کد مطلب : ۳۰۵۵۱
گفتو گو با دکتر اسماعیل امینی؛
کار علمی در حوزه مداحی باید بدون تعصب و واقع بینانه باشد
مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان در سال ۹۵ به دانشجویان، اساتید و محقّقین توصیه کردند که درباره مداحی کار علمی کنند: «هم تفسیر و تحلیل کنند، هم راههای علمیِ گسترش این را به ما نشان بدهند و یاد بدهند. ما در واقع دستِکم گرفتیم این پدیده را؛ خیلی پدیدهی مهمّی است»
به همین بهانه به سراغ برخی از اساتید دانشگاه و کارشناسان آشنا با این مباحث رفتیم تا نظرشان درباره کار علمی در حوزه مداحی جویا شویم. گفت و گوی دعبل با دکتر اسماعیل امینی را بخوانید؛
*بررسی علمی و تفصیل و تحلیل پدیدة مداحی به چه معناست و چه ساحتهایی را در بر میگیرد؟
بحثهایی بر سر اصطلاح مداحی انجام میشود. این مباحث بیهوده نیستند؛ اما نکتهای وجود دارد و آن اینکه وقتی اصطلاحی بر سر زبانها افتاد، لازم نیست با آن مقابله کنیم؛ مثلاً روضهخوانی در میان مردم مشهور به روضهخوانی است حال اینکه ریشة آن چه بوده مهم نیست؛ بلکه مهم این است که امروز مردم به ذکر مصیبت، روضهخوانی گویند؛ بنابراین در اصل با ستیز با اصطلاحاتی که در زبان عام رایج شدهاند، موافق نیستم. میتوان دربارة آن فکر کرد و جایگزینی برای آن پیشنهاد کرد. با بیان اصطلاح مداحی، انتقال مقصود صورت میگیرد؛ به این معنا که میان گوینده و شنونده ارتباط برقرار میشود و نیاز به توضیح بیشتری ندارد؛ بنابراین باید چنین اصطلاحاتی را به همین شکل پذیرفت.
زمانی به هیئت، «تکیه» میگفتند حال امروز تکیه کمتر به کار میرود؛ ولی اینکه ریشه تکیه چیست و از کجا آمده است، مهم نیست؛ چون آن زمان رایج بوده است.
نکتة دیگر اینکه مداحی ممکن است در سالیان اخیر به دلیل پیوندش با مسائل اجتماعی و سیاسی و ارتباطش با رسانهها نسبت به قدیم پررنگتر شده باشد؛ ولی به عنوان نهادی اجتماعی، پیشینة بسیاری دارد؛ بنابراین کسی که قصد فعالیت علمی دربارة مداحی دارد نباید به آنچه امروز از مداحی میشناسیم، بسنده کند.
*یعنی شما با علمی بودن و علمی برخورد کردن با مداحی موافق هستید؟
طبعاً باید علمی برخورد کنیم؛ چون هر پدیده دیگری که در اجتماع نقش داشته و تأثیرگذار باشد میتواند موضوع پژوهش و بررسی علمی قرار گیرد.
*بررسی علمی مداحی به چه معناست؟ علمی در اینجا همان معنای متعارف علمی را دارد؟
پژوهش علمی، پژوهشی همراه با روش و متد است و به صورت تصادفی انجام نمیشود؛ بلکه بر اساس پیشفرضهایی صورت میگیرد. از طرفی تفاوتی نکند که این پژوهش را شیعة معتقدِ متعصبِ علاقهمند به اهل بیت (ع) انجام دهد یا پژوهشگری که دین اسلام را قبول ندارد؛ اما از طرف دیگر اگر این پژوهش علمی باشد حاصل این دو پژوهشگر باید نزدیک به یکدیگر باشد؛ مانند اینکه از دو نفر بخواهیم متوسط دمای شهر آبادان را بیان کنند. نتیجة این کار ربطی به اینکه این دو نفر ایرانی هستند یا خارجی، اهل خوزستان هستند یا اهل شهر دیگری یا آبادان را دوست دارند یا نه، ندارد. مطالعه علمی آنها یک نتیجه میدهد.
*این تعریف علمی در حوزه زیستشناسی، فیزیک و شیمی صحیح است. آیا در حوزه علوم انسانی نیز به این تعریف اعتقاد دارید؟ مهمترین دغدغه ما در حوزه مداحی این است که سراغ کار علمی برویم. با توجه به آنچه بیان کردید در حوزههای مختلف علوم انسانی سعة صدر در نتایج وجود دارد؛ به این معنا که یک پژوهشگر در بحث طلاق به یک نتیجه و پژوهشگر دیگر به نتیجه دیگری میرسد؛ اما دعوایی با یکدیگر ندارند؛ اما در حوزة مداحی بعید است که چنین اتفاقی بیفتد؛ به نظرتان این کار چنین ملاحظهای ندارد؟
بستگی به این دارد که از چه منظری نگاه کنیم؛ مثلاً موضوع مداحی و نقش اجتماعی آن را در نظر بگیریم یا مداحان متعلق به چه طبقاتی هستند یا حمایت اقتصادی و اجتماعی از مداحی چگونه صورت میگیرد و اگر بخواهیم از لحاظ درونمایه و محتوایی آن را بررسی کنیم، میگوییم؛ «نسبت اشعار، مراثی و متنهایی که مداحان استفاده میکنند با اشعار، مراثی و متنهایی که معتبر هستند چیست».
