تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۰۷:۱۸
۰
کد مطلب : ۳۵۷۹

تهدیدها و فرصت‌های نظارت حاکمیت بر هیات‌های مذهبی

نویسنده: ستار هدایت‌خواه *
تهدیدها و فرصت‌های نظارت حاکمیت بر هیات‌های مذهبی
اين نقش چه قبل از انقلاب اسلامي و چه بعد از آن، همواره وجود داشته است و تاثيرات فرهنگي آن در تمام ادوار به استناد تاريخ قابل بررسي است.

اين ويژگي‌ها که نشانگر ميزان بالاي اهميت هيات‌هاي مذهبي است دليل موجهي براي وجود حمايت از سوي حاکميت بر آنها است، چرا که اين نهادها اغلب به صورت خودجوش و مردمي هستند و اگر حمايت نشوند به دليل نداشتن منابع مالي کافي نمي‌توانند انتظارات را برآورده کنند.

از سوي ديگر، اين هيأت‌ها نياز به نظارت دارند تا از بدعت‌ها و انحراف‌ها در اين تشكل‌هاي مردمي جلوگيري شود.

همچنين نگراني ديگري که در مورد هيأت‌هاي مذهبی به صورت جدي وجود دارد، خطر افتادن آنها در دام جريان‌هاي سياسي است که امروزه‌ نيز مصادیق بسياري از آن در جامعه وجود دارد.

بعضي از جريان‌هاي سياسي با نگاه طمع‌آميز به سمت اين هيات‌هاي مردمي رفته‌ و گاه در کار خود موفق شده‌اند. نمونه‌هاي زيادي از موضع‌گيري‌هاي سياسي له يا عليه اشخاص يا جريان‌ها در سال‌هاي اخير وجود داشته است.

به هر حال در طول تاريخ هر حرکت ارزشمندي مورد طمع يا کينه و دشمني قرار گرفته است و همين طمع و دشمني دربارةۀ‌ نهادهاي مذهبي و هيأت‌ها که داراي ارزش و اهميت بالايي هستند، به شکل‌هاي مختلف بروز پيدا کرده است.

مسئله‌ اصلي اينجاست که اگر اين اتفاق در مورد هيات‌هاي مردمي بيفتد، اين حرکت فرهنگي به ضد خود تبديل مي‌شود و گاه مورد بدبيني مردم قرار مي‌گيرد؛ چنانچه مردم در دوره‌هايي از تاريخ ايران نسبت به آنها بي‌اعتماد بوده‌اند.

اصولا در چنين مواردي اين امکان وجود دارد که آسيب‌هاي ايجاد شده از بي‌اعتمادي به سختي درمان شوند؛ ضمن آن که عادي شدن اين انحرافات ،خود خطر همه‌جانبه‌ ديگري است که بايد جدي گرفته شود.

حال که الزام وجود حمايت و نظارت حاکميت بر اين نهادها روشن شد، چگونگي انجام اين حمايت‌ و نظارت‌ها مطرح مي‌شود.

بي‌شک براي انجام حمايت، داشتن شيوه و روش خاصي لازم نيست، چرا که حاکميت با ارايه کمک‌هاي مالي و اعتباري به اين نهادها مي‌تواند آنان را از ديگران بي‌نياز کند و در واقع دست طمع بدفکران و فرصت‌طلبان را کوتاه کند.

اما در بحث نظارت بايد دانست با شمشيري دو لبه مواجهيم که يک سر آن اصلاح و هدايت است و لب بسيار بُران ديگرش دام بي‌اعتمادي مردم به نهادي است که سال‌ها صد در صد مردمي بوده و حالا زير چتر حمايت و هدايت دولت قرار مي‌گيرد. بي‌ترديد حاکميت بايد در اغلب موارد به شکلي غيرمستقيم وارد عمل شود.

براي مثال بايد تلاش کند تا با تاثير بر روي رهبران نهادها و ارتباط با روحانيون، آنها را از خطرات احتمالي آگاه کند. بايد سعي کند با آموزش و تقويت باورهاي ديني افراد و همچنين رهبران نهادها مانع پيوستن و يا همراهي هيات‌ها با افراد بدعت‌گذار و انحرافي شود.

البته چون بعضي رفتارها و عمل‌ها از سوي خارج از کشور و عنادورزان هدايت و سازماندهي مي‌شود، گاهي نياز به حضور قوه‌ قهريه و بکارگيري اجبار است، اما به طور کلي استفاده از قوه‌ قهريه در امور فرهنگي بسيار ناپسند است و اصل با رفتارهاي هدايتي و ارشادي است که بسياري از افراد ناآگاه را به راه صحيح هدايت مي‌کند؛ در انتها اگر کسي بر اشتباه خود تظاهر کرد و اصرار ورزيد، مي‌توان از قواي قهريه براي تنبيه او بهره برد.

بُعد نظارتي علاوه بر شرکت در اين زمينه‌ها بايد به نوعي صلاحيت رهبران هيات‌هاي مذهبي را احراز کند. نياز نيست که تشخيص اين صلاحيت‌ها مستقيم از سوي حاکميت انجام شود، بلکه با سپردن اين وظيفه به گروه‌هاي مردمي که از افراد کاردان و کارشناس تشکيل شده‌اند، کار به شکلي کامل‌ و صحيح انجام خواهد شد.

در واقع حاکميت بايد با آموزش ويژه از طريق مطبوعات و رسانه‌ها، مردم را آگاه کند تا آنها خود براي رهبران هيات‌هاي خود تصميم بگيرند.

در اينجا بايد به نکتهۀ‌ بسيار ظريف ديگري توجه داشت که در صورت مکتوم ماندن در دستگاه‌هاي نظارتي و حمايتي، مي‌تواند خطر پنهان اما بسيار جدي ديگري ايجاد کند؛‌ چنانچه آموزش و راهنمايي بخواهد منحصراً از جانب يک طرز تفکر حاکم بر اين دستگاه‌هاي حمايتي و نظارتي برخيزد با از بين بردن تکثر که خود باعث پيشرفت است، به ايجاد فضايي کرخت و يکنواخت حتي با اشتباه‌هاي يکسان منجر مي‌شود و مانع بزرگي خواهد بود بر سر راه تعالي روح معنوي هيات‌هاي مذهبي.

نگاه ديگري که لازم است در بررسي هيات‌هاي مذهبي مورد توجه قرار گيرد، رويکرد کارکردگرايانه به اين نهادهاي اجتماعي است.

قطعا به‌جز برگزاري مراسم‌هاي مذهبي، اين گروه‌ها مي‌توانند کارکردهاي با اهميت ديگري چون ايجاد همبستگي‌هاي گروهي بين افراد، آموزش، الگوسازي و غيره را عهده‌دار شوند و نقش مهمي در رشد فرهنگي جامعه بازي کنند.

در حال حاضر، گاه ديده مي‌شود که مداحانِ هيات‌ها از اشعار و سبک‌هايي براي عزاداري استفاده مي‌کنند که نوعي بدعت است و نياز به تذکر و مراقبت دارد.

براي مثال من سازماني ديده‌ام که با تلاش يکي از مداحان کهنه‌کار و قديمي مداحان را شناسايي و جمع کرده تا براي آنان دوره‌هاي آموزشي برگزار کند؛ اين دوره‌هاي آموزشي که در همه‌ زمينه‌ها برگزار مي‌شود، نوعي حرکت اسلامي است که هيات‌هاي امروز به آن نياز دارند.

* مخبر کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما