کد مطلب : ۷۰۷۳
اماکن اسلامی
درباره قبه الصخره
گفته شده است كه روزى ابراهيم پيامبر(ع) در آن منطقه بود و به همراه وى فرزند خردسالش اسماعيل نيز بود كه اسماعيل در آن هنگام بر آن سنگ راه رفت، و اين رد پاهاى اوست. گنبد عظيمى كه بر فراز اين مسجد است از چوب ساخته شده و ورقهايى از سرب آن را پوشانده بوده است و بر اين ورقهاى سرب نيز الواحى از مس براق قرار داده شده بود.
تاريخ بناى گنبد كنونى به سال ۴۲۳هجرى باز مىگردد. اين گنبد از دو جداره ساخته شده است. جداره داخلى آن را الواحى چوبين و سپس تزئينات ونقوش گچين زيبايى پوشانده است. جداره خارجى آن را نيز الواح مس براق پوشانده است. طول قلّه گنبد ۱۷متر و ۷۰سانتيمتر، عرض آن ۵/۱۳ و ارتفاع آن ۵/۱ متر است. زير گنبد، گودالى غار مانند قرار دارد كه براى ورود به آن بايد از پلكانى پايين آمد.
عدهاى بر اين عقيدهاند كه اين صخره كشتارگاه اصلى قربانىهاى سوزانده شده، بوده است؛ و نيز اين كه اين غار محل ريختنخون قربانىها و آب تطهير بوده است. روى صخره آثار ضربههاى كلنگ بازمانده از دوران جنگهاى صليبى بر جاى مانده است كه بر اثر اين ضربهها تلاش شده بود تا تكههايى از آن صخره جهت تبرك بركنده شود. كشيشهاى مسيحى آن دوران در مقابل هر قطعه سنگ بركنده شده معادل وزن آن را به فروشندگان طلا مىپرداختند. مدتى به منظور محافظت از آن صخره روپوشى از مرمر بر آن پوشانده شد، امّا صلاحالدينايوبى در ساليان بعد آن پوشش را برداشت.
در شرق قبهالصخره گنبدى كوچك به نام قبه السلسله قرار دارد كه بر شش ستون استوار است. پيرامون اين ستونها رواقى يازده ضلعى قرار دارد كه در هر زاويه آن يك ستون مرمرين، و درميان هر دو ستون يك محراب وجود دارد. اين ساختمان قضاوتكدهى داوود نام دارد. درغرب قبهالصخره نيز گنبدى ديگر به نام قبهالمعراج نام دارد كه به يادبود معراج رسول اكرم(ص) به آسمان بنا گرديده است. در جنوب قبةالصخرة گنبدى ديگر به نام قبة يوسف و در جنوب غربى دروازه «دوايداريه» در شمال حرم شريف گنبد سليمان قرار گرفته است؛ كه بنايى است استوار و درون آن صخرهاى ديگر قرار دارد.
مسجد قبةالصخرة روزنههايى از مرمر مشبك دارد؛ كه جایگزين مشبككارىهاى گچين شدهاست. شكافهاى اين روزنهها با شيشههاى رنگى تزيين شده است. قسمتهاى بالايى تاقها و ستونهارا تزيينات زيبايى آرابسك و خطوط كوفى و خاتم و معرق پوشانده است. هم چنان كه طوق بيرونى گنبد را تزيينات كاشىكارى پوشانده و در قسمت بالاى آن به خطى عريض سوره شريفه اسراء نگاشته شده است. در قسمت داخلى كتيبهاى به خط كوفى مذّهب به طول ۲۴۰متر وجود دارد. اينكتيبه شامل آياتى از قرآن مجيد و نيز عبارتى دال بر تاريخ بناى آن ساختمان مىشود.
تاريخچه
در سال هفدهم هجرى (۶۳۶ ميلادى) در دوران خليفه دوم «مسجد جامع عمر» به فاصلهاندكى از كليساى «قيامت» در جايى كه عمر در آن نقطه نماز خوانده بود بنا گرديد. گفته مىشود هنگام زيارت عمر از آن كليسا وقت نماز فرا رسيد؛ از اين رو پاپ سفرونيوس از وى خواست تا در كنار او نمازبخواند. اما عمر نپذيرفت و در محلى كه ايستاده بود نماز خواند؛ تا نماز خواندن وى در كنار پاپ دستآويزى نگردد.
