کد مطلب : ۲۵۱۸۳
ممکن است کربلاهای نمادین جایگزین کربلای اصلی شوند
وجوهی از ضریح نمادین امام حسین و حضرت عباس در روز میلاد ایشان در باغ موزه دفاع مقدس رونمایی شد. این موضوع بهانهای شد تا با حجتالاسلام و المسلیمن محسن غرویان هم کلام شویم و زوایای دیگری از این مسأله را مورد بررسی قرار دهیم.
در زمان معصومین(ع)ضریح به شکل متداول امروزی وجود نداشته و تنها بقعهای برای ایشان میساختند. برای شروع صحبت به نظر شما ماهیت ضریح و علت پیدایش نماد سازی چیست؟
اصل نمادسازی دینی و مذهبی از قدیم وجود داشته است و مربوط به امروز نیست. به طور مثال در سقاخانههای قدیمی شهرها نیز نشان دست بریدهای در کنار آن هست، که نماد دست بریده حضرت عباس (ع) در صحنه کربلا بوده است. مردم با این نمادها به یاد واقعه عاشورا و کربلا میافتادند و توجهی به آن حضرات پیدا میکردند. این نمادها یادآوری کننده بودهاند. و در واقع مردم را به یاد وقایع کربلا میانداختند.
روایت یا دستوری از ناحیه ائمه مبنی بر این که ضریح یا بارگاه بسازید به دست ما نرسیده است. بارگاهها تنها علامتهایی بودهاند. برای مثال گنبد برای این بوده که مردم از دور متوجه شوند اینجا مقبره یک انسان بزرگ است. به مرور زمان هنرمندان تغییراتی را در این نمادهای مذهبی ایجاد کردند؛ ازجمله سبز کردن یا طلایی کردن گنبدها، اضافه شدن گلدسته و... تفسیرهایی که از این نمادها میشود ذوقی و هنری هستند.
در ادیان دیگر نیز این نماد سازیها وجود دارد و مخصوص اسلام نیست. در معابد یا کلیساها نیز پر است از مجسمهها و نقاشیهای متفاوت، که هر کدام دارای داستان و نمادی خاص هستند.
آیا ساخت ضریح نمادین از منظر شرع مجاز است؟ به طور کلی محدودیتی برای ساخت مقبره از منظر اسلام وجود دارد؟ به خصوص در ظاهر یا نوع مواد به کار رفته در ساخت آن. مانند حرمت استفاده از طلا برای مرد.
به نظر میرسد در مورد ضریح ساختن محدودیتی وجود ندارد. یکی از دلایل حرمت استفاده طلا برای مرد آن است که طلا زیور زنان است. ولی در مورد ضریح ائمه (ع) چنین منعی وجود ندارد. مگر آن که مصداق تشریفات و اسراف شود. برخی از فقها معتقدند که مخارج سنگین در مساجد و استفاده از لوسترهای بزرگ و... تشریفاتی است که مسجد را از ساده بودن خارج میکند.
لازم به اشاره است اگر همه علما به اشتراک و اتحاد نظر برسند تا تشریفات مساجد کم شود، آن گاه میتوان از هیأت امنا خواست تا هزینهای برای زیور آلات و چیزهای تشریفاتی نکنند.
ساخت ضریح نمادین در اندازه و ظاهر مشابه با نمونه واقعی، ممکن است چه تبعات اجتماعی را داشته باشد؟ آیا باب جدیدی از توسل در زیارت باز میشود و این که آیا ممکن است در طول زمان تبدیل به خرافه گردد؟
ممکن است عده ای همچون وهابیها ایراد بگیرند که ما بت پرست، ضریح پرست و یا آهن پرست هستیم و آنها را عبادت میکنیم. حتی ممکن است بگویند: کربلایشان را به تهران بردهاند. اوایل رحلت امام خمینی(ره) زمانی که ایشان را دفن کردند، و برای ایشان ضریح درست کردند، شایعاتی پخش شد ( حتی در عربستان ) مبنی بر اینکه حکومت سعودی گفته: « ایرانیها میخواهند مقبره امام خمینی (ره) را به عنوان محل طواف قرار بدهند و دیگر برای طواف کعبه به مکه نیایند. آنها میخواهند دور حرم امام خمینی (ره) طواف کنند» این توطئه خنثی شد؛ اما باید مراقب بود تا بهانهای به دشمن داده نشود.
