تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۵۳
۰
کد مطلب : ۲۷۵۳۶
با کاروان حسینی تا اربعین

آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند

آنانی که به امید ظفر آمده بودند با ورود به کربلا ترکمان کردند
مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده است و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت می‌کند و امروز چهارم محرم، بیست و هشتمین یادداشت وی را می‌خوانید: چهارم محرم «در آستانۀ خیمه، نگاه به آسمان پُرستاره داشت. زینب گفت: ابوالفضل، کجا سیر می‏ کنی؟ فقط جسم ات اینجاست. عباس گفت: حال غریبی دارم. گفت: به خواهرت نمی گویی؟ عباس به وجد آمد و با اشتیاق رو به او شد، تا ضمیر خود را عرضه کند. گفت: چند شبی است احساس می‌کنم محيط اطرافمان وسیع تر شده. آنانی که دل به کوفه بسته بودند، با خبر شهادت مسلم بن عقیل رفتند و آنانی که به امید ظفر آمده بودند، با ورود به کربلا ترکمان کردند. اکنون، ما مانده ایم و عاشقان مولایمان. گویی کسان بیشماری از دل آسمان، از زمان های دور و نزدیک سرک می‌کشند، و اظهار وفاداری خالصانه خود را به مولایمان ابراز می کنند. لحظه ای سکوت کرد و نگاه اش به زینب خیره ماند. گفت: بانوی من، حال چنین کسی چگونه است؟ زینب تبسمی کرد و بر پیشانی برادر بوسه زد. گفت: به تو غبطه می‏ خورم عباس. عباس با لبخندی پُر مِهر، دست او را بوسید. عباس گفت: غبطه به حال من؟ شما که از مکه تا کربلا، همنشین مادرتان فاطمه اید؟!»
مرجع : مهر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما