کد مطلب : ۳۱۷۵۹
حجت الاسلام والمسلمین ابوالفضل موسویان:
محتوا را فدای ظواهر کردیم/ بعضی از سخنرانیهایی که از رسانه ملی پخش میشود سطحی است
فهیمه ابراهیمی:شور و اشتیاق مردم به مناسک عزاداری به حدی است که آنها را با هر سختی به میدان میآورد اما کم میبینیم پای منبری که از فلسفه عزاداری و قیام امام حسین(ع) میگوید پر شود.
حجت الاسلام والمسلمین ابوالفضل موسویان عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم می گوید: فهم، شعور و آگاهی، بیشتر مورد تاکید دین است تا اینکه بخواهیم صرفا به همین ظواهر اکتفا کنیم. اما این مساله بیشتر ترویج می شود کسی که بیشتر عزاداری می کند نسبت به کسی که به جامعه آگاهی می دهد، ارزش بیشتری دارد.
شما تغییر و تحولات الگوهای عزاداری در ماه محرم و عاشورا طی دهه های اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا موافق هستید که شاهد گسترش ظاهرگرایی و افول محتوا هستیم؟
من هم این مسأله را قبول دارم. باید گفت در عزاداری های خود به ظواهر بیشتر توجه کردیم. توجه به ظواهر اشکالی ندارد ولی در واقع ما محتوا را فدای ظواهر کردیم. امروز دری که باید از قیام امام حسین(ع) بگیریم و در جامعه ما تحقق پیدا کند، زنده شدن روحیه حسینی و مبارزه با ظلم و ستم است در حالی که در برنامه های عزاداری ما به این مباحث کمتر پرداخته میشود و متاسفانه نهضت امام حسین(ع) به پخش غذا و نذری و دیگر کارها خلاصه شده است. خرافات هم در این قضایا نقش بسیاری دارد که مردم را به خرافات کشاندند و گویا مردم هر کاری کنند میتوانند با عزاداری برای امام حسین(ع) نامه اعمال سیاه خود را پاک کنند. یعنی یک نوع بهشت فروشی در بین ما به وجود آمده و همانند کاری که کلیسا انجام می داد را ما الان انجام میدهیم و بهشت را میفروشیم. در حالی که امام حسین(ع) در لحظات مختلف مبارزه، بر اصول خود تأکید میکرد و حتی در آخرین ساعات عمرش نماز را برپا کرد. اما ما عزاداری امام حسین(ع) را در حالی برگزار میکنیم که واجباتمان ترک و بعضی کارهای خلاف شرع هم صورت میگیرد که این گونه کارها، خلاف آن چیزی است که امام حسین(ع) به خاطر آنها جان خود را فدا کرد.
به خرافات اشاره کردید بیشتر در اینباره توضیح دهید که این خرافات در چه جهاتی صورت گرفته است؟
خرافات در عزاداریها را در جهات مختلف شاهد هستیم اعم از بخشش گناهان و اینکه آن را حتی بر دیگر مسایل اصل گرفتیم. یعنی مساله عزاداری برای ما مهمتر از آموزشهای دینی شده است. به گونهای تبلیغ کردیم که اگر کسی این عزاداری را داشته باشد ولو اینکه چیزی نداند ارزشش بالاتر از کسی است که فلسفه آن را میفهمد. درحالی که در روایات و آیات ارزش علم و عالم بسیار بیان شده است حتی ائمه بارها فرمودند ما به سبب جهل و نادانی مردم آسیب دیدیم. حتی همین دوستان خودمان و کسانی که علاقمند به ائمه هستند با عملکرد اشتباه و غلط خود گاهی به دیانت هم ضربه زدند. اگر مردم آگاه نباشند حتی ممکن است به ظاهر در صدد تقویت دین باشند اما در اصل به ضرر دین عمل میکنند. این جهات باید مد نظر قرار بگیرد یعنی بدانیم که فهم، شعور و آگاهی، بیشتر مورد تاکید دین است تا اینکه بخواهیم صرفا به همین ظواهر اکتفا کنیم. اما همانطور که گفتم متاسفانه این مساله بیشتر ترویج شده که آنهایی که بیشتر عزاداری میکنند نسبت به کسانی که به جامعه آگاهی میدهند ارزش بیشتری دارند.
