کد مطلب : ۶۸۳۵
تعزيه در محاق -۱
برادران آستين بالا بزنيد تا تعزيه احيا شود
بهروز غریبپور
رويکرد سياسي و رقابت با دولت عثماني در دوره صفویه، باعث شد که تعزيهخواني و مراسم آييني عاشورا و محرم مورد توجه قرار گیرد و شمار تعزيهخوانها و تعزيهنويسها و اساساً بازار تعزيه بسيار گرم شد.
این دوره نقطة عطف حیات تعزیه به شمار نمیرود اما اگر به ساختار تعزيه در این مقطع نگاه ميکنيم، عمدتاً از نظر اجرايي یعنی متن و موسيقي، همواره عامه مردم بودند که به تعزيهخواني ميپرداختند.
عدم تسلط به تاريخ و برخورد سليقهاي و عاطفي با موضوعات تاريخي انحرافات متن را ازجمله تأثيرات مخرب بر روی تعزیه در این زمان است.
تعزیه دوره صفویه همواره مخاطبان خود را حفظ کرد اما هیچ صاحبنامي در آن حضور نداشت. تعزیه پس از صفویه دچار تنزل میشود.
در دورة قاجاريه نیز عوام هستند که به سراغ تعزيه ميروند با این تفاوت که به بازسازي تأثير و همچنین مؤثرتر کردن آن میپردازند. نمايشنامهشناس نبودن و توجه به تجربههای پیشکسوتان را از جمله محدوديتهاي تعزیه در این عصر است.
ميرزا تقيخان اميرکبير، متوجه خرافههای تعزیه شد و با توجه به آگاهی از اقبال مردم، تصمیم گرفت متون تعزیه را جمعآوری کند تا آنچه در تکیه دولت اجرا میشود، بیراه نرفته باشد و امامان را ذلیل نکرده باشد و از آنجا که دوران صدارت امیرکبیر کوتاه است، دوران توجه روشنفکران به تعزیه نیز کوتاه است.
پس از این زمان نیز تعزیه مجددا تنزل میکند تا به زمان برگزاری جشن هنر میرسیم که توجه جدی به محتوا و شکل و فرم تعزیه میکند و از آن زمان به بعد، فاصلهگذاری در تعزیه یا به عبارتی تعزیه بر مبنای فرم است.
استقبال از فاصلهگذاری یا سمبولیسم در اجرا، باعث سادهگویی در اجرا میشود و به تعزیه کنونی میرسیم که از خیمه کوچکی، برای خیمه امام حسین(ع) در نینوا و یا از تشت آبی برای نشان دادن رود فرات استفاده میکنند.
در دوران پس از انقلاب اسلامی نیز، متاسفانه به دلایل مختلف تمام موجودیت تعزیه را از آن گرفتند و هيچ کار نویی در زمینه موسيقي، متن، حوادث و از بين بردن اضافات انجام نشد تا به يک اثر ماندگار برسيم.
اما تعزیه در هیچ کدام از دورانهای فراز و فرود، هرگز حضور تحصیلکردگان تئاتر را در خود ندید.
ما در این عرصه همواره تئوريپردازي کردهایم اما در عمل امکان رشد آن را فراهم نکرديم هرچند من به وزير ارشاد پيشنهادي دادم که با ساخت تماشاخانهای در شهر ري برای تعزيه به مانند تکيه دولت، تئوري، اجرا و احياي تعزیه را در دستور کار قرار دهيم و بدون حب و بغض با اقدامي جدي، گنجينة اسناد و مدارک، موزة تعزيه و محل دائمي اجراي تعزيه راهاندازی کنیم.
تا زمانیکه ما یک محل دائمی اجرای تعزیه با امکانات روز نداشته باشیم، تا زمانیکه گنجینه تعزیه مانند الان پراکنده باشد، تازمانیکه مجمع موسیقیدانان تعزیه نداشته باشیم، تعزیه در برابر سایر رسانههایی که به میدان آمدهاند و به زبان ديگر مضامين مذهبي را بيان ميکنند، روزبهروز ضعیفتر خواهد شد.
تعزيه بانک بسيار پربهاي موسيقي ايراني است. در دورة قاجار دستگاه موسيقي 40 نفره برای مجالس تعزیه، اجرا میکرد اما وقتي الان تعزیه با يک شيپور و يک طبل اجرا ميشود، یعنی ما آن را ذليل کردهایم.
ما برای تعزیه باید از ابزارآلات موسيقي روز استفاده کنیم. باید از طرنانوازان و دهلنوازان که اغلب در آستانة مرگاند، بياموزيم چه بايد بکنيم.
زمانیکه من مدیرعامل فرهنگسرای بهمن بودم، هر سال با همکاری مرحوم هاشم فیاض، 45 شب تعزیهخوانی داشتیم. بسیاری از تعزیههایی که مهجور مانده بود، خوانده شد که برخی از آنها مربوط به ماه محرم و واقعه عاشورا بود.
ديگر دور میز نشستن بس است، مطالعات بس است، صورت جلسه کردن بس است، مصاحبه راديويي بس است، به ثبت رساندنها بس است، اقدام جدي يعني به ميدان آمدن، یعنی بودجه خوب و متناسب هزينه کردن.
برادران آستين بالا بزنيد تا تعزيه احيا شود...