کد مطلب : ۸۰۰۳
تأثير تشيع بر ابنيه، اماكن و زيارتگاههاي مذهبي در ايران-۱
جابر عناصري
شيعه به متابعت از سيره رسولالله(ص) و در نظر گرفتن تقدس اماكن ديني و مذهبي، بنيانگذار زيباترين ابنيه ويژه نيايش و عبادت در جهان اسلام است. هرچند صرف عبادت به درگاه پروردگار در پايهگذاري اين مكان هدف اصلي بوده، اما جنبههاي اجتماعي و رويارويي مردم و همدلي و چهره به چهره شدن و جامعهشناسي تعاون و همياري و همفكري در انجام فرايض ديني و رعايت تشريفات مذهبي نيز مد نظر بودهاند.
فضاي الهي و نظركرده اين اماكن، هميشه ايام روحبخش و دلنواز بوده است.
به فرمان الهي و اطاعت حضرت محمد(ص)، نخستين مسجد در مدينهالنبي ساخته شد، اما اهل تشيع از همان روز، با توجه به دلسپاري به خاندان عصمت و طهارت(ع)، سعي كردند هم در مسجد حضور يابند و گوش به موعظههاي واعظان و نطاقان بسپارند و- به اصطلاح- به دين و روش مسجد احترام بگذارند و هم با توجه به قداست آرامگاه و مشهد اولياءالله، دريچهاي به سوي عبادت بگشايند و آيين عبادت در مسجد و زيارت در امامزادهها و مرقد مطهر امامان را از نظر دور نسازند و تشريفات اجتماعي- عبادي را پر رونق کنند.
ايرانيان در اين طريق، الحق كه سنگ تمام گذاشتهاند. ايراني پيرو تشيع، گويي در زيارت كعبه، زادگاه امام همام عليبن ابيطالب(ع) و مذبح ذبيح كربلا را به ياد آورده، گريزي به مصايب اوليا ميزند.
ستايش و نيايش اهل تشيع ضمن برگزاري مناسك حج ديدني است.
مساجد شيعه مناظري از روضه خلدبرين را مجسم ميسازند و تربت شهدا هميشه ايام عطرآگين، و صحن و سراي امامزادهها پيچيده در گل بانگهاي ايمان، هماره معطرند و سقاخانهها كه وقف سقاي لب تشنگان حضرت عباس(ع) اند، همواره منور و آبانبارها به وقف، سيراب كننده مردم عطشان و بقاع متبركه، محل عبادت مؤمنان جان شيفته و حسينيهها و زينبيهها و عباسيهها و مهديهها، يادآور عظمت اوليا و اهل بيت و تكايا محل تجمع ذاكران و واعظان و خطيبان بوده است.
مسجد
در ايران زمين، از روزگار پار و پيرار، حرمت نيايشگاه در نظر گرفته شده و سرسپردگان به آيين تشيع در سجدهگاههاي خود، همواره در كنار اعمال عبادي، جنبههاي زيباييشناختني محل عبادت و آداب زيارت را رعايت كردهاند. در روند شكلگيري شهرها، مراكز مذهبي جايگاه خاصي داشته و نيايشگاهها در شهرها و روستاها، در دل آبادي جاي گرفتهاند.
رسول الله(ص) در مدينهالنبي با معماري ويژه اسلامي و به موهبت الهي، مسجدي زيبا بنيان نهاد و شايد كمتر از نيم سده از تاريخ بناي اين مسجد نگذشته بود كه يك ايراني نو مسلمان و مؤمن در «پهره» يا «فهرج» (يكي از چهار شهر آن روز يزد) با بهرهگيري از ذوق و شوق همياران و گرويدگان به آيين رسولالله(ص)، خداخانهاي براي همشهريان خود بنياد كرد كه خوشبختانه تاكنون از آسيب ويراني و دستكاري بر كنار مانده است.
اما آنچه در تأثير تشيع در معماري مساجد فراميگيريم، به كارگيري عناصر و عوامل مؤثر در شكلگيري مذهب تشيع است. شيعيان ايراني براي نماز و نيايش، هرگز محراب خونين شهيد محراب عليبن ابيطالب(ع) را فراموش نكردهاند و بعد از ذكر نام الله و پيامبرش رسولالله(ص)، نام اولياالله را بر روي محرابها باز نوشته و در چرخاندن رخ به سوي محراب از عبادت بيرياي اوليا ياد كرده و سعي کردهاند بدانها تشبه جويند.