چه عاملی باعث می شود مردم به ظاهر گرایی علاقه بیشتری داشته باشند. آیا روش مداحان در ترویج این کار موثر بوده یا خود مردم اینچنین می خواهند؟
به طور طبیعی افراد خودشان گرایش به این مساله دارند. یعنی هر کسی بخواهد به شخصی مسوولیت دهد و شخص را وادار به کاری کند خیلی طرفدار ندارد در حالی که اگر کسی بخواهد مسوولیت را از دوش مردم بردارد، طرفدار بیشتری پیدا میکند. بسیاری از افراد دوست دارند بگویند ما طرفدار و دوستدار امام حسین(ع) هستیم ولی در عوض مسوولیتی هم نداشته باشند یعنی مسوولیت نباشد و در عین حال خود را طرفدار حق بداند. در صورتی که ما میدیدیم در گذشته کسانی که طرفدار امام حسین(ع) بودند مشکلات زیادی را هم تحمل کردند. بنابراین کار آنها ارزش داشت یعنی کسانی بودند که به راستی میخواستند طرفداری کنند و از عهده مشکلاتی که هست برآیند. در روایات داریم که مردم امر به معروف و نهی از منکر را مردم تا وقتی که مشکلی نداشته باشد انجام میدهند اما همینکه احساس کنند مشکلی وجود دارد آن را کنار میگذارند کما اینکه بدانند نمازشان روزی برایشان مشکل ایجاد میکند آن را نیز ترک میکنند. ذاتا اینگونه گرایش وجود دارد ولی کسانی که متولی امور مذهبی هستند و آنهایی که در رابطه با امام حسین(ع) فعالیت می کنند باید مردم را با اهداف آشنا کنند تا افرادی که میخواهند به اینصورت خود را خلاص کنند و بگویند امام حسین(ع) را قبول داریم ولی از سوی دیگر کارهای خلاف خود را ادامه میدهند، آگاه شوند.
متولیان امور مذهبی چقدر در این راستا که گفتید عمل کردند؟
نه متاسفانه این کار آنچنان که شایسته است انجام نمیشود حتی برخی از منبریهای ما هم آتش بیار همین معرکه هستند یعنی تفاوت زیادی با برخی مداحان که افکار غلط را در بین مردم ترویج میدهند، ندارند.
چرا؟
این مساله هم شاید به همین دلیل است که مردم افرادی را که از آنها رفع مسوولیت کند را بیشتر دوست دارند. به گفته شهید مطهری مجوز صادر کند که شخص هر کاری که بخواهد انجام دهد و اگر برای امام حسین(ع) گریه کند تمام گناهانش بخشیده می شود! پس هر کسی این حرف را بزند مردم مرید او میشوند ولی اگر کسی هدف قیام امام حسین(ع) را بیان کند چون برای مردم مسوولیت درست میکند کسی طرفدار او نیست و طبیعتا خیلی پای منبر او نمی نشینند.
پس به نظر شما اگر دیدی پژوهشگرانه داشته باشیم میتوان گفت عزاداری ما از آن خط اصیل فاصله گرفته است؟
این قضیه مربوط به زمان حال نیست بلکه از قدیم وجود داشته است که یک عده ای دنبال این قضیه بودند یعنی از عزاداری امام حسین(ع) برداشت غلطی کردند حال چه تعمدا و چه بر اثر نادانی چنین تصوری به وجود آمد. در گذشته هم چنین بود که اینگونه ترویج میکردند فضیلت کسانی که عزاداری میکنند ولو اینکه زندگی آنها با امام حسین(ع) تطبیقی پیدا نمیکند، بیشتر است.
