کد مطلب : ۳۴۲۹۰
مقامات اندیشه و عمل در نگاه امام حسن عسکری(ع)
مطلب زیر یادداشتی از حجت الاسلام و المسلمین علیرضا هادیزاده، استاد حوزه در فقه و اصول، تفسیر، علوم قرآنی و کلام است که به مناسبت میلاد باسعادت امام حسن عسکری (ع) نگاشته شده است؛
امام حسن عسکری (ع)، ملقب به ابنالرضا و معروف به عسکری یازدهمین امام شیعیان، و پدر صاحبالزمان (عج) در روز جمعه هشتم ربیع الثانی، سال ۲۳۲ ه ق برابر با سال ۸۴۶ میلادی که خورشید مدینه طلوع دیگرگونهای داشت در خانه پدر بزرگوارشان امام هادی (ع) متولد شد. مادرشان بانویی پارسا و شایسته است که از او به نامهای: «حدیث»، «حدیثه»، «سلیل» و«سوسن» یاد شده است. این بانوی گرامی از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن دوره بحرانی و پراضطراب به شمار میرفته است.
مدت امامت امام حسن عسکری (ع) شش سال میباشد و با سه نفر از خلفای عباسی که هر یک از دیگری ستمگرتر بودند، معاصر میبودند که عبارتند از المعتز بالله، المهتدی بالله والمعتمد بالله.
امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۵ ه. ق که چهارساله بودند، با پدر بزرگوارشان به سکونت در سامرا مجبور شدند و حدود نوزده سال با پدر خویش در این شهر ساکن بودند امامت حضرت از سال ۲۵۴ شروع شده و در سال ۲۶۰ ه ق با شهادت آن حضرت خاتمه یافته. آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال۲۶۰ ه ق برابر باسال ۸۷۴ میلادی در ۲۸ سالگی در شهر سامراء توسط احمد معتمد پانزدهمین خلیفه عباسی، مسموم شده و به شهادت رسیدند و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرشان به خاک سپرده شدند که مشهورترین لقب حضرت که عسکری است به اقامت اجباری شان در سامرا اشاره دارد. ایشان در سامرا تحت مراقبت حکومت قرار داشته و برای فعالیتهای خود با محدودیت روبهرو بودند و امام حسن عسکری (ع) از طریق نمایندگان خود و همچنین از راه نامهنگاری، با شیعیان ارتباط داشتند.
اساس و پایه همه پیشرفتهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک سو، و سعی و تلاش و عمل از سویی دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم، از حیث صنعتی و تکنولوژی به موفقیتهای قابل توجه و چشم نوازی دست یافته است، به دلیل اندیشه و تلاش اوست. همان طور که پیشرفتهای معنوی جوامع و افراد هم به خاطر بهره برداری از توان عقل و اندیشه و قدرت عمل و تلاش است و در فرهنگ شیعه با عنایات و الطاف اهل بیت (ع) است که اهتمام ویژه نسبت به اندیشه و عمل شده است.
همه پیامبران، امامان و بندگان صالح الهی، اهل فکر واندیشه و تعقل بوده اند. امام صادق (ع) در مورد جایگاه ابوذر، میفرمایند: «کان اکثر عبادة ابی ذر رحمه الله التفکر والاعتبار; بیش ترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزی بود».
قرآن کریم این کتاب الهی و آسمانی برای اندیشه و تفکر، و تلاش و عمل، ارزش و اهمیت والا و حیاتی قائل میباشد و زیباترین و رساترین سخنان را نسبت به ارزش دانش و تعقل، و دقت و تفقه بیان مینماید. در قرآن کریم میبینیم که بیش از هزار بار کلمه علم و مشتقات آن که اشاره به باروری اندیشه میباشد، تکرار شده و افزون بر ۱۷ آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده اند، و بیش از ۱۰ آیه با کلمه «انظروا; دقت کنید»، شروع شده اند و بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته اند و همچنین در چهار آیه از جمله آیات ۴۴ و ۶۹ سوره مبارکه نحل، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱سوره مبارکه آل عمران با قاطعیت به تدبر در قرآن امر شده است و همچنین از کلمه فقه و تفقه و امثال آن استفاده شده است.
همچنین در مورد عمل هم در قرآن بیش از ۳۵۴ مرتبه لفظ «عمل » و مشتقات آن آمده است و جمله «آمنوا وعملوا الصالحات » بیش از ۶۵ مورد در قرآن مطرح شده است. این مهم، نشان دهنده لزوم ایمان به عنوان ثمره اندیشه و تفکر، در کنار عمل و تلاش شایسته میباشد.
