تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۵
۰
کد مطلب : ۲۸۰۹۶

از مردمی نترس که اسلام خود را از معاویه آموخته اند

از مردمی نترس که اسلام خود را از معاویه آموخته اند
مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت می‌کند و امروز بیست و نهم محرم، پنجاه و سومین یادداشت وی را می‌خوانید: بیست و نهم محرم «خورشید انوار خود را بر تپه ماهورها گسترده بود، و بازماندگان کاروان در حصار سپاه، راه شام را می پیمودند. برج و باروهای شام از دور نمایان شد، مردان سپاه به شادی هلهله سر دادند که پایان سفر نزدیک است. عمرو بن حجاج اسب تاخت و خود را به شمر رساند. گفت: از هر شهری که گذر کردیم جز ناسزا کلامی نشنیدیم، خدا داند که شامیان با ما چه ها کنند. شمر به صدای بلند خندید و او را تمسخر کرد. عمرو بن حجاج مُکدر شد. گفت: مگر ندیدی؟ حتی اجازه نداند یک شب در شهرشان بمانیم. شمر خندۀ خود را فرو خورد. گفت: نگران نباش. شامیان با اسلام آل محمّد بیگانه اند، اسلام خود را از معاویه آموخته اند. در سرزمین شام، اسلام معاویه و ابوسفیان در جان ها ریشه دوانده. و سپس پلک برهم گذاشت و نفس عمیقی کشید. گفت: از هم اکنون عطر شام را استشمام می کنم.»
مرجع : مهر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما