کد مطلب : ۲۷۶۳
هيأتهای مذهبی عامهپسند؛ ظهور سبک جديد زندگی شهری
نويسنده: محسن حسام مظاهری
آقای مظاهری قبل از ورود به بحث در مورد هيأت های مذهبی عامه پسند بيان مقدماتی هرچند بديهی را لازم دانستند.
اول،تفکيک بين دو مقوله دین و دینداری: مفهوم دین همان ذات و جوهر دین است که توسط شارع تعریف می شود و در مورد ادیان آسمانی هم مرجع تعریف مستثنی از بشر است و در واقع دین مفهوم انتزاعی دارد.
برخلاف این مفهوم انتزاعی ، مفهوم دینداری عینی است و مرجع تعریف آن خود دینداران هستند. نحوه بروز دین در زندگی و عمل بیرونی دینداران این مفهوم را می سازد.
برخلاف مقوله دین که ثابت وتغییر ناپذیر است؛ دینداری یک مقوله اجتماعی است که به مرور زمان و متناسب با نحوه عمل و مقتضیات زندگی دینداران تطور پذیر و تغییر پذیر است.
دوم، تفکیک آئین های دینداران با مناسک دینی: در هر دینی یک سری شیوه عمل وجود دارد که دینداران بدان عمل می کنند. یک دسته از این مناسک ها ، شیوه عمل ها یی هستند که توسط خود دین تعریف شده و حالت تکلیف هم دارد که تخطی از آن ها معصیت محسوب می شود.
یک دسته دیگر هم توسط دینداران برای ابراز دینداری خود تعریف می شود که در متن دین وجود ندارد و تخطی از آن معصیت و گناه محسوب نمی شود.
با این دو مقدمه این فرضیه شکل می گیرد که هیأت های مذهبی و مجالس سوگواری شیعیان اول جزء مقوله دینداری هستند یعنی از ضروریات دین نیستند و نحوه عمل دینداران است که آن را شکل می دهد و دوم جرئی از آئین های دینداران است و نه یکی از مناسک دینی. سوم، مدل چهارگانه ساختی-کارکردی برای گونه بندی هیأت های مذهبی خصوصا پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
1. سنتی
• تام : قدمت آن ها به قبل از پیروزی انقلاب برمی گردد.
• امروزی: سابقه شکل گیری آن ها با حفظ شکل و نحوه عمل به بعد از پیروزی انقلاب بر می گردد. بخصوص سال های اخیر.
2. انقلابی
• اولیه
• دوران جنگ
• دوران پس از جنگ (صلح)
3. عامه پسند (پاپ)
• خرد
• محوری
• انقلابی
4. شبه هیأت
بر اساس این مدل هیأت های عامه پسند خرد یا جزئی مورد بحث قرار می گیرد.
چهارم، برای شناخت هریک از این گونه ها باید یک سری عناصر هویتی را بشناسیم و آن ها را تعریف کنیم: اولین عنصر هویتی، سازمان است یعنی ساختار، مکان، زمان و نوع شکل گیری و سلسله مراتب هر یک از این گونه ها.
دومین عنصر هویتی، مخاطب است یعنی جنسیت، گروه سنی، طبقه اجتماعی مخاطب.
سومین عنصر هویتی، گفتمان دینی است یعنی قرائتی که از دین دارند و در ادبیات همه هیأت ها تجلی می یابد.
چهارمین عنصر هویتی، مداحی است که عنصر محوری تمام گونه ها است و مرز مشخصی بین مداحی سنتی ، انقلابی و مداحی عامه پسند وجود دارد.
آخرین عنصر هویتی، ادبیات است که هم از نظر درون مایه، قالب شعری، فرم و زبان شعری مورد بحث قرار می گیرد.
پنجم، تفکیک بین فرهنگ عامه و فرهنگ خواص: این تفکیک پذیری الزاما مربوط به الان و زندگی مدرن نمی شود همیشه یک تقسیم بندی دوگانه ای وجود داشته است.
فرهنگ خواص همان فرهنگ برتر نجبا، اشراف، بازاری ها و در مقاطعی هم دستگاه حکومت و شاه است.