به باور شما سیاستگذاریهای فرهنگی نهادهای دولتی و حکومتی تا چه اندازه در خط سیر و تغییر و تحول اشکال عزاداری در ایران موثر بوده است؟
بله به نظر من مهمترین نقش را در این قضیه صدا و سیما ایفا میکند یعنی صدا و سیما در داغ کردن همین نکته بسیار موثر بوده است. سخنرانیها و عزاداریهای صدا و سیما در سطح کشور و بین الملل پخش میشود و برخی به دنبال جوی هستند که وجود دارد و میخواهند بگویند ما هم همراه با جامعه و مردم هستیم. حتی بعضی از سخنرانیهایی که از رسانه ملی پخش میشود بسیار سطحی و سخیف است. صدا و سیما که تریبون رسمی کشور است اگر سخنرانها را محدود به افرادی کند که فهم و آگاهیشان مشخص است و میدانند چه میگویند قطعا تاثیر بهتری خواهد داشت. یا مثلا سخنرانی و مداحی بعضی از کسانی که مورد قبول مردم نیستند درست نیست زیرا مردم با دید منفی به آنها نگاه میکنند و طبیعتا وقتی آن سخنران و مداحی پخش شود تاثیر منفی در بین مردم خواهد داشت.
به نظر می رسد در محتوای همین روزه خوانی ها نهادهای سیاستگذار حکومتی تلاش برای پالایش می کنند ولی از جانب مردم مقاومت وجود دارد.
این مقاومتی که گفتم منحصر به امروز نیست بلکه از گذشته وجود داشته یعنی عدهای میخواستند از جریانهای عاشورا چنین برداشتهایی داشته باشند حال اینکه سطح فهمشان پایین است یا اغراض دیگری دارند، نمیدانم. اما بزرگان دینی و مذهبی و خصوصا تریبونی که امروز در اختیار این جریان قرار میگیرد و میخواهد مذهب شیعه را به جهان نشان دهد باید مراقب همین حرکات باشد و نباید تحت تاثیر این جو سازیها قرار بگیرد. ما که نمیتوانیم تمام اصول خود را به خاطر سلایق عدهای زیر پا بگذاریم. بنابراین باید بر اساس همان اصولی که شناخته شده و درست است این مطالب را پخش کرد ولو اینکه عدهای هم ناراحت باشند. به عنوان نمونه گاهی ولادت امامی با قولی که امام دیگری در این روز از دنیا رفته است مصادف می شود و ما عزاداری را در آن روز ترجیح میدهیم و عزاداری برای ما مهمتر میشود. این یک نوع فرهنگ سازی در جامعه ما است و شاید یک علتی اینکه جامعه ما آن جامعه شاد که خلاقیت داشته باشد و کارهای را درست پیش ببرد نیست چراکه با این کار ترویج غم و ناراحتی میکنیم. در فرهنگ دینی آنچه داریم بیشتر عزاداری برای امام حسین(ع) است اما اینکه به هر مناسبتی دهه و هفته درست میکنیم کار درست نیست. حداقل صدا و سیما باید به آن اصولی که مد نظر و مورد تایید بزرگان دین است تکیه و توجه کند و در دام چنین افکاری که یک عده عوام دارند قرار نگیرند.
در خصوص مواجهه جریان نواندیش حوزوی و همچنین روشنفکری دینی با مساله عزاداریها و برخی خرافات ترویج شده در جریان این مراسمها پرسش این است که این مواجهه تا چه میزان در اصلاح این امور موثر بوده؟
آنها در سطح خودشان کارهایی انجام میدهند اما چون تریبونهای رسمی در اختیارشان نیست طبیعتا نمیشود انتظار حرکت فرهنگ سازی که باید در سطح جامعه وجود داشته باشد را از آنها داشت. به نظر میرسد این جریان در این جهت موفق نیست و نمیتواند دیدگاه خود را در سطح جامعه گسترش دهند.