در روایات معصومان (ع) آثار و ثمرات و فواید مهمی برای تفکر و اندیشه بیان و مطرح شده است که بیان تمام آن اقیانوس معارف الهی در این مقال نمیگنجد و فقط این موضوع از حیث و مقامات مختلف در سخنان جامع و گهربار امام حسن عسکری (ع) مورد بررسی قرار میگیرد:
مقام اندیشه
با عنایت به جایگاه و مقام رفیع اندیشه و تعقل در قرآن کریم، در نوع آیات مربوط به این موضوع روی سخن متوجه اندیشمندان است; چرا که آنها میتوانند به کتاب تکوین و هستی، و کتاب آسمانی قرآن با عنایت بر معارف اهل بیت (ع) در تبیین آیات این کتاب الهی، راه یابند و از آن بهره مند شوند و سعادت دنیا و آخرت خویش را تامین نمایند. که به برخی از این آیات اشاره میشود:
در سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۴ تلاوت میشود:
«ان فی خلق السموت و الارض و اختلاف اللیل و النهار والفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و مآ انزل الله من السمآء من مآء فاحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دآبة و تصریف الریح والسحاب المسخر بین السمآء و الارض لایات لقوم یعقلون »
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکت اند و آبی که ذات اقدس اله از آسمان نازل کرده و با آن، زمین را پس از مردن، زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و در جابجایی بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است برای مردمی که میاندیشند.
در سوره مبارکه آل عمران آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ تلاوت میشود:
«ان فی خلق السموت والارض واختلاف اللیل والنهار لایات لاولی الالباب. الذین یذکرون الله قیما وقعودا وعلی جنوبهم ویتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار»
همانا شأن چنین است در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههایی برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند [و میگویند:] بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای، منزهی تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار.
در سوره مبارکه یونس آیه ۲۴ تلاوت میشود: «کذلک نفصل الایات لقوم یتفکرون ».بدین گونه این آیات را برای آنان که میاندیشند، شرح میدهیم.
امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «انما خاطب الله العاقل; فقط ذات اقدس اله خردمند را مورد خطاب قرار داده است».
این جمله کوتاه و رسا وفصیح و بلیغ از ژرفای عمیق بسیاری برخوردار است که میشود این گونه بیان شود که حکایت کننده از آن است که سخن خدا و خطاب او با کسانی است که هم دارای فکر و قدرت تفکرند، و هم از نیروی اندیشه و تدبر بهره میبرند.
مقام عبادت با تفکر
چه بسیارند کسانی که عبادت را منحصر در انجام نماز واجب و مستحبی و روزههای واجب و مستحب میدانند، بدون در نظر گرفتن آنکه در رمز و راز آن اندیشه و تدبر کنند و یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند با عنایت به معارف اهل بیت (ع).
امام حسن عسکری (ع) با توجه به این خطر و به وجود آمدن و اشاعه آن در جامعه اسلامی، جایگاه ویژه اندیشه و تفکر را این گونه بیان میفرماید: «لیست العبادة کثرة الصیام والصلوة وانما العبادة کثرة التفکر فی امر الله; عبادت به بسیاری نماز و روزه نیست، همانا عبادت تفکر بسیار در امر خدا است.».
از نشانههای اندیشمندان شیوه بیان و سخن گفتن آنان میباشد. نوشتهها و مکتوبات، سخنان و حرفها و کلمات ایشان به خوبی میزان عقل و رشد آنها را بیان میکند. در این خصوص امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «قلب الاحمق فی فمه وفم الحکیم فی قلبه; دل نابخرد در دهان او است، و دهان خردمند فرزانه، در دل او.».
انسان اندیشمند و خردمند، ابتدا در اطراف سخن خویش فکر میکند، نفع و زیان و سود و ضرر آن را بررسی میکند و پس از آن به سخن گفتن اقدام و تکلم میکند ولی انسان بی خرد و کم اندیش، نخست تکلم میکند و بعد در عواقب و آثار سو و اطراف آن به اندیشه میپردازد. در نتیجه؛ اندیشمند کم تر خطا و اشتباه میکند، و کم اندیشان و و یا کج اندیشان کم تر به راه صواب و صحیح میروند.
