کد مطلب : ۷۵۹۶
بحرین؛ اکثریت اصیل در فشار اقلیت مهاجر در قدرت -۱
بحرین است.
* در ابتدا مختصری از تاریخچه ورود اسلام به بحرین را برای خوانندگان ما توضیح دهید.
دقاق: بحرین در تاریخ دو اصطلاح دارد: در یک اصطلاح، کرانه خلیج فارس از بصره تا عمان را بحرین میگویند و در اصطلاح دیگر، به آن «هجر» گفته میشود که شامل همان جزیره بحرین فعلی و شهرهای قطیف و احسا در منطقه الشرقیه عربستان فعلی است.
در گذشته اسم جزیره فعلی بحرین«أوال» بوده است ایام بعثت رسول خدا، در أوال شخصی به نام المنذربن ساوی التمیمی حکومت میکرد و رسول خدا صلی ا... علیه و آله نامهای به وی فرستادند و سپس وی اسلام را بدون جنگ قبول کرد و نامهای نزد رسول خدا فرستاد و گفت: ما اسلام را قبول کردیم و به طور مسالمت آمیز مسلمان شدیم.
لذا اگر به کتابهای فقهی مراجعه کنید در کتابهای «الخمس» و«الانفال» نوشته شده است: اهالی سرزمین عراق، اسلام را پس از جنگ پذیرفتند و سرزمین بحرین بدون جنگ اسلام را پذیرفتند. لذا از آن موقع مسلمان شدیم.
* شیعه از چه زمانی در بحرین ظهور کرد؟
دقاق: از همان آغاز ظهور اسلام در بحرین؛ یعنی از زمان المنذربن ساوی التمیمی حاکمان بحرین و اهل بحرین طرفداران اهل بیت(ع) بودند و اگر به تاریخ مراجعه کنید شخصی به نام صعصهبن صوحان المومنین(ع) در کوفه بوده و بعد از رحلت ایشان، از طرفداران امام حسن مجتبی(ع) شد و موقعی که معاویه بر کوفه سلط یافت، او را نفی کرد و به بحرین آمد و به همراه زینبن صوحان تشیع را در بحرین گسترش دادند.
بنابراین اهالی بحرین از زمان امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) شیعه بودند؛ اصلا اهل تسنن در ۲۰۰ – ۳۰۰ سال اخیر وارد بحرین شدهاند و گوه این ادعا، قبرستانها و علمای بحرین است؛ به عنوان مثال، قبری از اهل تسنن تا قبل از ۳۰۰ سال پیش نیست.
همچنین علمایی مانند: ابن میثم بحرانی، سیدهاشم بحرانی صاحب «تفسیر برهان» شیخ یوسف بحرانی صاحب «حدائق» و علمای قدیمی هم داریم، ولی اهل تسننی که الان در بحرین زندگی میکنند، علمای قدیمی ندارند و علمای آنها مربوط به ۱۰۰ الی ۱۵۰ سال اخیر است.
بنابراین اهالی بحرین از اول شیعه بودند و اهل تسنن فعلی از نجد عربستان آمدند و خود آل خلیفه که الان در بحرین حکومت میکنند تصریح میکنند و میگویند که ما از قبلیه العتوب هستیم.
قبیله العتوب از قبیلهای بزرگ به نام عنزه، در نجد بودند که آل خلیفه و آل الصباح از این قبیله هستند؛ بعداً اینها در کرانههای خلیج فارس متفرق شدند.
ابتدا به کویت رفتند و سپس اختلافاتی میان آل خلیفه و ال الصباح بروز کرد و آل خلیفه به الزیاره قطر رفتند و بعد با جنگ بر بحرین سیطره یافتند و اولین حاکم از آنها شخصی به نام شیخ احمد الفاتح بود؛ چون بحرین را فتح کرده بود، به او الفاتح میگفتند؛ بنابراین خود آل خلیفه تصریح میکنند که اصل ما عربستانی است.
* الان مذهب اهل سنت در بحرین کدام مذهب است؟
دقاق: مذهب مالکی، اهل تسنن بحرین سه جنس هستندY پیرامون این مطلب میتوانید مراجعه کنید به کتاب گرانبهایی به نام «القبیله و الدوله ف ی البحرین» نوشته دکتر فؤاد اسحاق الخوری که فردی مسیحی از لبنان است و کارهای پژوهشی در بحرین انجام داده و این کتاب را نوشته و معهد الانماء العربی در بیروت آن را چاپ کرده است.
تمام این مطلب در آن کتاب هست، اما من مختصری عرض میکنم. اهل تسنن در بحرین سه گروه هستند: یک گروه، قبایلی که ازنجد آمدهاند، مانند آل خلیفه، ادواسر که مذهبشان مالکی است.
دوم، بعضی از اهل تسنن از ایران آمدند، از بوشهر و شیراز و این اطراف، اینها میگویند اصل ما عرباست به ایران رفتیم و دوباره برگشتیم به بحرین، لذا ما به آنها الهوله میگوییم، چون تحول پیدا کردند.
ابتدا عرب بودند، بعد ایرانی شدند، دوباره عرب شدند؛ اینها مذهبشان شافعی است. قسمت سوم، عربهای دیگران از یمن و عربستان؛ البته غیر از آن قبایل، اینها مذهبشان حنبلی است. ولی اکثریت مذهب اهل تسنن بحرین مالکی است. خود آل خلیفه مالکی است. فقط چند گروه شافعی و حنبلی هستند که تعدادشان خیلی کم است.
* وهابیت در بحرین چگونه است؟
دقاق: وهابیت هم هست، ولی خیلی کم.
* آیا تأثیرگذاری هم دارد؟
دقاق: بله، در حال حاضر در بحرین دو گروه فعالیت سیاسی و فرهنگی دارند: یک گروه اطرافیان الاخوان المسلمین هستند که دو جمعیت دارند: جمعیت فرهنگیشان «جمعیه الاصلاح» و جمعیت سیاسیشان، «جمعیه المنبرالاسلام».
و اما گروه دیگر: سلفیها هستند که آنها هم دو جمعیت دارند: جمعیت فرهنگیشان «جمعیهالاسلامیه» و جمعیتشناسیشان «جمعیهالاصالة» است.
البته در بحرین تمام گروهها جمعیت فرهنگی و جمعیت سیاسی دارند. گروه اخوان المسلمین بیشتر هستند و از لحاظ پولی، وضعیت اقتصادی قویتری دارند، اما سلفیها متفرق هستند و چون گروههای مختلف دارند، ضعیفتر از اخوان المسلمین هستند.
* از گروههای شیعی نام ببرید، آنجا چقدر فعال هستند و به چند گروه تقسیم میشوند؟
دقاق: گروههای شیعی زیاد هستند و گروه بزرگی به حساب میآیند و اکثریت مردم طرفدار آنها هستند.