شايد يكي از شواهد برجسته در مساجد اهل تشيع، كتيبهبندي و نگارش اشعاري در وصف سرسپردگان تشيع است. نماز و نيايش به درگاه خداوند با مجد و عظمت رسول خدا(ص) و اهل بيت آن عزيز خدا ادامه مييابد و اصول و دستورات مذهبي مطرح ميشوند.
مسجد يزد خواست، مسجد جامع اردبيل، مسجد جامع بروجرد، مسجد نيريز و مسجد سر كوچه محمديه نايين و.... همه تماشايياند. نام علي(ع) و اولاد او(ع) در چهارگوشه اين مساجد در گچبريهاي زيبا تجلي يافتهاند.
مسجد جامع گلپايگان، مسجد ميدان ساوه (به روزگار صفويان از باب ايمان، شيعيان محراب زيبا و ديدني با گچبري رنگين بر آن افزودهاند) نمونههاي خوبي از اين بناهاي مقدساند.
در زير گنبد چشمگير سلطانيه، هر آنچه ميبينيم علي(ع) است و ياد علي(ع) و نام علي(ع) به حروف ابجد و... . مسجد علويان نايين، كه گمان ميرود بنياد آن كهن باشد و در سده هشتم دو اشكوبه شده است، و مسجد جامع سمنان و ورامين كه شيعيان سخت به عبادت در اين مساجد دلسپارند، همگي نشان از به كارگيري نمادها از سوي شيعيان دارند و از بركت تأثير تشيع، مساجد شيعيان از نظر ريختشناسي و سيماشناسي، از بسياري از اماكن مقدسه ديگر ممتاز و متمايزند.
جامعه شيعيان در مساجد، ضمن عبادت، از بزرگواري اوليا بحث ميكنند و در كنار هر پرچم و كتيبهاي، شعري زيبا در مدح فرزندان رسولالله مينگارند.
حسينيه
«حسيني» يعني منسوب به حسين(ع). اين پيوند ميان حسين (ع) و حسينيان در تمام جلوههاي زندگي عاشقان برقرار است. حسينيان در فكر و ايده و مرام، به مولاي عاشقان، حسين(ع)، تشبه ميجويند و «حسينيه» مكاني است براي اقامه سوگواري براي اباعبدالله الحسين(ع).
شايد روي آوردن شيعه به حسينيه، در دورانهاي كهن به خاطر آن بوده است كه مساجد، اغلب در اختيار و سلطه حكومتهايي بودهاند كه براي تشيع و اقامه عزاداري و مراسم مذهبي شيعه، محدوديتهايي ايجاد ميكردند.
در ايران، در گوشه و كنار شهرها و روستاها، حسينيههاي فراواني به چشم ميخورندكه همه از باب محبت به حسين(ع) ساخته شده و گاهي به عنوان «زائرسرا» براي زوار نيز در نظر گرفته شدهاند؛ مثل حسينيه آذربايجانيها، تهرانيها، اصفهانيها و... كه در شهرهاي نجف كربلا، مشهد و... از اين گونه فراوانند.
در مناطق هند، به حسينيه، «امامباره» ميگويند. در برخي از نقاط آسياي ميانه نيز حسينيههايي كه ميساختند، به «مسجد شيعهها» معروف ميشدند.
يكي از حسينيههاي معروف ايران، «حسينيه مجتهد» در شهر اردبيل و ديگري بخشي از تكيه معاون الملك كرمنشاه و مشهور به حسينيه است كه در كنار زينبيه و عباسيه قرار دارد و در كاشيهاي منقش اين صحن و سرا، بسياري از وقايع مربوط به كربلا نقش بستهاند.
تأثير مستقيم تشيع از ديرگاه در به وجود آمدن چنين مكان مقدسي كاملا آشكار است.
تكيه
تأثير تشيع در برپايي تكيهها و عزاخانهها انكارناپذير است. معمولا «تكيه» به عنوان محلي براي عزاداري سيدالشهدا(ع) به ويژه در دهه محرم، ساخته و برپا ميشود. البته اينگونه اماكن، غير از تكيههاي دايمي هستند. «تكيه» در حقيقت، پس از مسجد، پايگاه معنوي مسلمانان، به خصوص شيعيان، به حساب ميآيد؛ جايي كه مردم با تعزيهخواني و سوگواري براي سالار شهيدان و ياران وفادارش، به او متوسل و متكي ميشوند.
تكيه با تعزيه و عزاداري عجين گشته است. به نظر ميرسد در قلمرو آداب و رسوم صوفيان، تكايا- از ديرگاه- اماكن خاصي براي اجراي مراسم عارفان و مكمل خانقاه به حساب آمدهاند. اما تأثير تشيع در چنين مكاني نخست از باب مهر به قطبالاقطاب، حضرت ابوتراب عليبن ابيطالب(ع) و سپس نقش اصلي آن براي عزاداري و بهويژه در حيطه هنر قدسي شبيهخواني و تعزيه بوده است.
