کد مطلب : ۳۱۸۱۷
حاج یدالله بهتاش؛ مداح اهلبیت
هیئتدارها هر مداحی را دعوت نکنند/ نوآوری هم چارچوبها و خط قرمزهایی دارد
رضا دستجردی: مداح با آگاهی از فلسفه شهادت ائمه اطهار (ع) است که میتواند مجلسی در خور دستگاه اهل بیت برپا و اجرا نماید. اما آنچه در کنار این هدف غایی، مداح را در اجرای هر چه بهتر اثر خود مدد میرساند علاوه بر آشنایی او با ملزومات این مهم، سیاستگذاری فرهنگی بخش دولتی و نقش حوزههای علمیه است. در گفتگو با یدالله بهتاش، مداح پیشکسوت، کیفیت مداحی امروز و نقاط قوت و ضعف تاثیرگذاری نهادهای دولتی و حوزه در این خصوص مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
طی سالیان اخیر شاهد برخی تغییر و تحولات در الگوهای عزاداری بودهایم، بدین شکل که گونهای ظاهرگرایی و تنزل کیفیت در این دست مراسمات رشد پیدا کرده است. به باور شما چه فاصلهای میان آنچه امروز در هیئتها شاهد آن هستیم با عزاداری اصیل وجود دارد؟
ما در نگاه اول باید ببینیم فلسفه برگزاری این عزاداریها چیست، آیا هدف صرفا تحریک احساسات و تخلیه هیجان مخاطب است یا نگاه دیگری هم وجود دارد؟ من بارها گفتهام که هدف و فلسفه شهادت امام حسین (ع) میبایست در این مجالس آورده شود. امام حسین (ع) وقتی میخواستند از مدینه به کربلا بیایند وصیتنامهای نزد برادرشان محمد بن حنفیه گذاشتند، ایشان در آن وصیتنامه میفرمایند «إنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِی أُمَّه جَدِّی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ أُرِیدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ»، هدف من ایجاد شر و فساد نیست، هدف من امر به معروف و نهی از منکر است، امام حسین (ع) برای این مهم به کربلا رفتهاند، در این مجالسی هم که به اسم سیدالشهدا (ع) برگزار میشود درست است که گریاندن، گریهکردن و سینهزدن صواب دارد اما آیا هدف نهایی صرفا همین است یا غرض، هدف غایی امام حسین (ع) است؟ رهبر بزرگوارمان هم به روشنی فرمودهاند که مجالستان خالی از موعظه نباشد، این را دشمن هم به خوبی فهمیده، در کتاب آیتالله خاتمی آمده که دشمن بودجهای تعیین کرده تا این مجالس را از محتوا بیندازند، حال برخی ندانسته و برخی هم دانسته در این وادی افتادهاند، بودجههای غیر مستقیم به آنها میرسد تا به فلان شکل عزاداری کنند، باید حواسمان جمع باشد، اگر هدف ما از برگزاری این مراسمها، تحقق اهداف امام حسین (ع) است، باید این مجالس حتما خروجی هم داشته باشد.
پس موافق هستید که کیفیت این مجالس کاهش پیدا کرده است.
حتما این مجالس باید با کیفیت برگزار شود و مجالسی که خالی از موعظه و خروجی مثبت است باید با محتوا گردد.