فرهنگ عامه هم مربوط به عامه و توده مردم می شود؛ نحوه بیان، ارزشها و ادبیات و... این دو فرهنگ همیشه با هم تفاوت داشته، در گذشته سنتی غلبه با فرهنگ خواص بوده است و فرهنگ عوام در حاشیه قرار داشته است ولی در زندگی امروزی با توجه به فرهنگ توده ای و نقش رسانه ها فرهنگ عوام در حال گسترش است.
ششم، تفکیک یبن دینداری عامه و دینداری خواص: این دو فرهنگ دینداری متناسب با خود را عرضه می کنند و آئین ها و مناسک هرکدام با دیگری متفاوت است.
دینداری عامه دینداری توده مردم است که مصداق امروزی آن هیأت های مذهبی عامه پسند است و در این مجال سعی خواهد شد عناصر هویتی این گونه مشخص مرور شود.
سازمان هیأت های عامه پسند: اولین شاخصه در سازمان هیأت های عامه پسند سازماندهی، انسجام و پایایی کم است بر خلاف هیأت های سنتی که بسیار پر تکلف بوده و از سازمان پیچیده و تقسیم کار مشخصی بین اعضاء برخورداراند.
در هیآت های عامه پسند از تقسیم کار پیچیده و سلسله مراتب خبری نیست و این سازمان بسیار منعطف است که با نحوه عمل اعضاء و مرور زمان درهم ادغام می شوند یا تکثر می یابند.
شاخصه دوم هیأت های مذهبی عامه پسند هنجار شکنی مکانی است. هیأت های سنتی بنا بر باور دینی در مکان هایی خاص مثل زینبیه، حسینیه، مسجد، تکیه، بیوت علما و مراجع و یا خواص یک طبقه که دارای حرمت یا تقدس بودند تشکیل می شدند.
ولی هیأت های پاپ در مکان ها یی که کاربرد عمومی دارند مثل پاساژها و... و یا زیرزمین ها، خانه های شخصی و کلا مکان هایی که علاوه بر این کاربرد دیگری نیز دارند برپا می شوند.
شاخصه سوم هیأت های مذهبی عامه پسند هنجار شکنی زمانی است؛ در هیأت های سنتی به لحاظ تکلف زیاد و پر هزینه بودن (مادی و معنوی) نیازی به برگزاری مکرر احساس نمی شد و زمان برگزاری این مراسم مشخص و خاص بود؛ به عنوان مثال دهه اول محرم با تاکید بر عاشورا و تاسوعا، دهه فاطمیه، جشن های نیمه شعبان و در کل کمتر از 10-12 روز در سال این هیأت ها برپا می شدند.
در هیأت های عامه پسند با هنجار زمانی خاصی روبرو نیستیم و عموما این هیأت ها در طول سال استمرار دارند. علاوه بر این با دو پدیده نو دهه سازی و تعریف مناسبات جدید در این هیأت ها مواجه هستیم.
این هیأت ها برای اینکه در تمام طول سال جریان داشته باشند به ایام معمول روزهای جدیدی را افزوده اند مثل دهه باقریه، دهه عسگریه و ... و یا مناسبات جدیدی را که در گذشته اصلا وجود نداشته تعریف کرده اند مثل ایام تاج گذاری و ولایت عهدی امام زمان (عج) و... .
مخاطب هیأت های عامه پسند: مخاطب به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم می شود. مخاطبین درونی، اعضای هیأت های سنتی و پاپ هستند.
بعد از ظهور کالاهای فرهنگی جدیدی مثل نوار کاست یا فیلم ،CDو... مخاطبان بیرونی نیزشکل گرفتند یعنی کسانی که از محصولات فرهنگی استفاده می کنند.
در هیأت های سنتی مخاطبان درونی گزینش می شدند و فقط افرادی خاص مطلع می شدند که در مجلس حضور یابند ولی در هیأت های پاپ مجلس عام است و اصولا معیاری برای تفکیک پذیری مخاطب وجود ندارد.
از سوی دیگر مخاطب درونی هیأت های پاپ تک جنسیتی است؛ این هیأت ها یا مردانه و یا زنانه هستند که البته غلبه با هیأت های عامه پسند مردانه است؛ برخلاف هیأت های سنتی محوری و بزرگ ،که هر دو جنس حضور داشتند هرچند که حضور زنان به صورت فرعی بوده است.
علاوه بر این ها پدیده هیأت های پاپ به طور مطلق مربوط به فرهنگ جوانان است و گروه سنی جوان و نو جوان در آن ها بسیارند.
گفتمان دینی هیأت های عامه پسند: تعبیر تشیع عرفی برای این گفتمان مناسب است که با موارد زیر شناخته می شود:
• استقلال از مرجعیت رسمی هنجار بخش دینی (روحانیت) : هیأت های سنتی دو هدف را دنبال می کردند. اول اینکه اهل بیت را به مردم بشناسند که بر اساس تقسیم کار و سلسله مراتب این کار بر عهده مسئله گو، سخنران، واعظ یا منبری بود.
دوم گریستن بر اهل بیت(س) که این کار هم بر عهده ذاکر، مداح و روضه خوان بود؛ این دو قشر همیشه با هم بودند و نسبت به مرجعیت تابع بودند.
ولی در هیأت های پاپ برداشت دینی از روحانیت و از مرجعیت رسمی تعریف هنجار دینی گرفته شد و صرفا به سینه زنی و مداحی اکتفا می شود. این دین قائم به دین دار و بدون نیاز به واسطه است.
• دین مقوله ای منفک از شریعت: اگر دین را تحت دو مقوله خیلی کلی تقسیم بندی کنیم وبُعد شخصی و فردی دین را ایمان نام نهیم و جنبه اجتماعی آن را شریعت نام گذاری کنیم؛ هیأت های عامه پسند و اعضایشان تا مقوله ایمان جلو می روند و به شریعت نمی رسند. اساسا دین در این هیأت ها یک مقوله تقلیدی نیست و صرفا محدود به خود فرد و تعریف وی از منبع قدسی می شود.
• عدم حجیت عقل: در هیأت های پاپ بر حب و عشق تاکید زیادی است و از محبت اهل بیت به عشق تعبیر می شود و این حب و عشق هم متناسب با نظر مداح و خصوصیات مخاطبان است و مبتنی بر اصول و مفاهیم پیشین نیست و نیازی هم به اثبات آن نیست..
صرفا احساسی است که به فرد دیندار دست می دهد و چون احساس است نیاز به اثبات و استدلالات عقلی ندارد. به تعبیر دیگر عقل اصلا امکان درک این نوع از حب و عشق را ندارد.
• اسطوره گرایی: فرد دیندار کمبودهایی را که در درون خود احساس می کند در یک اسطوره متبلور می کند. شخصیت های مذهبی در این نوع هیأت ها شکل اسطوره ای می گیرند آنگاه این اسطوره نماد تمام دین می شود.
• بازتولید ادبیات، تفکر و منش صوفیانه: تعبیر محبت اهل بیت(ع) به عشق واژه ای است که از ادبیات صوفیانه به عاریت گرفته شده البته صوفی گری که توام با فردیت، گوشه نشینی و انزوای از جامعه است و به بی خیالی ختم می شود.
• دین منفک از سیاست: دین در هیأت های عامه پسند با تصوف آمیخته است و بنابراین سیاست آن را آلوده خواهد کرد؛ البته دینداران در این هیأت ها همگی به یکباره به این ذهنیت نرسیده اند.
• دینداری فردی: برداشت و احساس فرد به این دین مشروعیت می دهد و نیازی نیست که مهر تایید یا رد از جانب کسی به آن زده شود. صرف احساس فرد با منبع قدسی کافی است که خود را دیندار بداند و مقولات اجتماعی در این امر دخالتی ندارند.
• دین منعطف و آسان گیر: این دین وارد زندگی خصوصی اعضا و مخاطبین نمی شود و صرف حضور در مجلس یعنی ورود به یک حریم امن و فقط احساس دینی غلبه دارد.
مداحی هیأت های عامه پسند: در مداحی هیأت های عامه پسند چند نکته حائز اهمیت است:
الف: اساسا مداحی پاپ یک پدیده کاملا شهری است؛ ردپای این هیأت ها در شهرهای بزرگ و صنعتی و نیمه صنعتی دیده می شود مانند: تهران، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز، قم و کاشان؛ و هنوز دایره تشکیل این هیأت ها به شهرهای کوچکتر یا روستاها کشیده نشده است.