گروه شیعیان نیز دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسیشان، «جمعیت الوفاق الوطنی الاسلامیه» با ریاست حجت الاسلام و المسلمین علی سلمان و جمعیت فرهنگیشان، «جمعیه التوعیه الاسلامیه» با ریاست شیخ باقر حواج میباشد و هر دو جمعیت به مجلس علمایی – اسلامی بحرین متکی هستند که مجلسی متشکل از بیس از 120 عالم و طلبه از طلاب بحرین است.
رئیس سابق و موسس آن آیت الله شیخ عیسی قاسم، وکیل مطلق مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی است؛ اکثریت مردم او را قبول دارند و طرفدارش هستند، لذا به علت مقبولیت شیخ عیسی قاسم، جمعیهالوفاق و التوعیه را پذیرفتند.
یک گروه هم طرفداران آیت الله سید محمد شیرازی هستند و دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسیشان «جمعیه العمل الاسلامی (عمل)، و جمعیت فرهنگیشان، «جمعیهالرساله».
مثلا یک گروه دیگر، طرفداران شیخ سلیمان مدنی(ره) هستند که جمعیتی به نام «جمعیهالرابطه الاسلامیه» دارند، ولی در واقع بزرگترین جمعیتهای سیاسی فعال، همان جمعیهالوفاق و جمعیت عمل و دوتا جمعیه علمانی هستند.
جمعیت علمانی شیعه نیستند، البته منحصراً نمیتوانیم بگوییم شیعه هستند یا سنی؛ چون آنها میگویند دین در سیاست دخالت نمیکند. مانند مانند «جمعیه العمل دیمقراطی» با ریاست ابراهیم شریف که از اهل تسنن است، ولی اهل تشیع هم زیاد دارند. جمعیت دیگر هم، «جمعیه الاخاء الوطنی» معمولا این چهار جمعیت و «جمعیهالتجمع الوطنی» و «تجمع الدیمقراطی» به عنوان معارض در برابر دولت هستندك ولی از لحاظ مردمی، جمعیت الوفاق بیشترین و بزرگترین جمعیت را دارد.
* مراکز و اماکن مذهبی خاص شیعیان، مثل امامزاده باره هم در آنجا چیزی هست؟
دقاق: زیاد هست، یکی محمدبن عیسی البحرینی که در منطقه دمستان است و داستان ملاقات او با امام زمان(عج) آورده شده است که من الان نمیخواهم آن را بیان کنم؛ دوم، سیدهاشم البحرانی صاحب«تفسیر البرهان فیتفسیر القرآن» که در منطقه توبلی است.
سوم، ابن میثم البحرانی که در منطقه ام الحصم مقام بزرگی دارد؛ چهارم، النبیه صالح، یکی از اولیای خدا که سجادهاش را روی دریا باز میکرد و روی آن حرکت میکرد. او در جزیرهای به نام خودش یعنی النبیه صالح مدفون است.
پنجم، شیخ یوسف صاحب «حدائق» است؛ او یکی از فقهای بزرگ بحرین است و در سال 1216 ه.ق به شهادت رسید؛ از این اماکن زیادند، مانند همان زید بن صوحان، صعصه بن صوحان که هنوز هم مزار دارند. و دولت هم میخواهد آنجا را بگیرد.
چون صعصه بن صوحان تشیع اصیل را در بحرین ثابت میکند، لذا الان مزار ایشان زیر نظر اوقاف اهل تسنن است. زید بن صوحان در بحرین به «امیرزید» مشهور است و به هر بحرینی بگویید امیرزید، او را میشناسد.
* با توجه به اینکه بحرین از قدیم پایگاهی برای تشیع بوده و آرامگاه بزرگان جلیلالقدری در آنجاست، وضعیت فعلی فرهنگ جامعه در چه جایگاهی است؟
حوّاج: کشور بحرین از لحاظ فرهنگ و اندیشه، دارای سطحی بالا و پیشرو است و این دیدگاهی نیست که تنها از تفکرات افراد داخل کشور بحرین ناشی شده باشد، بلکه میهمانان، علما و افرادی که از خارج بحرین وارد این کشور میشوند، در قیاس با کشورهای همسایه این داوری را تأیید کرده و بر سطح بالای فرهنگی این کشور صحه میگذارند و مسئلهای که باعث این امر شده است همانا محبت و ارتباط مستحکم میان مردم بحرین و اهل بیت(ع) است و این به واسطه وجود برخی مؤسسات است.
برای روشن شدن بحث، مثالی مطرح میکنم؛ هم اکنون درکشور بحرین که از لحاظ جغرافیایی کشور کوچکی است، تعداد زیادی حسینیه و مجالس امام حسین(ع) دیده میشود که ما این مجالس و مساجد را تریبونهای بیداری مردم میدانیم و آن را باعث استحکام ارتباط مردم و اسلام بر میشمریم.
* فعالیت حسینیهها در بحرین به چه شکلی است و آیا استفاده از حسینیه محدود به زمانهای مناسبتی خاص است؟
حواج: مطمئناً فعالیتها و نقش حسینیهها تنها به ایام دهه اول محرم محدود نمیشود و هم اکنون حسینیهها تریبونهای فرهنگی هستند که در تمامی طول سال مشغول تنویر افکار عموم هستند و فعالیتهای آنها در روضه خوانی و ایراد مدایح امام حسین(ع) خلاصه نمیگردد.
به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان و ماههای قبل از آن، سلسله جلسات سخنرانی، دورههای فرهنگی، همایشها و کنگرههایی که تشکیلهای مختلف فرهنگی در بحرین ترتیب میدهند، از حسینیه استفاده میشود.
در طول سال حسینیههای بحرین هستند مثلا شادیهایی را که ما در حسینیهها برگزار میکنیم، تنها در ایام میلاد ائمه اطهار(ع) خلاصه نمیشود، بلکه شادیهای خصوصیتری، چون ازدواج را نیز در حسینیه برگزار میکنیم و بدین ترتیب شروع زندگی مشترک را به دوستی امام حسین(ع) پیوند میزنیم که در بخشهای بعدی به آن اشاره خواهم کرد.
* از موقوفات شیعیان آنجا بگویید؟
دقاق: موقوفات در بحرین خیلی زیاد است؛ ببینید میگویند دو کشور کوچک بودند، ولی معهد علماء شیعه زیاد شدند، یکی جبل عامل در لبنان و یکی بحرین.
من یک روز خدمت آیت الله سبحانی بودم موقعی که شنید من بحرینی هستم، دستم را گرفت و این جمله را گفت: «التشیع فی ایران، مدین لعلماء بحرین و علماء جبل عامل».
چون تا قبل از دولت صفوی ایران اهل تسنن بودند به جز قم و اطرافش که از ایام ائمه شیعه بودند و اکثریت اطراف بخصوص اصفهان، خیلی اهل تسنن متعصب بودند؛ لذا زمانی که پادشاهان صفوی تشیع را گسترش دادند از علمای جبل عامل و بحرین استفاده کردند.
در بحرین موقوفات خیلی زیاد است، موقوفات زیادی هم به امام حسین(ع) شده است؛ اگر بروید بحرین، هر چند قدم حسینیه میبینید. مساجد نیز ماشاءالله زیاد هستند و موقوفات بحرین ثروت بزرگی دارند.
* آیا اینها در اختیار نهادهای روحانی شیعه است یا خیر؟
دقاق: نه، متأسفانه دولت دو دستگا تأسیس کرده است: دائره الاوقاف الجعفریه و دائره الاوقاف السنیه.
دائره الائره الاوقاف الجعفریه بر خلاف دائره اوقاف السنیه خیلی ثروتمند است، ولی متأسفانه به دست علما و مردم نمیرسد و دولت هم کشف حساب دائره الاوقاف را اصلاً اظهار نمیکند، چون زیاد است.
* فعالیتهای مذهبی بخصوص در ایامی مثل ماه رمضان و ماه محرم آنجا چطور است؟
دقاق: خیلی عالی است؛ لذا بحرینیها غالباٌ ایام محرم و ماه رمضان بیرون نمیروند و بر عکس از کشورهای خلیج فارس و حتی ایران به بحرین میآیند.
مجالس عزاداری زیاد استغ البته فعالیتها در طول سال هست؛ مثلا در ماه رمضان بعد از افطار بلافاصله تمام مجالس شروع میشوند و هر شب تا یکی دو ساعت پس از افطار قرائت قرآن هست و مجالس تا ساعت 12 شب ادامه دارد.
البته ایام محرم هم همین طور است؛ بحرینیها هر موقع به بحرین میروند، حسینیه درست میکنند؛ در قم، مشهد، نجف و کربلا و سوریه هم حسینیه دارند؛ بحرینیها نمیتوانند بدون حسینیه زندگی کنند.
* شبهای احیا و قدر در ماه مبارک رمضان چطور میگذرد؟
دقاق: شبهای قدر خیلی احیا میکنند و شخصیتهای از بیرون میآورند، حتی ایرانیهای مقیم بحرین، مجالس مخصوص و حسینیههای مخصوصی دارند و از ایران شخصیتهایی را برای شبهای احیا میآورند. تمام مساجد و حسینیهها را باز میکنند و برنامه دارند.
* در عاشورا یا ایام دیگر، تنشی با اهل سنت پیش نمیآید؟
دقاق: نه، معمولا اهل تسنن با ما هم سو هستند؛ در مجلس عزاداری میآیند، کمک هم میکنند، حتی کمک پولی میدهند و بعضیها هم به نوارهای عزاداری گوش می دهند.
فقط وهابیها هستند که نوار و نوشته علیه شیعه پخش میکنند؛ اهل تسنن اینگونه نیستند و فقط از وهابیها این رفتارهای زشت سر میزند.
* تعداد در نجف و کربلا هم هست؟
دقاق: نه، در نجف الان به 19 نفر رسیده است.
* آیا بحرینیها در غالب یک مدرسه در قم تحصیل میکنند؟
دقاق: بحرینیها در قم حسینیهای به نام «الحسنیه البحرانیه» دارند و به تازگی یک ساختمان به صورت آپارتمان برای طلاب متأهل ساخته شده است که زیر زمینش هم حسینیهای به نام «الحسینیه الزهرا» است و ان شاءالله قصد داریم ساختمان دیگری برای طلاب بحرینی خریداری کنیم.
اما مدرسه مخصوص بحرینها نداریم؛ ولی اکثریت حوزه ائمه الاطهار که بنده مدیر آن هستم، بحرینی هستند.
* آیا از خواهران بحرینی هم کسی طلبه دارید؟
دقاق: بله هست، شاید 10 طلبه که بعضیها در جامعه الزهرا، بعضیها در بنت الهدی و تعدادی هم در دارالمعصومه درس میخوانند.
* آیا در بحرین مدارس علوم دینی برقرار هست؟
دقاق: زیاد هست، هم برای آقایان و هم برای خانمها که طلاب حوزه و عموم مردم میتوانند در آن تحصیل کنند.
* تا چه سطحی آنجا درس میخوانند؟
دقاق: تا سطح خارج؛ تا سطح خارج حوزههای زیادی هست.
* آیا نماز جمعه به تفکیک شیعه و سنی اقامه میشود؟
دقاق: بله، بزرگترین نماز جمعه به امامت آیت الله شیخ عیسی قاسم در جامع الامام الصادق در منطقه الدراز هست و اهل تسنن هم نماز جمعه دارند مثلا در مسجد احمد الفاتح که برای دولت است، نماز اقامه میکنند.
* آیا کتابهایی که در مدارس تدریس میشوند بر اساس فقه اهلسنت تدوین شده است یا از فقه شیعه هم چیزی مینویسند؟
دقاق: در تمام مدارس فقه اهل تسنن تدریس میشود و فقه اهل تشیع نیست، ولی حکومت در سالهای اخیر دو دانشکده یکی برای اهل تسنن و یکی هم برای اهل تشیع در نظر گرفته است.
هر طلبهای از اهل سنت که در این دانشکده درس میخواند، ماهانه 20 دینار دریافت میکند و هر طلبه شیعه ماهانه 50 دینار؛ تقریبا! 5/2 برابر..
حال این سوال ایجاد میشود که چرا دولت در تمام مدارس بحرین فقه شیعه را ممنوع کرده است؛ ولی در دانشکده به طلبههای شیعه پول میدهد؟ نمیدانیم انگیزهشان چیست؟
* آیا شیعیان مدارس مخصوص به خودشان دارند؟
دقاق: مخصوص که نه، یعنی مدارس به نام تشیع و تسنن نیست و مدارس مخصوصی از انگستان و آمریکا و آکادمیهایی مثل مدارس غیر انتفاعی هست.
* پس بچههای شیعه از ابتدا با تعالیم اهل سنت بزرگ میشوند، این طور است؟
دقاق: بله.
* آیا مشکلی در خانوادهها به وجود نمیآید؟
دقاق: مشکل پیش میآید، ولی در بحرین در تمام مساجد و حسینیهها درس هست، ما چطور آمدیم حوزه درس خواندیم، چون از زمان بچگی درس میخواندیم.
ببینید من سالها صبح به مدرسهای که مال حکومت بود میرفتم و بعد از ظهر در مدرسه شیعیان شرعیات میخواندم. روحانیان و علمای بحرین مدارس زیادی دارند.
حوّاج: بی شک در حسینیهها مسائل فقهی آموزش داده میشود و این آموزش از سنین قیل از مدرسه شروع میشود، یعنی برای کودکان 4-5 سال و این روند برای جوانان فارغالتحصیل نیز وجود دارد، یعنی این آموزشها هر بازة سنی را شامل میشود و در هر طبقه سنی، مسائل مرتبط و مناسب با شرایط مخاطب مطرح میشود.
