کد مطلب : ۳۱۷۰۱
حجت الاسلام والمسلمین حسن پویا
ترویج مداحیهای ناصحیح زمینه ظاهرگرایی را فراهم کرده است
فهیمه ابراهیمی:طبیعی است که هر سنت و آیینی با گذشت زمان دچار تغییر و تحولاتی می شود اما نه به میزانی که در اصل آیین تغییراتی ایجاد شود. حجت الاسلام والمسلمین حسن پویا معاون پژوهشی موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی(ره) در خصوص بی توجهی به اصل عزاداری می گوید: متاسفانه یک بخشی از این ظاهرگراییها به جایی بازمیگردد که عزاداری را دستاویز خودشان قرار دادند، یک بخشی هم به مداحیهای غیرصحیح بازمی گردد.
* ارزیابی شما از تغییر و تحول الگوهای عزاداری در ماه محرم و عاشورا طی دهه های اخیر چیست؟ عمدتاً چنین تلقی شده که شاهد گسترش ظاهرگرایی و افول محتوا، به موازات افزایش کمّی اعمال و مناسک بودهایم.
اگر یک نگاه جامع و کامل داشته باشیم و به پیشینه عزاداریها در سیره ائمه (ع) نگاه کنیم میبینیم که عزاداری کاری است که هم جنبه ثواب داشته و هم جنبه این را داشته که بخواهند حقایقی از دین را به صورت عزاداری بیان کنند. لذا به هر صورتی که امکان داشته این کار را انجام میدادند، مثلاً شاعری خدمت امام میرسید امام میپرسیدند میدانید امروز چه روزی و این سخن را بهانهای میکردند برای اینکه بگویند ایام عزاداری است و از آن شاعر استفاده میکردند و روضهای به صورت سنتی خوانده میشد. بعد از ائمه، در سیره علماء هم به همین صورت بوده است که عزاداری را به عنوان یک سنت برای زنده کردن دین خدا، توجه به از خودگذشتگی و ایثار امام حسین (ع) یا ائمه دیگر انجام میدادند. اما قالبا این عزاداری ها در دهه محرم و برای امام حسین(ع) انجام می گرفت. اما علی القاعده اگر به همان صورت ادامه پیدا میکرد شاید به جهات مختلفی بهتر بود. در سیره علمای معاصر خودمان هم از جمله امام خمینی(ره) و علمای دیگر میبینیم که روضه و عزاداری را به صورت سنتی برگزار میکردند یا در مجالس عزاداری سنتی شرکت میکردند. این خود نشان دهنده سیره درست است که عزاداری باید در همان شکل سنتی برگزار شود.
* چه عواملی باعث شده است که سیره عزاداری اهل بیت(ع) در طول سالهای گذشته تغییر داشته باشد؟
باید گفت که دلایل مختلفی باعث شده است که این سیره عوض شود و به صورتهای مختلفی در این سیره و سنت صحیح اسلامی تغییراتی صورت بگیرد از جمله کارهایی که بعضاً برخی از عالمان و علمای بزرگ آنها را نهی کردند. مثلاً در ایام عزاداری امام حسین(ع) دستجات عزاداری خدمت آیت الله العظمی بروجردی میرسند و از ایشان درباره قمه زدن سوال میکنند که ایشان میفرمایند «این کار را نکنید و همان روضه و عزاداری را به صورت سنتی برگزار کنید». چنان که نقل شده است شخصی از آن جمع میگوید: جناب آیت الله بروجردی ما در کل سال مقلد شما هستیم اما این روز را نمیخواهیم مقلد باشیم.این مساله نشان دهنده این است که بی توجهی به اصل عزاداری باعث میشود که انسان از حقایقی چشم پوشی کند، اما این راه صحیح و درستی نیست و باید به دنبال علل آن رفت که چرا باید به اینجا کشیده شود و عزاداریها از آن شکل سنتی که مورد تایید ائمه (ع) و علمای گذشته بوده و خود آنها هم به این طریق برگزار میکردند به این وضع فعلی در آید. متاسفانه دلیل یک بخشی از این ظاهرگراییها به کسانی بازمی گردد که عزاداری را دستاویز خودشان قرار دادند، یک بخشی هم به مداحیهای غیرصحیح بازمی گردد. به جای اینکه به حقیقت عزاداری توجه کنند و اینکه فلسفه عزاداری چیست و چرا ما عزاداری میکنیم، به ظواهر امر پرداختند و حتی بعضاً به کارهایی پرداختند که ممکن است مورد تایید شرع هم نباشد. از شور و حال و احساسات مردم سوءاستفاده شده است که به جای اینکه آنها را از طریق عزاداری با حقیقت دین آشنا کنند و طبق گذشته حقایق آن واقعهای که منجر به عزاداری شده و مصیبت وارده را بیان کنند، به ظواهر پرداختند. پس یک دلیل حکومتها بودند که از این طریق سوءاستفاده کردند و دیگری ترویج مداحیهای ناصحیح، منبرهای غیرمستند و امثال اینها است که به این مسأله دامن زده است.