*آنچه توضیح دادید بخشی از این ماجراست؛ بخش دیگر آن این است که وقتی در مورد پیشینة مداحی بحث میکنیم به نگاههای گوناگونی میرسیم از طرفی یک نفر ریشة این سبک از عزاداری را دورة صفویه و دیگری آن را متعلق به دورة علویان میداند در صورتی که هر دو با توجه به متد تاریخی کار علمی انجام دادهاند و به این نتیجه رسیدهاند. به نظرتان چنین اتفاقی خطرناک نیست؟
اگر پیشفرض داشته باشیم این اتفاق نمیافتد؛ مثلاً «آنچه من از دین یا روش تبلیغ آن میفهمم همان درست است و هر چه غیر از اوست غلط است» یا «آنچه در مورد اسلام یا شیعه میفهمم درست و هر چه غیر از اوست غلط است» روی چنین پیشفرضهایی نمیتوان کار علمی انجام داد. ما معتقدیم که صورت موجود مسلمانان شیعهای که علاقهمند به اهل بیت (ع) هستند و برای آنها مجلس ذکر و مدح و منقبت برگزار میکنند اینگونه است. صورت کمالی آن این است که نماز اول وقت بخواند یا سؤال شرعی داشته باشد و خمس و زکات بپردازد؛ اما صورت موجود آن این است که بسیاری از کسانی که شیعه و نمازخوان هستند گاهی نسبت به نماز سست هستند یا در پرداخت خمس و زکات دقتی ندارند، گاهی هیئت میآیند و گاهی تارکالصلاه هستند؛ اما بگوییم که اینها صورت مطلوب ما نیستند و شیعه یا محب اهل بیت (ع) حساب نمیشوند؛ بنابراین آنها را کنار بگذاریم؛ این امکانپذیر نیست؛ چون کار پژوهشی صورت موجود را پژوهش میکند نه صورت ذهنی را. مثلاً میخواهیم در مورد حجاب تحقیق کنیم. حجاب از لحاظ رساله یک حکم و از نظر قوانین مدنی حکم دیگری دارد میتوان گفت که رساله سختگیرتر است و قوانین مدنی حکم دارد که به دین مربوط نیست؛ بلکه قوانین اجتماعی و مدنی است. با لباسی که بر تن دارید شما را در یک اداره راه میدهند؛ اما در ادارهای دیگر راه نمیدهند.
کار علمی باید فارغ از کمال مطلوب ما یا سفارشدهندگان ما باشد؛ چون میخواهیم وضعیت موجود را گزارش دهیم؛ مثلاً من به دکتری که پسرخالهام است مراجعه میکنم؛ اما ایشان به دلیل نسبت عاطفی که با من دارند بیماریام را نمیگوید تا من ناراحت نشوم آیا او نباید واقعیت را به من بگوید تا من مراقب زندگیام باشم فارغ از اینکه من ناراحت شوم یا نشوم. کار علمی نیز اینگونه است.
متأسفانه در برابر فعالیتهای علمی و پژوهشی، عاطفی عمل کردهایم و همه چیز را خوب و مطلوب میدانیم. طبق آمار آموزش و پرورش، ۹ میلیون دانشآموز حافظ قرآن داریم. من در دانشگاه کار میکنم و میدانم که دانشجوی رشتة ادبیات فارسی و ادبیات عرب نمیتواند از روی قرآن بخواند؛ اگر ۹ میلیون حافظ قرآن در میان دانشآموزان باشد این سرزمین باید سرزمین نور باشد. در تعریف آموزش و پرورش هر دانشآموزی که بتواند حتی یک سوره از قرآن را از حفظ بخواند حافظ قرآن است.
*از نظر شما روش کار علمی در حوزه مداحی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
اول بیطرف و خالی از ذهن بودن است. فارغ از اینکه مداحی را دوست داریم یا نداریم یا تبعات و عواقب آن را میپسندیم یا نمیپسندیم و فقط به عنوان پدیدهای آن را بررسی کنیم؛
دوم داشتن روش است. برای پژوهش علمی باید از یکی از روشهای آماری، میدانی، کتابخانهای و مصاحبه استفاده کرد.
سوم داشتن نظریه. پیشفرض یا فرضیاتی داشته باشیم و برای جستوجوی این فرضیات کار پژوهشی انجام دهیم.
چهارم توجه به جنبههای مختلف است؛ مثلاً نسبت مداحی با انواع رسانه یا نسبت مداحی با مراکز قدرت یا نسبت مداحی با مراکز اقتصادی یا نسبت مداحی با مراکز علمی یا نسبت مداحی با حوزههای مختلف علوم دینی.
البته وقتی میگویم علمی مقصودم این نیست که هر چیزی که علمی نبود خوب نیست. پژوهش علمی یک روش است؛ ولی روشهای دیگری هم وجود دارد؛ مثلاً روش تحلیل بر اساس ارزشهای اعتقادی.
*شما کار علمی را اولویت میدهید یا نگاه معرفتی را؟ الان نگرشهای متفاوتی به دین وجود دارد؛ مثلاً وقتی به محلهها و هیئتهای مختلف میروید متوجه میشوید که آنها فرهنگ خود را دارند. آیا با نگاه معرفتی نمیتوان جامعة بهتری داشت؟
هر چیزی با اسم خود باشد اشکالی ندارد. در دوران جنگ ؛ عدهای آمده بودند تا جان خود را فدای میهن کنند؛ اما فرمانده باید تا جایی که ممکن بود نیروهای خود را حفظ میکرد. درست است که هر کسی که شهید میشد به سعادت میرسید؛ اما فرمانده نباید سهلانگاری کند و نیروهای خود را از دست بدهد؛ بنابراین کار علمی باید با نام خود و کار عاطفی نیز با نام خود و کار مذهبی نیز با نام خود و کار معرفتی نیز با نام خود انجام شود.
اشتباه برخی این است که نامهای اشتباهی میگذارند؛ مثلاً کار عاطفی را علمی مینامند.