دلیل این امر هم آن است که بر اثر اندیشه و تعقل و تدبر، روح و عقل انسانی روشن میشود و در شعاع آن نورانیت، حق و باطل، و درست و نادرست را از هم تشخیص میدهد، در حالی که نابخردان در ظلمت و تاریکی جهل به سر میبرند. به همین علت، امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «علیکم بالفکر فانه حیاة قلب البصیر ومفاتیح ابواب الحکمة; بر شما باد به تفکر واندیشیدن! پس همانا شان چنین است که تفکر موجب حیات و زندگی دل آگاه، و کلیدهای دربهای حکمت است».
و امیر بیان امیر مؤمنان، علی (ع) در این مورد میفرمایند: «من فکر ابصر العواقب; هر که اندیشه کند، عواقب کارها را میبیند».
مقام عاقبت نیندیشیدن
عالم آخرت تجسم وسیع و گستردهای از عالم دنیا است و همه حقایق این عالم هستی در آن جا به صورت متناسبی مجسم میگردد. آنها که با عقل خود اندیشه نکرده اند و ستم روا داشتند و با چشم جانشان در دیدن حقایق و آیات عظیم الهی از جمله وجود نازنین حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) دقت به خرج ندادند وبه فراموشی سپردند، در روز قیامت نابینا محشور میشوند. امام حسن عسکری (ع) این حقیقت را با گوشزد کردن آیات ۱۲۵و ۱۲۶ سوره مبارکه طه از قرآن کریم، برای اسحاق بن اسماعیل نیشابوری در طی نامهای چنین بیان میکنند:
«... فاتم الله علیک یا اسحاق وعلی من کان مثلک ممن قد رحمه الله وبصره بصیرتک نعمته... فاعلم یقینا یا اسحاق انه من خرج من هذه الدنیا اعمی فهو فی الآخرة اعمی و اضل سبیلا; یا اسحاق لیس تعمی الابصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور وذلک قول الله فی محکم کتابه حکایة عن الظالم اذ یقول : «قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا. قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی». ای اسحاق! خدا بر تو و امثال تو از آنهایی که مورد رحمت الهی قرار گرفته و همچون تو دارای بصیرت خدادادی میباشند، نعمت خویش را تمام کرده است... پس به یقین بدانای اسحاق که همانا شان چنین است که هر کس از دنیا نابینا بیرون رود، در آخرت هم نابینا و گمراه خواهد بود. ای اسحاق! چشمها نابینا نمیشوند; بلکه دلهایی که در سینهها هستند نابینا میشوند. و این سخن خدا در کتاب متقن خویش است آن جا که از زبان انسان ستم پیشه بیان میکند: «پروردگارا چرا مرا نابینا محشور نمودی با اینکه دارای چشم بودم؟ [خدا در جواب] میفرماید: همان گونه که آیات ما برای تو آمد و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد».
مقام عمل در کنار فکر
فکر و اندیشه، و تامل و تدبر آن هنگام ارزش و قیمت حقیقی و عینی شان را نشان میدهند که ختم به عمل و تلاش و سعی و کوشش شوند ودر غیر این صورت تفکری که بدون عمل باشد، ارزش واقعی و حقیقی را نخواهد داشت. در نفس الامر و واقع، فکری مطلوب است که در انتها به عمل صالح بینجامد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «التفکر یدعو الی البر والعمل به; اندیشه، [آدمی را] به سوی نیکی و عمل به آن فرا میخواند».
همچنین که در تعریف عقل از لسان اهل بیت (ع) آمده است: «العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان; عقل آن موهبتی است که خدای مهربان به وسیله آن پرستیده شود، و بهشتها توسط آن به دست آید».