* اگر از دید تحقیقی و پژوهشگرانه به سیر آیین های عزاداری نگاه کنیم، آیا تصور می کنید که عزاداری های ما از آن خط اصیل فاصله گرفته است؟
نمی توان گفت تمام عزاداریها از مسیر اصلی خارج شده است. جاهای زیادی هستند مانند تهران، قم، مشهد و اصفهان که حوزههای علمیه در آنجا قرار دارد و حتی منزل مراجع بزرگ و افراد مذهبی عزاداری به صورت سنتی برگزار می شود. طبق گذشته منبری میآید و واقعهی عاشورا را تشریح میکند، فلسفه آن را بیان میکند و بعد هم به همان طریق سنتی روضه خوانده میشود. اما اینها در گوشه و کنار انجام میشود. اگر رسانه ملی، رادیو و تلویزیون به جای تبلیغات مداحیهای مختلف، از مراسم سنتی خانه مراجع، علما، مردم عادی فیلم تهیه کنند خواهیم دید بخش زیادی از عزاداریها از طریق سنتی و صحیح انجام میشود. منبری مقید است که خدایی نکرده غیر مستند صحبت نکند و مداحی که دعوت میشود روضه درست بخواند، گاهی هم همان منبری روضه صحیح میخواند اما متاسفانه نمود آنها کم است و همین امر سبب می شود که عده ای بگویند همه عزاداری ها از سیره اصلی و سنتی خود خارج شده است زیرا آنچه جلوه کرده ، آنچه که هیاهو بلند کرده و تبلیغ می شود و سی دی هایش پخش میشود، بخشی است که بیشتر به ظواهر توجه میکنند در حالی که وقتی همین افراد از عزاداری بیرون میآیند باز همان آدم هایی هستند که بودند و بخشی از آنها جز در همان حال عزاداری هیچ تغییری در رویه، کار و اخلاقشان پیدا نمی شود.
* ارزیابی شما از وضعیت فعلی فعالیت های فرهنگ دینی به ویژه عناصری چون هیئت، منبر، مداح و آیین ها چیست؟
اینها به صورت فردی انجام پذیر نیست، چنان که خود این کار هم به صورت فردی انجام نمی گیرد، بلکه روشی که تبلیغ و ترویج میشود و متاسفانه از سوی برخی از مجامع، مراکز و امثال آنها تایید می شود باعث شده به این نتیجه برسند که اگر اینها بخواهند در این رویه تغییر دهند باید به حرف علما و اندیشمندان بزرگ که در این زمینه کار کردند توجه کنند. من یک نمونه برای شما مثال بزنم، در دوران قاچار و در اوایل حکومت رضاخان میبینیم که وقتی به قدرت می رسد شروع به ترویج عزاداری می کند. این استفادهی ابزاری از عزاداری است، اما وقتی مسلط میشوند به حرم امام رضا(ع) هم حمله میکنند و کسانی را که به حکومت آنها اعتراض میکنند میکشند، در حالی که فلسفهی عزاداری غیر از این بوده است.پس این استفاده ابزاری از این مسأیل است و لازمهاش این است که نهضتی انجام شود که در مقابل آنها ایستادگی کند و فرهنگ استفاده ابزاری، از بین برود. والا به صورت فردی فکر نمیکنم راهی به جایی برده شود.