*پس ضرورت کار علمی چیست؟
کار علمی برای شناخت دقیق انجام میشود. من استاد دانشگاه هستم و به دانشآموزان میگویم که برای خدمت به علم و ترویج معارف به شما درس میدهم؛ اما از نظر منطقی و علمی برای امرار معاش این کار را انجام میدهم. هر مداحی میگوید که آمدهام خادم امام حسین و اهل بیت (ع) باشم؛ اما باید پرسید که اگر پول ندهند یا اگر اعتبار اجتماعی نداشته باشید یا به جای مداحی فقط چای بریزید یا فقط کفش جفت کنید؛ آیا باز هم نوکری امام حسین (ع) را خواهید کرد؟
با انجام کار علمی، شناخت دقیق مییابیم و میتوانیم بر اساس آن، تحلیلها و انگیزهها را ارزیابی کنیم.
بر اساس آن میتوانیم تصمیم منطقی بگیریم؛ مثلاً چگونه از مداح حمایت کنیم یا از کدام گروه از مداحان حمایت کنیم؟ در چه حوزههایی برای او کلاس بگذاریم؟ در چه حوزههایی نیاز به تعلیم دارد؟ اگر میخواهیم ترویج کنیم کدام جنس را ترویج کنیم؟ اصلاً کدام را به عنوان مداح بشناسیم؟ اینها مسائلی هستند که با پاسخ به آنها شناخت دقیق مییابیم.
پدرم روحانی بود و مداحی میکرد بعد از انقلاب به هیئت رفت و بازگشت به من گفت که اسماعیل مسلمانی به صرفه شده است. قدیم ما به هیئت پول میدادیم؛ اما امروز هیئت به ما پول داد. سؤال این است که چرا هیئت پول میدهد؟ وقتی کار علمی انجام شود پاسخ بسیاری از سؤالات مشخص میشود.
پدرم پول را دوباره به هیئت بازگردانده و یک قبض گرفته بود ایشان معتقد بود که نباید پول هیئت را به خانه آورد؛ بلکه باید پول خانه را به هیئت برد.
هیئتی که مبتنی بر بودجة دولتی باشد میتواند هر سخنی را بیان کند یا اگر دولت چپگرا باشد باید امام حسین و حر و حبیب بن مظاهرش چپگرا و اگر راستگرا بود راستگرا باشد.
معتقدم با پژوهش علمی همة اینها مشخص خواهند شد؛ از طرفی این نسبت بسیار خطرناک است؛ درست است که میتوان از توان و انگیزة ایجاد شده استفاده کرد و فلان راهبرد سیاسی را پیش برد؛ اما باید گفت که سیاست امروز برای ما اهمیت دارد؛ ولی در نهایت سیاست آنقدر اهمیت نخواهد داشت.
*به نظرتان چه اولویتهای پژوهشیای در این حوزه وجود دارند؟
کارکردهای اجتماعی مداحی؛ مثلاً مداحی چه نقش اجتماعیای دارد و متعلق به کدام طبقه است و وابستگیهای اجتماعی و تأثیرگذاری آن چیست؟
آیا مداحی نیز نهاد رسانهای محسوب میشود یا نمیشود؟ که پژوهشگران حوزة رسانه باید روی این موضوع تحقیق کنند.
نسبت میان مداحی و ادبیات که از نظر من مسئلة مهمی است به این معنا که مداحی چه نسبتی با متون دارد و از متون چه استفادهای میکند؟ یا مداحی چه تغییری در ادبیات شیعی ایجاد میکند؟
نسبت مداحی با شریعت است که پژوهش دربارة آن وظیفة حوزة علمیه است. حوزة علمیه باید دربارة اینکه مداحی از لحاظ شرعی چه جایگاه و چه محدودیتهایی دارد یا چه چیزهایی در آن حلال و چه چیزهایی در آن حرام، مباح و منع است یا چه بدعتهایی ایجاد کرده تحقیق کند. کمتر کسی به این حوزه وارد شده و معمولاً نیز برای آن حساسیت ایجاد شده است. بزرگان شجاعی مانند شهید مطهری مطالبی بیان کردهاند؛ ولی غالباً در قبال نسبت میان شریعت و مداحی سکوت کردهاند.
پدرم میگفت که بسیاری از مردم تصور میکنند که آداب و رسومی که از پدرانشان به جا مانده دین است که اگر با آن مخالفت کنید، تصور میکنند که دین ندارید. عدهای تصور میکنند که طبل و دهل زدن در هیئت امام حسین (ع) بخشی از دین است و اگر شخصی بگوید که طبل و دهل نزنید، دین ندارد.
شخصی به هیئت پدرم آمده بود و قصد داشت سنج بزند پدرم که با طبل و دهل و سنج مخالف و معتقد بود که طبل، سنج و کرنا متعلق به اشقیاست تا زنان و بچهها را بترسانند به او گفت نمیشود که سنج بزند؛ اما آن شخص گفت که نذر کردهام، پدرم گفت؛ دو ضربه بزن نذرت ادا میشود. دم در مسجد دو ضربه به سنج زد و پدرم به او گفت؛ خدا قبول کند.
امروز به جایی رسیدهایم که طبلها را با تریلی حمل میکنند. صدای روضه نمیآید؛ ولی صدای طبل میآید. پدرم میگفت؛ اگر به کسانی که به این اداب و رسوم عادت کردهاند، بگویید که اینها دین نیست تصور میکنند که شما دین ندارید. به نظرم نسبت میان شریعت با مداحی مقابله با «وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ»ست.
