سالهای زیادی است که عزاداران حسینی در تکایا و حسینیهها که معمولاً سطوح آن سیاهپوش شده است در حاشیه سیاهیهای هیئات عزا، با پارچههای نوشته شده نواریشکلی مواجهند که در آنها اشعار و نوحههای سوگواره در قابهایی تکرار شدهاند.
معمولاً اشعار به نگارش درآمده در این کتیبهها را ترجیعبند معروف محتشم کاشانی با مطلع «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» به خود اختصاص میدهد که در غالب موارد با استفاده از خط نستعلیق نوشته شده است که حال یا به شکل سیاهمشق و یا چلیپا اجرا میشوند.
به ظاهر کتیبهنگاری جزء تزئینات فضای داخلی یک حسینیه و یا تکیه عزاست اما در واقع این کتیبه نمایهای است دربردارنده پیامی که در مواجهه با مخاطب قرار است مفهوم و محتوایی را منتقل کند که البته محتوای شعری محتشم کاشانی به عنوان وجه غالب اجرای این کتیبهها، غنی است و چکیدهای از حماسه حسینی را در نخستین مواجهه در معرض دید قرار میدهد.
با این وجود اگر همین محتوای غنی و پرمغز با شیوه و ساختاری تکراری که حداقل بیش از 4 دهه است که بدون تغییر اجرا میشود به مخاطب عرضه شود، از آنجا که عادت بصری ایجاد کرده است لذا از سوی مخاطب کمترین توجه را به سوی خود معطوف میسازد و نتیجتاً وجه تزئینی کتیبههای عاشورایی را بیشتر نمایان میسازد.
به نظر میرسد برای آشناییزدایی مخاطب و تأثیر بیشتر فضاسازی تکیههای عزای حسینی با استفاده از عبارات و المانهای عاشورایی نیاز به این باشد که حداقل در زمینه شیوه و ساختار اجرایی آنها تجدیدنظری صورت گیرد و شاهد صورت دیگری از کتیبهنگاری باشیم.
این امر نیاز به پژوهش علمی و سلسله اقدامات فنی و هنری دارد که میتوان آن را از رهگذر برگزاری هدفمند رویدادهای هنری مرتبط مورد پیگیری قرار داد و البته یکی از این مجاری مؤثر برای نیل به این توفیق سوگواره هنرهای عاشورایی است که حوزه هنری آن را برگزار میکند و در بخشهای گوناگون خود باید به این مهم یعنی تغییر در شکل اجرای کتیبه و اعلانات عاشورایی و کاربردی کردن آنها در فضای حسینیهها و تکایا اهتمام بیشتری از خود نشان دهد.