* به باور شما سیاستگذاریهای فرهنگی نهادهای دولتی و حکومتی تا چه اندازه در خط سیر و تغییر و تحول اشکال عزاداری در ایران موثر بوده است؟
صد در صد رسانههای عمومی و دیگر افراد در انجام این کار مقصر هستند و توان این را هم دارند که بخواهند در این رویه تغییراتی ایجاد کنند و این کار باید از طریق آنها انجام شود. صحبت من این است که رسالتی که آنها بر عهده دارند این هست که این روش را تغییر دهند. گاهی انسان صحبت ها و اشعاری را از رسانه عمومی میشوند که واقعاً مغایر با حقیقت عزاداری و حرکتی است که امام حسین(ع) انجام داده است. اما در همین ایام مداحان و شاعران بسیار سنتی خوبی حضور دارند که شعرهای بسیار بلندی میگویند و حقایق فلسفهی آن قیام را مطرح میکنند. قطعاً بدانید که حکومت، رسانههای عمومی و همهی اینها باید دست به دست هم دهند و میتوانند این تغییر را ایجاد کنند.
* به نظر شما میان این سیاستگذاریها و واقعیت های جاری در عزاداریها،هم راستایی و پیوند دیده میشود یا فاصله و شکافی است که تلاش میشود از طریق اِعمال سیاستهای بالا به پایین پوشش داده شود؟
پیوند وجود دارد اما اگر بخواهم حقیقت را عرض کنم باید بگویم سیاست درستی به کار گرفته نشده.
* یعنی راه را اشتباه رفتند ؟
بله. همانطور که عرض کردم، ترویج مداحیهای ناصحیح زمینه را فراهم کرده است که مردم به تعبیر شما ظاهرگرا شوند و به همان هم اکتفا کنند. لذا میبینید در یک مجمعی که عزاداری برگزار میشود اگر یک منبری یا سخنرانی برای سخنرانی کردن میآید تعداد محدودی مینشینند و این افراد همانهایی هستند که واقعاً علاقمند هستند که حقایق دین و عزاداری را بفهمند. اما وقتی شور و مداحی برگزار میشود جمعیت زیادی میآیند که شور و حالی را برگزار میکنند و بعد هم میروند و دیگر به اینکه فلسفه این کار چه بوده کاری ندارند. لذا میبینید در برخی از هیئتها مثلاً سر این که کدام هیئت زودتر به حرم برود دعوا میشود، متاسفانه گاهی چاقو کشی هم میشود! حتی سر اینکه علم کدام هیئت بزرگتر است و تعداد کدامشان بیشتر است. واقعیت همه این اتفاقات این است که با فلسفه عزاداری و دین سازش ندارد و افرادی که این کارها را انجام میدهند معمولاً افراد کم سواد و سطح پایین از معارف دین هستند و و بالاخره بعضا مورد تایید و تشویق قرار میگیرند.
