کد مطلب : ۵۹۸۲
نسخه ديجيتال «زائر كربلا» بر روي پايگاه حج قرار گرفت
حجتالسلام جواد محدثي در بخش اول اين كتاب با عنوان نجف شهر عشق و ولايت، تاريخچه اين شهر را مورد تاكيد قرار داده و مي نويسد: «نجف اشرف را هر چند از نظر آباداني و امكانات رفاهي عقب نگه داشته اند ولي با همين وضع هم آرزوي ديرين هر شيعه بوده كه روزي توفيق زيارت حرم با صفاي حضرت علي(ع) را در اين شهر پيدا كند.»
وي در در بخش دوم با عنوان كربلا سرزمين عشق و ايثار تصريح مي كند: «يكي از بزرگ ترين حوادث تاريخي و حماسه هاي خونين در اين سرزمين اتفاق افتاده كه هم دل را مي سوزاند و هم اشك را جاري مي كند.»
كاظمين، بارگاه دو امام مظلوم و سامرا، ديار غربت و مظلوميت دو بخش پاياني اين كتاب هستند كه سابقه تاريخي و اماكن تاريخي اين دو شهر بيان شده است.
كتاب «زائر كربلا» در 60 صفحه به همت حوزه نمايندگي وليفقيه درامور حج و زيارت به قيمت 450 تومان به چاپ رسيده است.
مولف كتاب "ادب و آداب زائر" نیز در مقدمه اين كتاب با اشاره به اينكه «زائر بيت الله الحرام علاوه بر انجام مناسك فقهي، بايد با ادب و آداب تربيتي، اخلاقي و معنوي همراه شود تا قبول حريم صاحب خانه شود»، مي نويسد: «برخي زائران احتمالا به جهت ناآگاهي يا توجيه نشدن پيش از سفر، ادب و آداب اين سفر بي نظير را رعايت نمي كنند در انديشه نوشتن رساله اي مختصر در اين زمينه برآمدم كه با تكيه بر آيات قرآن و روايات معتبر تنظيم شده و در سفر حج و عمره براي زائران كاربرد معنوي خواهد داشت.»
حجتالسلام حسین انصاريان در ادامه با اشاره به اينكه «توفيق زيارت كعبه مشرفه توفيقي خاص و عنايتي ويژه از سوي خداوند است كه نصيب بنده مومن مي شود»، می افزاید: «زائر از بركت اين سفر به ثواب عظيم و پاداش فراواني مي رسد كه در ديگر سفرها چنين ثواب و پاداشي براي او ميسرنيست.»
در اين كتاب مسائلي چون خوشرفتاري با همراهان، پرهيز از هدر دادن وقت، رعايت حقوق متعارف، كوشش براي يافتن دوستان جديد و ... مورد بررسي قرار گرفته است.
كتاب «ادب و آداب زيارت» در 95 صفحه به همت حوزه نمايندگي ولي فقيه درامور حج و زيارت به قيمت 600 تومان به بازار عرضه شده است.
غصه است
در همين نزديكيها
آيا زماني فرا خواهد رسيد كه باور كنيم در همين نزديكيها چشمهاي نگراني زندگيامان را هر روز مرور ميكند؟
چشماني مضطرب، كه منتظر است تا با خوب شدن ما دلخوشانه پا در ركاب ظهور نهد.
بياييم صادقانه يك بار هم شده بينيرنگ دست بر آستان نيازش بريم و شرمگينانه بگوييم اگر چشم به راه خوب شدن مايي تا بيايي چنين نخواهد شد؛ تا چنينيم.
پس خود از خدا بخواه چنان شود.
تو خود خوب ميداني كه امواج پرتلاطم و سهمگين فتنههاي آخرالزماني ميرود تا آخرين باقيماندههاي اين بنيان را ببرد.ا
اي عزيز! بر ما ببخش كه چه بسيار دروغگويان لافزن شدهايم.
آيا باوركردنيست با وجود دهها و صدها و هزاران مؤسسه و مركز و بنياد و محفل و شيفته، همچنان گرد غريبي بر روي شما باشد؟!
كه تو به اندازه يك باشگاه ورزشي نيز نزد ما مهم نيستي.
چه كسي باور ميكند؟
چه گناهي دارند جوانان علاقهمند به تو كه نميتوانند بلنداي عظمت تو را در فراز منارههاي مسجدي به نام تو جستجو كنند؟
چه تقصيري دارند نوجوانان عزيزي كه آنها را به اين پندار واداشتهاند كه نور معرفت تو را در ژرفاي چاه عريضه جستجو كنند؟
اي مسافر غريب! نميخواهم دردي بر دردهاي تو باشم كه اين دلگويههاي دل دردمندست. و نه زخمي بر دل دوستان راستين تو، كه حساب آنها، نيك ميدانم از اين خطابها جداست.
زهي خوشخيالي است كه موج گوشآزار حضور بيحاصل برخي وقتگذرانها را به ظهور صغرا تفسير كنيم كه نيمه شبها تابستان برخي مكانهاي منسوب به تو، گواهي بر ناصواب بودن اين برداشت است.
خود خوب ميدانيم آنچه بر ما ميرود، نه ياد تنهاييهاي غريبانه تو، كه رفع نيازهاي پست دنيايي ماست.
و اين هجوم، نه براي آزادي تو از زندان غيبت، كه براي رفاه بيشتر خود است.
به راستي كداميك از ما مدعيانيم كه آمدن تو را آنگونه كه واقعيت خواهد يافت، برتابيم؟
تا چه حد خود را براي آن آمدن، مهيا ساختهايم؟...
و ماآيا هرگز به اين فكر كردهايم گريههاي نيمه شب آن مسافر غريب براي چيست؟
بيگمان بخشي از آن مويهها براي بي وفايي ماست.
او ميگريد؛ اما نه براي عريضههاي چاهها؛ كه براي گرفتارآمدگان در چاههاي خود خواهي.
او ميگريد؛ اما نه براي فرو غلطيدن جوانان در ورطههاي گمراهي كه براي سكوت دانشمندان.
مينالد . اما نه براي خود كه براي ما...