مثلاً برای کودکان با سنین 4-5 سال، در دورههایی که معمولا در 3 ماه تابستان برگزار میشود، مسائل سنگین و نظری تعلیم داده نمیشود و به آموزشهای عملی مانند نماز جماعت و مسائل سبک بسنده میشود.
زمانی که سن کودک به 7 سال رسید کمکم مباحث نظر را شروع میکنیم که اغلب به وسیله کتابهای تصویری انجام میشود، مثلاً نحوة – خواندن نماز طبق مکتب اهلبیت(ع) این روند تا سن بلوغ پسران یعنی حدود 14 سالگی، به صورت متناسب با سنین دانش آموزان ادامه مییابد.
بی شک دانش آموزان در مدارس طبق مذهب اهل تسنن تعلیم داده میشوند، ولی به واسطه آموزشهایی که دیدهاند، از این جریان متأثر نمیشوند و نقش مؤثر مساجد در آموزشهایی که برای پیشبرد مسائل تعلیمی و تربیتی دانش آموزان است، برای والدین مشخص است.
* آیا این آموزشها صرفاً اختصاص به پسران دارد؟
حواج: خیر، منحصر به پسران نیست و دختران را نیز شامل میشود؛ در کشور بحرین یک جریان خاص به تنهایی فعالیتهای فرهنگی را پیش نمیبرد، مثلاً ما مساجد را داریم که در آن گروههای فرهنگی مساجد نقش خوبی را در فرهنگ و فرهنگ سازی ایفا میکند، حسینیهها هم نقش مشابهی را ایفا میکنند.
همچنین نقش حوزههای علمیه را نباید فراموش کرد، این حوزهها نیز نقش بزرگ و مهمی در جریان سازی فرهنگی دارند.
فعالیت این حوزه تنها در آموزش مقدمات، سطوح و خارج که در حوزههای علمیه به شکل یک روال در آمده است، خلاصه نمیشود و برنامههای خاصی برای جوانان وجود دارد. حال آنکه این حوزهها برای آقایان و بانوان و برنامههایی را انجام می دهد.
در ایران برنامهای با عنوان«جشن تکلیف» وجود دارد، ما نیز در بحرین برنامه مشابهی داریم که البته به یک جشن و یک روز خلاصه نمیشود، قبل از روز جشن دورهای برگزار میشود که شامل 3 تا 4 روز است و در این دوره یک پزشک به بیان تغییرات و دگرگونیهای روحی و جسمی که در سن بلوغ یک فرد به وجود میآید، میپردازد تا فرد خود را برای این تغییرات آماده کند.
سپس یک عالم و یا عالمه حوزوی پیرامون واجباتی که فرد پس از گذراندن بلوغ باید به انجام برساند، صحبت میکند؛ این برنامهها درتمامی بحرین در سطح گسترده توسط حوزه علمیه، جمعیتهای اسلامی و تشکلهای فرهنگی انجام میشود.
* در برنامههایی که ذکر شد، آیا برای دختران، معلمان خانم در نظر گرفته میشود؟
حواج: بله، ما حوزههای علمیه بانوان را داریم، حتی جمعیتهای فرهنگی ویژه بانوان وجود دارد. بعضاً در تشکلهایی که برای آقایان است، قسمتی نیز وجود دارد که مربوط به بانوان میباشد و از بانوان استفاده میشود؛ ما خواهرانی را داریم که از جامعهالزهرا(س) فارغ التحصیل شدهاند.
همچنین در حوزههای علمیه بحرین نیز استعدادهای فوقالعادهای وجود دارد که نه تنها در اجرای برنامهها، بلکه در برنامهریزی و تعیین خطوی مشی نیز تواناییهای ممتاز دارند.
* با توجه با اینکه اداره اوقاف کشور بحرین در اختیار اهل سنت است، تأمین مالی مساجد و حسینیههای شیعیان از چه طریقی تأمین میشود؟
حواج: در بحرین ادارههای اوقافی برای شیعیان نیز وجود دارد؛ برخی از مساجد و حسینیهها موقوفات و ساختمانهایی را در اختیار دارند که مخارج خود را از آن طریق تأمین میکنند، ولی اکثر مساجد و حسینیهها چنین امکاناتی را ندارند و از هدایا و نذورات و کمکهای مردمی تأمین میشوند.
* سطح سواد و نوع اشتغال شیعیان چگونه است؟
حواج: شیعیان از یک بیداری ممتازی برخوردار هستند؛ این بیداری تنها به اهالی مساجد خلاصه نمیشود.
ما پزشکان و مهندسانی با درجههای علمی بسیار بالا داریم، در گذشته مختصصان بیشتر از خارج کشور میآمدند، ولی اکنون جوانان متخصص بحرینی به وفور حضور دارند و مشغول خدمت رسانی هستند، اعم از آقایان و بانوان که مدارک علمی بالایی را ازداخل و خارج بحرین کسب نمودهاند.
* آیا عاشورا در بحرین تعطیل است؟
دقاق: بله، تاسوعا و عاشورا تعطیل رسمی است؛ اصلا آنجا بچهها از اول محرم به مدارس نمیروند، مثلا روز اربعین نمیروندع مجلس سوگواری زیاد است.
* آیا شیعیان بحرین آداب و رسوم خاصی دارند که مختص آنها دانست؟
دقاق: عید فطر را خیلی اهمیت میدهند، حتی بیشتر از عید قربان، البته به عید قربان هم اهمیت میدهند و عید غدیر تقریبا یک هفته یا ده روز جشنهایی بر پا میشود.
* آیا عید غدیر تعطیلات رسمی دارد؟
دقاق: تعطیلات هست، ولی رسمی نیست، شیعیان در این هنگام کاروانهایی را تشکیل میدهند و به عمره میروند.
* آیا شیعیان بحرین شبکههای ماهوارهای تلویزیونی و یا روزنامه مستقلی را در اختیار دارند؟
حواج: شبکه تلویزیونی خیر، اما تشکلهایی با هدف بیدار سازی فرهنگی وجود دارند و نشریهای را به نام «التوعیه» به چاپ میرسانند که قبلا ماهنامه بوده، ولی اکنون فصلنامه شده است.
این نشریه اخبار و رویدادهای فرهنگی شیعیان بحرین را پوشش میدهد، ولی روزنامهای که هر روز به چاپ برسد و در اختیار شیعیان باشد، وجود ندارد.
* آیا شیعیان بحرین در چاپ کتاب دچار محدودیتهای خاصی هستند؟
حواج: خیر، هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد، شاید برخی کتابهای خاص، مانند کتاب «آنگاه که هدایت شدم» التیجانی (دانشمند سرشناس تونسی) شامل ممنوعیتهایی باشند.