* در خصوص مواجهه جریان نواندیش حوزوی و همچنین روشنفکری دینی با مساله عزاداریها و برخی خرافات ترویج شده در جریان این مراسمها پرسش این است که این مواجهه تا چه میزان در اصلاح این امور موثر بوده؟ آیا کوششهای نواندیشان و روشنفکران به شکلگیری گونههای جدیدی از مناسک مذهبی شیعیان انجامیده یا صرفاً در مدار سلبی و نفی باقی مانده است؟ به طور کلی علل موفقیت یا عدم موفقیت جریانهای نواندیشی حوزوی و روشنفکری دینی در تغییر وضعیت عزاداری در ایران را چه می دانید؟
روشن فکران دینی و مذهبی سنتی تلاشهای زیادی برای آگاهی دادن به مردم میکنند اما به هر حال صحبت آنها برای جمعهای محدودتری است. آن که نمود دارد همین هیئتهای مذهبی و دستجات مذهبی است که ترویج میشود. در حالی که صحبتهای بسیار خوبی در بسیاری از مجامع مختلف اهل فرهنگ و ادب انجام میشود اما اصلاً رسانههای عمومی به آنها دامن نمیزنند و به دلایل مختلف آنها را پخش نمیکنند.عموماً حقیقت این است که یا نمیخواهند که آن صحبتها ترویج شود و یا اینکه منافعی دارند که در همین نوع عزاداریها و هیاهوها است که نتیجه آن ممکن است به استفاده ابزاری از عزاداری ختم شود. به هر حال روشنفکران، اهل علم، اهل عمل، اهل شناخت و معرفت افراد محدودی هستند. لذا باعث میشود برخی افراد عزاداری را در این ببینند که فقط روزهای گوش دهند و دست به علم بکشند. در همین شهر قم شاهد هستیم که هیئت هایی میآیند که 20 علم کش دارند اما 4 نفر عزاداری میکنند. خب کدام منطقی این را میپذیرد!.
* پس چه توصیهای می توان به مردم و مداحان داشت تا از ظاهرگرایی در عزاداری ها فاصله بگیریم و آنچنان که در سیره اهل بیت(ع) بود عزاداری کنیم؟
همانطور که به تدریج این روش و منش تبلیغ شده است، فرهنگ سازی هم اساساً یک دفعه زیرو رو نمیشود. فرهنگ سازی نیاز به زمینههای مختلفی دارد، همچنان که به مرور زمان به اینجا کشیده شده است. همیشه در طول تاریخ به این صورت بوده است که فرهنگهای بشری دورههای مختلفی را طی کرده و تبدیل به یک فرهنگ شده است. روشنفکران، عالمان، دلسوزان، علاقه مندان به ائمه (ع) و همچنین رسانه های عمومی و حکومت باید دست به دست هم دهند تا آن فرهنگ واقعی که فلسفهی عزاداری هست بوجود بیاید و به مرور زمان تایید و تشویق شود. یعنی مجامع و مجالسی که عزاداریهای سنتی را برگزار میکنند ترویج شوند تا به نتیجه برسند.
* ارزیابی شما از تغییر و تحول الگوهای عزاداری در ماه محرم و عاشورا طی دهه های اخیر چیست؟ عمدتاً چنین تلقی شده که شاهد گسترش ظاهرگرایی و افول محتوا، به موازات افزایش کمّی اعمال و مناسک بودهایم.
اگر یک نگاه جامع و کامل داشته باشیم و به پیشینه عزاداریها در سیره ائمه (ع) نگاه کنیم میبینیم که عزاداری کاری است که هم جنبه ثواب داشته و هم جنبه این را داشته که بخواهند حقایقی از دین را به صورت عزاداری بیان کنند. لذا به هر صورتی که امکان داشته این کار را انجام میدادند، مثلاً شاعری خدمت امام میرسید امام میپرسیدند میدانید امروز چه روزی و این سخن را بهانهای میکردند برای اینکه بگویند ایام عزاداری است و از آن شاعر استفاده میکردند و روضهای به صورت سنتی خوانده میشد. بعد از ائمه، در سیره علماء هم به همین صورت بوده است که عزاداری را به عنوان یک سنت برای زنده کردن دین خدا، توجه به از خودگذشتگی و ایثار امام حسین (ع) یا ائمه دیگر انجام میدادند. اما قالبا این عزاداری ها در دهه محرم و برای امام حسین(ع) انجام می گرفت. اما علی القاعده اگر به همان صورت ادامه پیدا میکرد شاید به جهات مختلفی بهتر بود. در سیره علمای معاصر خودمان هم از جمله امام خمینی(ره) و علمای دیگر میبینیم که روضه و عزاداری را به صورت سنتی برگزار میکردند یا در مجالس عزاداری سنتی شرکت میکردند. این خود نشان دهنده سیره درست است که عزاداری باید در همان شکل سنتی برگزار شود.