باید توجه داشت که این موضوع فقط مربوط به اعضای برپا کننده هیأت ها می شود و مخاطبین بیرونی ( استفاده کنندگان از کالاهای فرهنگی) از این حیث مستثنی هستند.
ب: موسیقی تقلیدی و عاریتی؛ در هیأت های سنتی تقریبا یک جایگاه مشخصی به موسیقی تحت عنوان مداحی و نوحه سرایی بر اهل بیت اختصاص داده شده بود و الحان، دستگاه ها و نغمات آموزش داده می شد.
در هیأت های پاپ برخلاف نوع سنتی آن جایگاه مشخص و معینی به موسیقی اختصاص داده نشده و طبیعی است که مداحان با خلأ آهنگ روبرو می شوند و برای پر کردن آن بدون هیچ پایبندی به موسیقی غیر مذهبی روی آورده اند.
ج:بهره گیری از تکنولوژی صوتی روز؛ پیشرفت چشم گیر و روزافزون تکنولوژی صوتی بخصوص در سال های اخیر تأثیر مستقیمی بر همگانی شدن و عام شدن مداحی پاپ گذاشته است. قوت تکنولوژی صوتی سرپوشی بر فقدان دانش موسیقیایی مداحان است .
د: فضاسازی مجازی؛ استفاده از امکانات سیستم های صوتی یک فضای مجازی را خلق کرده است. هم خوانی دو مداح یا بیشتر با هم ، تکرار و اکوی صدا با استفاده از سیتم های صوتی در راستای این فضا سازی مجازی است.
ذ: پدیده ی شیفتگی؛ شیفتگی ملقمه ی پیچیده ای از هیجان و احساس لذت است . فرد شیفته بیشتر از هواداران یک عنصر محبوب ابراز شیفتگی می کند. در مورد موسیقی غربی ، هنرپیشگان و ستارگان سینما این پدیده به وفور یافت می شود؛ در مداحی عامه پسند هم به موارد مشابهی از این دست برمی خوریم.
جمع آوری تمام CDها، نوارها، پوسترها، برچسب ها، دستخط یا امضای مداحان شروع شیفتگی است تا مراحل پیچیده تر که تقلید کالبدی و رفتاری است مثل نوع پوشش ، نوع میکروفن به دست گرفتن، گریه کردن، انگشترو مسائلی از این دست.
ر: پدیده ستاره شدن؛ بالاترین مرحله ی شهرت که مداحان می توانند به دست آورند ستاره شدن است. در هیأت های پاپ مداح کسی است که بتواند نوحه مشهوری را به خوبی تقلید کند و در عین حال بتوانند یک سبک جدید و پرمخاطب را هم عرضه کنند.پدیده شایعه در مورد زندگی شخصی و فردی مداحان می تواند کمک شایانی به ستاره شدن آنان بکند.
س: پدیده بازار با مفهوم کلاسیک عرضه و تقاضا؛ در هیأت های سنتی هرآنچه که از طرف مداح عرضه می شد مورد پذیرش مخاطب قرار می گرفت. اصولا مخاطب سنتی و نوع زندگیش با تنوع طلبی سازگار نبود.
ولی در هیأت های پاپ به دلیل زندگی شهری و روحیه تنوع طلب و هیجان خواهی، مخاطب دیگر یک شنونده ساده و منفعل نیست و تأثیر مستقیمی بر عرضه کننده دارد شاید یکی از دلایل روی آوردن مداحان به یک موسیقی مشهور همین روحیه متنوع مخاطب می باشد.
از طرف دیگر مداحان در هیدت های سنتی از این طریق ارتزاق نمی کردند زیرا این هیأت ها منحصر به هنجار زمانی خاصی بودند ولی در هیأت های پاپ که در تمام طول سال جریان دارند مداحی تبدیل به حرفه و ممر درآمد شده است بخصوص در مورد مداحان ستاره.
ط: جایگزینی سِن به جای منبر؛ در هیأت های پاپ با گسترش مخاطب و تقاضای زیاد و لزوم دیده شدن مداح، منبر جای خود را به سن داده است و به خاطر فیلمبرداری و ظبط مجلس حداقلی از روشنایی بر روی سن لازم است که مداح بهتر در معرض دید قرار بگیرد و آگاهی مداح از فیلمبرداری یک سری حرکات و ژست های نمایشی را هم در پی دارد که به پدیده شیفتگی و ستاره شدن نیز کمک می کند.