* با توجه به سابقه طولانی تشیع در بحرینع چقدر این مذهب در حکومت فعلی نقش داشته و آثار آن در حکومت مشاهده میشود؟
حواج: این موضوع به ظرفیتهای سیاسی بستگی دارد، در برخی زمانها مثل ایام محرم، به احترام امام حسین علیه السلام برنامهها به تناسب، کمی موقرتر و حزینتر میشود و در برخی زمانها مثل اعیاد، برنامههای شادی و مفرح دیده میشود، ولی قانون ثابتی در این زمینه وجود ندارد.
* آیا شیعیان در مناصب دولتی مثل ارتش حضور دارند؟
دقاق: در مناصب دولتی که حساس هستند موانعی وجود دارد، مثلا وزارت دفاع، ارتش، وزارت کشور، اطلاعات، وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد و دارایی، شیعیان را نمیگذارند.
مثلا یک وزیر که اسمش شیعه است، ولی طرفدار حکومت است، در وزارات خدماتی مثل وزارت کار یا بهداشت میگذارند تا مردم اگر ناراحت میشوند، علیه آن وزیر شیعه حرف بزنند، ولی وزیر امور خارجه کشور فقط در اختیار خودشان است و از خود خانواده حاکم است، حتی نمیگذارند غیر از همان قبیله و خانواده حکومتی، کس دیگری باشد و هر اهل تسننی را هم انتخاب نمیکنند؛ مثل آل سعود که همه چیز در اختیار خودشان است.
ادامه دارد ...
حجت الاسلام و المسلمین دقاق، مدیر حوزه علمیه الاطهار در قم است که طلاب آن اکثراً بحرینی هستند و حجت الاسلام و المسلمین حواج، رئیس جمعیت التوعیه * در ابتدا مختصری از تاریخچه ورود اسلام به بحرین را برای خوانندگان ما توضیح دهید.
دقاق: بحرین در تاریخ دو اصطلاح دارد: در یک اصطلاح، کرانه خلیج فارس از بصره تا عمان را بحرین میگویند و در اصطلاح دیگر، به آن «هجر» گفته میشود که شامل همان جزیره بحرین فعلی و شهرهای قطیف و احسا در منطقه الشرقیه عربستان فعلی است.
در گذشته اسم جزیره فعلی بحرین«أوال» بوده است ایام بعثت رسول خدا، در أوال شخصی به نام المنذربن ساوی التمیمی حکومت میکرد و رسول خدا صلی ا... علیه و آله نامهای به وی فرستادند و سپس وی اسلام را بدون جنگ قبول کرد و نامهای نزد رسول خدا فرستاد و گفت: ما اسلام را قبول کردیم و به طور مسالمت آمیز مسلمان شدیم.
لذا اگر به کتابهای فقهی مراجعه کنید در کتابهای «الخمس» و«الانفال» نوشته شده است: اهالی سرزمین عراق، اسلام را پس از جنگ پذیرفتند و سرزمین بحرین بدون جنگ اسلام را پذیرفتند. لذا از آن موقع مسلمان شدیم.
* شیعه از چه زمانی در بحرین ظهور کرد؟
دقاق: از همان آغاز ظهور اسلام در بحرین؛ یعنی از زمان المنذربن ساوی التمیمی حاکمان بحرین و اهل بحرین طرفداران اهل بیت(ع) بودند و اگر به تاریخ مراجعه کنید شخصی به نام صعصهبن صوحان المومنین(ع) در کوفه بوده و بعد از رحلت ایشان، از طرفداران امام حسن مجتبی(ع) شد و موقعی که معاویه بر کوفه سلط یافت، او را نفی کرد و به بحرین آمد و به همراه زینبن صوحان تشیع را در بحرین گسترش دادند.
بنابراین اهالی بحرین از زمان امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) شیعه بودند؛ اصلا اهل تسنن در ۲۰۰ – ۳۰۰ سال اخیر وارد بحرین شدهاند و گوه این ادعا، قبرستانها و علمای بحرین است؛ به عنوان مثال، قبری از اهل تسنن تا قبل از ۳۰۰ سال پیش نیست.
همچنین علمایی مانند: ابن میثم بحرانی، سیدهاشم بحرانی صاحب «تفسیر برهان» شیخ یوسف بحرانی صاحب «حدائق» و علمای قدیمی هم داریم، ولی اهل تسننی که الان در بحرین زندگی میکنند، علمای قدیمی ندارند و علمای آنها مربوط به ۱۰۰ الی ۱۵۰ سال اخیر است.
بنابراین اهالی بحرین از اول شیعه بودند و اهل تسنن فعلی از نجد عربستان آمدند و خود آل خلیفه که الان در بحرین حکومت میکنند تصریح میکنند و میگویند که ما از قبلیه العتوب هستیم.
قبیله العتوب از قبیلهای بزرگ به نام عنزه، در نجد بودند که آل خلیفه و آل الصباح از این قبیله هستند؛ بعداً اینها در کرانههای خلیج فارس متفرق شدند.
ابتدا به کویت رفتند و سپس اختلافاتی میان آل خلیفه و ال الصباح بروز کرد و آل خلیفه به الزیاره قطر رفتند و بعد با جنگ بر بحرین سیطره یافتند و اولین حاکم از آنها شخصی به نام شیخ احمد الفاتح بود؛ چون بحرین را فتح کرده بود، به او الفاتح میگفتند؛ بنابراین خود آل خلیفه تصریح میکنند که اصل ما عربستانی است.
* الان مذهب اهل سنت در بحرین کدام مذهب است؟
دقاق: مذهب مالکی، اهل تسنن بحرین سه جنس هستندY پیرامون این مطلب میتوانید مراجعه کنید به کتاب گرانبهایی به نام «القبیله و الدوله ف ی البحرین» نوشته دکتر فؤاد اسحاق الخوری که فردی مسیحی از لبنان است و کارهای پژوهشی در بحرین انجام داده و این کتاب را نوشته و معهد الانماء العربی در بیروت آن را چاپ کرده است.
تمام این مطلب در آن کتاب هست، اما من مختصری عرض میکنم. اهل تسنن در بحرین سه گروه هستند: یک گروه، قبایلی که ازنجد آمدهاند، مانند آل خلیفه، ادواسر که مذهبشان مالکی است.
دوم، بعضی از اهل تسنن از ایران آمدند، از بوشهر و شیراز و این اطراف، اینها میگویند اصل ما عرباست به ایران رفتیم و دوباره برگشتیم به بحرین، لذا ما به آنها الهوله میگوییم، چون تحول پیدا کردند.