در مورد کیفیت اجرا، شعر و موسیقی چه نظری دارید؟
ببینید من از مداحان قدیمی هستم و در کار خود تجربه بسیاری دارم، من با نوآوری مخالف نیستم، منتهی نوآوری چارچوبها، خط قرمزها و احکامی دارد، یک مداح در ابتدا باید احکام مداحی را بیاموزد، باید بداند این آهنگ تا چه حد برای برگزاری این دست مراسمها مجاز است، گاهی نوآوریهایی هم در ریتم و آهنگ میشود اما یک وقت میبینیم این نوآوری ریشه در موسیقیهای خارجی را دارد و من را به یاد خوانندگان آن طرف آب میاندازد، در حالی که ما میخواهیم مردم را به یاد اهل بیت بیندازیم، امروزه آنهایی که وارد هستند سریع متوجه میشوند که مداح دارد آهنگ فلان خواننده را اجرا میکند، پس نوآوری در آهنگ باشد اما با رعایت حد و حدود آن، که آن را هم مراجع مشخص کردهاند، مثلا تا چه حد دستزدن مجاز است، یا حکم سینهزدن و زنجیر زدن چیست. در مورد محتوا هم همینطور است، رهبر بزرگوار فرمودند گاهی یک خط شعر بیشتر از یک ساعت سخنرانی میتواند تاثیرگذار باشد، سابق بر این مداحان اینطور بودند، یک شعر اخلاقی خوب از سعدی، پروین اعتصامی، صائب تبریزی، صامت بروجردی، صغیر اصفهانی و ... انتخاب میکردند بعد متناسب با محفلی که در آن برنامه داشتند، اجرا میکردند، یک وقت مداح میخواهد در بازار بخواند، از حلال و حرام زندگی میگوید، یک بار میخواهد در میان خانمها بخواند از حجاب و عفت و حیا میگوید، روضهها محتوای مطالعاتی هم داشتند، مداح حدیث، آیه قرآن و تاریخ مستند هم چاشنی مداحی خود میکرد، بعد میدیدیم که این مداحی چقدر اثرگذار است، آن جنس مداحیها الان کمرنگ شده، اگر سازمانهای متولی قدری همت کنند جلوی این انحرافات و کجرویها گرفته میشود.
فکر میکنید سیاستگذاریهای دولتی تا چه میزان در سیر این تغییر و تحولات اثرگذار بوده است؟
در حال حاضر یکی از ابزارهای ارزشمندی که امروزه در اختیار حکومتهای شیعی از جمله ایران میباشد، امکان گردآوردن مردم برای اهداف مختلف است، حکومت به راحتی و بدون صرف بودجه گزاف، مردم را گرد میآورد و نصیحت میکند، تشویق به شرکت در انتخابات و حضور در جبهه میکند، حکومت باید قدر این ویژگی را بداند، هیچ حکومت دیگری این امکان را ندارد، زمان جنگ این تبلیغات دولت یا خود مذهبیها بود که جوانها را جمع میکرد و به جبهه میفرستاد؟ خود بنده در زمان جنگ برای تشویق روحیه رزمندگان، نوحه و دعا میخواندم، پس حکومت وظیفه دارد از این مراسمها پشتیبانی کند، حکومت بیاید از بخشی از فرآیند برگزاری عزاداریها حمایت کند، خود مردم باقی مسئولیت را به عهده میگیرند. با این وجود این حمایت بسیار کمرنگ است.
قبول دارید که اقبال مردم به هیئتهای دولتی هم کمتر است؟
منظور من این نیست که حکومت هیئتها را مدیریت کند، بنده معتقدم که حکومت باید برای این هیئتها فضای اجرای مراسم و امکانات فراهم کند ولی معتقدم که نباید این مراسمها حکومتی شود، درست مثل مساجد.
پس حداقل میتوان برای حکومت نقش نظارتی قائل شد.
البته متاسفانه ما امروز از یک پشتوانه اجرایی بیبهرهایم، مثلا ما در دستگاه روحانیت، یک دادگاه ویژه روحانیت داریم که اگر فرد روحانی خلافی صورت داد به آن رسیدگی شود، ولی مداحان چنین امکانی ندارند، لازم است اگر مداحی خلاف شئون حرفه خود عمل میکند به یک مرجع معرفی شود تا از این تخلفات جلوگیری شود. الان چه کسی میتواند جلوی تخلف مداح را بگیرد؟
این ضعف، نتیجه کمکاری کدام ارگان است؟
نمیتوانم اسمش را کمکاری بگذارم، شاید چون ما این امکان را مطالبه نکردهایم این ضعف به وجود آمده. قطعا لازم است مداحان به دستگاه قضایی مراجعه کنند و بگویند این مشکل ماست تا به مداح متخلف تذکر داده شود.
