تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۷
۰
کد مطلب : ۲۳۵۴۹
یادداشت آیت‌الله صافی به‌مناسبت ایام فاطمیه(س)

فاطمه(س) نسخه‌ای مطابق اصل

فاطمه(س) نسخه‌ای مطابق اصل
پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله صافی گلپایگانی به مناسبت آغاز ایام فاطمیه(س) یاداشتی فاطمی(س) از این مرجع تقلید را منتشر کرد که متن این یاداشت به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در مقام بیان عظمت حضرت فاطمه زهرا(س) و برکات وجودی آن بزرگواران چه می‌توان گفت و از کجا باید شروع کرد؟

فاطمه علیهاالسلام از اهل بیتی است که خداوند متعال، عالم را به واسطه وجود ایشان خلق فرموده است، آنجا که رسول خدا(ص) فرمود: «لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ‏ اللهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْض»(۱) و یا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در آن مرقومه‌ای که به معاویه مرقوم کردند می‌فرماید: «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ‏ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»(۲) این عبارت، از نظر معنا خیلی مهم است. بعضی می‌خواهند بگویند که معنای این روایت این است که مردم تربیت‌شده یا پرورش‌یافته مکتب ما هستند، ولی هیچ مانعی ندارد که به این معنا باشد که هدف غایی از خلقت، وجود محمد و آل محمد(ع) است و یا آن حدیث قدسی که خداوند می‌فرماید: «خَلَقْتُکَ لِأجْلِی»(۳) و در حدیثی دیگر می‌فرماید: «لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ‏ الْأَفْلَاکَ‏»(۴). اصلاً انسان نمی‌تواند بفهمد که خداوند متعال که می‌فرماید: تو را برای خودم خلق کردم و همه افلاک را برای تو خلق کردم چه معنایی دارد؟

آنچه از همه این سخنان معلوم می‌شود این است که ارتباط آن‌ها با خداوند متعال بسیار بالاست، چرا که خداوند متعال، بالا و والاست، البته خود پیغمبر اکرم(ص) اظهار عجز می‌کند و اظهار می‌دارد: «مَا عَرَفْنَاکَ‏ حَقَ‏ مَعْرِفَتِکَ»(۵)

باید دانست که ما هر چه داریم از اهل بیت(ع) داریم. غیر از آنها هر کس هر چه می‌گوید، وقتی انسان آنها را ملاحظه می‌کند می‌بیند به جایی متصل نیست و نمی‌شود به آن اعتماد کرد.

همه چیز در مکتب اهل بیت(ع) است که پیامبر(ص) فرمود: «إنّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلین کتاب الله وَ عِتْرَتی» یعنی همه چیز را از اهل بیت(ع) بگیرید و از غیر این‌ها نگیرید.

حضرت رسول(ص) فرمود: نه از اینها جلو بیفتید و نه عقب، که اگر جلو بروید گمراه می‌شوید و اگر عقب بیفتید هلاک می‌شوید و نیز می‌فرماید: «لاتُعَلِّمُوهُم» چیزی یادشان ندهید، «فإنَّهُم أعْلَمُ مِنْکُم» از تمام مردم، اینها عالم‌تر هستند.

حال در میان اهل بیت(ع)، حضرت زهرا(س) یک محوریت خاصی دارند؛ ملاحظه کنید وقتی اهل بیت(ع) معرّفی می‌شوند ایشان در صدر هستند؛ «هُمْ ‏فَاطِمَةُ وَ أبُوهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنُوهَا»(۶)

آن حضرت در بین اهل بیت(ع)، مقام و عظمت خاصی دارند که همه ائمه(ع) به وجود ایشان افتخار می‌کنند. در واقع، آن وجود مقدس برای همه اهل بیت(ع) حجت است، یعنی برای حقانیت خودشان و برای بطلان غاصبین و ستمگران به وجود آن بزرگوار احتجاج می‌کنند. همه اهل بیت(ع) حجتند، ولی حضرت فاطمه زهرا(س) از این جهات، حجیتش از همه بیشتر است.

فاطمه زهرا(س) سیدة نساء العالمین، بضعة الرسول و قرینة ولیّ الله، بانویی که در مباهله به حکم قرآن مجید، اختصاصِ شرکت داشت، و از اهل بیت(ع) هم، یگانه بانویی بود که به مقام عصمت و طهارت چون پدر و همسر و فرزندانش آراسته بود، و در آن اجتماع که حتی امّ سلمه هم اجازه حضور نیافت و از پیامبر اکرم(ص) جواب «إنّکِ على الخیر» شنید، فقط یگانه بانویی که حضور داشت آن حضرت بود.

او در غیر مقام نبوت، در اخلاق و علم و کمالات نسبت به پدر نسخه‌ای مطابق اصل بود و مثل سائر ائمه(ع) سیره و رفتار و گفتارش، دین و شرع و دلیل احکام الهی است.

او امامت به معنای علم و هدایت را حائز بود، و به عنوان یک بانوی اول اسلام در عفاف و عصمت و کرامت و ستر، وجودش الگو و اسوه است. اشتغال به کارهای بیرون از منزل و همکاری با مردان نامحرم دون شأن هر زن ذی شأن و ملتزم به ستر و عفاف است تا چه رسد به بانویی که شأنش «إنّ اللهَ تَعَالى یَغْضِبُ لِغَضَبِ فَاطِمة وَ یَرْضى لِرِضَاهَا» باشد. اصلاً حضور در جاهایی که مختص به مردان است برای بانویی مانند او تنازل از مقام اجل و امنع و اقدس اوست.

معجزه بزرگ حضرت زهرا(س)

یکی از معجزات حضرت زهرا(س)، خطبه بالبدیهة آن حضرت بود. آن بزرگوار در آن جوّ اختناق و کودتای بزرگی که شده بود، با آن مصیبت جانکاه و عظمای ارتحال حضرت رسول(ص) و بعد مصایب دیگر، این خطبه را که در اوج فصاحت و بلاغت است انشاء کرد که امیرالمؤمنین علیه الصلوة و السلام هر چند امام البلغاء و امیر الفصحاء است و می‌فرمود: «إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ‏ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه‏»(۷) ولی جوّ اجازه نمی‌داد که چنان سخنرانی جامع و گویا و کوبنده و ماندگاری ایراد کند.

عظمت حضرت صدیقه طاهره(س) باعث شد که در آن اجتماع تاریخی و محاکمه بزرگ نتوانستند مانع خطبه‌خواندن ایشان شوند، و چنان بود که شخص حضرت رسول اکرم(ص) حضور یافته‌اند و بسیاری از مردم حاضر وقتی آن حقایق بیان می‌شد گریه می‌کردند.

به هر حال، این خطبه متضمن مطالب بسیار بالا است و از معجزات اهل بیت(ع) و السلام است و لذا در مثل کتاب بلاغات النساء که در قرن دوم هجری نوشته شده است این خطبه را نقل می‌کند.

البته فضایل آن حضرت بسیار زیاد است؛ همین حدیث مشهور نبوی که «إِنَّ اللهَ تَعَالَى یَغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»(۸) در عین اختصار، معنای والا و مهمی دارد. حقائق و مطالب مهم ولایی تا حضرت مهدی(ع) از این روایت استفاده می‌شود، یا این حدیث که پیغمبر اکرم(ص) هنگامی که می‌خواهند حضرت فاطمه(س) را دلداری و تسکین خاطر بدهند می‌‌فرمایند: «أبشری یا فَاطِمة إنّ المَهْدِیّ منک»(۹) ای فاطمه! بشارت بر تو باد که مهدی از توست؛ این بسیار مهم است که پیامبر اکرم(ٌص) شخص اول عالم امکان، برای آرامش روان و آماده‌ساختن دختر عزیز و یگانه خود برای تحمل مصایب و مسائلی که پیش می‌آید این‌گونه دلداری می‌دهند که مهدی از توست، یعنی همه از تو و برای توست و سیر جهان به سوی تو، و پیروزی حق بر باطل و نور بر ظلمت برای تو است. به هر حال سخن در عظمت حضرت زهرا(س) بسیار زیاد است.

لزوم گرامی‌داشت ایّام فاطمیه(س)

گرامی‌داشت فاطمیه و مواضع فاطمه، سیره فاطمه، زهد فاطمه، عبادت فاطمه، علم و حکمت فاطمه باید همیشه جزء برنامه‌ها باشد و در سخنرانی‌ها، تألیفات و در هر فرصت مناسب باید آن را بازگو کرد.

باید مصایبی که بر آن حضرت وارد شده است و آن‌قدر فاش و آشکار است که حتی در مثل کتاب النهایة ابن اثیر با این‌که سنّی است و کتابش لغت است به مناسبت از اشاره به این مصائب پس از رحلت رسول الله(ص) نتوانسته خودداری کند و آنها را برای همه بازگو می‌کند.