ابتدا عرب بودند، بعد ایرانی شدند، دوباره عرب شدند؛ اینها مذهبشان شافعی است. قسمت سوم، عربهای دیگران از یمن و عربستان؛ البته غیر از آن قبایل، اینها مذهبشان حنبلی است. ولی اکثریت مذهب اهل تسنن بحرین مالکی است. خود آل خلیفه مالکی است. فقط چند گروه شافعی و حنبلی هستند که تعدادشان خیلی کم است.
* وهابیت در بحرین چگونه است؟
دقاق: وهابیت هم هست، ولی خیلی کم.
* آیا تأثیرگذاری هم دارد؟
دقاق: بله، در حال حاضر در بحرین دو گروه فعالیت سیاسی و فرهنگی دارند: یک گروه اطرافیان الاخوان المسلمین هستند که دو جمعیت دارند: جمعیت فرهنگیشان «جمعیه الاصلاح» و جمعیت سیاسیشان، «جمعیه المنبرالاسلام».
و اما گروه دیگر: سلفیها هستند که آنها هم دو جمعیت دارند: جمعیت فرهنگیشان «جمعیهالاسلامیه» و جمعیتشناسیشان «جمعیهالاصالة» است.
البته در بحرین تمام گروهها جمعیت فرهنگی و جمعیت سیاسی دارند. گروه اخوان المسلمین بیشتر هستند و از لحاظ پولی، وضعیت اقتصادی قویتری دارند، اما سلفیها متفرق هستند و چون گروههای مختلف دارند، ضعیفتر از اخوان المسلمین هستند.
* از گروههای شیعی نام ببرید، آنجا چقدر فعال هستند و به چند گروه تقسیم میشوند؟
دقاق: گروههای شیعی زیاد هستند و گروه بزرگی به حساب میآیند و اکثریت مردم طرفدار آنها هستند.
گروه شیعیان نیز دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسیشان، «جمعیت الوفاق الوطنی الاسلامیه» با ریاست حجت الاسلام و المسلمین علی سلمان و جمعیت فرهنگیشان، «جمعیه التوعیه الاسلامیه» با ریاست شیخ باقر حواج میباشد و هر دو جمعیت به مجلس علمایی – اسلامی بحرین متکی هستند که مجلسی متشکل از بیس از 120 عالم و طلبه از طلاب بحرین است.
رئیس سابق و موسس آن آیت الله شیخ عیسی قاسم، وکیل مطلق مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی است؛ اکثریت مردم او را قبول دارند و طرفدارش هستند، لذا به علت مقبولیت شیخ عیسی قاسم، جمعیهالوفاق و التوعیه را پذیرفتند.
یک گروه هم طرفداران آیت الله سید محمد شیرازی هستند و دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسیشان «جمعیه العمل الاسلامی (عمل)، و جمعیت فرهنگیشان، «جمعیهالرساله».
مثلا یک گروه دیگر، طرفداران شیخ سلیمان مدنی(ره) هستند که جمعیتی به نام «جمعیهالرابطه الاسلامیه» دارند، ولی در واقع بزرگترین جمعیتهای سیاسی فعال، همان جمعیهالوفاق و جمعیت عمل و دوتا جمعیه علمانی هستند.
جمعیت علمانی شیعه نیستند، البته منحصراً نمیتوانیم بگوییم شیعه هستند یا سنی؛ چون آنها میگویند دین در سیاست دخالت نمیکند. مانند مانند «جمعیه العمل دیمقراطی» با ریاست ابراهیم شریف که از اهل تسنن است، ولی اهل تشیع هم زیاد دارند. جمعیت دیگر هم، «جمعیه الاخاء الوطنی» معمولا این چهار جمعیت و «جمعیهالتجمع الوطنی» و «تجمع الدیمقراطی» به عنوان معارض در برابر دولت هستندك ولی از لحاظ مردمی، جمعیت الوفاق بیشترین و بزرگترین جمعیت را دارد.
* مراکز و اماکن مذهبی خاص شیعیان، مثل امامزاده باره هم در آنجا چیزی هست؟
دقاق: زیاد هست، یکی محمدبن عیسی البحرینی که در منطقه دمستان است و داستان ملاقات او با امام زمان(عج) آورده شده است که من الان نمیخواهم آن را بیان کنم؛ دوم، سیدهاشم البحرانی صاحب«تفسیر البرهان فیتفسیر القرآن» که در منطقه توبلی است.
سوم، ابن میثم البحرانی که در منطقه ام الحصم مقام بزرگی دارد؛ چهارم، النبیه صالح، یکی از اولیای خدا که سجادهاش را روی دریا باز میکرد و روی آن حرکت میکرد. او در جزیرهای به نام خودش یعنی النبیه صالح مدفون است.
پنجم، شیخ یوسف صاحب «حدائق» است؛ او یکی از فقهای بزرگ بحرین است و در سال 1216 ه.ق به شهادت رسید؛ از این اماکن زیادند، مانند همان زید بن صوحان، صعصه بن صوحان که هنوز هم مزار دارند. و دولت هم میخواهد آنجا را بگیرد.
چون صعصه بن صوحان تشیع اصیل را در بحرین ثابت میکند، لذا الان مزار ایشان زیر نظر اوقاف اهل تسنن است. زید بن صوحان در بحرین به «امیرزید» مشهور است و به هر بحرینی بگویید امیرزید، او را میشناسد.
* با توجه به اینکه بحرین از قدیم پایگاهی برای تشیع بوده و آرامگاه بزرگان جلیلالقدری در آنجاست، وضعیت فعلی فرهنگ جامعه در چه جایگاهی است؟
حوّاج: کشور بحرین از لحاظ فرهنگ و اندیشه، دارای سطحی بالا و پیشرو است و این دیدگاهی نیست که تنها از تفکرات افراد داخل کشور بحرین ناشی شده باشد، بلکه میهمانان، علما و افرادی که از خارج بحرین وارد این کشور میشوند، در قیاس با کشورهای همسایه این داوری را تأیید کرده و بر سطح بالای فرهنگی این کشور صحه میگذارند و مسئلهای که باعث این امر شده است همانا محبت و ارتباط مستحکم میان مردم بحرین و اهل بیت(ع) است و این به واسطه وجود برخی مؤسسات است.
برای روشن شدن بحث، مثالی مطرح میکنم؛ هم اکنون درکشور بحرین که از لحاظ جغرافیایی کشور کوچکی است، تعداد زیادی حسینیه و مجالس امام حسین(ع) دیده میشود که ما این مجالس و مساجد را تریبونهای بیداری مردم میدانیم و آن را باعث استحکام ارتباط مردم و اسلام بر میشمریم.
* فعالیت حسینیهها در بحرین به چه شکلی است و آیا استفاده از حسینیه محدود به زمانهای مناسبتی خاص است؟
حواج: مطمئناً فعالیتها و نقش حسینیهها تنها به ایام دهه اول محرم محدود نمیشود و هم اکنون حسینیهها تریبونهای فرهنگی هستند که در تمامی طول سال مشغول تنویر افکار عموم هستند و فعالیتهای آنها در روضه خوانی و ایراد مدایح امام حسین(ع) خلاصه نمیگردد.