* چه عواملی باعث شده است که سیره عزاداری اهل بیت(ع) در طول سالهای گذشته تغییر داشته باشد؟
باید گفت که دلایل مختلفی باعث شده است که این سیره عوض شود و به صورتهای مختلفی در این سیره و سنت صحیح اسلامی تغییراتی صورت بگیرد از جمله کارهایی که بعضاً برخی از عالمان و علمای بزرگ آنها را نهی کردند. مثلاً در ایام عزاداری امام حسین(ع) دستجات عزاداری خدمت آیت الله العظمی بروجردی میرسند و از ایشان درباره قمه زدن سوال میکنند که ایشان میفرمایند «این کار را نکنید و همان روضه و عزاداری را به صورت سنتی برگزار کنید». چنان که نقل شده است شخصی از آن جمع میگوید: جناب آیت الله بروجردی ما در کل سال مقلد شما هستیم اما این روز را نمیخواهیم مقلد باشیم.این مساله نشان دهنده این است که بی توجهی به اصل عزاداری باعث میشود که انسان از حقایقی چشم پوشی کند، اما این راه صحیح و درستی نیست و باید به دنبال علل آن رفت که چرا باید به اینجا کشیده شود و عزاداریها از آن شکل سنتی که مورد تایید ائمه (ع) و علمای گذشته بوده و خود آنها هم به این طریق برگزار میکردند به این وضع فعلی در آید. متاسفانه دلیل یک بخشی از این ظاهرگراییها به کسانی بازمی گردد که عزاداری را دستاویز خودشان قرار دادند، یک بخشی هم به مداحیهای غیرصحیح بازمی گردد. به جای اینکه به حقیقت عزاداری توجه کنند و اینکه فلسفه عزاداری چیست و چرا ما عزاداری میکنیم، به ظواهر امر پرداختند و حتی بعضاً به کارهایی پرداختند که ممکن است مورد تایید شرع هم نباشد. از شور و حال و احساسات مردم سوءاستفاده شده است که به جای اینکه آنها را از طریق عزاداری با حقیقت دین آشنا کنند و طبق گذشته حقایق آن واقعهای که منجر به عزاداری شده و مصیبت وارده را بیان کنند، به ظواهر پرداختند. پس یک دلیل حکومتها بودند که از این طریق سوءاستفاده کردند و دیگری ترویج مداحیهای ناصحیح، منبرهای غیرمستند و امثال اینها است که به این مسأله دامن زده است.
* اگر از دید تحقیقی و پژوهشگرانه به سیر آیین های عزاداری نگاه کنیم، آیا تصور می کنید که عزاداری های ما از آن خط اصیل فاصله گرفته است؟
نمی توان گفت تمام عزاداریها از مسیر اصلی خارج شده است. جاهای زیادی هستند مانند تهران، قم، مشهد و اصفهان که حوزههای علمیه در آنجا قرار دارد و حتی منزل مراجع بزرگ و افراد مذهبی عزاداری به صورت سنتی برگزار می شود. طبق گذشته منبری میآید و واقعهی عاشورا را تشریح میکند، فلسفه آن را بیان میکند و بعد هم به همان طریق سنتی روضه خوانده میشود. اما اینها در گوشه و کنار انجام میشود. اگر رسانه ملی، رادیو و تلویزیون به جای تبلیغات مداحیهای مختلف، از مراسم سنتی خانه مراجع، علما، مردم عادی فیلم تهیه کنند خواهیم دید بخش زیادی از عزاداریها از طریق سنتی و صحیح انجام میشود. منبری مقید است که خدایی نکرده غیر مستند صحبت نکند و مداحی که دعوت میشود روضه درست بخواند، گاهی هم همان منبری روضه صحیح میخواند اما متاسفانه نمود آنها کم است و همین امر سبب می شود که عده ای بگویند همه عزاداری ها از سیره اصلی و سنتی خود خارج شده است زیرا آنچه جلوه کرده ، آنچه که هیاهو بلند کرده و تبلیغ می شود و سی دی هایش پخش میشود، بخشی است که بیشتر به ظواهر توجه میکنند در حالی که وقتی همین افراد از عزاداری بیرون میآیند باز همان آدم هایی هستند که بودند و بخشی از آنها جز در همان حال عزاداری هیچ تغییری در رویه، کار و اخلاقشان پیدا نمی شود.