ساخت چنین ضریحهایی ممکن است فی نفسه حال و هوای زیارت را به برخی مردم بدهد. به خصوص کسانی که دسترسی به کربلا ندارند، و یا اینکه به علت جنگ بیم رفتن به کشور عراق را دارند.
زمانی که ضریح امام حسین (ع) در قم ساخته میشد، شاهد بودم که مردم با شوق و علاقه به زیارت میآمدند؛ به اعتقاد اینکه این ضریح به کربلا میرود، و ما از اکنون زیارت و توسل پیدا میکنیم به شوق آنجا. البته انجام این امور نیازمند کار فرهنگی است تا در این زمینه سوء استفادهای صورت نگیرد و عقاید خرافی جایگزین اعتقادات نشود.
عده ای معتقدند اگر این کار ادامه پیدا کند و بازدید برای عموم باشد، ممکن است در شهرستانها نیز مردم مبادرت به ساختن ضریح کنند. چگونه میتوان از پیدایش خرافات جلوگیری کرد؟
چند سال پیش شبیه این موضوع در جمکران پیش آمد. برای محراب جمکران محفظه شیشهای با نور سبز تعبیه کرده بودند. مردم پول درون آن میریختند، زیارت میکردند و برای بوسیدن شیشه صف میکشیدند، گویی پشت آن شیشه نورانی امام زمان(عج) است! تا آنجا که آیتالله مکارم شیرازی مخالفت خود را با این اقدام اعلام کردند و این بساط برچیده شد تا منشأ خرافات نگردد.
نباید این گونه باشد که به بهانه مخارج مسجد از اعتقادات مردم سوء استفاده کرد و آنها را به سمت خرافات برد. چاه جمکران نیز از این گونه مثالها است. در کل برای کار خیر نیز باید روشی درست انتخاب کرد و نباید به هر وسیلهای تمسک جست. به هر حال بعد ازآن که مردم متوجه شوند یا مرجعی مخالفت کند، آن وقت مردم به اصل آن اعتقادات شک میکنند.
پس به نظر شما ضریح به صورت ذاتی مقدس نیست. اما آیا این امکان وجود دارد که در طول زمان خود ضریح مقدس شود و چه تبعات اجتماعی دارد؟
بله، این موضوع حتما منشأ یکسری مشکلات در آینده خواهد شد، مشکلات فرهنگی ایجاد میکند و شبهاتی به همراه دارد. مثلا ممکن است بخواهند در نیشابور یا سبزوار ضریح بسازند و اگر آنها را منع کنند دلیل بیاورند که پس چرا در تهران ضریح ساختهاند و یا این که بخواهند در مقبره شهدای تمام شهرها ضریح نمادین امام حسین (ع) را بسازند.
ارتباط تعظیم شعائر با ساخت ضریح نمادین چیست؟ آیا در راستای تعظیم شعائر است یا در طول زمان در تضاد با آن قرار میگیرد؟
از یک جهت تعظیم شعائر است و اشکالی ندارد و آیه «وَمَنْ يُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإنَّها مِن تَقْوي القلوب؛ هركس شعائر الهي را بزرگ دارد ، اين كار نشانه ي تقواي دلها(ي آنها ) است » (سوره حج آيه ۳۲) این موارد را هم شامل میشود. ولی این بستگی دارد به اینکه علما و نخبگان فکری با یکدیگر شور و بررسی کنند و ببینند آیا تعظیم شعائر بهتری نیز وجود دارد. ساخت ضریح راحتترین گونه تعظیم شعائر الله است. یعنی برای مردم یک ضریح بگذاریم. حتما مردم برای این ضریح پول میگذارند و نذر میکنند. ممکن است در طول زمان این ضریحهای نمادین منبع درآمد شوند.