الگوی یک عزاداری صحیح کجاست که مداح به آن رجوع کند و با به کار بستن شاخصههای آن مداحی کند؟
الگوی فردی میتوان معرفی کرد اما مجموعهای نداریم که الگو باشد، افرادی در گذشته بودند که میتوانند الگوی مداحان امروزی باشند، مثل آقای علامه مداح یا محمدی دولابی، البته یادمان باشد که الگو فقط خواندن و سبک اجرا نیست، پوشش، ظاهر، نحوه برخورد و نظایر آن هم همه عناصری هستند که جزو الگوهای مداح برای مخاطب به شمار میآیند. این تفاوت میان مداحان است، برخی مواقع مداحی با هزار سر و صدا میآید و میان مردم گل میکند اما چندی بعد چنان از اذهان محو میشود که گویی اصلا در این عالم نبوده، در مقابل، مداحی را هم داریم که هشتاد سال سن داشت و تا چند روز پیش از مرگ خود همچنان میخواند و در جامعه با هم نفس گرفته اثرگذار بود، باید دید چه کار کنیم که مثل اینها شویم. اولین عنصری که باید در یک شخص مداح وجود داشته باشد خلوص اوست، یعنی من نخواهم خودم، سبکم و صدایم را مطرح کنم، اگر فرد اینها را مطرح کند بعد از مدتی از میان میرود، من میخواهم خدا و اهل بیت را مطرح کنم، هر چه با خدا ارتباط داشته باشد ماندگار است. دوم صداقت است، مداح روضه صحیح بخواند و برای مخاطب خود ارزش قائل شود. دیگر، مطالعه است، مداحی مایه علمی میخواهد، مداح با گوش دادن به چند حلقه سی دی که توانایی مداحی پیدا نمیکند، به اعتقاد من مداح باید حداقل یک دوره تاریخ اسلام را بداند. بعد ما باید آفتهای مداحی را بشناسیم، چون وقتی کسی اثرگذار شد دچار آفتهایی هم میشود، مثل همین غلو کردنها، مداح ناگهان احساسی نشود و چیزی به مردم بگوید که باعث تیزکردن شمشیر دشمن شود.
سلایق جامعه هم تغییر کرده، شاید جوان ما امروزه بیشتر دنبال محافلی است که از عزاداری اصیل فاصله دارد.
اینها در سنین خاصی است، ببینید جوان میخواهد جایی برود که خود را تخلیه کند، این همان بحث نوآوری است که مطرح کردید، نوآوری باشد اما بعد از تحریک احساسات، اذهان را آماده تزریق مطالب کنیم، اینجا باید مطالب، اصالت عزاداری صحیح را داشته باشد که آن هم با ذکر آیات و احادیث و تاریخ مستند همراه میشود. امروز مردم وقت زیادی ندارند، کسی که با وجود همه گرفتاریها به مجلس اهل بیت میآید آدم خوبی است، باید او را تغذیه کنیم، نباید بگذاریم دست خالی از مجلس بیرون برود. در مجموع امروز مردم مطلب میخواهند، خیلی جاها هست که مردمی که به هیئت میآیند اگر صحبتهای بیارتباط از مداح بشنوند دیگر به آن مجلس نمیروند. اما نکته مهمتر اینکه من مداح دارم وقت مردم را میگیرم، وقت مردم با ارزش است، چطور دست در جیب مردم کنم و پولشان را بردارم باید در روز قیامت جواب دهم؟ مخاطب عمرش را در اختیار من مداح گذاشته، اگر آن را تلف کنم باید در روز قیامت پاسخگو باشم.
نهضت روشنگری دینی در حوزههای علمیه چقدر در اصلاح روند فعلی عزاداریها و مقابله با انحرافات و خرافات موفق بوده است؟
قطعا حوزه علمیه موافق شرایط فعلی نیست، اما کمکاری کردهاند، شاید جریان مداحی برایشان کماهمیت تلقی شده، وقتی رهبر انقلاب یک روز را در سال به دیدار و گفتگو با مداحان اختصاص میدهند به این معنی است که این صنف در جامعه اثرگذارند، پس روحانیت باید به این فکر باشد که این قشر را بیشتر تغذیه فکری کند و همانطور که رهبر برای مداحان اهمیت قائل است، حوزهها هم برای مادحین وزن قائل شوند، امروزه مداح و روحانیت دو بال هستند، هر کدام که نباشد تعادل بر هم میخورد. قطعا انتشار یک اثر از سوی حوزه علمیه برای مداحان اقدام بسیار ارزشمندی خواهد بود، البته خود مداحان هم لازم است در این خصوص از حوزه علمیه کمک بخواهند. چون به باور من، علم و تجربه دو موضوع کاملا متفاوت هستند، من مداح میدانم به چه چیز نیاز دارم و چه موضوعاتی به درد مجالس من میخورد، حوزه علمیه هم میداند چه ضعفهایی در اجرای مراسمهای عزاداری وجود دارد، پس ضرورت ایجاد کانالی میان این دو صنف اهمیت فراوانی دارد. اگر مستندات تاریخی، آیات و احادیث به مداح داده شود تا در روضه خود از آن استفاده کند مداح دیگر دروغ نمیگوید، پس حوزه علمیه لازم است مستندات را پیدا کند و در قالب یک کتاب در اختیار مداح بگذارد.