به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان و ماههای قبل از آن، سلسله جلسات سخنرانی، دورههای فرهنگی، همایشها و کنگرههایی که تشکیلهای مختلف فرهنگی در بحرین ترتیب میدهند، از حسینیه استفاده میشود.
در طول سال حسینیههای بحرین هستند مثلا شادیهایی را که ما در حسینیهها برگزار میکنیم، تنها در ایام میلاد ائمه اطهار(ع) خلاصه نمیشود، بلکه شادیهای خصوصیتری، چون ازدواج را نیز در حسینیه برگزار میکنیم و بدین ترتیب شروع زندگی مشترک را به دوستی امام حسین(ع) پیوند میزنیم که در بخشهای بعدی به آن اشاره خواهم کرد.
* از موقوفات شیعیان آنجا بگویید؟
دقاق: موقوفات در بحرین خیلی زیاد است؛ ببینید میگویند دو کشور کوچک بودند، ولی معهد علماء شیعه زیاد شدند، یکی جبل عامل در لبنان و یکی بحرین.
من یک روز خدمت آیت الله سبحانی بودم موقعی که شنید من بحرینی هستم، دستم را گرفت و این جمله را گفت: «التشیع فی ایران، مدین لعلماء بحرین و علماء جبل عامل».
چون تا قبل از دولت صفوی ایران اهل تسنن بودند به جز قم و اطرافش که از ایام ائمه شیعه بودند و اکثریت اطراف بخصوص اصفهان، خیلی اهل تسنن متعصب بودند؛ لذا زمانی که پادشاهان صفوی تشیع را گسترش دادند از علمای جبل عامل و بحرین استفاده کردند.
در بحرین موقوفات خیلی زیاد است، موقوفات زیادی هم به امام حسین(ع) شده است؛ اگر بروید بحرین، هر چند قدم حسینیه میبینید. مساجد نیز ماشاءالله زیاد هستند و موقوفات بحرین ثروت بزرگی دارند.
* آیا اینها در اختیار نهادهای روحانی شیعه است یا خیر؟
دقاق: نه، متأسفانه دولت دو دستگا تأسیس کرده است: دائره الاوقاف الجعفریه و دائره الاوقاف السنیه.
دائره الائره الاوقاف الجعفریه بر خلاف دائره اوقاف السنیه خیلی ثروتمند است، ولی متأسفانه به دست علما و مردم نمیرسد و دولت هم کشف حساب دائره الاوقاف را اصلاً اظهار نمیکند، چون زیاد است.
* فعالیتهای مذهبی بخصوص در ایامی مثل ماه رمضان و ماه محرم آنجا چطور است؟
دقاق: خیلی عالی است؛ لذا بحرینیها غالباٌ ایام محرم و ماه رمضان بیرون نمیروند و بر عکس از کشورهای خلیج فارس و حتی ایران به بحرین میآیند.
مجالس عزاداری زیاد استغ البته فعالیتها در طول سال هست؛ مثلا در ماه رمضان بعد از افطار بلافاصله تمام مجالس شروع میشوند و هر شب تا یکی دو ساعت پس از افطار قرائت قرآن هست و مجالس تا ساعت 12 شب ادامه دارد.
البته ایام محرم هم همین طور است؛ بحرینیها هر موقع به بحرین میروند، حسینیه درست میکنند؛ در قم، مشهد، نجف و کربلا و سوریه هم حسینیه دارند؛ بحرینیها نمیتوانند بدون حسینیه زندگی کنند.
* شبهای احیا و قدر در ماه مبارک رمضان چطور میگذرد؟
دقاق: شبهای قدر خیلی احیا میکنند و شخصیتهای از بیرون میآورند، حتی ایرانیهای مقیم بحرین، مجالس مخصوص و حسینیههای مخصوصی دارند و از ایران شخصیتهایی را برای شبهای احیا میآورند. تمام مساجد و حسینیهها را باز میکنند و برنامه دارند.
* در عاشورا یا ایام دیگر، تنشی با اهل سنت پیش نمیآید؟
دقاق: نه، معمولا اهل تسنن با ما هم سو هستند؛ در مجلس عزاداری میآیند، کمک هم میکنند، حتی کمک پولی میدهند و بعضیها هم به نوارهای عزاداری گوش می دهند.
فقط وهابیها هستند که نوار و نوشته علیه شیعه پخش میکنند؛ اهل تسنن اینگونه نیستند و فقط از وهابیها این رفتارهای زشت سر میزند.
* تعداد در نجف و کربلا هم هست؟
دقاق: نه، در نجف الان به 19 نفر رسیده است.
* آیا بحرینیها در غالب یک مدرسه در قم تحصیل میکنند؟
دقاق: بحرینیها در قم حسینیهای به نام «الحسنیه البحرانیه» دارند و به تازگی یک ساختمان به صورت آپارتمان برای طلاب متأهل ساخته شده است که زیر زمینش هم حسینیهای به نام «الحسینیه الزهرا» است و ان شاءالله قصد داریم ساختمان دیگری برای طلاب بحرینی خریداری کنیم.
اما مدرسه مخصوص بحرینها نداریم؛ ولی اکثریت حوزه ائمه الاطهار که بنده مدیر آن هستم، بحرینی هستند.
* آیا از خواهران بحرینی هم کسی طلبه دارید؟
دقاق: بله هست، شاید 10 طلبه که بعضیها در جامعه الزهرا، بعضیها در بنت الهدی و تعدادی هم در دارالمعصومه درس میخوانند.
* آیا در بحرین مدارس علوم دینی برقرار هست؟
دقاق: زیاد هست، هم برای آقایان و هم برای خانمها که طلاب حوزه و عموم مردم میتوانند در آن تحصیل کنند.
* تا چه سطحی آنجا درس میخوانند؟
دقاق: تا سطح خارج؛ تا سطح خارج حوزههای زیادی هست.
* آیا نماز جمعه به تفکیک شیعه و سنی اقامه میشود؟
دقاق: بله، بزرگترین نماز جمعه به امامت آیت الله شیخ عیسی قاسم در جامع الامام الصادق در منطقه الدراز هست و اهل تسنن هم نماز جمعه دارند مثلا در مسجد احمد الفاتح که برای دولت است، نماز اقامه میکنند.
* آیا کتابهایی که در مدارس تدریس میشوند بر اساس فقه اهلسنت تدوین شده است یا از فقه شیعه هم چیزی مینویسند؟
دقاق: در تمام مدارس فقه اهل تسنن تدریس میشود و فقه اهل تشیع نیست، ولی حکومت در سالهای اخیر دو دانشکده یکی برای اهل تسنن و یکی هم برای اهل تشیع در نظر گرفته است.