ع: رواج کالاهای فرهنگی: از اواسط دهه 70 نوار کاست ها برای اولین بار به دست مخاطب بیرونی رسید و با پیشرفت تکنولوژی بخصوص در زمینه چاپ و نشر و همچنین ظبط فیلم و صدا به ترتیب عکس ها و برچسب ها، CDها،پوستر، تی شرت و سربندها به بازار عرضه شد.
کالاهای فرهنگی دو کارکرد مهم دارند:
1- تبلیغات رسانه ای: شرکت هایی که این محصولات را تولید و توزیع می کنند برای تبلیغ خود یا ستاره های مداحی از این محصولات استفاده می کنند.
2- هویت نمایی و تمایز بین هیأت های انقلابی و پاپ:هیأت های انقلابی و پاپ با استفاده از نمادهایی که در کالاهای فرهنگی استفاده می کنند خود را به مخاطب می شناسانند.
غ: بهره مندی از سیتم توزیع گسترده و قوی: هیأت ها در اسرع وقت و با کیفیت محصولات خود را به دست مخاطبان بیرونی می رسانند.
ف: فقدان شعائر سنتی پیشین؛ یک سری شعائری که در هیأت های سنتی نهادینه شده بود از جمله تلاوت قرآن ، ادعیه خوانی، مناجات خوانی در آغاز مجلس در هیأت های پاپ حذف شده و تنها به سینه زنی و مداحی اکتفا می شود.
بالاخره آخرین مورد ، ظهور نمادهای جدید و جایگزین: کارکردی که شعائر در هیأت های سنتی داشتند نوعی تعریف برای مخاطب و حفظ انسجام بود، در هیأت های پاپ با حذف این شعائر جای خالی آن با ظهور نمادهای جدید پر شد.
در هیأت های سنتی که جماعتی از مردم آن را تشکیل می دادند نمادها هم جمعی بود و به جمع تعلق داشت مانند علم، کُتل و... ولی در نمونه پاپ چون اساسا جمعی وجود ندارد و هربار هرتعداد افرادی که بیایند تشکیل دهنده هیأت هستند نمادها جنبه فردی پیدا کرده اند مانند سربند، انگشتر و ... .
ادبیات هیأت های عامه پسند:
در بحث ادبیات به دو شاخصه مشخصات زبانی و درونمایه می پردازیم.
الف) مشخصات زبانی:
1- بهره گیری از عبارت های عربی:
در این هیأت ها عبارتهای برگزیده ای از قرآن یا دعا یا یک ذکر مشهور یا عبارتهای موزون و مشهور عربی و یا عبارت های خود ساخته توسط مداح با واژه های عربی مثل سلامٌ علی قلب زینب صبور که به طور مکرر بیان می شود رواج دارد.
2- بهره گیری از ادبیات سلطنتی:
به خاطر تسلط طولانی این فرهنگ در ایران خطاب اهل بیت به شاه، اعلی حضرت، شاهنشاه و امثالهم معمول بوده است. البته بعد از انقلاب استفاده از این واژه ها تقبیح می شود ولی با شکل گیری هیأت های عامه پسند این کلمات بازتولید می شود.
3- بهره گیری از واژگان ادبیات عرفانی و غنایی:
این ادبیات هم سابقه طولانی در آئین و سنت ایرانی دارد. تعابیر عارفانه و غنایی مثل باده، می، دل و دلدار و عشق در قالب ترانه در هیأت های پاپ استفاده می شود.
4- بهره گیری از واژگان محاوره ای و ادبیات شکسته:
ادبیات پاپ باید برای مخاطب جوان آن قابل پذیرش باشد بدین منظور این ادبیات هرچه بیشتر به سمت روزمرگی و گویش جوانانه نزدیک شده است به عنوان مثال: « یه عمریه می خوام پا بزارم به کربلا».
ب) درونمایه:
1- غلو: بهره گیری از ادبیات منسوب به غالیان (غلو کنندگان)، کسانیکه نسبت الوهیت به ائمه می دهند .
