پیش برویم.
عکاسی در دانشگاه رشته دارد؛ اما مداحی رشته ندارد. باید از یک سری نگاههای سنتی پرهیز کنیم و به سمت نگاههای مدرن برویم. کشور ما یک کشور مذهبی است و گرایش جوانان و مردم به قرآن و اهل بیت (ع) زیاد است؛ اما متأسفانه آموزشگاهها جزیرهای عمل میکنند ما باید مداحی را آکادمیک و دانشگاهی کنیم و به ثبت برسانیم و از آموزش عالی بخواهیم تا رشتهای به عنوان مداحی ایجاد کند که حتماً چند واحد از آن به دعا اختصاص خواهد یافت و فارغالتحصیلانی را از این رشته به جامعه تحویل خواهیم داد؛ اگر این سیستم اصلاح شود میتوان در بخش دعا هم نظر داد و استعدادها را بارور کرد.
یک دلیل اینکه دعا خوانها اندک هستند این است که بسیاری از کسانی که در رأس سیاستگذاری قرار دارند از دعا دورند. ممکن است دعا را شخصاً بخوانند؛ ولی نمیتوانند به عنوان یک سیستم آن را مطرح کنند؛ بنابراین تأکیدم بر این است که اگر مداحی را آکادمیک آموزش دهیم و استعدادها را به این رشته هدایت کنیم در آینده فارغالتحصیلان خوبی در قسمت دعا تحویل جامعه خواهیم داد.
قبل از انقلاب تعداد دعاخوانها اندک بود و الان هم اندک است؛ البته این تعداد مناسب جامعة شیعی که اهل بیت (ع) برایشان باقیات و صالحاتی باقی گذاشتهاند، نیست. با وجود صحیفة سجادیه، مفاتیحالجنان و کاملالزیارات دست ما پر است؛ اما تعداد کسانی که به این سمت آمدهاند و مسلط هستند کم است. این نشان میدهد که همکاری شده اما آموزش داده نشده است.
بزرگان قلة ستایشگری به این امر توجه کافی و لازم ندارند؛ بنابراین قبل از انقلاب تعداد مناجاتخوانها اندک بود و امروز هم اندک است در حالی که نظام جمهوری اسلامی ایران برپا شده و باید تجدیدنظری صورت گیرد و جوانان آموزش ببینند. استعدادها و صداهای دلنشینی در شهرستانها وجود دارد که اصلاً دیده نمیشوند. معتقدم باید آموزش را در اولویت قرار دهیم و به هر شکلی قالب دعا را به عنوان چند واحد بگنجانیم تا جوانان را بارور کنیم.
شاید به این دلیل است که مداحان تصور میکنند؛ اگر وارد حیطة مناجاتخوانی و ادعیه شوند یک مداح فصلی محسوب میشوند و از نظر مادی تأمین نخواهند شد به همین دلیل بیشتر به مداحی میپردازند؟
اینکه در مداحی شور و هیجان وجود دارد شک و تردیدی نیست. جوانان دنبال شور و هیجان هستند تا خود را تخلیه کنند و این تخلیه مناسب و خوب است و من آن را رد نمیکنم؛ اما در باب دعاخوانی نیز فرصت بسیاری داریم. آیا مسجدی هست که سهشنبهها دعای توسل نخواند؟ یا مسجدی هست که شبهای جمعه دعای کمیل نخواند؟ یا آیا مسجدی هست که دعای ندبه نخواند؟ نمیدانم آیا سازمان تبلیغات و دیگر ارگانها آماری از برگزاری دعای توسل، دعای کمیل، دعای ندبه و زیارت عاشورا دارند یا ندارد؟
بعضی از دوستان معتقدند که مناجاتخوانی فصلی است یا پاکتش فراهم نیست؟ اما من چنین اعتقادی ندارم؛ چون زمینة مناجاتخوانی بیشتر از مداحی و پاکتش نیز فراهم است. اتفاقاً باید مداحی را فصلی بدانیم؛ چون فقط در ایام محرم و فاطمیه وجود دارد؛ ولی دعا هر هفته و هر روز و هر ساعت وجود دارد. عزیزان اگر نگاه مادی به مناجاتخوانی نداشته باشند، میتوانند با آموزش دعاخوانی از نظر مسائل مادی هم تأمین شوند. بسیاری از ذاکران مطرح بارها نزد من آمدهاند و معتقدند که مداحی و ذکر و ذاکری فصل خاص دارد؛ اما دعا خواندن هر هفته هست آنها از من میخواهند که دعای ندبه یا زیارت عاشورا یا دعای کمیل را با آنها کار کنم. نگرش بسیاری از مداحان نسبت به دعاخوانی تغییر کرده است. میخواهم بگویم؛ اتفاقاً کسانی که دنبال منابع و منفعت مالی هستند دعا میتواند آنها را تأمین کند.