امام حسن عسکری (ع) نیز در کنار اندیشه و فکر، بر عمل و کردار شایسته تاکید نموده اند به دو صورت کلی و جزئی که به صورت کلی میفرمایند: «لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض;[توجه] به روزی تضمین شده، تو را از کار واجب روی گردان نکند». ایشان به صورت جزئی و با بیان جزئیات نیز بر عمل و رفتار و کردار شایسته و درست تاکید کرده اند. که در چند مقام وجود نازنینشان بیان نموده اند که به چند مورد اشاره میشود:
مقام بیان اوصاف رفتاری شیعیان
در این مقام امام حسن عسکری (ع) بر اوصاف و خصائص و ویژگیهای عملی و رفتاری که در مورد رابطه انسان با خالقش، جامعه اش، خانواده اش و با خودش مطرح است، اهتمام داشتند که این مهم به خوبی نشانگر اهمیت عمل گرایی را در کنار اندیشه گرایی است و از جمله آن بیانات که به شیعیانشان میفرمایند:
«اوصیکم بتقوی الله والورع فی دینکم، والاجتهاد لله وصدق الحدیث واداء الامانة الی من ائتمنکم من بر او فاجر، وطول السجود وحسن الجوار فبهذا جاء محمد صلی الله علیه و آله صلوا فی عشایرهم واشهدوا جنائزهم وعودوا مرضاهم، وادوا حقوقهم، فان الرجل منکم اذا ورع فی دینه وصدق فی حدیثه وادی الامانة وحسن خلقه مع الناس; قیل: هذا شیعی فیسرنی ذلک». شما را سفارش میکنم به تقوای الهی و ورع در دین خود و کوشش در راه خدا، راست گویی و رد امانت به هر که به شما امانت سپرده است - خوب یابد - طولانی بودن سجده و خوب همسایه داری; چرا که حضرت محمد (ص) برای اینها آمده است. در گروههای آنها (عامه) نماز بخوانید، در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و بیمارانشان را عیادت، و حقوق آنان را ادا نمایید; زیرا اگر مردی از شما در دین خود ورع داشت و در سخنش راست گفت و امانت را رد کرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته شد: این شیعه است. پس من از این شادمان میشوم».
همچنین آن حضرت میفرمایند: «المؤمن برکة علی المؤمن وحجة علی الکافر; مؤمن برکتی برای مؤمن، و [اتمام] حجتی بر کافر است».
مقام بیان بهترینها و بدترین ها
امام حسن عسکری (ع) درخصوص بهترین مردم چنین میفرمایند: «اورع الناس من وقف عند الشبهة، اعبد الناس من اقام علی الفرائض، ازهد الناس من ترک الحرام، اشد الناس اجتهادا من ترک الذنوب; پارساترین مردم کسی است که در شبهات توقف کند، عابدترین مردم کسی است که واجبات را به جا آورد، زاهدترین مردم کسی است که از حرام دوری کند و کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند»و همچنین درخصوص پست ترین بندگان میفرمایند: «بئس العباد عبد یکون ذا وجهین وذا لسانین، یطری اخاه شاهدا ویاکله غائبا، ان اعطی حسده وان ابتلی خانه; بدترین بندگان، بندهای است که دارای دو چهره و دو زبان باشد; در حضور برادرش او را میستاید، و پشت سر، او را میخورد. اگر به او چیزی عطا شود، حسد میرزد و اگر گرفتار گردد، به او خیانت میکند».
امام حسن عسکری (ع) در تحسین برخی اعمال میفرمایند: «خصلتان لیس فوقهما شی ء! الایمان بالله، ونفع الاخوان; دو خصلت است که برتر از آن چیزی نیست: ایمان به خدا و فایده رساندن به برادران».
همچنین در خصوص فروتنی میفرمایند : «التواضع نعمة لا یحسد علیها; فروتنی نعمتی است که مورد حسد قرار نمیگیرد».
و نیز میفرمایند: «من التواضع السلام علی کل من تمر به; والجلوس دون شرف المجلس; نشانه فروتنی سلام نمودن بر تمام کسانی است که بر آنها میگذری و نشستن در غیر صدر مجلس است».
مقام مذمت بعضی افعال
برای ارزش گذاری اعمال لازم است رفتارهای شایسته از غیر آن بازشناسی شوند. در این خصوص امام حسن عسکری (ع) علاوه بر شناسایی برخی اعمال نیک و شایسته و پسندیده، اشمئزاز و انزجارخویش را از برخی کردارهای ناشایست اظهار نموده اند و آن را مورد نکوهش و مذمت قرار داده اند، که از جمله انها در مورد اظهار شادمانی در نزد غمدیده است که میفرمایند: «لیس من الادب اظهار الفرح عند المحزون; اظهار شادمانی در برابر انسان غمدیده، خلاف ادب است».
و خواستههای ذلت آور یکی دیگر از اعمال زشت است که امام حسن عسکری (ع) در خصوص آن میفرمایند: «ما اقبح بالمؤمن ان تکون له رغبة تذله; چه زشت است برای مؤمن که به دنبال خواهشی برود که او را ذلیل و خوار میکند».