در سال ۱۵۴هجرى (۷۷۱ ميلادى) زلزله بخش شرقى مسجد را ويران ساخت. منصور عباسى فرمان داد تا صفحههاى زرين درهاى مسجد را جدا ساخته، از آنها سكه ضرب كرد؛ و آن سكههارا خرج بازسازى قسمتهاى آسيب ديده كرد. زلزله هم چنين در سال هاى ۱۵۸و ۴۲۵و ۴۶۲ هجرى نيز به اين مسجد آسيبهايى رساند. از جمله اين كه در زلزله سال ۴۲۵ بخشى ازمحراب داوود فرو ريخت و نيز بخشى از مسجد ابراهيم خليل آسيب ديد.
در سال ۴۹۲ هجرى (۱۰۹۹ ميلادى) صليبيان قدس شريف را اشغال كردند؛ و مسجد الاقصى را به كليسا تبديل كردند. بر آن نام «تاميلوم سولومونيس» نهادند. آنان برخى از اجزاى مسجد را به سكونت سازمان سواران كليسا اختصاص داده، بخشهايى را كه در قسمت جنوب مسجد بناكرده بودند به انبار تسليحات خود تبديل كردند. آنان هم چنين از سردابهاى زير آن مسجد بهعنوان اصطبل چارپايان خود استفاده كرده، بر بالاى صخره قربانگاهى به نام معبد سرور بزرگ بناكردند.
در سال ۵۸۳هجرى (۱۱۷۸ميلادى) صلاحالدين ايوبى قدس را از اشغال صليبيان رهايى بخشيد؛ و فرمان داد بخشهاى تخريب شده آن را اصلاح نمايند. همچنان كه محراب آن را تجديد بناكرد؛ و منبرى در آن نهاد و گنبد آن را خاتمكارى نمود.
در سال ۱۳۶۴ هجرى قمرى (۱۹۴۵ ميلادى) يهوديان شهر قدس را از طريق هوا و نيز باتوپخانه سنگين بمباران كردند. در جريان اين بمباران در ميانى مسجد از بين رفت و گنبد آن متحمل آسيبهاى سنگين گرديد. آنان هم چنين گلدسته بابالاسباط را مورد بمباران مستقيم قرار دادند.
در سال ۱۳۸۷هجرى (۱۹۶۷ميلادى) پس از اشغال شهر قدس توسط صهيونيستها كه در پىشكست جنگ ژوئن ۱۹۶۷صورت گرفت، صهيونيستها شهر قدس و مسجدالاقصى را ويران كردند و گنبد اين مسجد را متحمل تلفات زيادى كردند.
در سال ۱۳۸۹هجرى (۱۹۶۹ميلادى) يكى از اتباع يهود يك گالن بنزين پاى منبر مسجد نهاد و آن را به آتش كشيد ؛ كه در نتيجه منبر باستانى مسجد سوخت ؛ و آتش به الوارهاى چوبين كه گنبد بر آنها تكيه داشت نيز سدايت كرد و آن ها را به آتش كشيد.
تلاشهاى يهوديان براى آلودهسازى و اهانت به حرم قدسى مسجدالاقصى استمرار يافت. آنان به اين بهانه كه بازماندههاى معبد سليمان پيامبر (ص) در زير مسجد الاقصى قرار دارد بارها بهحفارى و گمانهزنى پيرامون و زير مسجدالاقصى پرداختند. آنان هم چنين بارها كوشيدند ديوار «البراق» را كه مسلمان به علت ارتباط مستقيم اين ديوار با معراج پيامبر اكرم (ص) آن را تقديس مىنمايند به تصرف درآورند. هم چنين خاخامها و متعصبان يهودى پيوسته براى نماز به داخل مسجد الاقصى وارد مىشوند؛ تا بدين وسيله مقاصدى از پيش انديشيده را به اثبات برسانند. وبدين ترتيب هتك حرمتها و تجاوزهاى مسلحانه صهيونيستها به حرم قدسى و نمازگزاران همچنان ادامه دارد؛ كه يكى از آخرين اين موارد هتك حرمت شارون به اين مسجد در تاريخ ۲۸سپتامبر سال ۲۰۰۰ميلادى بود، كه نقطه آغاز انتفاضه ديگرى در مسجد الاقصى بود.
پینوشت:
1. العمارة فى صدر الاسلام، د. كمال الدين سامح، ص 146.
2. المساجد فى الاسلام، طه ولى، ص 561.
3. صفحات من تاريخ تونس، محمد بن الخوجة، ص 83.
مرجع : بینات