بخشهاي تكيه
تركيب ساختماني تكيههايي كه به صورت ثابت، محل اجراي تعزيه بوده (و هم اينك در برخي از تكايا رعايت ميشود) عبارت است از:
- سكويي در وسط ساختمان، به بلندي نيم تا سه ربع ذرع كه جاي اجراي تعزيه و موسوم به «مصطبه» بوده است.
- دو رديف پلكان دو- سه تايي- در طرفين سكو- براي بالا و پايين رفتن شبيه خوانان.
- گذرگاهي محيط بر سكو كه آن هم جزء عرصه نمايش مذهبي و معمولا جاي اسبتازي و جنگ و جدل ميان اوليا و اشقيا بوده است.
- غرفهها و طاقنماها براي حضور تماشاگران؛ اين غرفهها دور تا دور تكيه ساخته ميشدند.
- ديوارهاي تكيه با كتيبههاي سياهي كه اشعاري در سوگ خاندان حضرت امام حسين(ع) بر آن نقش بسته بودند، پوشانده ميشدند.
- پرچمها و علامتها و «كتل»ها (Kotal)؛ پرچمهاي رنگي استوانهاي شكل مخصوص هر تكيه كه در جاي مناسبي جلوي چشم مردم قرار ميگرفتند. ورود و خروج اسب سواران از سكوهاي شيبدار در كنار سكوي اصلي صورت ميگرفت.
شيوه پذيرايي در تكيهها
تكيهها داراي طاقنماهايي بود كه هر كدام يك نفر متصدي داشت. او ميبايست از حاضران در مجلس با خرما و حلوا و شربت پذيرايي کند. به محض اينكه تازهواردي به طاقنما وارد ميشد، متصدي آن طاقنما، پس از ريختن گلاب از گلابپاش به كف دست او، در سيني كوچك و ورشويي و نعلبكي بلوري و استكان مخصوص، قهوه يا چاي تعارف ميكرد. اگر عزاداري در هنگام تابستان بود، شربت و آب يخ گردانده ميشد. همچنين به دنبال شربت، چاي و قليان ميآوردند. هزينه پذيرايي در طاقنماها را صاحب و مسئول هر طاقنما و يا مردم خيّر (به وقف و نذر) متقبل ميشدند. از جمله تكيههاي معروف تهران، ميتوان از اين تكايا نام برد:
تكيه زنبورك خانه، تكيه دباغ خانه، تكيه قميها، تكيه چهلتن، تكيه نوروزخان، تكيه عودلاجان، تكيه هفت تن، تكيه حاج ميرزا آقاسي، تكيه درخونگاه، تكيه سرپولك، تكيه سلطنت آباد، تكيه نياوران و به خصوص تكيه معروف دوره قاجار «تكيه دولت» كه محلي بود در مركز تهران در عصر ناصرالدين شاه قاجار كه محل اجراي تعزيههاي مهم در روز عاشورا و ساير ايام عزاداري محسوب ميشد. اين تكيه پشت ساختمان بانك ملي كنوني بازار روبه روي سبزه ميدان واقع بود. در سال ۱۳۲۷ هجری قمری، اين محل تخريب شد.
تكاياي معتبري هم در شهر مذهبي قم قرار دارند كه اسامي برخي از اين تكايا عبارتند از: تكيه باغ پنبه، تكيه پنجه علي، تكيه متولي باشي، تكيه شاه خراسان، تكيه گذرجدا.
اما يكي از تكاياي برجسته ايران، كه در واقع موزه كاشي ايران محسوب ميشود و از نظر نقش و نگار و نگارههاي مذهبي در خور تأمل است، «تكيه معاون الملك» كرمانشاه است. اين تكيه مشتمل بر سه بناي «حسينيه» ، «زينبيه» و «عباسيه» است.
اين تكيه دو حياط و يك عمارت در ميان دارد و ديوارها و قسمتهاي گوناگون به طور كلي پوشيده از كاشيهاي گوناگون با رنگهاي متنوع و زيبا هستند.
باني تكيه، مرحوم حسن معيني، معروف به «معينالرعايا» بوده كه در سال ۱۳۲۰ هجری قمری، به ايجاد آن همت گماشته است. چون در واقعه مشروطيت، بخشي از تكيه توسط مستبدان آسيب ديد، معاون الملك درسال ۱۳۳۱ هجری قمری، تكيه را احيا و خرابيهاي آن را ترميم كرد و به همين دليل، بنا به نام وي معروف شد.
اين ها همه از تأثير تشيع و بزرگان مذهب شيعه و كرامت و عنايت اين بزرگواران است كه خاك بيمقدار را به نظر كيميا ميكنند. مردي مؤمن و خداشناس از تبار عاشقان سيدالشهدا(ع) وقتي از شدت و حدت عزاداري در تكيه «متولي باشي» قم سخن ميگويد، اشك بر ديده ميآورد و خاطراتي بازگو ميكند: «...خدا شاهد است كه اگر اشكهايي را كه در طول ساليان متمادي در اين تكيه ريخته شده، جمعآوري كرده، به يكباره در آن بريزند، سيل اشك از بالاي ديوار آن به بيرون خواهد ريخت...»
سقاخانه
«سقا»، پخشكننده آب را گويند و «سقاخانه» جايي را نامند كه در آن جا براي تشنگان آب ذخيره کنند و آن جا را متبرك دانند.
«سنگاب» ظرف بزرگي است كه ازسنگ سازند و در حياط مساجد و امامزادهها و تكايا جاي دهند و در آن آب ريزند تا تشنگان از آب آن بنوشند.
مولانا واعظ كاشفي سبزواري (متوفي در اوايل قرن دهم هجری قمری) در كتاب بينظير «فتوتنامه سلطاني» (باب ششم) در وصف سقايي و سقايان چنين مينويسد: «.... بنا به قولي، نخستين سقا در تاريخ شيعه، حضرت عليبن ابيطالب(ع) است. او در جنگ احد تشنگان را آب داد؛ فرداي قيامت، ساقي حوض كوثر خواهد بود و در صحراي محشر، تشنگان را سيراب خواهد كرد.
دوم عباسابن علي(ع) بود كه روز عاشورا در صحراي كربلا، عزم جزم كرد تا تشنگان اهل بيت را سيراب كند. پس از كسب رخصت از امام حسين(ع)، عباس(ع) فرصت يافت و كنار فرات آمد و مشك آب را پر كرد. چون خواست كه آب بنوشد، تشنگي اهل بيت را به ياد آورد. پس آب نخورد و مشك به دوش كشيد. اما.... ملعونان گرد وي درآمدند و دستهايش بيفكندند. پس هر كس به عشق شهيدان كربلا، به متابعت عباسابن علي(ع)، سقايي كند، اجري اخروي نصيب او شود...»
به اين دليل است كه مردم پس از نوشيدن آب و رفع عطش، به عنوان سپاس ميگويند: «آب زمزم/ كوثر نصيبتان شود» ، «اجرتان با سقاي دشت كربلا».
سقاخانهها را ميتوان پديدارهايي اجتماعي- مذهبي با قدمتي ديرينه ناميد كه در آنها، «آب» ، اين عنصر حيات بخش (و جعلنا من الماء كل شئ حي)، به رايگان در اختيار رهگذران تشنه قرار ميگيرد.
اما در پس اين تعريف ساده و كوتاه، فرهنگي كهن و ارزشمند نهفته است. سقاخانهها در نظر مسلمانان و به ويژه اهل تشيع، همواره از جايگاهي مكرم و حرمتي خاص برخوردار بودهاند.
اولين موضوعي كه در بررسي سقاخانه مورد توجه قرار ميگيرد، «آب» است. بايد توجه داشت كه آب سقاخانهها در نظر مريدان آن، آب معمولي نيست، بلكه عنصري است مقدس، شفاي دردهاي جسماني و آرامبخش روحهاي پريشان.
اين آب نشان از ايمان دارد، از ايثار، از فداكاري و محبت و بالاخره نشان از شهادت. حقيقت اين است كه والاترين و متعاليترين مفهوم اجتماعي- اعتقادي «آب» را در مذهب شيعه ميتوان يافت؛ آنجا كه آب را مهريه حضرت فاطمه زهرا(ع) قرار دادهاند. آب علاوه بر تمامي مفاهيم مزبور، نمادي از گذشت و فداكاري و سپس شهادت است. و اين است همان فلسفه اصلي انفاق آب و احداث بناي كوچك سقاخانه.
شايد دليل اصلي احداث سقاخانهها از طرف بانيان خير آنها، به طور عمده دو چيز بوده است: يكي تمسك به عملي خير براي سقايت مردمان؛ و ديگري يادآوري حادثه عاشورا و واقعه كربلا و خاطره تشنگان شهيد از جور و ستم اشقيا، كه اين در كشورهاي شيعي مذهب، از مهمترين دلايل احداث سقاخانهها به شمار ميآيد.
جابر عناصری
مرجع : روزنامه همشهری