*به نظر فعالیتهای علمی در حوزة مداحی نیاز به متولی واحد و راهبری ملی دارد؟
نه. نیاز به هماهنگی دارد. اتفاقاً اگر بخشهای مختلفی از مراکز علمی و پژوهشی در یک حوزه وارد شوند بهتر است؛ چون نتایج آن قابل اعتمادتر است؛ مثلاً نزدیک انتخابات، روزنامة کیهان یک آمار دربارة کاندیداها و روزنامة شرق نیز آمار دیگری میدهد. مثل اینکه این دو روزنامه از دو کشور مختلف سخن میگویند. از آن شگفتتر اینکه پس از اعلام نتایج نیز هر یک از آنها معتقدند که خود پیروز انتخابات هستند. این نوع برخود؛ یعنی نشاندن امیال و آرزوهایمان به جای واقعیت.
*حال تصور کنید در فضایی که عدهای در آن قمهزن هستند و اصلاً اشتباه بودن آن را به رغم صدور فتاوای مختلف قبول ندارند وارد شویم و کار علمی انجام دهیم. به نظرتان به پیش زمینهای در این موضع نیاز نداریم؟
خطیر هست؛ ولی خطرناک نیست. حساس و دقیق هست؛ اما خطرناک نیست. اولاً ضرورتی ندارد که ما اینها را برای عموم منتشر کنیم.
*پس بپرسم چه کسانی باید در این حوزه کار علمی کنند؟
طبعاً کسانی که صلاحیت علمی دارند و ذینفع نیستند؛ اما نتایج آن باید در اختیار کسانی قرار گیرد که میخواهند در این زمینه تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند.
نتایج پژوهش علمی به کسی که تصمیمگیرنده است کمک میکند که درست تصمیم بگیرد.
*چه نسبتی میان فعالیتهای علمی و سیاستگذاری فرهنگی در حوزة مداحی وجود دارد؟
برای اینکه تصمیم درست بگیریم و تصمیممان مبتنی بر هیجانات روزمرة سیاسی و تیتر رسانهها نباشد ناگزیریم کار علمی و پژوهشی دقیق انجام دهیم. روزگاری تصور میکردند که هر چه غیر علمی است غیرمنطقی و غیرعقلانی هم هست؛ ولی اینطور نیست بسیاری از چیزها غیرعلمی ولی مبنای زندگی انسان هستند.
به دلیل تبلیغات غلط تصور میکردیم که هر چیزی که علمی و منطقی و عقلانی باشد خوب است؛ ولی واقعاً اینطور نیست این یک کارکرد و دیگری کارکرد دیگری دارد.
وقتی میخواهیم برای فرهنگ تصمیمگیری کلان یا سیاستگذاری کنیم و بودجه اختصاص دهیم باید دادههای علمی دقیق داشته باشیم تا تصمیماتمان درست باشد و مبتنی بر هیجانات نباشد.
*جامعه مداحان در این زمینه چقدر نقش دارند؟
جامعه مداحان یکپارچه نیستند و تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. اتفاقاً کار پژوهشی نشان میدهد که گروههای مداحی چه نسبتی با اجتماع، مراکز قدرت، مراکز دینی و مراکز اقتصادی دارند. ما از کلمه جامعه مداحان استفاده و تصور میکنیم که همه یکی هستند؛ ولی اینطور نیست اینها با یکدیگر اختلاف دارند؛ البته این اختلاف بد هم نیست. تصور نکنیم که اگر در جامعة مداحان اختلافی وجود نداشته باشد خوب است تنوع و تکثر در کل جامعه وجود دارد و در میان مداحان نیز اینگونه است؛ اما اینکه مداحان نیز مانند بقیة نهادهای اجتماعی، تشکلها و اجتماعاتی برای خود دارند که ممکن است بر اساس منافع مشترک صنفی، اعتقادی، سیاسی یا اجتماعی تشکیل شده باشند خیلی خوب است؛ اگر قرار باشد ساماندهی و سیاستگذاری کنیم آنها میتوانند دخالت کنند و از تجربة آنها استفاده کرد. در غوغای رسانهای از کلمة جامعة مداحان کشور استفاده میشود همانطور که اگر خطایی از یک مداح سر بزند میگویند که مداحان همه مشکل دارند. اجتماعات مختلف مداحی خیلی با یکدیگر متفاوت هستند و یکسان نیستند.
*مهمترین سرفصلهای کار علمی برای کسانی که قصد ورود به این حوزه را دارند تا این کار علمی را انجام دهند، چیست؟
به نظرم اولین اولویتهای پژوهشی این است که خواستگاه مداحان مانند اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اعتقادی و صنفی شناخته و دستهبندی شود. دیگری نقش مداحی در ترویج دین است. اینکه آیا مداح امروز وظیفهاش ترویج دین یا ترویج یک نگرش سیاسی و اجتماعی است که یک مسئلة بسیار مهمی محسوب میشود؛ چون اصل هیئتِ امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) بر ترویج دین بود. گاهی از این ظرفیت برای پیشبرد مقصود سیاسی استفاده میشد؛ اما آن مقصود سیاسی نیز در نهایت در خدمت دین بود مانند ماجرای ۱۵ خرداد. امروز این نسبت بر هم خورده و متغیرهای سیاسی مرتب سراغ مبانی دینی رفتهاند و آنها را با خود تغییر دادهاند.
*کسانی قصد پرداختن به این دو اولویت را دارند باید چه ملاحظاتی را رعایت کنند؟
نباید هراسی از نتایج کسب شده داشته باشند؛ چون با این فرض که نتایج در اختیار دلسوزان جامعه قرار میگیرد، پیش میروند. از طرفی قرار نیست پخش عمومی شود تا مثلاً بیبیسی از آن سوءاستفاده کند. باید شجاعت داشته و هراسی از حاصل آن نداشته باشند. باید کاستیها و ضعفهای کار را بشناسیم و از این طریق خود را بازسازی کنیم. ملاحظة دیگر اینکه اهلیت علمی برای انجام این کار داشته باشند.