ابن اثیر در النهایة، لغت (هنبث) این دو شعر را از حضرت زهرا(س) استشهاد می‌‌آورد که اجمالی از آن مصایب و هتک حرمت‌ها به آن بانوی یگانه اسلام است که هر کس و هر شخص آگاهی، همه چیز را از آن می‌فهمد و شدّت ناراحتی زهرا(س) و رنج و غم او و اعتراض او را به آنچه واقع شد نشان می‌دهد. آنجا که خطاب به پدر بزرگوارش می‌فرماید:

قَدْ کـانَ بَعْدَک أنباء وَ هَنْبَثة لَو کُنتَ شاهدَها لم یکثر الخُطَب

إنّا فَقَدْناک فَقْد الأرضِ وابلَها فَاختل قومُک فاشْهدهم وَ لاتَغب

سپس می‌گوید: «الهَنْبَثَة واحدة الهنابث، و هِی الأمُور الشّداد المختلفة و اشار إلى عتبها على أبی‌بکر: إنها خرجت فی لمة من نسائها تتوطأ ذیلها إلى أبی‌بکر فعاتبته»

باید تاریخ را برای مردم بیان کرد، کلمات حضرت زهرا(س) مخصوصاً آن خطبه عظیمه و بلیغه را که از معجزات ایشان است به گوش جهانیان رساند.

باید در این فاطمیه‌ها، شخصیت ملکوتی آن حضرت تجلیل و تعظیم شود و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر رحمت حضرت فاطمه زهرا(س) اثبات نمایند. امروز ما به تأسی به آن حضرت احتیاج داریم.

جامعه ما به پیروی از روش همسرداری و تربیت فرزند؛ که آن حضرت بهترین طریقه و روش را داشتند احتیاج دارد.

امروز کلمات آن حضرت باید سرمشق زندگی همه بانوان و بلکه مردان باشد. آن حضرت، مقام واقعی و کرامت حقیقی زن را به دنیا ابلاغ کرد و فرمود: بهترین زن آن است که نه او مرد نامحرمی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند. این است که حضرت زهرا(س) را تا امروز و تا قیامت، در دل‌های مردم آگاه و خداپرست و حق‌جو زنده نگه داشته است.

فاطمیه(س) یک تاریخ است، ‌فاطمیه(س) یعنی فریاد بر سر ظالمان، فاطمیه(س) یعنی جهاد برای پیروزی حق بر باطل، و بالاخره فاطمیه(س) یعنی روز حکومت جهانی و الهی حضرت مهدی(عج).

آری! فاطمیه(س) عاشوراست، ‌فاطمیه(س) شب قدر است، فاطمیه(س) غدیر و نیمه شعبان است و فاطمیه(س) یعنی روز پیروزی نور بر ظلمت.

در پرتو بیان فضائل آن حضرت، همه ابعاد دین و ولایت ائمه طاهرین، و دعوت اسلام و قرآن و مکتب اهل بیت(ع) و در کل، رسالت رسول اکرم(ص) را باید تبلیغ کرد.

باید با بدعت‌ها، با بیگانه‌گرایی‌ها، با نابسامانی‌ها، با گناه، با شیوع مناهی و ملاهی، با فساد، با جهل و ضلالت مبارزه کرد.

مکتب اهل بیت(ع)، مکتب معرفت، مکتب علم و بیداری، مکتب آگاهی و عدالت و برابری و رشد عقلی و اندیشه‌های نورانی است که همه باید آن را در این فرصت‌ها بازگو کنیم و همه باید قدردان مجالس نورانی فاطمی باشیم و از برکات آن کمال استفاده را کرده و مهمترین وظیفه خود را دعا با تضرّع و انابه به درگاه خداوند متعال برای تعجیل در فرج موفور السرور فرزند عزیز فاطمه(س)، حضرت مهدی(عج) قرار دهیم؛ اللّهم عجل فرجه الشریف و اجعلنا من أعوانه و أنصاره و المستشهدین بین یدیه.

پی‌نوشت‌ها:
۱. عیون اخبار الرضا علیه السلام؛ ج۱، ب۲۶، ح۲۲.

۲. نهج البلاغة، نامه۲۸.

۳. الجواهر السنیة؛ شیخ حر عاملی، ص۷۱۰.

۴. بحار الانوار؛ ج۱۵، ب۱، ح۴۸.

۵. بحار الانوار؛ ج۶۸، ب۶۱، ح۱.

۶. عوالم العلوم، ص۹۳۳.

۷. نهج البلاغة، خ۲۳۳.

۸. صحیفه امام رضا علیه السلام، ص۴۵،ح۲۲.

۹. البرهان متقی هندی، ص۹۴.
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما