کد مطلب : ۷۶۵۹
فخرفروشي ستارهها در دستگاه اهل بيت(ع) چه توجيهي دارد؟
حسن اخباري، مداح اهل بيت(ع)
انتقاد را اول از خودمان شروع ميكنم كه بچه هيئتي هستيم؛ بايد اين موضوع را بپذيريم كه خود ما هيئتيها مسبب به وجود آمدن اين شرايط هستيم.
وقتي كه رقابت ميان هيئتها به وجود آمد و هر هيئتي ميخواست روي دست هيئت ديگر بلند شود، هيچوقت فكرش را نميكرديم كه كار به اينجا برسد.
وقتي رقابت بر سر پرداخت مبالغ بيشتر به مداحان شروع شد (يكي ۵۰۰هزار تومان اضافهتر ميداد، ديگري يك ميليون تومان) كسي فكرش را نميكرد كه روزي برسد كه در نهايت بعضي از مداحان به مبالغ مرسوم هم قانع نباشند.
حالا ديگر كار به پرداخت پاكتهاي چند ميليوني رسيده و طوري شده كه بايد از بعضي مداحان از چند ماه جلوتر براي شركت در يك مراسم وقت گرفت! اما كاش فقط مشكل همين وقت گرفتن بود!
امروزه ديگر بايد فخر فروشي دوستاني كه ستاره شدهاند را نيز به تماشا بنشينيم؛ حرف من اين است كه رسم دستگاه اهل بيت(ع) اين نيست.
امام جواد(ع) كه حجت خدا بود با غلامان خود مينشست و غذا ميخورد؛ امام رضا(ع) هم همينطور. حالا مگر ما چه كسي هستيم كه اين قدر براي نوكران، عزاداران و عاشقان اهل بيت(ع) فخرفروشي ميكنيم؟
به نظر من دليل اين كه افرادي بعد از ستاره شدن مبالغ بالايي براي خود تعيين ميكنند اين است که هنوز معرفت لازم را پيدا نكردهاند؟ اين افراد در حقيقت نه جايگاه امام حسين(ع) را ميدانند و نه جايگاه خود را ميشناسند؛ چراکه اگر جايگاه آن حضرت را ميشناختند و از هدف ايشان آگاه بودند، اين تصميمات را نميگرفتند و اين مبالغ را نيز تعيين نميكردند.
افرادي كه خيلي زود ستاره ميشوند و نرخهاي سنگيني براي خود تعيين ميكنند، دوران درخشانشان هم خيلي زود به پايان ميرسد.
اما بد نيست گاهي اوقات با مطالعة زندگي برخي از بزرگان، از خود بپرسيم كه چرا مرحوم كافي كه يك روضهخوان بود هنوز فراموش نشده و مهدية تهران همچنان جايگاه محوري براي دعاي ندبهخوانهاست.
چرا هنوز نام كافي زنده است؟ چرا نوارهايش هنوز توزيع ميشوند؟ آيا جز به خاطر اخلاص آن مرحوم در گفتار و كردارش بوده است؟ آيا مرحوم كافي نيز نرخ چند ميليوني تعيين ميكرد؟
خير، رقمي تعيين نميكرد و هر كجا هم كه پولي ميگرفت آن پول را در راه اهل بيت(ع) و امام زمان(عج) خرج ميكرد. مرحوم كافي زنده است؛ چون دست بيچارهها را ميگرفت، چون يك قران براي خودش ذخيره نميكرد و همه را در راه اهل بيت(ع) خرج ميكرد.
پيام من به مداحاني كه از شهرتشان سوءاستفاده کرده يا از رانت خاصي بهره ميبرند، اين است كه خورشيد هميشه زير ابر نميماند.
هر كسي دوراني دارد و اين ميكروفون و منبري كه در اختيار ما قرار دارد، صاحبش فرد ديگري است و بايد قدردان اين منتي كه بر گردن ما گذاشته شده باشيم. ما بايد شكرگذار اين نعمت باشيم، نه اينكه از بودن در اين جايگاه براي بالا بردن قيمتها و مبلغ مداحي استفاده كنيم و در نهايت وقتي عملكرد خودمان را بررسي ميكنيم، ببينيم كه بعد از ۳۰-۴۰ سال حتي يك مجلس هم براي خدا نداشتهايم! آن چيزي كه ماندگار است، كاري است كه براي خدا صورت ميگيرد.