شاید برخی معتقد باشند که مستمع و مخاطب دعا کم است.
دو نوع مستمع داریم؛ برخی مستمعان مبتدی هستند؛ مانند کسانی که در مساجد، پای دعای کمیل، دعای ندبه، زیارت عاشورا و دعای توسل مینشینند و ما برای آنها به میزانی که مسجد وقت اختصاص داده است میخوانیم؛ اما نوع دیگری از مستمعان حرفهای هستند اینها کسانی هستند که پای منبر آقای ارضی تلمذ میکنند و ماه رمضان و شبهای جمعه در مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم پای منبر ایشان مینشینند و سیراب میشوند. برای پاسخ به این سؤال باید بدانیم دنبال چه مستمعی هستیم؛ اگر دنبال مستمع مبتدی هستیم که به وفور در مساجد و هیئتها حضور دارند و تشنة این هستند که کسی برایشان زیارت عاشورا یا ابوحمزة ثمالی یا دعای عرفه بخواند؛ اما اگر دنبال مستمع حرفهای هستیم باید آنها را تربیت کنیم. حاج آقای ارضی در طول سی الی چهل سال مستمعان خود را تربیت کرده است که شما خروجی آن را در مسجد ارگ یا مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم میبینید.
آمارها حاکی است که هیئات محلی و مساجد با بحران مخاطب به ویژه در زمینة مناجاتخوانی مواجهاند؛ آیا با این موضوع موافق هستید؟
بحران مخاطب فقط به دعا اختصاص ندارد؛ بلکه در نماز جماعت نیز همین اتفاق افتاده است. مساجد در اوایل انقلاب مملو از جمعیت بود؛ اما امروز چنین نیست. کاهش مستمعان دلایل مختلفی دارد؛ معتقدم باید به این موضوع ریشهایتر پرداخته شود و از فعالیت پراکندة هیئتها جلوگیری کرد و مانع از این شد که هیئتهای متعدد در کنار مساجد شکل گیرند. حضور هیئتها در کنار مساجد از جهتی خوب است؛ ولی از جهت دیگر بد است و به آن مسجد ضربه میزند. آیا سازمان تبلیغات میتواند به این قضیه ورود کند؟ حضرت امام (ره) فرمودند؛ «مساجد سنگر هستند، سنگرها را حفظ کنید». چه اشکالی دارد مساجد در هیئتها شکل بگیرند؟ یا اگر قرار است در کنار مساجد حسینیه تشکیل شود یک الی دو حسینیه ایجاد شود نه ده حسینیه، که در غیر این صورت ریزش جمعیت رخ خواهد داد.
در باب دعا میتوان از بزرگان این عرصه از جمله آقای ارضی خواست که تجربیاتش را به جوانان انتقال دهد. به نظر میرسد این عرصه علاقهمندان و مستمعان بسیاری دارد.
به نکتة دیگری اشاره کنم و آن اینکه دعای عرفه، جام جهانی است و جمعیت به سمت آن میروند. ماه رمضان، ماه دعا و قرآن است و مردم فوج فوج به سمت دعاخوانی و قرآن میروند اینکه ایام دیگر خالی از این برنامههاست طبیعی است و نمیشود کاری کرد؛ ولی میتوان برنامهریزی کرد و بعضی از مساجد و حسینیهها را برای آموزش مداحی و دعاخوانی تبلیغ کرد.