پس چه باید کرد صرف اینکه امکانات در اختیار جریان نواندیش نیست آیا مشکلی را حل می کند؟
بله نباید بیکار بنشینند باید تلاش کنند ولی بالاخره باید قبول کرد که آن امکاناتی که طرف مقابل دارد در دست اندیشمندان نیست و طبیعتا این ناهماهنگی باعث میشود موفقیتشان کمتر شود.
حجت الاسلام والمسلمین ابوالفضل موسویان عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم می گوید: فهم، شعور و آگاهی، بیشتر مورد تاکید دین است تا اینکه بخواهیم صرفا به همین ظواهر اکتفا کنیم. اما این مساله بیشتر ترویج می شود کسی که بیشتر عزاداری می کند نسبت به کسی که به جامعه آگاهی می دهد، ارزش بیشتری دارد.
شما تغییر و تحولات الگوهای عزاداری در ماه محرم و عاشورا طی دهه های اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا موافق هستید که شاهد گسترش ظاهرگرایی و افول محتوا هستیم؟
من هم این مسأله را قبول دارم. باید گفت در عزاداری های خود به ظواهر بیشتر توجه کردیم. توجه به ظواهر اشکالی ندارد ولی در واقع ما محتوا را فدای ظواهر کردیم. امروز دری که باید از قیام امام حسین(ع) بگیریم و در جامعه ما تحقق پیدا کند، زنده شدن روحیه حسینی و مبارزه با ظلم و ستم است در حالی که در برنامه های عزاداری ما به این مباحث کمتر پرداخته میشود و متاسفانه نهضت امام حسین(ع) به پخش غذا و نذری و دیگر کارها خلاصه شده است. خرافات هم در این قضایا نقش بسیاری دارد که مردم را به خرافات کشاندند و گویا مردم هر کاری کنند میتوانند با عزاداری برای امام حسین(ع) نامه اعمال سیاه خود را پاک کنند. یعنی یک نوع بهشت فروشی در بین ما به وجود آمده و همانند کاری که کلیسا انجام می داد را ما الان انجام میدهیم و بهشت را میفروشیم. در حالی که امام حسین(ع) در لحظات مختلف مبارزه، بر اصول خود تأکید میکرد و حتی در آخرین ساعات عمرش نماز را برپا کرد. اما ما عزاداری امام حسین(ع) را در حالی برگزار میکنیم که واجباتمان ترک و بعضی کارهای خلاف شرع هم صورت میگیرد که این گونه کارها، خلاف آن چیزی است که امام حسین(ع) به خاطر آنها جان خود را فدا کرد.
به خرافات اشاره کردید بیشتر در اینباره توضیح دهید که این خرافات در چه جهاتی صورت گرفته است؟
خرافات در عزاداریها را در جهات مختلف شاهد هستیم اعم از بخشش گناهان و اینکه آن را حتی بر دیگر مسایل اصل گرفتیم. یعنی مساله عزاداری برای ما مهمتر از آموزشهای دینی شده است. به گونهای تبلیغ کردیم که اگر کسی این عزاداری را داشته باشد ولو اینکه چیزی نداند ارزشش بالاتر از کسی است که فلسفه آن را میفهمد. درحالی که در روایات و آیات ارزش علم و عالم بسیار بیان شده است حتی ائمه بارها فرمودند ما به سبب جهل و نادانی مردم آسیب دیدیم. حتی همین دوستان خودمان و کسانی که علاقمند به ائمه هستند با عملکرد اشتباه و غلط خود گاهی به دیانت هم ضربه زدند. اگر مردم آگاه نباشند حتی ممکن است به ظاهر در صدد تقویت دین باشند اما در اصل به ضرر دین عمل میکنند. این جهات باید مد نظر قرار بگیرد یعنی بدانیم که فهم، شعور و آگاهی، بیشتر مورد تاکید دین است تا اینکه بخواهیم صرفا به همین ظواهر اکتفا کنیم. اما همانطور که گفتم متاسفانه این مساله بیشتر ترویج شده که آنهایی که بیشتر عزاداری میکنند نسبت به کسانی که به جامعه آگاهی میدهند ارزش بیشتری دارند.