آیا ممکن است آنچه بر سر سبکهای عزاداری و مداحی آمده در اینجا نیز تکرار شود؟ یعنی در هر شهر ضریحی ساخته شود، تا آنجا که شخصیت و ویژگیهای امام حسین و معصومین(ع) فراموش گردد؟
اگر مدیریت مناسب صورت نگیرد و این کار در جاهای دیگر نیز تکرار شود، ممکن است کربلاهای نمادین جایگزین کربلای اصلی شوند. البته برای مردم روشن گری کرد و اینکه فکر میکنم مردم کربلا را همان کربلای عراق میدانند و از باب قاعده میسور[۱] "المیسورلایسقط بالمعسور"است که میگویند اکنون که دستمان به آن کربلا نمیرسد، به اینجا مراجعه میکنیم.
اگر بخواهم صحبت شما را جمع بندی بکنم به این نتیجه میرسیم که شما با اصل این موضوع مخالفتی ندارید و اهمیت بیشتری به چگونگی مدیریت میدهید؛ و این مسألهای است که باید با روش مطالعات فقهی- اجتماعی بررسی گردد.
بحث موافقت و مخالفت فقهی با ظاهر قضیه فرق میکند. به هرحال این تصمیمی است که اجرا شده است. این ضریحها استقبال مردم را به همراه دارند و ممکن است توسل، بوسیدن ضریح و نذرهایی همراه داشته باشد. باید مدیریت عاقلانهای صورت بگیرد تا در آینده سر از خرافات و آفاتهای فرهنگی- اعتقادی در نیاورد و بهانهای شود برای دشمنان تشیع تا اعتقادات ما را به تمسخر بگیرند و زیر سوال ببرند.
۱حضرت علی ع : «المیسور لا یسقط بالمعسور »انجام مقدار از تکلیف، که از دست مکلف برمیآید، به علت دشوار بودن یا غیر مقدور بودن انجام کامل آن، ساقط نمیشود.
حضرت علی (ع) :«لا یدرک کله لا یترک کله» کاری را که نمیتوان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد.
در زمان معصومین(ع)ضریح به شکل متداول امروزی وجود نداشته و تنها بقعهای برای ایشان میساختند. برای شروع صحبت به نظر شما ماهیت ضریح و علت پیدایش نماد سازی چیست؟
اصل نمادسازی دینی و مذهبی از قدیم وجود داشته است و مربوط به امروز نیست. به طور مثال در سقاخانههای قدیمی شهرها نیز نشان دست بریدهای در کنار آن هست، که نماد دست بریده حضرت عباس (ع) در صحنه کربلا بوده است. مردم با این نمادها به یاد واقعه عاشورا و کربلا میافتادند و توجهی به آن حضرات پیدا میکردند. این نمادها یادآوری کننده بودهاند. و در واقع مردم را به یاد وقایع کربلا میانداختند.
روایت یا دستوری از ناحیه ائمه مبنی بر این که ضریح یا بارگاه بسازید به دست ما نرسیده است. بارگاهها تنها علامتهایی بودهاند. برای مثال گنبد برای این بوده که مردم از دور متوجه شوند اینجا مقبره یک انسان بزرگ است. به مرور زمان هنرمندان تغییراتی را در این نمادهای مذهبی ایجاد کردند؛ ازجمله سبز کردن یا طلایی کردن گنبدها، اضافه شدن گلدسته و... تفسیرهایی که از این نمادها میشود ذوقی و هنری هستند.
در ادیان دیگر نیز این نماد سازیها وجود دارد و مخصوص اسلام نیست. در معابد یا کلیساها نیز پر است از مجسمهها و نقاشیهای متفاوت، که هر کدام دارای داستان و نمادی خاص هستند.
آیا ساخت ضریح نمادین از منظر شرع مجاز است؟ به طور کلی محدودیتی برای ساخت مقبره از منظر اسلام وجود دارد؟ به خصوص در ظاهر یا نوع مواد به کار رفته در ساخت آن. مانند حرمت استفاده از طلا برای مرد.
به نظر میرسد در مورد ضریح ساختن محدودیتی وجود ندارد. یکی از دلایل حرمت استفاده طلا برای مرد آن است که طلا زیور زنان است. ولی در مورد ضریح ائمه (ع) چنین منعی وجود ندارد. مگر آن که مصداق تشریفات و اسراف شود. برخی از فقها معتقدند که مخارج سنگین در مساجد و استفاده از لوسترهای بزرگ و... تشریفاتی است که مسجد را از ساده بودن خارج میکند.
لازم به اشاره است اگر همه علما به اشتراک و اتحاد نظر برسند تا تشریفات مساجد کم شود، آن گاه میتوان از هیأت امنا خواست تا هزینهای برای زیور آلات و چیزهای تشریفاتی نکنند.
ساخت ضریح نمادین در اندازه و ظاهر مشابه با نمونه واقعی، ممکن است چه تبعات اجتماعی را داشته باشد؟ آیا باب جدیدی از توسل در زیارت باز میشود و این که آیا ممکن است در طول زمان تبدیل به خرافه گردد؟
ممکن است عده ای همچون وهابیها ایراد بگیرند که ما بت پرست، ضریح پرست و یا آهن پرست هستیم و آنها را عبادت میکنیم. حتی ممکن است بگویند: کربلایشان را به تهران بردهاند. اوایل رحلت امام خمینی(ره) زمانی که ایشان را دفن کردند، و برای ایشان ضریح درست کردند، شایعاتی پخش شد ( حتی در عربستان ) مبنی بر اینکه حکومت سعودی گفته: « ایرانیها میخواهند مقبره امام خمینی (ره) را به عنوان محل طواف قرار بدهند و دیگر برای طواف کعبه به مکه نیایند. آنها میخواهند دور حرم امام خمینی (ره) طواف کنند» این توطئه خنثی شد؛ اما باید مراقب بود تا بهانهای به دشمن داده نشود.
ساخت چنین ضریحهایی ممکن است فی نفسه حال و هوای زیارت را به برخی مردم بدهد. به خصوص کسانی که دسترسی به کربلا ندارند، و یا اینکه به علت جنگ بیم رفتن به کشور عراق را دارند.
زمانی که ضریح امام حسین (ع) در قم ساخته میشد، شاهد بودم که مردم با شوق و علاقه به زیارت میآمدند؛ به اعتقاد اینکه این ضریح به کربلا میرود، و ما از اکنون زیارت و توسل پیدا میکنیم به شوق آنجا. البته انجام این امور نیازمند کار فرهنگی است تا در این زمینه سوء استفادهای صورت نگیرد و عقاید خرافی جایگزین اعتقادات نشود.
عده ای معتقدند اگر این کار ادامه پیدا کند و بازدید برای عموم باشد، ممکن است در شهرستانها نیز مردم مبادرت به ساختن ضریح کنند. چگونه میتوان از پیدایش خرافات جلوگیری کرد؟
چند سال پیش شبیه این موضوع در جمکران پیش آمد. برای محراب جمکران محفظه شیشهای با نور سبز تعبیه کرده بودند. مردم پول درون آن میریختند، زیارت میکردند و برای بوسیدن شیشه صف میکشیدند، گویی پشت آن شیشه نورانی امام زمان(عج) است! تا آنجا که آیتالله مکارم شیرازی مخالفت خود را با این اقدام اعلام کردند و این بساط برچیده شد تا منشأ خرافات نگردد.
نباید این گونه باشد که به بهانه مخارج مسجد از اعتقادات مردم سوء استفاده کرد و آنها را به سمت خرافات برد. چاه جمکران نیز از این گونه مثالها است. در کل برای کار خیر نیز باید روشی درست انتخاب کرد و نباید به هر وسیلهای تمسک جست. به هر حال بعد ازآن که مردم متوجه شوند یا مرجعی مخالفت کند، آن وقت مردم به اصل آن اعتقادات شک میکنند.