* ارزیابی شما از وضعیت فعلی فعالیت های فرهنگ دینی به ویژه عناصری چون هیئت، منبر، مداح و آیین ها چیست؟
اینها به صورت فردی انجام پذیر نیست، چنان که خود این کار هم به صورت فردی انجام نمی گیرد، بلکه روشی که تبلیغ و ترویج میشود و متاسفانه از سوی برخی از مجامع، مراکز و امثال آنها تایید می شود باعث شده به این نتیجه برسند که اگر اینها بخواهند در این رویه تغییر دهند باید به حرف علما و اندیشمندان بزرگ که در این زمینه کار کردند توجه کنند. من یک نمونه برای شما مثال بزنم، در دوران قاچار و در اوایل حکومت رضاخان میبینیم که وقتی به قدرت می رسد شروع به ترویج عزاداری می کند. این استفادهی ابزاری از عزاداری است، اما وقتی مسلط میشوند به حرم امام رضا(ع) هم حمله میکنند و کسانی را که به حکومت آنها اعتراض میکنند میکشند، در حالی که فلسفهی عزاداری غیر از این بوده است.پس این استفاده ابزاری از این مسأیل است و لازمهاش این است که نهضتی انجام شود که در مقابل آنها ایستادگی کند و فرهنگ استفاده ابزاری، از بین برود. والا به صورت فردی فکر نمیکنم راهی به جایی برده شود.
* به باور شما سیاستگذاریهای فرهنگی نهادهای دولتی و حکومتی تا چه اندازه در خط سیر و تغییر و تحول اشکال عزاداری در ایران موثر بوده است؟
صد در صد رسانههای عمومی و دیگر افراد در انجام این کار مقصر هستند و توان این را هم دارند که بخواهند در این رویه تغییراتی ایجاد کنند و این کار باید از طریق آنها انجام شود. صحبت من این است که رسالتی که آنها بر عهده دارند این هست که این روش را تغییر دهند. گاهی انسان صحبت ها و اشعاری را از رسانه عمومی میشوند که واقعاً مغایر با حقیقت عزاداری و حرکتی است که امام حسین(ع) انجام داده است. اما در همین ایام مداحان و شاعران بسیار سنتی خوبی حضور دارند که شعرهای بسیار بلندی میگویند و حقایق فلسفهی آن قیام را مطرح میکنند. قطعاً بدانید که حکومت، رسانههای عمومی و همهی اینها باید دست به دست هم دهند و میتوانند این تغییر را ایجاد کنند.
* به نظر شما میان این سیاستگذاریها و واقعیت های جاری در عزاداریها،هم راستایی و پیوند دیده میشود یا فاصله و شکافی است که تلاش میشود از طریق اِعمال سیاستهای بالا به پایین پوشش داده شود؟
پیوند وجود دارد اما اگر بخواهم حقیقت را عرض کنم باید بگویم سیاست درستی به کار گرفته نشده.