چه عاملی باعث می شود مردم به ظاهر گرایی علاقه بیشتری داشته باشند. آیا روش مداحان در ترویج این کار موثر بوده یا خود مردم اینچنین می خواهند؟
به طور طبیعی افراد خودشان گرایش به این مساله دارند. یعنی هر کسی بخواهد به شخصی مسوولیت دهد و شخص را وادار به کاری کند خیلی طرفدار ندارد در حالی که اگر کسی بخواهد مسوولیت را از دوش مردم بردارد، طرفدار بیشتری پیدا میکند. بسیاری از افراد دوست دارند بگویند ما طرفدار و دوستدار امام حسین(ع) هستیم ولی در عوض مسوولیتی هم نداشته باشند یعنی مسوولیت نباشد و در عین حال خود را طرفدار حق بداند. در صورتی که ما میدیدیم در گذشته کسانی که طرفدار امام حسین(ع) بودند مشکلات زیادی را هم تحمل کردند. بنابراین کار آنها ارزش داشت یعنی کسانی بودند که به راستی میخواستند طرفداری کنند و از عهده مشکلاتی که هست برآیند. در روایات داریم که مردم امر به معروف و نهی از منکر را مردم تا وقتی که مشکلی نداشته باشد انجام میدهند اما همینکه احساس کنند مشکلی وجود دارد آن را کنار میگذارند کما اینکه بدانند نمازشان روزی برایشان مشکل ایجاد میکند آن را نیز ترک میکنند. ذاتا اینگونه گرایش وجود دارد ولی کسانی که متولی امور مذهبی هستند و آنهایی که در رابطه با امام حسین(ع) فعالیت می کنند باید مردم را با اهداف آشنا کنند تا افرادی که میخواهند به اینصورت خود را خلاص کنند و بگویند امام حسین(ع) را قبول داریم ولی از سوی دیگر کارهای خلاف خود را ادامه میدهند، آگاه شوند.
متولیان امور مذهبی چقدر در این راستا که گفتید عمل کردند؟
نه متاسفانه این کار آنچنان که شایسته است انجام نمیشود حتی برخی از منبریهای ما هم آتش بیار همین معرکه هستند یعنی تفاوت زیادی با برخی مداحان که افکار غلط را در بین مردم ترویج میدهند، ندارند.
چرا؟
این مساله هم شاید به همین دلیل است که مردم افرادی را که از آنها رفع مسوولیت کند را بیشتر دوست دارند. به گفته شهید مطهری مجوز صادر کند که شخص هر کاری که بخواهد انجام دهد و اگر برای امام حسین(ع) گریه کند تمام گناهانش بخشیده می شود! پس هر کسی این حرف را بزند مردم مرید او میشوند ولی اگر کسی هدف قیام امام حسین(ع) را بیان کند چون برای مردم مسوولیت درست میکند کسی طرفدار او نیست و طبیعتا خیلی پای منبر او نمی نشینند.
پس به نظر شما اگر دیدی پژوهشگرانه داشته باشیم میتوان گفت عزاداری ما از آن خط اصیل فاصله گرفته است؟
این قضیه مربوط به زمان حال نیست بلکه از قدیم وجود داشته است که یک عده ای دنبال این قضیه بودند یعنی از عزاداری امام حسین(ع) برداشت غلطی کردند حال چه تعمدا و چه بر اثر نادانی چنین تصوری به وجود آمد. در گذشته هم چنین بود که اینگونه ترویج میکردند فضیلت کسانی که عزاداری میکنند ولو اینکه زندگی آنها با امام حسین(ع) تطبیقی پیدا نمیکند، بیشتر است.