پرونده «پرداخت علمی به پدیده مداحی» را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/
به همین بهانه به سراغ برخی از اساتید دانشگاه و کارشناسان آشنا با این مباحث رفتیم تا نظرشان درباره کار علمی در حوزه مداحی جویا شویم. گفت و گوی دعبل با دکتر اسماعیل امینی را بخوانید؛
*بررسی علمی و تفصیل و تحلیل پدیدة مداحی به چه معناست و چه ساحتهایی را در بر میگیرد؟
بحثهایی بر سر اصطلاح مداحی انجام میشود. این مباحث بیهوده نیستند؛ اما نکتهای وجود دارد و آن اینکه وقتی اصطلاحی بر سر زبانها افتاد، لازم نیست با آن مقابله کنیم؛ مثلاً روضهخوانی در میان مردم مشهور به روضهخوانی است حال اینکه ریشة آن چه بوده مهم نیست؛ بلکه مهم این است که امروز مردم به ذکر مصیبت، روضهخوانی گویند؛ بنابراین در اصل با ستیز با اصطلاحاتی که در زبان عام رایج شدهاند، موافق نیستم. میتوان دربارة آن فکر کرد و جایگزینی برای آن پیشنهاد کرد. با بیان اصطلاح مداحی، انتقال مقصود صورت میگیرد؛ به این معنا که میان گوینده و شنونده ارتباط برقرار میشود و نیاز به توضیح بیشتری ندارد؛ بنابراین باید چنین اصطلاحاتی را به همین شکل پذیرفت.
زمانی به هیئت، «تکیه» میگفتند حال امروز تکیه کمتر به کار میرود؛ ولی اینکه ریشه تکیه چیست و از کجا آمده است، مهم نیست؛ چون آن زمان رایج بوده است.
نکتة دیگر اینکه مداحی ممکن است در سالیان اخیر به دلیل پیوندش با مسائل اجتماعی و سیاسی و ارتباطش با رسانهها نسبت به قدیم پررنگتر شده باشد؛ ولی به عنوان نهادی اجتماعی، پیشینة بسیاری دارد؛ بنابراین کسی که قصد فعالیت علمی دربارة مداحی دارد نباید به آنچه امروز از مداحی میشناسیم، بسنده کند.
*یعنی شما با علمی بودن و علمی برخورد کردن با مداحی موافق هستید؟
طبعاً باید علمی برخورد کنیم؛ چون هر پدیده دیگری که در اجتماع نقش داشته و تأثیرگذار باشد میتواند موضوع پژوهش و بررسی علمی قرار گیرد.
*بررسی علمی مداحی به چه معناست؟ علمی در اینجا همان معنای متعارف علمی را دارد؟
پژوهش علمی، پژوهشی همراه با روش و متد است و به صورت تصادفی انجام نمیشود؛ بلکه بر اساس پیشفرضهایی صورت میگیرد. از طرفی تفاوتی نکند که این پژوهش را شیعة معتقدِ متعصبِ علاقهمند به اهل بیت (ع) انجام دهد یا پژوهشگری که دین اسلام را قبول ندارد؛ اما از طرف دیگر اگر این پژوهش علمی باشد حاصل این دو پژوهشگر باید نزدیک به یکدیگر باشد؛ مانند اینکه از دو نفر بخواهیم متوسط دمای شهر آبادان را بیان کنند. نتیجة این کار ربطی به اینکه این دو نفر ایرانی هستند یا خارجی، اهل خوزستان هستند یا اهل شهر دیگری یا آبادان را دوست دارند یا نه، ندارد. مطالعه علمی آنها یک نتیجه میدهد.
*این تعریف علمی در حوزه زیستشناسی، فیزیک و شیمی صحیح است. آیا در حوزه علوم انسانی نیز به این تعریف اعتقاد دارید؟ مهمترین دغدغه ما در حوزه مداحی این است که سراغ کار علمی برویم. با توجه به آنچه بیان کردید در حوزههای مختلف علوم انسانی سعة صدر در نتایج وجود دارد؛ به این معنا که یک پژوهشگر در بحث طلاق به یک نتیجه و پژوهشگر دیگر به نتیجه دیگری میرسد؛ اما دعوایی با یکدیگر ندارند؛ اما در حوزة مداحی بعید است که چنین اتفاقی بیفتد؛ به نظرتان این کار چنین ملاحظهای ندارد؟
بستگی به این دارد که از چه منظری نگاه کنیم؛ مثلاً موضوع مداحی و نقش اجتماعی آن را در نظر بگیریم یا مداحان متعلق به چه طبقاتی هستند یا حمایت اقتصادی و اجتماعی از مداحی چگونه صورت میگیرد و اگر بخواهیم از لحاظ درونمایه و محتوایی آن را بررسی کنیم، میگوییم؛ «نسبت اشعار، مراثی و متنهایی که مداحان استفاده میکنند با اشعار، مراثی و متنهایی که معتبر هستند چیست».