توصیه و سفارشتان به دعاخوانها چیست؟
در کلاسهای آموزشی بیان میکنم که اول، دعا را درست بخوانید. دوم، ترجمهای قابل فهم به مخاطبان ارائه کنید. سوم، خوانندة دعا حال خوبی داشته باشد. نمیتوان گفت مستمع حال خوبی داشته باشد و خواننده حال نداشته باشد اینکه خواننده حال داشته باشد باید چه کرد؟ قطعاً خوانندة دعا نباید برخی از کارهایی که مردم عادی انجام میدهند، انجام دهد؛ مثلاً ترک گناه جزو اولویتهای دعاخوان است. قاری دعا باید خود روزانه تلاوت قرآن داشته و با قرآن مأنوس باشد؛ چون خواندن قرآن روح را جلا میدهد و چنین کسی دعاخوان خوب و تأثیرگذاری خواهد بود.
چه شد که به حوزه مناجاتخوانی و ادعیهخوانی وارد شدید؟
قرآن را در محضر اساتیدم همچون آقای سلطانی و استاد صلحجو یاد گرفتم و در کنار آن مداحی هم میکردم و امروز هم مداحی میکنم؛ منتها احساس کردم که دعا به نگاهی تازه و ویژه نیاز دارد؛ از طرفی متوجه شدم بسیاری از عزیزان دعاها را غلط میخوانند یا برداشتشان برداشت درستی نیست. بسیاری از معارفمان در دعاها گنجانده شده است؛ اگر کسی بخواهد خدا و توحید را بشناسد و اعتقاداتش درست شود باید دعا بخواند؛ چون بخشی از آنها در ادعیهها منعکس شدهاند. از طرفی ادعیه باید خوب فهمیده و خوب خوانده و خوب ترجمه و تبلیغ شود. من از این لحاظ مقداری روی ادعیهخوانی کار کردم و شهرتم بیشتر در دعا و مناجات است. حال آنکه در کنار آن مداحی و نوکری اهل بیت (ع) را به جان و دل به دوش میکشم.
به نظر شما چرا امروز بسیاری از مناجاتخوانیها مبتنی بر شخصیتها شدهاند؛ به تعبیر دیگر مناجاتخوانیها شخصیتمحور شده است؟
از دلایل آن میتوان به دشواری دعاخوانی اشاره کرد. دعاخوان باید معنی دعاها را بفهمد علاوه بر آن به ترجمة قابل فهم برای مردم تبدیل کند به همین دلیل بسیاری از ذاکران و مداحان سراغ آن نمیآیند؛ چون فهم عربی زحمت بسیاری میخواهد؛ اگر من وارد این حوزه شدم به این دلیل بود که دروس حوزوی را گذراندهام.
نکتة دیگر اینکه در جامعه بیشتر، مداحی، ذکر، ذاکری، شور و ... رواج دارد. دعاخوانی آموزش داده نمیشود و اگر هم آموزش داده شود خیلی کم و محدود به آن پرداخته میشود در حالی که به وقت مبسوطتری نیاز دارد و باید در آیتمهای آموزش مداحی، بخشی به عنوان دعاخوانی قرار دهیم؛ یعنی یک مداح در کنار نوحهخوانی، شورخوانی، زمزمهخوانی، واعظخوانی و روضهخوانی باید دعاخوانی هم بداند. مداح باید دعاهای مختلف از جمله کمیل، ندبه، زیارت عاشورا و ... را بداند. کمتر در کلاسهای آموزشی روی دعاخوانی سرمایهگذاری میکنند که شاید یک علت آن این باشد که آموزش داده نمیشود و یک مقدار هم دعا خواندن برای جوانان سخت است.
آیا برای تربیت مناجاتخوان و ادعیهخوان کاری صورت گرفته است؟
کار آموزش مداحی کلاسیک نیست. هر کس به فراخور انگیزه، حال، علاقه و دلسوزی خود جمعی را تشکیل داده است. معتقدم؛ اگر بخواهیم در عرصة ذکر و ذاکری و ستایشگری و مداحی که یک مورد آن دعاخوانی است، موفق باشیم باید آکادمیک و دانشگاهی پیش برویم.
عکاسی در دانشگاه رشته دارد؛ اما مداحی رشته ندارد. باید از یک سری نگاههای سنتی پرهیز کنیم و به سمت نگاههای مدرن برویم. کشور ما یک کشور مذهبی است و گرایش جوانان و مردم به قرآن و اهل بیت (ع) زیاد است؛ اما متأسفانه آموزشگاهها جزیرهای عمل میکنند ما باید مداحی را آکادمیک و دانشگاهی کنیم و به ثبت برسانیم و از آموزش عالی بخواهیم تا رشتهای به عنوان مداحی ایجاد کند که حتماً چند واحد از آن به دعا اختصاص خواهد یافت و فارغالتحصیلانی را از این رشته به جامعه تحویل خواهیم داد؛ اگر این سیستم اصلاح شود میتوان در بخش دعا هم نظر داد و استعدادها را بارور کرد.
یک دلیل اینکه دعا خوانها اندک هستند این است که بسیاری از کسانی که در رأس سیاستگذاری قرار دارند از دعا دورند. ممکن است دعا را شخصاً بخوانند؛ ولی نمیتوانند به عنوان یک سیستم آن را مطرح کنند؛ بنابراین تأکیدم بر این است که اگر مداحی را آکادمیک آموزش دهیم و استعدادها را به این رشته هدایت کنیم در آینده فارغالتحصیلان خوبی در قسمت دعا تحویل جامعه خواهیم داد.
قبل از انقلاب تعداد دعاخوانها اندک بود و الان هم اندک است؛ البته این تعداد مناسب جامعة شیعی که اهل بیت (ع) برایشان باقیات و صالحاتی باقی گذاشتهاند، نیست. با وجود صحیفة سجادیه، مفاتیحالجنان و کاملالزیارات دست ما پر است؛ اما تعداد کسانی که به این سمت آمدهاند و مسلط هستند کم است. این نشان میدهد که همکاری شده اما آموزش داده نشده است.
بزرگان قلة ستایشگری به این امر توجه کافی و لازم ندارند؛ بنابراین قبل از انقلاب تعداد مناجاتخوانها اندک بود و امروز هم اندک است در حالی که نظام جمهوری اسلامی ایران برپا شده و باید تجدیدنظری صورت گیرد و جوانان آموزش ببینند. استعدادها و صداهای دلنشینی در شهرستانها وجود دارد که اصلاً دیده نمیشوند. معتقدم باید آموزش را در اولویت قرار دهیم و به هر شکلی قالب دعا را به عنوان چند واحد بگنجانیم تا جوانان را بارور کنیم.
شاید به این دلیل است که مداحان تصور میکنند؛ اگر وارد حیطة مناجاتخوانی و ادعیه شوند یک مداح فصلی محسوب میشوند و از نظر مادی تأمین نخواهند شد به همین دلیل بیشتر به مداحی میپردازند؟
اینکه در مداحی شور و هیجان وجود دارد شک و تردیدی نیست. جوانان دنبال شور و هیجان هستند تا خود را تخلیه کنند و این تخلیه مناسب و خوب است و من آن را رد نمیکنم؛ اما در باب دعاخوانی نیز فرصت بسیاری داریم. آیا مسجدی هست که سهشنبهها دعای توسل نخواند؟ یا مسجدی هست که شبهای جمعه دعای کمیل نخواند؟ یا آیا مسجدی هست که دعای ندبه نخواند؟ نمیدانم آیا سازمان تبلیغات و دیگر ارگانها آماری از برگزاری دعای توسل، دعای کمیل، دعای ندبه و زیارت عاشورا دارند یا ندارد؟
بعضی از دوستان معتقدند که مناجاتخوانی فصلی است یا پاکتش فراهم نیست؟ اما من چنین اعتقادی ندارم؛ چون زمینة مناجاتخوانی بیشتر از مداحی و پاکتش نیز فراهم است. اتفاقاً باید مداحی را فصلی بدانیم؛ چون فقط در ایام محرم و فاطمیه وجود دارد؛ ولی دعا هر هفته و هر روز و هر ساعت وجود دارد. عزیزان اگر نگاه مادی به مناجاتخوانی نداشته باشند، میتوانند با آموزش دعاخوانی از نظر مسائل مادی هم تأمین شوند. بسیاری از ذاکران مطرح بارها نزد من آمدهاند و معتقدند که مداحی و ذکر و ذاکری فصل خاص دارد؛ اما دعا خواندن هر هفته هست آنها از من میخواهند که دعای ندبه یا زیارت عاشورا یا دعای کمیل را با آنها کار کنم. نگرش بسیاری از مداحان نسبت به دعاخوانی تغییر کرده است. میخواهم بگویم؛ اتفاقاً کسانی که دنبال منابع و منفعت مالی هستند دعا میتواند آنها را تأمین کند.