همچنین در خصوص غضب نیز که از جمله این رفتارهای مذموم است و تمام بدیها را به سوی آدمی سرازیر مینماید، میفرمایند: «الغضب مفتاح کل شر; خشم کلید هر بدی است.»
امام حسن عسکری (ع)، ملقب به ابنالرضا و معروف به عسکری یازدهمین امام شیعیان، و پدر صاحبالزمان (عج) در روز جمعه هشتم ربیع الثانی، سال ۲۳۲ ه ق برابر با سال ۸۴۶ میلادی که خورشید مدینه طلوع دیگرگونهای داشت در خانه پدر بزرگوارشان امام هادی (ع) متولد شد. مادرشان بانویی پارسا و شایسته است که از او به نامهای: «حدیث»، «حدیثه»، «سلیل» و«سوسن» یاد شده است. این بانوی گرامی از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن دوره بحرانی و پراضطراب به شمار میرفته است.
مدت امامت امام حسن عسکری (ع) شش سال میباشد و با سه نفر از خلفای عباسی که هر یک از دیگری ستمگرتر بودند، معاصر میبودند که عبارتند از المعتز بالله، المهتدی بالله والمعتمد بالله.
امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۵ ه. ق که چهارساله بودند، با پدر بزرگوارشان به سکونت در سامرا مجبور شدند و حدود نوزده سال با پدر خویش در این شهر ساکن بودند امامت حضرت از سال ۲۵۴ شروع شده و در سال ۲۶۰ ه ق با شهادت آن حضرت خاتمه یافته. آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال۲۶۰ ه ق برابر باسال ۸۷۴ میلادی در ۲۸ سالگی در شهر سامراء توسط احمد معتمد پانزدهمین خلیفه عباسی، مسموم شده و به شهادت رسیدند و در خانه خود در سامراء در کنار مرقد پدرشان به خاک سپرده شدند که مشهورترین لقب حضرت که عسکری است به اقامت اجباری شان در سامرا اشاره دارد. ایشان در سامرا تحت مراقبت حکومت قرار داشته و برای فعالیتهای خود با محدودیت روبهرو بودند و امام حسن عسکری (ع) از طریق نمایندگان خود و همچنین از راه نامهنگاری، با شیعیان ارتباط داشتند.
اساس و پایه همه پیشرفتهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک سو، و سعی و تلاش و عمل از سویی دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم، از حیث صنعتی و تکنولوژی به موفقیتهای قابل توجه و چشم نوازی دست یافته است، به دلیل اندیشه و تلاش اوست. همان طور که پیشرفتهای معنوی جوامع و افراد هم به خاطر بهره برداری از توان عقل و اندیشه و قدرت عمل و تلاش است و در فرهنگ شیعه با عنایات و الطاف اهل بیت (ع) است که اهتمام ویژه نسبت به اندیشه و عمل شده است.
همه پیامبران، امامان و بندگان صالح الهی، اهل فکر واندیشه و تعقل بوده اند. امام صادق (ع) در مورد جایگاه ابوذر، میفرمایند: «کان اکثر عبادة ابی ذر رحمه الله التفکر والاعتبار; بیش ترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزی بود».
قرآن کریم این کتاب الهی و آسمانی برای اندیشه و تفکر، و تلاش و عمل، ارزش و اهمیت والا و حیاتی قائل میباشد و زیباترین و رساترین سخنان را نسبت به ارزش دانش و تعقل، و دقت و تفقه بیان مینماید. در قرآن کریم میبینیم که بیش از هزار بار کلمه علم و مشتقات آن که اشاره به باروری اندیشه میباشد، تکرار شده و افزون بر ۱۷ آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده اند، و بیش از ۱۰ آیه با کلمه «انظروا; دقت کنید»، شروع شده اند و بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته اند و همچنین در چهار آیه از جمله آیات ۴۴ و ۶۹ سوره مبارکه نحل، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱سوره مبارکه آل عمران با قاطعیت به تدبر در قرآن امر شده است و همچنین از کلمه فقه و تفقه و امثال آن استفاده شده است.
همچنین در مورد عمل هم در قرآن بیش از ۳۵۴ مرتبه لفظ «عمل » و مشتقات آن آمده است و جمله «آمنوا وعملوا الصالحات » بیش از ۶۵ مورد در قرآن مطرح شده است. این مهم، نشان دهنده لزوم ایمان به عنوان ثمره اندیشه و تفکر، در کنار عمل و تلاش شایسته میباشد.