* یعنی راه را اشتباه رفتند ؟
بله. همانطور که عرض کردم، ترویج مداحیهای ناصحیح زمینه را فراهم کرده است که مردم به تعبیر شما ظاهرگرا شوند و به همان هم اکتفا کنند. لذا میبینید در یک مجمعی که عزاداری برگزار میشود اگر یک منبری یا سخنرانی برای سخنرانی کردن میآید تعداد محدودی مینشینند و این افراد همانهایی هستند که واقعاً علاقمند هستند که حقایق دین و عزاداری را بفهمند. اما وقتی شور و مداحی برگزار میشود جمعیت زیادی میآیند که شور و حالی را برگزار میکنند و بعد هم میروند و دیگر به اینکه فلسفه این کار چه بوده کاری ندارند. لذا میبینید در برخی از هیئتها مثلاً سر این که کدام هیئت زودتر به حرم برود دعوا میشود، متاسفانه گاهی چاقو کشی هم میشود! حتی سر اینکه علم کدام هیئت بزرگتر است و تعداد کدامشان بیشتر است. واقعیت همه این اتفاقات این است که با فلسفه عزاداری و دین سازش ندارد و افرادی که این کارها را انجام میدهند معمولاً افراد کم سواد و سطح پایین از معارف دین هستند و و بالاخره بعضا مورد تایید و تشویق قرار میگیرند.
* در خصوص مواجهه جریان نواندیش حوزوی و همچنین روشنفکری دینی با مساله عزاداریها و برخی خرافات ترویج شده در جریان این مراسمها پرسش این است که این مواجهه تا چه میزان در اصلاح این امور موثر بوده؟ آیا کوششهای نواندیشان و روشنفکران به شکلگیری گونههای جدیدی از مناسک مذهبی شیعیان انجامیده یا صرفاً در مدار سلبی و نفی باقی مانده است؟ به طور کلی علل موفقیت یا عدم موفقیت جریانهای نواندیشی حوزوی و روشنفکری دینی در تغییر وضعیت عزاداری در ایران را چه می دانید؟
روشن فکران دینی و مذهبی سنتی تلاشهای زیادی برای آگاهی دادن به مردم میکنند اما به هر حال صحبت آنها برای جمعهای محدودتری است. آن که نمود دارد همین هیئتهای مذهبی و دستجات مذهبی است که ترویج میشود. در حالی که صحبتهای بسیار خوبی در بسیاری از مجامع مختلف اهل فرهنگ و ادب انجام میشود اما اصلاً رسانههای عمومی به آنها دامن نمیزنند و به دلایل مختلف آنها را پخش نمیکنند.عموماً حقیقت این است که یا نمیخواهند که آن صحبتها ترویج شود و یا اینکه منافعی دارند که در همین نوع عزاداریها و هیاهوها است که نتیجه آن ممکن است به استفاده ابزاری از عزاداری ختم شود. به هر حال روشنفکران، اهل علم، اهل عمل، اهل شناخت و معرفت افراد محدودی هستند. لذا باعث میشود برخی افراد عزاداری را در این ببینند که فقط روزهای گوش دهند و دست به علم بکشند. در همین شهر قم شاهد هستیم که هیئت هایی میآیند که 20 علم کش دارند اما 4 نفر عزاداری میکنند. خب کدام منطقی این را میپذیرد!.
* پس چه توصیهای می توان به مردم و مداحان داشت تا از ظاهرگرایی در عزاداری ها فاصله بگیریم و آنچنان که در سیره اهل بیت(ع) بود عزاداری کنیم؟
همانطور که به تدریج این روش و منش تبلیغ شده است، فرهنگ سازی هم اساساً یک دفعه زیرو رو نمیشود. فرهنگ سازی نیاز به زمینههای مختلفی دارد، همچنان که به مرور زمان به اینجا کشیده شده است. همیشه در طول تاریخ به این صورت بوده است که فرهنگهای بشری دورههای مختلفی را طی کرده و تبدیل به یک فرهنگ شده است. روشنفکران، عالمان، دلسوزان، علاقه مندان به ائمه (ع) و همچنین رسانه های عمومی و حکومت باید دست به دست هم دهند تا آن فرهنگ واقعی که فلسفهی عزاداری هست بوجود بیاید و به مرور زمان تایید و تشویق شود. یعنی مجامع و مجالسی که عزاداریهای سنتی را برگزار میکنند ترویج شوند تا به نتیجه برسند.