کد مطلب : ۳۴۷۲۸
حمیدرضا برقعی؛ شاعر آیینی
شاعر خوب باید شعر همه را بشنود اما از سبک و لحن شعر تقلید نکند
شصت و نهمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب گذشته مصادف با ایام فاطمیه (س) در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجستۀ آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خویش در زمینههای مختلف مذهبی و آیینی میپردازند.
این نشست با حضور معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع)، احمد حیدری( مسئول شعر کانون بسیج مداحان)، مهدی آخرتی و شاعران آیینی همچون علی مقدم، عالیه رجبی، معصومه اسدیان، سعیده کرمانی، ایمان مرصعی و... برگزار شد ، جلسه با خوانش شعری توسط مجری شروع شد و سپس طبق روال هر جلسه دو شعر اول توسط متخصصان این حوزه نقد و دیگر اشعار بدون نقد خوانده شد.
مهمان ویژه این نشست آقایان حمیدرضا برقعی و سید محمد جواد شرافت بودند که هر دو از شاعران برجسته آیینی کشوری هستند.
معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) با اشاره به اینکه شاعران نوپا که واد این عرصه شدند باید به سبک زبان خود شعر بگویند در صورتی که برخی شاعران به سبک مولوی و حافظ و شاعران قدیمی شعر می سرایند، گفت: توصیه می کنم شعرهای اساتید جوان را بیشتر بخوانند و به سبک زبان خود شعر بسرایند.
وی ادامه داد: قطعا شاعران برجسته از روز اول شاعری بدون ایراد وزنی و شعری نبودند لذا شاعران جوان باید امیدخود را به آینده بیشتر کنند و دست از تلاش بر ندارند.
محمد میرزایی به عنوان اولین شعر یک رباعی انقلابی خواند و توسط منتقدین نقد شد که ابیاتی از آن را در ادامه می خوانیم:
نسیم صبح آزادی وزید از سوی بهمن ماه
گلستان کرده ایران را جمال روی بهمن ماه
جهان شد مات و مبهوت حضور وصل جانانش
و حسن انسجام صاحبان کوی بهمن ماه
درخت سبز بهمن در زمستان گل برویاند
چرا که می خورد آب روان از جوی بهمن ماه
به یمن برکت و لطف و عنایات خداوندی
بسازد عالمی را طبق خلق و خوی بهمن ماه
سیدی در نقد شعر بالا گفت: به کاربردن حروفی که وزن شعر را تکمیل می کنند که به آن استیناف می گویند در شعر جایز نیست، به عنوان مثال در بیت دوم «و» ضروری نیست چراکه صنعت به حساب نمی آید مگر در مواردی که شاعر بخواهد بریده بریده شدن یا لکنت زبان را به تصویر بکشد.
ابیاتی از شعر سید حسین سیدی :
تقدیم به حضرت زهرا(س)
ای بهترین جواب تمام سوال ها
زیباترین نمونه ی زن در مثال ها
بوسیده است دست تو را حضرت رسول
این است انتهای تمام کمال ها
تو دختر خدیجه ای آن کس که داده است
در راه عشق هستی و مال و منال ها
در گیر و دارطعنه ابتر به آینه
میلاد توست خاتمه قیل و قال ها
در ادامه شعری از احمد حیدری تقدیم به حضرت زهرا (س) :
هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست
در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست
روشن ترین تجلی دنیایی دعاست
وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست
زهرا به جای ما به دعا ایستاده است
توحید نام دیگر این خانواده است
آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق
خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق»
با هر نماز نافله اش میدمد شفق
از نور آمده است و بنی آدم از علق
بالاترین ستارهی افلاک فاطمه است
رکن نخست و محور لولاک فاطمه است
زهرا نبود سورهی کوثر نداشتیم
نوری میان ظلمت محشر نداشتیم
حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم
در آفرینش اسوهی مادر نداشتیم
با اینکه نیست ذات خداوند را بدل
زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل
حمیدرضا برقعی ذوق و قریحه اش را از پدربزرگ شاعرش به ارث برده و از نوجوانی تحت تاثیر اشعار قیصر امین پور بوده است. دو سال طلبگی خواند و سپس دانشجوی رشته ادبیات شد.
آنچه موجب تمایز آثار برقعی با دیگر شاعران جوان آیینی سرای هم نسل اوست، اقبال عمومی اشعار او نزد مخاطب عام و مقبولیت آثارش نزد متخصصین و منتقدان عرصه شعر است. برقعی بی آنکه از سطح و کیفیت اشعار خود بکاهد، توانسته سلیقه مخاطب شعر آیینی را با سرودن اشعاری عفیف، سلامت و پاکیزه ارتقا داده و جایگاه آن را در نزد منتقدین حفظ کند.
وی نکاتی را در خصوص نحوه شعرخوانی برای حاضرین در جمع بیان کرد و گفت: شعرخوب زیاد داریم اما متاسفانه شعر خوان خوب کم داریم.خوشبختانه مشهد شهری رو به پیشرفت در عرصه شعر آیینی است.