پس به نظر شما ضریح به صورت ذاتی مقدس نیست. اما آیا این امکان وجود دارد که در طول زمان خود ضریح مقدس شود و چه تبعات اجتماعی دارد؟
بله، این موضوع حتما منشأ یکسری مشکلات در آینده خواهد شد، مشکلات فرهنگی ایجاد میکند و شبهاتی به همراه دارد. مثلا ممکن است بخواهند در نیشابور یا سبزوار ضریح بسازند و اگر آنها را منع کنند دلیل بیاورند که پس چرا در تهران ضریح ساختهاند و یا این که بخواهند در مقبره شهدای تمام شهرها ضریح نمادین امام حسین (ع) را بسازند.
ارتباط تعظیم شعائر با ساخت ضریح نمادین چیست؟ آیا در راستای تعظیم شعائر است یا در طول زمان در تضاد با آن قرار میگیرد؟
از یک جهت تعظیم شعائر است و اشکالی ندارد و آیه «وَمَنْ يُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإنَّها مِن تَقْوي القلوب؛ هركس شعائر الهي را بزرگ دارد ، اين كار نشانه ي تقواي دلها(ي آنها ) است » (سوره حج آيه ۳۲) این موارد را هم شامل میشود. ولی این بستگی دارد به اینکه علما و نخبگان فکری با یکدیگر شور و بررسی کنند و ببینند آیا تعظیم شعائر بهتری نیز وجود دارد. ساخت ضریح راحتترین گونه تعظیم شعائر الله است. یعنی برای مردم یک ضریح بگذاریم. حتما مردم برای این ضریح پول میگذارند و نذر میکنند. ممکن است در طول زمان این ضریحهای نمادین منبع درآمد شوند.
آیا ممکن است آنچه بر سر سبکهای عزاداری و مداحی آمده در اینجا نیز تکرار شود؟ یعنی در هر شهر ضریحی ساخته شود، تا آنجا که شخصیت و ویژگیهای امام حسین و معصومین(ع) فراموش گردد؟
اگر مدیریت مناسب صورت نگیرد و این کار در جاهای دیگر نیز تکرار شود، ممکن است کربلاهای نمادین جایگزین کربلای اصلی شوند. البته برای مردم روشن گری کرد و اینکه فکر میکنم مردم کربلا را همان کربلای عراق میدانند و از باب قاعده میسور[۱] "المیسورلایسقط بالمعسور"است که میگویند اکنون که دستمان به آن کربلا نمیرسد، به اینجا مراجعه میکنیم.
اگر بخواهم صحبت شما را جمع بندی بکنم به این نتیجه میرسیم که شما با اصل این موضوع مخالفتی ندارید و اهمیت بیشتری به چگونگی مدیریت میدهید؛ و این مسألهای است که باید با روش مطالعات فقهی- اجتماعی بررسی گردد.
بحث موافقت و مخالفت فقهی با ظاهر قضیه فرق میکند. به هرحال این تصمیمی است که اجرا شده است. این ضریحها استقبال مردم را به همراه دارند و ممکن است توسل، بوسیدن ضریح و نذرهایی همراه داشته باشد. باید مدیریت عاقلانهای صورت بگیرد تا در آینده سر از خرافات و آفاتهای فرهنگی- اعتقادی در نیاورد و بهانهای شود برای دشمنان تشیع تا اعتقادات ما را به تمسخر بگیرند و زیر سوال ببرند.
۱حضرت علی ع : «المیسور لا یسقط بالمعسور »انجام مقدار از تکلیف، که از دست مکلف برمیآید، به علت دشوار بودن یا غیر مقدور بودن انجام کامل آن، ساقط نمیشود.
حضرت علی (ع) :«لا یدرک کله لا یترک کله» کاری را که نمیتوان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد.
مرجع : شفقنا