امام حسين(ع) كارش براي خدا بود، تا قيامت هم نامش زنده است؛ شهداي ما كارشان به خاطر خدا بود تا قيامت هم نامشان زنده است، ولي كسي كه كارش براي غير خدا و تنها براي ماديات باشد و خدا را مدنظر قرار ندهد، نه نامش ميماند و نه پولش بركت پيدا ميكند.
بايد به خاطر داشته باشيم كه ناني كه از مداحي به دست ميآيد، تبرك است و اگر ما اعتقادي به متبرك بودن آن داريم، نبايد براي آن نرخ تعيين كنيم.
در مقتل شيخ الرئيس داستان جالبي آمده كه روزي واعظي به كربلا ميرود و پولش تمام ميشود و روز آخر سفر كه ديد پولش تمام شده به حرم امام حسين(ع) رفت و گفت: «آقا سالهاست كه من نوكر شما هستم. اين رسم نوكري و اربابي نيست كه من به كربلا بيايم و حالا پولي نداشته باشم كه سوغاتي بخرم و با خود ببرم.»
آن واعظ بعد از گفتن اين اظهارات از حرم مطهر خارج شد و شب در عالم خواب ديد كه وارد حرم حضرت شده و امام حسين(ع) با تعدادي از اصحاب خود در حرم نشسته است.
اين واعظ هم در كنار يكي از اصحاب نشستند و وقتي صحبت امام(ع) تمام شد، ايشان رو به اين واعظ كردند و گفتند: از ما چه ميخواهي؟ آن واعظ هم گفت: «من عمري است نوكر شما هستم، ولي الآن در كربلا پولم تمام شده و ديگري پولي ندارم تا با آن سوغاتي بخرم و براي خانوادهام ببرم.»
حضرت در پاسخ به نكتة مهمي اشاره كردند و گفتند: «تو يك عمر نوكر پولي ما بودي؛ يادت هست مجلس آن آقا كه پولدار بود سر شب ميرفتي و زياد ميخواندي، ولي مجلس آن پيرزن كه نميتوانست پول زيادي به تو بدهد، آخر شب ميرفتي و كم هم ميخواندي؟»
هر چند آن واعظ به سبب لطف و كرم امام(ع) بينصيب نماند، ولي هدف من از اشاره به اين داستان يادآوري اين حقيقت است كه حضرت تمام اين مسائل را ميبيند و به آن اشراف دارد و ما بايد حواسمان را جمع بكنيم تا در اين چند صباحي كه افتخار پيدا كردهايم، نوكري اهل بيت (ع) را بكنيم، طوري نوكري كنيم كه مورد رضايت آنها باشيم.
روي ديگر سخن من با مسئولان و رؤساي هيئتهاست؛ اگر ما به عشق آقا امام حسين(ع) هيئت ميگيريم، پس چه ضرورتي دارد كه فلان آقايي را دعوت كنيم كه چند ميليون تومان براي جلسۀ مداحي پول ميگيرد؟
ما مداحان زيادي داريم كه هم باسوادند و هم انسانهاي بامعرفت و متديني هستند؛ چرا سراغ اينها نميرويم؟ چرا چسبيدهام به يك عدهاي كه براي كارشان نرخ تعيين ميكنند؟ من نميگويم كه نبايد پولي به مداح يا سخنران بدهيم، ولي بايد اين فرهنگ در بين مسئولان و رؤساي هيئتها ايجاد شود كه با اينگونه روندها مبارزه شود.
افرادي را جايگزين كنند كه اين رويه را ندارند و صالح هستند؛ افرادي را جايگزين كنند كه واقعاً بامعرفت در دستگاه اهل بيت(ع) فعاليت ميكنند و مزدشان را از فرد ديگري ميگيرند.
اگر اين كار را از خود هيئتها شروع كنيم و مدتي از اين افراد براي شركت در مجالس دعوت نكنيم، مدتي كه خانهنشين شوند، خودشان ميل و رغبت خواهند كرد كه با هر رقمي كه دعوت ميشوند، در مجالس شركت كنند.
ما كه نبايد تحت درخواستهاي مخاطبان كه فلان مداح را بياوريد يا فلاني را نياوريد، هر درخواستي را كه ميدانيم در بلندمدت به جريان مداحي و هيئتها آسيب وارد ميكند، بپذيريم.
در نهايت ميخواهم يك بار ديگر به آنهايي كه بعد از رسانهاي شدن فعاليتهايشان در صدا و سيما كلاس ميگذارند و رقمهاي بالايي پيشنهاد ميكنند، بگويم كه براي نوكران، عزاداران و عاشقان اهل بيت(ع) فخرفروشي نكنيد. اين كار عاقبت خوشي ندارد.