بنده کتابی تحت عنوان حدیث اهل بیت دارم که شرح حال چهارده معصوم است و بسیار مناسب برگزاری هیئتهای عزاداری است، من به عنوان یک مداح کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی را خواندم و دیدم خیلی قطور است، همه حوصله خواندش را ندارند، بعضی بخشهایش هم به درد همه نمیخورد، من روضهخان هم مطالب جمع و جور میخواهم، پس آمدم و این کتاب را نوشتم، برخی روحانیون به من میگویند که این کتاب دم دستی ماست، فرض کنید آن بخش از کتاب که به امام هادی (ع) مربوط است مشتمل بر شعر، زندگینامه، معجزه و کرامات مستند و حدیث اخلاقی آن حضرت است، همه آن چیزهایی که یک مداح نیاز دارد.
بنده کتابی تحت عنوان حدیث اهل بیت دارم که شرح حال چهارده معصوم است و بسیار مناسب برگزاری هیئتهای عزاداری است، من به عنوان یک مداح کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی را خواندم و دیدم خیلی قطور است، همه حوصله خواندش را ندارند، بعضی بخشهایش هم به درد همه نمیخورد، من روضهخان هم مطالب جمع و جور میخواهم، پس آمدم و این کتاب را نوشتم، برخی روحانیون به من میگویند که این کتاب دم دستی ماست، فرض کنید آن بخش از کتاب که به امام هادی (ع) مربوط است مشتمل بر شعر، زندگینامه، معجزه و کرامات مستند و حدیث اخلاقی آن حضرت است، همه آن چیزهایی که یک مداح نیاز دارد.
راهکاری عملی و تجویزی برای قرار گرفتن در مسیر صحیح عزاداری هم از نظر شما وجود دارد؟
ما یک زمان در خانهها روضه میخواندیم، تعدادی پیرمرد و پیرزن، چند نفر هم جوان و نوجوان جمع میشدند، ما روضهای میخواندیم، آنها هم گریه میکردند، اما الان شرایط تغییر کرده و گستره روضهخوانی از خانه تا فضاهای عمومی سراسر کشور افزایش یافته است، بنده در محضر رهبر معظم انقلاب روضه میخوانم، کشورهای دیگر مرا برای روضهخوانی دعوت میکنند، بنده دو سال در انگلستان، چهار سال در ایتالیا، یک سال در سوئیس، سالهای متمادی در امارات و باقی کشورها مجلس داشتم، لذا امروزه باید قدری دید خود را وسیعتر کنیم، ما به یک برنامهریزی کوتاه مدت و یک برنامهریزی بلند مدت نیاز داریم. برنامههای کوتاه مدت، مجالسی است که ما وظیفه داریم در آن آفتها را بگوییم و به کسانی که دچار انحراف شدهاند تذکر و تا جایی که میتوانیم خط فکری بدهیم. اما در خصوص برنامه دراز مدت باید دید کدام سازمان مسئول انجام آن است، چطور وقتی ما میخواهیم یک فوتبالیست را در عرصه ملی تربیت کنیم به او از کودکی آموزش میدهیم، یک بازیکن والیبال که از سن بیست سالگی به یک باره بازیکن تیم ملی نمیشود، پس اگر می خواهیم مداح اثرگذاری اجتماعی و مردمی داشته باشد باید روی او کار کنیم. مثلا بیاییم استعدادهای خوب را شناسایی کنیم، ممکن است در آغاز هم تعدادشان کم باشد اما ایرادی ندارد، باید از سنین کودکی این استعدادیابی را شروع کنیم، مداح باید با زبان عربی آشنایی داشته باشد، مقدمات را بداند تا هر وقت حدیث، آیه یا دعایی را خواند اعراب را بشناسد و آن را درست بخواند، حال اگر خواست حوزه عملش را گستردهتر کند زبان عربی را کامل فراگیرد تا سخن هم بتواند بگوید، پس باید مواد درسی هم برای مداح تحت آموزش تعریف و تعیین کنیم، مداح میبایست یک دوره تاریخ اسلام از زمان پیغمبر (ص) تا امام زمان (عج) را بداند، مورد داریم که فرد روضه خوان سرشناس است اما نمیتواند روضه امام هادی (ع) یا امام حسن عسگری (ع) بخواند، آشنایی با ادبیات فارسی و انواع شعر، مقتلشناسی و نظایر آن هم از ملزومات آموزش مداح است. اما نکته دیگری که خیلی کم به آن توجه شده بحث اخلاق است، چطور امام میفرمود آخوندی که اخلاق ندارد ضررش بیشتر است، خب مداحی هم که بیاخلاق باشد ضربه سنگینی به خود و جامعه مداحان میزند، پس باید مبحث اخلاق هم به مداح آموزش داده شود، مداح باید زینت اسلام باشد، آبروی مداح منبعث از اهل بیت است، نباید با بیاخلاقی این آبرو را از بین ببرد، وظیفه من آبروداری برای اهل بیت است، وقتی من مداح را میبینند بگویند این مداح امام حسین (ع) است دروغ نمیگوید، این مداح امام حسین (ع) است خلف وعده نمیکند، این مداح امام حسین (ع) است به خانه من بیاید چشمش پاک است، این مداح امام حسین (ع) است اگر از من وام گرفت اقساطش را پرداخت میکند، این مداح امام حسین (ع) است امین است. متاسفانه ما امروزه مداحان بسیار سرشناسی داریم که اخلاق ندارند و هیچ وقت نمیتوان او را در اخلاق الگو دانست، به من میگفتند فلانی را چون مجلس خوب اداره میکند به هیئتم دعوت میکنم اما او را خانهام نمیبرم، این خیلی معنی دارد، در مقابل مداحی را هم داریم که وقتی پیش نماز مسجد نیست مردم به او اقتدا میکنند.
مردم در مقابل مداحان هم نقشی دارند؟
اولا هیئتدارها وظیفه دارند هر کسی را به مجلس خود دعوت نکنند، وقتی میبینند فرد اثرگذار نیست یا اخلاقش اثر سو بر مخاطب دارد نباید دعوتش کنند، صرف خوب خواندن هم دلیل دعوت نمیشود، مستمع را فراموش نکنیم، هر چیز دروغی که گفتنش حرام است شنیدنش هم حرام است، اگر مخاطب دید مداح دارد دروغ میگوید باید معترض شود، بگوید من اینجا آمدهام ثواب کنم توی مداح داری باعث گناه من میشوی، پس اثرگذاری مداح بر مستمع و مستمع بر مداح دوسویه است، من در پایان مجالس خود با افرادی مواجه میشوم که از من میپرسند این مطلبی که گفتی را از کجا آوردی؟ این باعث میشود که من هم حساب کار خودم را بکنم، پس قبل از منبر رفتن مطالعه و برنامهریزی میکنم که روز اول، روز دوم و ... چه بگویم، ممکن است کسی که شب پای منبر میآید ظهر هم پای منبر من بوده باشد پس مطالب را تغییر میدهم و نکات دیگری را بیان میکنم، حتی ارجاعات مطالب خود را هم یادداشت میکنم که به مستمع خلاف واقع نگویم. پس وقتی میبینم مستمع اینها را از من میخواهد من هم دنبالش میروم، ولی وقتی ببینم برای مستمع فرقی نمیکند که من چه میگویم، حتی اگر دروغهایم بیشتر باشد بیشتر خوشش میآید من ساخته نمیشوم، خیلی از مستمعین هم مداحان را خراب کردهاند.