2- تأکید بر جنون مندی و بی اعتباری عقل:
گرایش دینی در پاپ گرایش عقلانی نیست بلکه عقل ستیز است و بسیار هم ممدوح می باشد؛ نهایت خواستن و افراط در عشق که به دیوانگی منجر می شود. رایج ترین واژه هم در این مورد به کاربردن واژه دیوانگی است.
3- بهره گیری از مفهوم عشق برای توصیف محبت به اهل بیت:
در گذشته هم از محبت ائمه به عشق تعبیر می کردند؛ با این تفاوت که در گذشته عشق سنتی بسیار مقدس بوده است و آسمانی ، پاک ، واحد، طولی و بدون تکثر و وصال بوده است ولی به رغم این در پاپ این عشق رنگ زمینی به خود می گیرد و متکثر، عرضی و نه چندان مقدس می شود.
4- تأکید بر شخصی کردن دین و رواج نوعی لاابالیگری و بی خیالی: دوری از اجتماع و تمایز طلبی از جامعه ای که روزبروز به فساد کشیده می شود بسیار در اشعار دیده می شود. مثلا:« اگه بر لبم سروده، قصه ی بود و نبوده، اگه صورتم کبوده به کسی ربطی نداره و ...» .
مظاهری در پایان نتیجه گیری خود را از این تحقیق ارائه دادند:
اول، هیأت های عامه پسند به مثابه زیر مجموعه فرهنگ جوانان باید مورد مطالعه قرار گیرند. فرهنگ جوانان بخشی از فرهنگ عمومی جامعه است که ناظر به شکل و محتوای بخشی از جامعه یعنی جوانان است.
این گروه در پی یک نوع خودمختاری و استقلال در گویش، پوشش و حتی دینداری است و فاصله گرفتن از ارزش های سنتی که در جامعه سنتی از طریق منابع سلطه و اقتدار به مردم تحمیل می شده است.
دوم، هیأت های عامه پسند به عنوان یک خرده فرهنگ شهری است؛ خصوصیات زندگی شهری احساس بیگانگی، رهایی، از هم پاشیدگی و تنهایی در جامعه است. ارتباطات متصل در جامعه سنتی گسسته شده است و جای خود را به رهایی داده است.
خرده فرهنگ ها در زندگی شهری با سه کارکرد مبارزه با احساس بیگانگی، تأمین نیازهای اولیه و اصلی و هویت بخشی جدید به کمک افراد شهری می آیند. با این تعریف از خرده فرهنگ می توان از هیأت های پاپ به عنوان یک خرده فرهنگ شهری یاد کرد.
خودنمایی از طریق تمایز از گونه های دیگر، موضع گیری تهاجمی در برابر منابع محدود کننده و شباهت در نحوه ی پوشش، ظاهر، آرایش و یا تعریف یک زبان عامیانه خاص و استفاده از نمادهایی مشخص برای تعریف دین از طریق هیأت های پاپ از کارکردهای این خرده فرهنگ شهری است.
سوم، هیأت های پاپ به عنوان سبک زندگی:
سبک زندگی مجموعه ای از صورت های نو و بدیع است که به شکل نمونه های خاص در زبان، مُد، حرکات بدنی و موسیقی تجلی می یابد. سبک زندگی مجموعه ای کم و بیش از عملکردهاست که فرد برای بیان یک روایت متفاوت از خود و زندگی اش به کار می برد.
هنگامی که در مورد هیأت های پاپ سخن می گوییم تمام اجزای یک زندگی مومنانه جوانانه در آن مشاهده می شود اعم از پوشش، آرایش، گویش وادبیات خاصی که منحصر به فرد است و آشکارا تعارضاتی با نمونه سنتی و انقلابی خود دارد.
چهارم، هیأت های عامه پسند نمودی از جنبش جوانان است ؛ شبکه وسیعی از افراد و محافل و گروه های رسمی و غیر رسمی که در گفتمان و سازماندهی و سبک زندگیشان با هم شباهت دارند که از قرائت رسمی از دین توسط حکومت و هیأت ها انقلابی و سنتی فاصله گرفته اند.
از نگاه هیأ ت های انقلابی و سنتی نمونه های پاپ یک ناهنجاری است که تیشه به ریشه دین می زنند در حالی که در نظر جوانان این یک دینداری مجزا و متفاوت است.