*آنچه توضیح دادید بخشی از این ماجراست؛ بخش دیگر آن این است که وقتی در مورد پیشینة مداحی بحث میکنیم به نگاههای گوناگونی میرسیم از طرفی یک نفر ریشة این سبک از عزاداری را دورة صفویه و دیگری آن را متعلق به دورة علویان میداند در صورتی که هر دو با توجه به متد تاریخی کار علمی انجام دادهاند و به این نتیجه رسیدهاند. به نظرتان چنین اتفاقی خطرناک نیست؟
اگر پیشفرض داشته باشیم این اتفاق نمیافتد؛ مثلاً «آنچه من از دین یا روش تبلیغ آن میفهمم همان درست است و هر چه غیر از اوست غلط است» یا «آنچه در مورد اسلام یا شیعه میفهمم درست و هر چه غیر از اوست غلط است» روی چنین پیشفرضهایی نمیتوان کار علمی انجام داد. ما معتقدیم که صورت موجود مسلمانان شیعهای که علاقهمند به اهل بیت (ع) هستند و برای آنها مجلس ذکر و مدح و منقبت برگزار میکنند اینگونه است. صورت کمالی آن این است که نماز اول وقت بخواند یا سؤال شرعی داشته باشد و خمس و زکات بپردازد؛ اما صورت موجود آن این است که بسیاری از کسانی که شیعه و نمازخوان هستند گاهی نسبت به نماز سست هستند یا در پرداخت خمس و زکات دقتی ندارند، گاهی هیئت میآیند و گاهی تارکالصلاه هستند؛ اما بگوییم که اینها صورت مطلوب ما نیستند و شیعه یا محب اهل بیت (ع) حساب نمیشوند؛ بنابراین آنها را کنار بگذاریم؛ این امکانپذیر نیست؛ چون کار پژوهشی صورت موجود را پژوهش میکند نه صورت ذهنی را. مثلاً میخواهیم در مورد حجاب تحقیق کنیم. حجاب از لحاظ رساله یک حکم و از نظر قوانین مدنی حکم دیگری دارد میتوان گفت که رساله سختگیرتر است و قوانین مدنی حکم دارد که به دین مربوط نیست؛ بلکه قوانین اجتماعی و مدنی است. با لباسی که بر تن دارید شما را در یک اداره راه میدهند؛ اما در ادارهای دیگر راه نمیدهند.
کار علمی باید فارغ از کمال مطلوب ما یا سفارشدهندگان ما باشد؛ چون میخواهیم وضعیت موجود را گزارش دهیم؛ مثلاً من به دکتری که پسرخالهام است مراجعه میکنم؛ اما ایشان به دلیل نسبت عاطفی که با من دارند بیماریام را نمیگوید تا من ناراحت نشوم آیا او نباید واقعیت را به من بگوید تا من مراقب زندگیام باشم فارغ از اینکه من ناراحت شوم یا نشوم. کار علمی نیز اینگونه است.
متأسفانه در برابر فعالیتهای علمی و پژوهشی، عاطفی عمل کردهایم و همه چیز را خوب و مطلوب میدانیم. طبق آمار آموزش و پرورش، ۹ میلیون دانشآموز حافظ قرآن داریم. من در دانشگاه کار میکنم و میدانم که دانشجوی رشتة ادبیات فارسی و ادبیات عرب نمیتواند از روی قرآن بخواند؛ اگر ۹ میلیون حافظ قرآن در میان دانشآموزان باشد این سرزمین باید سرزمین نور باشد. در تعریف آموزش و پرورش هر دانشآموزی که بتواند حتی یک سوره از قرآن را از حفظ بخواند حافظ قرآن است.
*از نظر شما روش کار علمی در حوزه مداحی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
اول بیطرف و خالی از ذهن بودن است. فارغ از اینکه مداحی را دوست داریم یا نداریم یا تبعات و عواقب آن را میپسندیم یا نمیپسندیم و فقط به عنوان پدیدهای آن را بررسی کنیم؛
دوم داشتن روش است. برای پژوهش علمی باید از یکی از روشهای آماری، میدانی، کتابخانهای و مصاحبه استفاده کرد.
سوم داشتن نظریه. پیشفرض یا فرضیاتی داشته باشیم و برای جستوجوی این فرضیات کار پژوهشی انجام دهیم.
چهارم توجه به جنبههای مختلف است؛ مثلاً نسبت مداحی با انواع رسانه یا نسبت مداحی با مراکز قدرت یا نسبت مداحی با مراکز اقتصادی یا نسبت مداحی با مراکز علمی یا نسبت مداحی با حوزههای مختلف علوم دینی.
البته وقتی میگویم علمی مقصودم این نیست که هر چیزی که علمی نبود خوب نیست. پژوهش علمی یک روش است؛ ولی روشهای دیگری هم وجود دارد؛ مثلاً روش تحلیل بر اساس ارزشهای اعتقادی.
*شما کار علمی را اولویت میدهید یا نگاه معرفتی را؟ الان نگرشهای متفاوتی به دین وجود دارد؛ مثلاً وقتی به محلهها و هیئتهای مختلف میروید متوجه میشوید که آنها فرهنگ خود را دارند. آیا با نگاه معرفتی نمیتوان جامعة بهتری داشت؟
هر چیزی با اسم خود باشد اشکالی ندارد. در دوران جنگ ؛ عدهای آمده بودند تا جان خود را فدای میهن کنند؛ اما فرمانده باید تا جایی که ممکن بود نیروهای خود را حفظ میکرد. درست است که هر کسی که شهید میشد به سعادت میرسید؛ اما فرمانده نباید سهلانگاری کند و نیروهای خود را از دست بدهد؛ بنابراین کار علمی باید با نام خود و کار عاطفی نیز با نام خود و کار مذهبی نیز با نام خود و کار معرفتی نیز با نام خود انجام شود.
اشتباه برخی این است که نامهای اشتباهی میگذارند؛ مثلاً کار عاطفی را علمی مینامند.
*پس ضرورت کار علمی چیست؟
کار علمی برای شناخت دقیق انجام میشود. من استاد دانشگاه هستم و به دانشآموزان میگویم که برای خدمت به علم و ترویج معارف به شما درس میدهم؛ اما از نظر منطقی و علمی برای امرار معاش این کار را انجام میدهم. هر مداحی میگوید که آمدهام خادم امام حسین و اهل بیت (ع) باشم؛ اما باید پرسید که اگر پول ندهند یا اگر اعتبار اجتماعی نداشته باشید یا به جای مداحی فقط چای بریزید یا فقط کفش جفت کنید؛ آیا باز هم نوکری امام حسین (ع) را خواهید کرد؟
با انجام کار علمی، شناخت دقیق مییابیم و میتوانیم بر اساس آن، تحلیلها و انگیزهها را ارزیابی کنیم.
بر اساس آن میتوانیم تصمیم منطقی بگیریم؛ مثلاً چگونه از مداح حمایت کنیم یا از کدام گروه از مداحان حمایت کنیم؟ در چه حوزههایی برای او کلاس بگذاریم؟ در چه حوزههایی نیاز به تعلیم دارد؟ اگر میخواهیم ترویج کنیم کدام جنس را ترویج کنیم؟ اصلاً کدام را به عنوان مداح بشناسیم؟ اینها مسائلی هستند که با پاسخ به آنها شناخت دقیق مییابیم.
پدرم روحانی بود و مداحی میکرد بعد از انقلاب به هیئت رفت و بازگشت به من گفت که اسماعیل مسلمانی به صرفه شده است. قدیم ما به هیئت پول میدادیم؛ اما امروز هیئت به ما پول داد. سؤال این است که چرا هیئت پول میدهد؟ وقتی کار علمی انجام شود پاسخ بسیاری از سؤالات مشخص میشود.
پدرم پول را دوباره به هیئت بازگردانده و یک قبض گرفته بود ایشان معتقد بود که نباید پول هیئت را به خانه آورد؛ بلکه باید پول خانه را به هیئت برد.
هیئتی که مبتنی بر بودجة دولتی باشد میتواند هر سخنی را بیان کند یا اگر دولت چپگرا باشد باید امام حسین و حر و حبیب بن مظاهرش چپگرا و اگر راستگرا بود راستگرا باشد.
معتقدم با پژوهش علمی همة اینها مشخص خواهند شد؛ از طرفی این نسبت بسیار خطرناک است؛ درست است که میتوان از توان و انگیزة ایجاد شده استفاده کرد و فلان راهبرد سیاسی را پیش برد؛ اما باید گفت که سیاست امروز برای ما اهمیت دارد؛ ولی در نهایت سیاست آنقدر اهمیت نخواهد داشت.
*به نظرتان چه اولویتهای پژوهشیای در این حوزه وجود دارند؟
کارکردهای اجتماعی مداحی؛ مثلاً مداحی چه نقش اجتماعیای دارد و متعلق به کدام طبقه است و وابستگیهای اجتماعی و تأثیرگذاری آن چیست؟
آیا مداحی نیز نهاد رسانهای محسوب میشود یا نمیشود؟ که پژوهشگران حوزة رسانه باید روی این موضوع تحقیق کنند.
نسبت میان مداحی و ادبیات که از نظر من مسئلة مهمی است به این معنا که مداحی چه نسبتی با متون دارد و از متون چه استفادهای میکند؟ یا مداحی چه تغییری در ادبیات شیعی ایجاد میکند؟
نسبت مداحی با شریعت است که پژوهش دربارة آن وظیفة حوزة علمیه است. حوزة علمیه باید دربارة اینکه مداحی از لحاظ شرعی چه جایگاه و چه محدودیتهایی دارد یا چه چیزهایی در آن حلال و چه چیزهایی در آن حرام، مباح و منع است یا چه بدعتهایی ایجاد کرده تحقیق کند. کمتر کسی به این حوزه وارد شده و معمولاً نیز برای آن حساسیت ایجاد شده است. بزرگان شجاعی مانند شهید مطهری مطالبی بیان کردهاند؛ ولی غالباً در قبال نسبت میان شریعت و مداحی سکوت کردهاند.
پدرم میگفت که بسیاری از مردم تصور میکنند که آداب و رسومی که از پدرانشان به جا مانده دین است که اگر با آن مخالفت کنید، تصور میکنند که دین ندارید. عدهای تصور میکنند که طبل و دهل زدن در هیئت امام حسین (ع) بخشی از دین است و اگر شخصی بگوید که طبل و دهل نزنید، دین ندارد.
شخصی به هیئت پدرم آمده بود و قصد داشت سنج بزند پدرم که با طبل و دهل و سنج مخالف و معتقد بود که طبل، سنج و کرنا متعلق به اشقیاست تا زنان و بچهها را بترسانند به او گفت نمیشود که سنج بزند؛ اما آن شخص گفت که نذر کردهام، پدرم گفت؛ دو ضربه بزن نذرت ادا میشود. دم در مسجد دو ضربه به سنج زد و پدرم به او گفت؛ خدا قبول کند.
امروز به جایی رسیدهایم که طبلها را با تریلی حمل میکنند. صدای روضه نمیآید؛ ولی صدای طبل میآید. پدرم میگفت؛ اگر به کسانی که به این اداب و رسوم عادت کردهاند، بگویید که اینها دین نیست تصور میکنند که شما دین ندارید. به نظرم نسبت میان شریعت با مداحی مقابله با «وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ»ست.
*به نظر فعالیتهای علمی در حوزة مداحی نیاز به متولی واحد و راهبری ملی دارد؟
نه. نیاز به هماهنگی دارد. اتفاقاً اگر بخشهای مختلفی از مراکز علمی و پژوهشی در یک حوزه وارد شوند بهتر است؛ چون نتایج آن قابل اعتمادتر است؛ مثلاً نزدیک انتخابات، روزنامة کیهان یک آمار دربارة کاندیداها و روزنامة شرق نیز آمار دیگری میدهد. مثل اینکه این دو روزنامه از دو کشور مختلف سخن میگویند. از آن شگفتتر اینکه پس از اعلام نتایج نیز هر یک از آنها معتقدند که خود پیروز انتخابات هستند. این نوع برخود؛ یعنی نشاندن امیال و آرزوهایمان به جای واقعیت.
*حال تصور کنید در فضایی که عدهای در آن قمهزن هستند و اصلاً اشتباه بودن آن را به رغم صدور فتاوای مختلف قبول ندارند وارد شویم و کار علمی انجام دهیم. به نظرتان به پیش زمینهای در این موضع نیاز نداریم؟
خطیر هست؛ ولی خطرناک نیست. حساس و دقیق هست؛ اما خطرناک نیست. اولاً ضرورتی ندارد که ما اینها را برای عموم منتشر کنیم.
*پس بپرسم چه کسانی باید در این حوزه کار علمی کنند؟
طبعاً کسانی که صلاحیت علمی دارند و ذینفع نیستند؛ اما نتایج آن باید در اختیار کسانی قرار گیرد که میخواهند در این زمینه تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند.
نتایج پژوهش علمی به کسی که تصمیمگیرنده است کمک میکند که درست تصمیم بگیرد.
*چه نسبتی میان فعالیتهای علمی و سیاستگذاری فرهنگی در حوزة مداحی وجود دارد؟
برای اینکه تصمیم درست بگیریم و تصمیممان مبتنی بر هیجانات روزمرة سیاسی و تیتر رسانهها نباشد ناگزیریم کار علمی و پژوهشی دقیق انجام دهیم. روزگاری تصور میکردند که هر چه غیر علمی است غیرمنطقی و غیرعقلانی هم هست؛ ولی اینطور نیست بسیاری از چیزها غیرعلمی ولی مبنای زندگی انسان هستند.
به دلیل تبلیغات غلط تصور میکردیم که هر چیزی که علمی و منطقی و عقلانی باشد خوب است؛ ولی واقعاً اینطور نیست این یک کارکرد و دیگری کارکرد دیگری دارد.
وقتی میخواهیم برای فرهنگ تصمیمگیری کلان یا سیاستگذاری کنیم و بودجه اختصاص دهیم باید دادههای علمی دقیق داشته باشیم تا تصمیماتمان درست باشد و مبتنی بر هیجانات نباشد.
*جامعه مداحان در این زمینه چقدر نقش دارند؟
جامعه مداحان یکپارچه نیستند و تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. اتفاقاً کار پژوهشی نشان میدهد که گروههای مداحی چه نسبتی با اجتماع، مراکز قدرت، مراکز دینی و مراکز اقتصادی دارند. ما از کلمه جامعه مداحان استفاده و تصور میکنیم که همه یکی هستند؛ ولی اینطور نیست اینها با یکدیگر اختلاف دارند؛ البته این اختلاف بد هم نیست. تصور نکنیم که اگر در جامعة مداحان اختلافی وجود نداشته باشد خوب است تنوع و تکثر در کل جامعه وجود دارد و در میان مداحان نیز اینگونه است؛ اما اینکه مداحان نیز مانند بقیة نهادهای اجتماعی، تشکلها و اجتماعاتی برای خود دارند که ممکن است بر اساس منافع مشترک صنفی، اعتقادی، سیاسی یا اجتماعی تشکیل شده باشند خیلی خوب است؛ اگر قرار باشد ساماندهی و سیاستگذاری کنیم آنها میتوانند دخالت کنند و از تجربة آنها استفاده کرد. در غوغای رسانهای از کلمة جامعة مداحان کشور استفاده میشود همانطور که اگر خطایی از یک مداح سر بزند میگویند که مداحان همه مشکل دارند. اجتماعات مختلف مداحی خیلی با یکدیگر متفاوت هستند و یکسان نیستند.
*مهمترین سرفصلهای کار علمی برای کسانی که قصد ورود به این حوزه را دارند تا این کار علمی را انجام دهند، چیست؟
به نظرم اولین اولویتهای پژوهشی این است که خواستگاه مداحان مانند اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اعتقادی و صنفی شناخته و دستهبندی شود. دیگری نقش مداحی در ترویج دین است. اینکه آیا مداح امروز وظیفهاش ترویج دین یا ترویج یک نگرش سیاسی و اجتماعی است که یک مسئلة بسیار مهمی محسوب میشود؛ چون اصل هیئتِ امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) بر ترویج دین بود. گاهی از این ظرفیت برای پیشبرد مقصود سیاسی استفاده میشد؛ اما آن مقصود سیاسی نیز در نهایت در خدمت دین بود مانند ماجرای ۱۵ خرداد. امروز این نسبت بر هم خورده و متغیرهای سیاسی مرتب سراغ مبانی دینی رفتهاند و آنها را با خود تغییر دادهاند.
*کسانی قصد پرداختن به این دو اولویت را دارند باید چه ملاحظاتی را رعایت کنند؟
نباید هراسی از نتایج کسب شده داشته باشند؛ چون با این فرض که نتایج در اختیار دلسوزان جامعه قرار میگیرد، پیش میروند. از طرفی قرار نیست پخش عمومی شود تا مثلاً بیبیسی از آن سوءاستفاده کند. باید شجاعت داشته و هراسی از حاصل آن نداشته باشند. باید کاستیها و ضعفهای کار را بشناسیم و از این طریق خود را بازسازی کنیم. ملاحظة دیگر اینکه اهلیت علمی برای انجام این کار داشته باشند.
پرونده «پرداخت علمی به پدیده مداحی» را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/