در روایات معصومان (ع) آثار و ثمرات و فواید مهمی برای تفکر و اندیشه بیان و مطرح شده است که بیان تمام آن اقیانوس معارف الهی در این مقال نمیگنجد و فقط این موضوع از حیث و مقامات مختلف در سخنان جامع و گهربار امام حسن عسکری (ع) مورد بررسی قرار میگیرد:
مقام اندیشه
با عنایت به جایگاه و مقام رفیع اندیشه و تعقل در قرآن کریم، در نوع آیات مربوط به این موضوع روی سخن متوجه اندیشمندان است; چرا که آنها میتوانند به کتاب تکوین و هستی، و کتاب آسمانی قرآن با عنایت بر معارف اهل بیت (ع) در تبیین آیات این کتاب الهی، راه یابند و از آن بهره مند شوند و سعادت دنیا و آخرت خویش را تامین نمایند. که به برخی از این آیات اشاره میشود:
در سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۴ تلاوت میشود:
«ان فی خلق السموت و الارض و اختلاف اللیل و النهار والفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و مآ انزل الله من السمآء من مآء فاحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دآبة و تصریف الریح والسحاب المسخر بین السمآء و الارض لایات لقوم یعقلون »
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکت اند و آبی که ذات اقدس اله از آسمان نازل کرده و با آن، زمین را پس از مردن، زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و در جابجایی بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است برای مردمی که میاندیشند.
در سوره مبارکه آل عمران آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ تلاوت میشود:
«ان فی خلق السموت والارض واختلاف اللیل والنهار لایات لاولی الالباب. الذین یذکرون الله قیما وقعودا وعلی جنوبهم ویتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار»
همانا شأن چنین است در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههایی برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند [و میگویند:] بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای، منزهی تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار.
در سوره مبارکه یونس آیه ۲۴ تلاوت میشود: «کذلک نفصل الایات لقوم یتفکرون ».بدین گونه این آیات را برای آنان که میاندیشند، شرح میدهیم.
امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «انما خاطب الله العاقل; فقط ذات اقدس اله خردمند را مورد خطاب قرار داده است».
این جمله کوتاه و رسا وفصیح و بلیغ از ژرفای عمیق بسیاری برخوردار است که میشود این گونه بیان شود که حکایت کننده از آن است که سخن خدا و خطاب او با کسانی است که هم دارای فکر و قدرت تفکرند، و هم از نیروی اندیشه و تدبر بهره میبرند.
مقام عبادت با تفکر
چه بسیارند کسانی که عبادت را منحصر در انجام نماز واجب و مستحبی و روزههای واجب و مستحب میدانند، بدون در نظر گرفتن آنکه در رمز و راز آن اندیشه و تدبر کنند و یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند با عنایت به معارف اهل بیت (ع).
امام حسن عسکری (ع) با توجه به این خطر و به وجود آمدن و اشاعه آن در جامعه اسلامی، جایگاه ویژه اندیشه و تفکر را این گونه بیان میفرماید: «لیست العبادة کثرة الصیام والصلوة وانما العبادة کثرة التفکر فی امر الله; عبادت به بسیاری نماز و روزه نیست، همانا عبادت تفکر بسیار در امر خدا است.».
از نشانههای اندیشمندان شیوه بیان و سخن گفتن آنان میباشد. نوشتهها و مکتوبات، سخنان و حرفها و کلمات ایشان به خوبی میزان عقل و رشد آنها را بیان میکند. در این خصوص امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «قلب الاحمق فی فمه وفم الحکیم فی قلبه; دل نابخرد در دهان او است، و دهان خردمند فرزانه، در دل او.».
انسان اندیشمند و خردمند، ابتدا در اطراف سخن خویش فکر میکند، نفع و زیان و سود و ضرر آن را بررسی میکند و پس از آن به سخن گفتن اقدام و تکلم میکند ولی انسان بی خرد و کم اندیش، نخست تکلم میکند و بعد در عواقب و آثار سو و اطراف آن به اندیشه میپردازد. در نتیجه؛ اندیشمند کم تر خطا و اشتباه میکند، و کم اندیشان و و یا کج اندیشان کم تر به راه صواب و صحیح میروند.
دلیل این امر هم آن است که بر اثر اندیشه و تعقل و تدبر، روح و عقل انسانی روشن میشود و در شعاع آن نورانیت، حق و باطل، و درست و نادرست را از هم تشخیص میدهد، در حالی که نابخردان در ظلمت و تاریکی جهل به سر میبرند. به همین علت، امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «علیکم بالفکر فانه حیاة قلب البصیر ومفاتیح ابواب الحکمة; بر شما باد به تفکر واندیشیدن! پس همانا شان چنین است که تفکر موجب حیات و زندگی دل آگاه، و کلیدهای دربهای حکمت است».
و امیر بیان امیر مؤمنان، علی (ع) در این مورد میفرمایند: «من فکر ابصر العواقب; هر که اندیشه کند، عواقب کارها را میبیند».
مقام عاقبت نیندیشیدن
عالم آخرت تجسم وسیع و گستردهای از عالم دنیا است و همه حقایق این عالم هستی در آن جا به صورت متناسبی مجسم میگردد. آنها که با عقل خود اندیشه نکرده اند و ستم روا داشتند و با چشم جانشان در دیدن حقایق و آیات عظیم الهی از جمله وجود نازنین حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) دقت به خرج ندادند وبه فراموشی سپردند، در روز قیامت نابینا محشور میشوند. امام حسن عسکری (ع) این حقیقت را با گوشزد کردن آیات ۱۲۵و ۱۲۶ سوره مبارکه طه از قرآن کریم، برای اسحاق بن اسماعیل نیشابوری در طی نامهای چنین بیان میکنند:
«... فاتم الله علیک یا اسحاق وعلی من کان مثلک ممن قد رحمه الله وبصره بصیرتک نعمته... فاعلم یقینا یا اسحاق انه من خرج من هذه الدنیا اعمی فهو فی الآخرة اعمی و اضل سبیلا; یا اسحاق لیس تعمی الابصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور وذلک قول الله فی محکم کتابه حکایة عن الظالم اذ یقول : «قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا. قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی». ای اسحاق! خدا بر تو و امثال تو از آنهایی که مورد رحمت الهی قرار گرفته و همچون تو دارای بصیرت خدادادی میباشند، نعمت خویش را تمام کرده است... پس به یقین بدانای اسحاق که همانا شان چنین است که هر کس از دنیا نابینا بیرون رود، در آخرت هم نابینا و گمراه خواهد بود. ای اسحاق! چشمها نابینا نمیشوند; بلکه دلهایی که در سینهها هستند نابینا میشوند. و این سخن خدا در کتاب متقن خویش است آن جا که از زبان انسان ستم پیشه بیان میکند: «پروردگارا چرا مرا نابینا محشور نمودی با اینکه دارای چشم بودم؟ [خدا در جواب] میفرماید: همان گونه که آیات ما برای تو آمد و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد».
مقام عمل در کنار فکر
فکر و اندیشه، و تامل و تدبر آن هنگام ارزش و قیمت حقیقی و عینی شان را نشان میدهند که ختم به عمل و تلاش و سعی و کوشش شوند ودر غیر این صورت تفکری که بدون عمل باشد، ارزش واقعی و حقیقی را نخواهد داشت. در نفس الامر و واقع، فکری مطلوب است که در انتها به عمل صالح بینجامد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «التفکر یدعو الی البر والعمل به; اندیشه، [آدمی را] به سوی نیکی و عمل به آن فرا میخواند».
همچنین که در تعریف عقل از لسان اهل بیت (ع) آمده است: «العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان; عقل آن موهبتی است که خدای مهربان به وسیله آن پرستیده شود، و بهشتها توسط آن به دست آید».
امام حسن عسکری (ع) نیز در کنار اندیشه و فکر، بر عمل و کردار شایسته تاکید نموده اند به دو صورت کلی و جزئی که به صورت کلی میفرمایند: «لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض;[توجه] به روزی تضمین شده، تو را از کار واجب روی گردان نکند». ایشان به صورت جزئی و با بیان جزئیات نیز بر عمل و رفتار و کردار شایسته و درست تاکید کرده اند. که در چند مقام وجود نازنینشان بیان نموده اند که به چند مورد اشاره میشود:
مقام بیان اوصاف رفتاری شیعیان
در این مقام امام حسن عسکری (ع) بر اوصاف و خصائص و ویژگیهای عملی و رفتاری که در مورد رابطه انسان با خالقش، جامعه اش، خانواده اش و با خودش مطرح است، اهتمام داشتند که این مهم به خوبی نشانگر اهمیت عمل گرایی را در کنار اندیشه گرایی است و از جمله آن بیانات که به شیعیانشان میفرمایند:
«اوصیکم بتقوی الله والورع فی دینکم، والاجتهاد لله وصدق الحدیث واداء الامانة الی من ائتمنکم من بر او فاجر، وطول السجود وحسن الجوار فبهذا جاء محمد صلی الله علیه و آله صلوا فی عشایرهم واشهدوا جنائزهم وعودوا مرضاهم، وادوا حقوقهم، فان الرجل منکم اذا ورع فی دینه وصدق فی حدیثه وادی الامانة وحسن خلقه مع الناس; قیل: هذا شیعی فیسرنی ذلک». شما را سفارش میکنم به تقوای الهی و ورع در دین خود و کوشش در راه خدا، راست گویی و رد امانت به هر که به شما امانت سپرده است - خوب یابد - طولانی بودن سجده و خوب همسایه داری; چرا که حضرت محمد (ص) برای اینها آمده است. در گروههای آنها (عامه) نماز بخوانید، در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و بیمارانشان را عیادت، و حقوق آنان را ادا نمایید; زیرا اگر مردی از شما در دین خود ورع داشت و در سخنش راست گفت و امانت را رد کرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته شد: این شیعه است. پس من از این شادمان میشوم».
همچنین آن حضرت میفرمایند: «المؤمن برکة علی المؤمن وحجة علی الکافر; مؤمن برکتی برای مؤمن، و [اتمام] حجتی بر کافر است».
مقام بیان بهترینها و بدترین ها
امام حسن عسکری (ع) درخصوص بهترین مردم چنین میفرمایند: «اورع الناس من وقف عند الشبهة، اعبد الناس من اقام علی الفرائض، ازهد الناس من ترک الحرام، اشد الناس اجتهادا من ترک الذنوب; پارساترین مردم کسی است که در شبهات توقف کند، عابدترین مردم کسی است که واجبات را به جا آورد، زاهدترین مردم کسی است که از حرام دوری کند و کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند»و همچنین درخصوص پست ترین بندگان میفرمایند: «بئس العباد عبد یکون ذا وجهین وذا لسانین، یطری اخاه شاهدا ویاکله غائبا، ان اعطی حسده وان ابتلی خانه; بدترین بندگان، بندهای است که دارای دو چهره و دو زبان باشد; در حضور برادرش او را میستاید، و پشت سر، او را میخورد. اگر به او چیزی عطا شود، حسد میرزد و اگر گرفتار گردد، به او خیانت میکند».
امام حسن عسکری (ع) در تحسین برخی اعمال میفرمایند: «خصلتان لیس فوقهما شی ء! الایمان بالله، ونفع الاخوان; دو خصلت است که برتر از آن چیزی نیست: ایمان به خدا و فایده رساندن به برادران».
همچنین در خصوص فروتنی میفرمایند : «التواضع نعمة لا یحسد علیها; فروتنی نعمتی است که مورد حسد قرار نمیگیرد».
و نیز میفرمایند: «من التواضع السلام علی کل من تمر به; والجلوس دون شرف المجلس; نشانه فروتنی سلام نمودن بر تمام کسانی است که بر آنها میگذری و نشستن در غیر صدر مجلس است».
مقام مذمت بعضی افعال
برای ارزش گذاری اعمال لازم است رفتارهای شایسته از غیر آن بازشناسی شوند. در این خصوص امام حسن عسکری (ع) علاوه بر شناسایی برخی اعمال نیک و شایسته و پسندیده، اشمئزاز و انزجارخویش را از برخی کردارهای ناشایست اظهار نموده اند و آن را مورد نکوهش و مذمت قرار داده اند، که از جمله انها در مورد اظهار شادمانی در نزد غمدیده است که میفرمایند: «لیس من الادب اظهار الفرح عند المحزون; اظهار شادمانی در برابر انسان غمدیده، خلاف ادب است».
و خواستههای ذلت آور یکی دیگر از اعمال زشت است که امام حسن عسکری (ع) در خصوص آن میفرمایند: «ما اقبح بالمؤمن ان تکون له رغبة تذله; چه زشت است برای مؤمن که به دنبال خواهشی برود که او را ذلیل و خوار میکند».
همچنین در خصوص غضب نیز که از جمله این رفتارهای مذموم است و تمام بدیها را به سوی آدمی سرازیر مینماید، میفرمایند: «الغضب مفتاح کل شر; خشم کلید هر بدی است.»
مرجع : مهر