به باور شما سیاستگذاریهای فرهنگی نهادهای دولتی و حکومتی تا چه اندازه در خط سیر و تغییر و تحول اشکال عزاداری در ایران موثر بوده است؟
بله به نظر من مهمترین نقش را در این قضیه صدا و سیما ایفا میکند یعنی صدا و سیما در داغ کردن همین نکته بسیار موثر بوده است. سخنرانیها و عزاداریهای صدا و سیما در سطح کشور و بین الملل پخش میشود و برخی به دنبال جوی هستند که وجود دارد و میخواهند بگویند ما هم همراه با جامعه و مردم هستیم. حتی بعضی از سخنرانیهایی که از رسانه ملی پخش میشود بسیار سطحی و سخیف است. صدا و سیما که تریبون رسمی کشور است اگر سخنرانها را محدود به افرادی کند که فهم و آگاهیشان مشخص است و میدانند چه میگویند قطعا تاثیر بهتری خواهد داشت. یا مثلا سخنرانی و مداحی بعضی از کسانی که مورد قبول مردم نیستند درست نیست زیرا مردم با دید منفی به آنها نگاه میکنند و طبیعتا وقتی آن سخنران و مداحی پخش شود تاثیر منفی در بین مردم خواهد داشت.
به نظر می رسد در محتوای همین روزه خوانی ها نهادهای سیاستگذار حکومتی تلاش برای پالایش می کنند ولی از جانب مردم مقاومت وجود دارد.
این مقاومتی که گفتم منحصر به امروز نیست بلکه از گذشته وجود داشته یعنی عدهای میخواستند از جریانهای عاشورا چنین برداشتهایی داشته باشند حال اینکه سطح فهمشان پایین است یا اغراض دیگری دارند، نمیدانم. اما بزرگان دینی و مذهبی و خصوصا تریبونی که امروز در اختیار این جریان قرار میگیرد و میخواهد مذهب شیعه را به جهان نشان دهد باید مراقب همین حرکات باشد و نباید تحت تاثیر این جو سازیها قرار بگیرد. ما که نمیتوانیم تمام اصول خود را به خاطر سلایق عدهای زیر پا بگذاریم. بنابراین باید بر اساس همان اصولی که شناخته شده و درست است این مطالب را پخش کرد ولو اینکه عدهای هم ناراحت باشند. به عنوان نمونه گاهی ولادت امامی با قولی که امام دیگری در این روز از دنیا رفته است مصادف می شود و ما عزاداری را در آن روز ترجیح میدهیم و عزاداری برای ما مهمتر میشود. این یک نوع فرهنگ سازی در جامعه ما است و شاید یک علتی اینکه جامعه ما آن جامعه شاد که خلاقیت داشته باشد و کارهای را درست پیش ببرد نیست چراکه با این کار ترویج غم و ناراحتی میکنیم. در فرهنگ دینی آنچه داریم بیشتر عزاداری برای امام حسین(ع) است اما اینکه به هر مناسبتی دهه و هفته درست میکنیم کار درست نیست. حداقل صدا و سیما باید به آن اصولی که مد نظر و مورد تایید بزرگان دین است تکیه و توجه کند و در دام چنین افکاری که یک عده عوام دارند قرار نگیرند.
در خصوص مواجهه جریان نواندیش حوزوی و همچنین روشنفکری دینی با مساله عزاداریها و برخی خرافات ترویج شده در جریان این مراسمها پرسش این است که این مواجهه تا چه میزان در اصلاح این امور موثر بوده؟
آنها در سطح خودشان کارهایی انجام میدهند اما چون تریبونهای رسمی در اختیارشان نیست طبیعتا نمیشود انتظار حرکت فرهنگ سازی که باید در سطح جامعه وجود داشته باشد را از آنها داشت. به نظر میرسد این جریان در این جهت موفق نیست و نمیتواند دیدگاه خود را در سطح جامعه گسترش دهند.
پس چه باید کرد صرف اینکه امکانات در اختیار جریان نواندیش نیست آیا مشکلی را حل می کند؟
بله نباید بیکار بنشینند باید تلاش کنند ولی بالاخره باید قبول کرد که آن امکاناتی که طرف مقابل دارد در دست اندیشمندان نیست و طبیعتا این ناهماهنگی باعث میشود موفقیتشان کمتر شود.