این شاعر آیینی ضمن نقد شعر شاعران حاضر در جلسه بیان کرد: استفاده بیش از اندازه از اختیارات شاعری در شعر زننده است به عنوان مثال استفاده زیاد از هجای کوتاه بین وزن مفاعیلُ، مفاعیلُ، مفاعیل و مصرع را با هجای کوتاه با وزن مستفعلن سرودن.
برقعی با بیان اینکه در اشعار شاعران بزرگ مانند حافظ اختیار وزنی کم است، اظهارکرد: بیشتر افراد این گونه اشعار را می پسندند و این مورد قطعا در شعر خوانی هم تاثیر می گذراد.
وی ادامه داد: در گذشته در مثنوی ها وزن بلند نداشتیم چراکه شاهنامه خوانی رواج داشت و در قهوه خانه ها پرده خوانی مرسوم بود.
علاوه براینکه شعر خوانی مهم است سرودن شعر در شعر خوانی هم تاثیر می گذارد، با آموختن فضای سلفژ برای دکلمه شعر موافق نیستم چراکه تمام گویندگان رادیو مانند یکدیگر شعر خوانی می کنند. یک شاعر در شعر خوانی باید سبک خودش را داشته باشد و خودش باشد و در این صورت است که شاعربامخاطب درگیر می شود.
این شاعر آیینی افزود: شعر خوانی باید به گونه ای رسا، خوانا باشد تا مفهوم را به مخاطب القا کند، یک شاعر باید کلمه به کلمه شعر را به مخاطب بفهماند و با تند خوانی شعر را خراب نکنند.
برقعی گفت: لحن شعرخوانی باید متناسب با سبک شعر انتخاب شود، شعری که سبک عاطفی دارد لحن خوانش آن هم باید عاطفی باشد و شعری که موضوع حماسی دارد لحن خوانش باید قوی و خماسی باشد.
وی تقلید سبک در شعر خوانی را مذموم شمرد و اذعان کرد: یک شاعر خوب باید شعر همه را بشنود اما از سبک و لحن شعر تقلید نکند، در شروع شاعری تقلید جایز است اما رفته رفته باید شاعر صاحب سبک شود.
برقعی گفت: کلماتی مانند گیج و چال در شعر یک خانم بود که در فضای شعر آیینی جایگاه مناسبی ندارد، انتخاب کلمات در شعر آیینی بسیار حایز اهمیت است.
در ادامه شعری به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) از حمیدرضا برقعی می خوانیم:
گفت : در می زنند مهمان است گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است مزن این خانهء مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت: آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر، اما
بین آن کوچه چند بار افتاد اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...
ابیاتی از غزل ریبای سید محمد جواد شرافت:
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد
در لحظه های روشن دیدار لبخندت
لبریز بود از مادری لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت
نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت
مهمان ویژه این نشست آقایان حمیدرضا برقعی و سید محمد جواد شرافت بودند که هر دو از شاعران برجسته آیینی کشوری هستند.
معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) با اشاره به اینکه شاعران نوپا که واد این عرصه شدند باید به سبک زبان خود شعر بگویند در صورتی که برخی شاعران به سبک مولوی و حافظ و شاعران قدیمی شعر می سرایند، گفت: توصیه می کنم شعرهای اساتید جوان را بیشتر بخوانند و به سبک زبان خود شعر بسرایند.
وی ادامه داد: قطعا شاعران برجسته از روز اول شاعری بدون ایراد وزنی و شعری نبودند لذا شاعران جوان باید امیدخود را به آینده بیشتر کنند و دست از تلاش بر ندارند.
محمد میرزایی به عنوان اولین شعر یک رباعی انقلابی خواند و توسط منتقدین نقد شد که ابیاتی از آن را در ادامه می خوانیم:
نسیم صبح آزادی وزید از سوی بهمن ماه
گلستان کرده ایران را جمال روی بهمن ماه
جهان شد مات و مبهوت حضور وصل جانانش
و حسن انسجام صاحبان کوی بهمن ماه
درخت سبز بهمن در زمستان گل برویاند
چرا که می خورد آب روان از جوی بهمن ماه
به یمن برکت و لطف و عنایات خداوندی
بسازد عالمی را طبق خلق و خوی بهمن ماه
سیدی در نقد شعر بالا گفت: به کاربردن حروفی که وزن شعر را تکمیل می کنند که به آن استیناف می گویند در شعر جایز نیست، به عنوان مثال در بیت دوم «و» ضروری نیست چراکه صنعت به حساب نمی آید مگر در مواردی که شاعر بخواهد بریده بریده شدن یا لکنت زبان را به تصویر بکشد.
ابیاتی از شعر سید حسین سیدی :
تقدیم به حضرت زهرا(س)
ای بهترین جواب تمام سوال ها
زیباترین نمونه ی زن در مثال ها
بوسیده است دست تو را حضرت رسول
این است انتهای تمام کمال ها
تو دختر خدیجه ای آن کس که داده است
در راه عشق هستی و مال و منال ها
در گیر و دارطعنه ابتر به آینه
میلاد توست خاتمه قیل و قال ها
در ادامه شعری از احمد حیدری تقدیم به حضرت زهرا (س) :
هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست
در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست
روشن ترین تجلی دنیایی دعاست
وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست
زهرا به جای ما به دعا ایستاده است
توحید نام دیگر این خانواده است
آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق
خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق»
با هر نماز نافله اش میدمد شفق
از نور آمده است و بنی آدم از علق
بالاترین ستارهی افلاک فاطمه است
رکن نخست و محور لولاک فاطمه است
زهرا نبود سورهی کوثر نداشتیم
نوری میان ظلمت محشر نداشتیم
حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم
در آفرینش اسوهی مادر نداشتیم
با اینکه نیست ذات خداوند را بدل
زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل
حمیدرضا برقعی ذوق و قریحه اش را از پدربزرگ شاعرش به ارث برده و از نوجوانی تحت تاثیر اشعار قیصر امین پور بوده است. دو سال طلبگی خواند و سپس دانشجوی رشته ادبیات شد.
آنچه موجب تمایز آثار برقعی با دیگر شاعران جوان آیینی سرای هم نسل اوست، اقبال عمومی اشعار او نزد مخاطب عام و مقبولیت آثارش نزد متخصصین و منتقدان عرصه شعر است. برقعی بی آنکه از سطح و کیفیت اشعار خود بکاهد، توانسته سلیقه مخاطب شعر آیینی را با سرودن اشعاری عفیف، سلامت و پاکیزه ارتقا داده و جایگاه آن را در نزد منتقدین حفظ کند.
وی نکاتی را در خصوص نحوه شعرخوانی برای حاضرین در جمع بیان کرد و گفت: شعرخوب زیاد داریم اما متاسفانه شعر خوان خوب کم داریم.خوشبختانه مشهد شهری رو به پیشرفت در عرصه شعر آیینی است.
این شاعر آیینی ضمن نقد شعر شاعران حاضر در جلسه بیان کرد: استفاده بیش از اندازه از اختیارات شاعری در شعر زننده است به عنوان مثال استفاده زیاد از هجای کوتاه بین وزن مفاعیلُ، مفاعیلُ، مفاعیل و مصرع را با هجای کوتاه با وزن مستفعلن سرودن.
برقعی با بیان اینکه در اشعار شاعران بزرگ مانند حافظ اختیار وزنی کم است، اظهارکرد: بیشتر افراد این گونه اشعار را می پسندند و این مورد قطعا در شعر خوانی هم تاثیر می گذراد.
وی ادامه داد: در گذشته در مثنوی ها وزن بلند نداشتیم چراکه شاهنامه خوانی رواج داشت و در قهوه خانه ها پرده خوانی مرسوم بود.
علاوه براینکه شعر خوانی مهم است سرودن شعر در شعر خوانی هم تاثیر می گذارد، با آموختن فضای سلفژ برای دکلمه شعر موافق نیستم چراکه تمام گویندگان رادیو مانند یکدیگر شعر خوانی می کنند. یک شاعر در شعر خوانی باید سبک خودش را داشته باشد و خودش باشد و در این صورت است که شاعربامخاطب درگیر می شود.
این شاعر آیینی افزود: شعر خوانی باید به گونه ای رسا، خوانا باشد تا مفهوم را به مخاطب القا کند، یک شاعر باید کلمه به کلمه شعر را به مخاطب بفهماند و با تند خوانی شعر را خراب نکنند.
برقعی گفت: لحن شعرخوانی باید متناسب با سبک شعر انتخاب شود، شعری که سبک عاطفی دارد لحن خوانش آن هم باید عاطفی باشد و شعری که موضوع حماسی دارد لحن خوانش باید قوی و خماسی باشد.
وی تقلید سبک در شعر خوانی را مذموم شمرد و اذعان کرد: یک شاعر خوب باید شعر همه را بشنود اما از سبک و لحن شعر تقلید نکند، در شروع شاعری تقلید جایز است اما رفته رفته باید شاعر صاحب سبک شود.
برقعی گفت: کلماتی مانند گیج و چال در شعر یک خانم بود که در فضای شعر آیینی جایگاه مناسبی ندارد، انتخاب کلمات در شعر آیینی بسیار حایز اهمیت است.
در ادامه شعری به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) از حمیدرضا برقعی می خوانیم:
گفت : در می زنند مهمان است گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است مزن این خانهء مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت: آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر، اما
بین آن کوچه چند بار افتاد اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...
ابیاتی از غزل ریبای سید محمد جواد شرافت:
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد
در لحظه های روشن دیدار لبخندت
لبریز بود از مادری لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت
نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت