کد مطلب : ۱۶۵۴
گفتگو با دکتر محمود عزیزی
نقش ارتباطی نمایشهای آیینی
عزیزی: اشکال نمایش آیینی سنتی ما جزو تئاترهای کامل هستند و تعزیه به خاطر عمق مطلب و تأثیرگذاری آن بر مخاطب اهمیت و جایگاه بالایی در ارتباطات آیینی ما دارد. اولین کار من در تعزیه مسلم بن عقیل بود که با کمترین امکانات آن را بر روی صحنه بردیم. در آن تعزیه به خاطر کمبود پارچه به طراح لباس توصیه کردیم که آنها را به گونهای بدوزد که از یک لباس بتوانیم چند لباس را تهیه کنیم و این باعث شد نوعی از طراحی لباس ابداع شود. در همان کار اول به نقش ارتباطی قوی این شکل نمایش آیینی پی بردم. بعد از آن «سرنوشت سوزناک» و همسرایی مختار را کار کردم. یک کار دیگر را هم با حداقل امکانات تجربه کردم و آن نمایش حضرت یونس بود که بدون صحنه و دکور و تنها با یک بازیگر اجرا میشد. یکی هم نمایش حضرت سلیمان بود که خیلی آن را دوست داشتم. به طور کلی تمام تلاشها برای جا انداختن تئاتر آیینی بوده است تا بتوانیم فرهنگ دینی و ایرانی خود را بدین شکل حفظ کنیم و ارتباطات مذهبی خود را با مسائل مربوط به عاشورا را مستحکم کنیم.
* به نظر شما حماسه عاشورا پس از گذشت این همه سال و اجرای تعزیه و نمایشهای مختلف، هنوز ظرفیت تولید ارتباطی در آن وجود دارد؟
عزیزی: عاشورا یک واقعه عظیم تاریخی است. این واقعه برای شیعیان الگوست... مادر طول حیات تعزیه میبینیم که این هنر هرچقدر توانسته است مضامین عاشورا را داشته باشیم و بر اساس آن فیلمهای قوی، تاریخی، مستند، اثرگذار، معناگرایانه تولید کنیم. عاشورا این ظرفیت را دارد. ما نباید فقط سطحی نگاه کنیم. باید رازهای نهفته در این انقلاب را کشف و با روشهای مختلف عرضه کینم. در حقیقت نهضت عاشورا چنان باعظمت و باشکوه است که بر خلاف حماسههای ملی و قومی، هیچ نیازی به افزودن شاخ و برگ و در آمیختنش با تخیل ندارد. قهرمانان آن، آنقدر بلندمرتبه و رفیع هستند که راوی نیازی به زیادهگویی ندارد. واقعه عاشورا از منظر آسمانی، همه حماسه است. از نگاه دنیایی و انسانی، یک تراژدی محض است امام و یارانش همانند قهرمانان تراژدی کهن، حتی در این شرایط تلخ، ذرهای از اوج فرود نمیآیند. واقعه عاشورا، اینها را دارد ولی همه اینها نیست. این حماسه دارای یک سلسله ویژگیهای اضافی خاص خود نیز هست. برخی از این مفاهیم در قالب شعر، نوحه، روضه، تعزیه و روایتهای مذهبی نمود یافته ولی گستردگی معنوی و نمادین حماسه به حدی است که به نگاههای نو و برداشتهای تازه نیاز دارد.
* شما تا جه اندازه به مرزبندیهای موجود در تئاتر عاشورایی قائل هستند؟
عزیزی: من هرگز این مرزبندیها را قبول ندارم. آنچه به تئاتر عاشورا لطمه وارد میکند، مرزبندیهای خطرناکی است که مثلا گفته میشود این عاشورایی است و این نیست. همان بلایی که بر سینمای دفاع مقدس آمد باید هوشمندانه و ظریفتر عناوینی را در چارچوب فعالیت نمایشی و فرهنگی انتخاب کرد. یکی از مشکلات ما این است که که بسیاری از تواناییهای مربوط به تولید تئاتر در کشور با عناوین مختلف در این فعالیتها از بین میروند. همه اینها هدفی مشترک را دنبال میکنند. نتیجه کار مهم است. مسئلهای دیگر که گاهی مطرح میشود، بازیگر و درنهایت نمایشهای آیینی ما لطمه وارد می کند. ما باید دنبال راهی باشیم که ظرفیتهای این قیام را بیش از پیش بشناسیم. نه این که به فکر مرزبندی و پاپوش درست کردن برای دیگران باشیم.
* برخی تعزیه را به این دلیل قبول ندارند که معتدند این نمایش آیینی دچار خرافه شده است. آیا شما با این سخن موافق هستید؟ و چرا؟
عزیزی: خیر! تعزیه هنری برخاسته از اعتقادات و عواطف مردم است. واقعه عاشورا همه را متأثر کرد. تعزیه نوعی تسکین برای مردم بوده است. پشت این احساسات و عواطف، محقق و فیلسوف قرار نداشته است. این تراکم معنوی و شور حسینی مردم بوده که در قالب تعزیه تجلی پیدا میکند. از این جهت کسی نمیتواند از آن خرده بگیرد که چرا در آن خرافه هم هست. هرچند در تعزیه به آن معنا چندان خرافه وجود ندارد. اما اگر گاهی اغراق یا احساسات بیش از اندازه دیده میشود، به خاطر همان تعلق خاطر و عشق واقعی به سیدالشهدا است. مثل داستان معروف حضرت موسی و شبان. آن چوپان با زبان خویش و بدون هیچ تظاهری با خدای خویش رازو نیاز میکرد. اشکال نمایش تعزیه مردمی دارای این صداقت و زلالی است.
مردم با این نوع از نمایش راه برقراری ارتباط با معشوق خود را یافتهاند. این مردم که فیلسوف، روانشناس و جامعهشناس نبودهاند. آنها یک عده عاشق واقعی و بیریا هستند. البته اصلاح نسخههای تعزیه وظیفه اصلی محققان و کارشناسان امر است. اینها باید کم کم آنچه را که مخالف نظر علما و به دور از شأن قیام عاشوراست، ویرایش کنند و موضوعات عمیقتر و اثرگذارتر را جایگزین کنند. تعزیه همانطور که در دهه اخیر شاهد بودهایم، این قدرت را دارد که بر غیر فارسیزبانان و کسانی که از واقعه عاشورا مطلع نیستند تاثیر بگذارد. باید به این هنر بیشتر رسیدگی شود.
* یک هنرمند عاشورایی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
عزیزی: به نظر من هنرمندان واقعی خود مردم بوده و هستند. این مردم با پاکی و صداقت صحنههای زیبایی را بعد از عاشورا ترسیم کردهاند که هیچ هنرمند صاحبفکری قادر به آن نیست. هنر عاشورا یک هنر خودجوش و زلال مردمی است. راز ماندگاری عاشورا همین است. این مردم هنرمندانی بودهاند که خود بیشترین تأثیر را از هنر عاشورا گرفتهاند و این یعنی نهایت هنر. یک عدهای هم به خاطر استعدادهای ذاتی عناصری مثل علمهای زیبا، پارچهها، ترمهها، شعر، موسیقی، نوحه و ... به وجود آوردهاند. البته به جرأت میتوان گفت اینها هم به خاطر همان احساس جمعی و شور همگانی بوده است. به طور کلی نه تنها هنرمند به معنای خاص خود، بلکه همه مردم باید از یک سو عشق و ایمان به امام حسین(ع) داشته باشند و از سویی با الهام از اندیشههای ایشان و مکتب شیعه، به سلاح دانش و تکنولوژی روز برای پیشرفت فرهنگ و کشور مجهز باشند.