شاید برخی معتقد باشند که مستمع و مخاطب دعا کم است.
دو نوع مستمع داریم؛ برخی مستمعان مبتدی هستند؛ مانند کسانی که در مساجد، پای دعای کمیل، دعای ندبه، زیارت عاشورا و دعای توسل مینشینند و ما برای آنها به میزانی که مسجد وقت اختصاص داده است میخوانیم؛ اما نوع دیگری از مستمعان حرفهای هستند اینها کسانی هستند که پای منبر آقای ارضی تلمذ میکنند و ماه رمضان و شبهای جمعه در مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم پای منبر ایشان مینشینند و سیراب میشوند. برای پاسخ به این سؤال باید بدانیم دنبال چه مستمعی هستیم؛ اگر دنبال مستمع مبتدی هستیم که به وفور در مساجد و هیئتها حضور دارند و تشنة این هستند که کسی برایشان زیارت عاشورا یا ابوحمزة ثمالی یا دعای عرفه بخواند؛ اما اگر دنبال مستمع حرفهای هستیم باید آنها را تربیت کنیم. حاج آقای ارضی در طول سی الی چهل سال مستمعان خود را تربیت کرده است که شما خروجی آن را در مسجد ارگ یا مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم میبینید.
آمارها حاکی است که هیئات محلی و مساجد با بحران مخاطب به ویژه در زمینة مناجاتخوانی مواجهاند؛ آیا با این موضوع موافق هستید؟
بحران مخاطب فقط به دعا اختصاص ندارد؛ بلکه در نماز جماعت نیز همین اتفاق افتاده است. مساجد در اوایل انقلاب مملو از جمعیت بود؛ اما امروز چنین نیست. کاهش مستمعان دلایل مختلفی دارد؛ معتقدم باید به این موضوع ریشهایتر پرداخته شود و از فعالیت پراکندة هیئتها جلوگیری کرد و مانع از این شد که هیئتهای متعدد در کنار مساجد شکل گیرند. حضور هیئتها در کنار مساجد از جهتی خوب است؛ ولی از جهت دیگر بد است و به آن مسجد ضربه میزند. آیا سازمان تبلیغات میتواند به این قضیه ورود کند؟ حضرت امام (ره) فرمودند؛ «مساجد سنگر هستند، سنگرها را حفظ کنید». چه اشکالی دارد مساجد در هیئتها شکل بگیرند؟ یا اگر قرار است در کنار مساجد حسینیه تشکیل شود یک الی دو حسینیه ایجاد شود نه ده حسینیه، که در غیر این صورت ریزش جمعیت رخ خواهد داد.
در باب دعا میتوان از بزرگان این عرصه از جمله آقای ارضی خواست که تجربیاتش را به جوانان انتقال دهد. به نظر میرسد این عرصه علاقهمندان و مستمعان بسیاری دارد.
به نکتة دیگری اشاره کنم و آن اینکه دعای عرفه، جام جهانی است و جمعیت به سمت آن میروند. ماه رمضان، ماه دعا و قرآن است و مردم فوج فوج به سمت دعاخوانی و قرآن میروند اینکه ایام دیگر خالی از این برنامههاست طبیعی است و نمیشود کاری کرد؛ ولی میتوان برنامهریزی کرد و بعضی از مساجد و حسینیهها را برای آموزش مداحی و دعاخوانی تبلیغ کرد.
توصیه و سفارشتان به دعاخوانها چیست؟
در کلاسهای آموزشی بیان میکنم که اول، دعا را درست بخوانید. دوم، ترجمهای قابل فهم به مخاطبان ارائه کنید. سوم، خوانندة دعا حال خوبی داشته باشد. نمیتوان گفت مستمع حال خوبی داشته باشد و خواننده حال نداشته باشد اینکه خواننده حال داشته باشد باید چه کرد؟ قطعاً خوانندة دعا نباید برخی از کارهایی که مردم عادی انجام میدهند، انجام دهد؛ مثلاً ترک گناه جزو اولویتهای دعاخوان است. قاری دعا باید خود روزانه تلاوت قرآن داشته و با قرآن مأنوس باشد؛ چون خواندن قرآن روح را جلا میدهد و چنین کسی دعاخوان خوب و تأثیرگذاری خواهد بود.