هر طلبهای از اهل سنت که در این دانشکده درس میخواند، ماهانه 20 دینار دریافت میکند و هر طلبه شیعه ماهانه 50 دینار؛ تقریبا! 5/2 برابر..
حال این سوال ایجاد میشود که چرا دولت در تمام مدارس بحرین فقه شیعه را ممنوع کرده است؛ ولی در دانشکده به طلبههای شیعه پول میدهد؟ نمیدانیم انگیزهشان چیست؟
* آیا شیعیان مدارس مخصوص به خودشان دارند؟
دقاق: مخصوص که نه، یعنی مدارس به نام تشیع و تسنن نیست و مدارس مخصوصی از انگستان و آمریکا و آکادمیهایی مثل مدارس غیر انتفاعی هست.
* پس بچههای شیعه از ابتدا با تعالیم اهل سنت بزرگ میشوند، این طور است؟
دقاق: بله.
* آیا مشکلی در خانوادهها به وجود نمیآید؟
دقاق: مشکل پیش میآید، ولی در بحرین در تمام مساجد و حسینیهها درس هست، ما چطور آمدیم حوزه درس خواندیم، چون از زمان بچگی درس میخواندیم.
ببینید من سالها صبح به مدرسهای که مال حکومت بود میرفتم و بعد از ظهر در مدرسه شیعیان شرعیات میخواندم. روحانیان و علمای بحرین مدارس زیادی دارند.
حوّاج: بی شک در حسینیهها مسائل فقهی آموزش داده میشود و این آموزش از سنین قیل از مدرسه شروع میشود، یعنی برای کودکان 4-5 سال و این روند برای جوانان فارغالتحصیل نیز وجود دارد، یعنی این آموزشها هر بازة سنی را شامل میشود و در هر طبقه سنی، مسائل مرتبط و مناسب با شرایط مخاطب مطرح میشود.
مثلاً برای کودکان با سنین 4-5 سال، در دورههایی که معمولا در 3 ماه تابستان برگزار میشود، مسائل سنگین و نظری تعلیم داده نمیشود و به آموزشهای عملی مانند نماز جماعت و مسائل سبک بسنده میشود.
زمانی که سن کودک به 7 سال رسید کمکم مباحث نظر را شروع میکنیم که اغلب به وسیله کتابهای تصویری انجام میشود، مثلاً نحوة – خواندن نماز طبق مکتب اهلبیت(ع) این روند تا سن بلوغ پسران یعنی حدود 14 سالگی، به صورت متناسب با سنین دانش آموزان ادامه مییابد.
بی شک دانش آموزان در مدارس طبق مذهب اهل تسنن تعلیم داده میشوند، ولی به واسطه آموزشهایی که دیدهاند، از این جریان متأثر نمیشوند و نقش مؤثر مساجد در آموزشهایی که برای پیشبرد مسائل تعلیمی و تربیتی دانش آموزان است، برای والدین مشخص است.
* آیا این آموزشها صرفاً اختصاص به پسران دارد؟
حواج: خیر، منحصر به پسران نیست و دختران را نیز شامل میشود؛ در کشور بحرین یک جریان خاص به تنهایی فعالیتهای فرهنگی را پیش نمیبرد، مثلاً ما مساجد را داریم که در آن گروههای فرهنگی مساجد نقش خوبی را در فرهنگ و فرهنگ سازی ایفا میکند، حسینیهها هم نقش مشابهی را ایفا میکنند.
همچنین نقش حوزههای علمیه را نباید فراموش کرد، این حوزهها نیز نقش بزرگ و مهمی در جریان سازی فرهنگی دارند.
فعالیت این حوزه تنها در آموزش مقدمات، سطوح و خارج که در حوزههای علمیه به شکل یک روال در آمده است، خلاصه نمیشود و برنامههای خاصی برای جوانان وجود دارد. حال آنکه این حوزهها برای آقایان و بانوان و برنامههایی را انجام می دهد.
در ایران برنامهای با عنوان«جشن تکلیف» وجود دارد، ما نیز در بحرین برنامه مشابهی داریم که البته به یک جشن و یک روز خلاصه نمیشود، قبل از روز جشن دورهای برگزار میشود که شامل 3 تا 4 روز است و در این دوره یک پزشک به بیان تغییرات و دگرگونیهای روحی و جسمی که در سن بلوغ یک فرد به وجود میآید، میپردازد تا فرد خود را برای این تغییرات آماده کند.
سپس یک عالم و یا عالمه حوزوی پیرامون واجباتی که فرد پس از گذراندن بلوغ باید به انجام برساند، صحبت میکند؛ این برنامهها درتمامی بحرین در سطح گسترده توسط حوزه علمیه، جمعیتهای اسلامی و تشکلهای فرهنگی انجام میشود.
* در برنامههایی که ذکر شد، آیا برای دختران، معلمان خانم در نظر گرفته میشود؟
حواج: بله، ما حوزههای علمیه بانوان را داریم، حتی جمعیتهای فرهنگی ویژه بانوان وجود دارد. بعضاً در تشکلهایی که برای آقایان است، قسمتی نیز وجود دارد که مربوط به بانوان میباشد و از بانوان استفاده میشود؛ ما خواهرانی را داریم که از جامعهالزهرا(س) فارغ التحصیل شدهاند.
همچنین در حوزههای علمیه بحرین نیز استعدادهای فوقالعادهای وجود دارد که نه تنها در اجرای برنامهها، بلکه در برنامهریزی و تعیین خطوی مشی نیز تواناییهای ممتاز دارند.
* با توجه با اینکه اداره اوقاف کشور بحرین در اختیار اهل سنت است، تأمین مالی مساجد و حسینیههای شیعیان از چه طریقی تأمین میشود؟
حواج: در بحرین ادارههای اوقافی برای شیعیان نیز وجود دارد؛ برخی از مساجد و حسینیهها موقوفات و ساختمانهایی را در اختیار دارند که مخارج خود را از آن طریق تأمین میکنند، ولی اکثر مساجد و حسینیهها چنین امکاناتی را ندارند و از هدایا و نذورات و کمکهای مردمی تأمین میشوند.
* سطح سواد و نوع اشتغال شیعیان چگونه است؟
حواج: شیعیان از یک بیداری ممتازی برخوردار هستند؛ این بیداری تنها به اهالی مساجد خلاصه نمیشود.
ما پزشکان و مهندسانی با درجههای علمی بسیار بالا داریم، در گذشته مختصصان بیشتر از خارج کشور میآمدند، ولی اکنون جوانان متخصص بحرینی به وفور حضور دارند و مشغول خدمت رسانی هستند، اعم از آقایان و بانوان که مدارک علمی بالایی را ازداخل و خارج بحرین کسب نمودهاند.
* آیا عاشورا در بحرین تعطیل است؟
دقاق: بله، تاسوعا و عاشورا تعطیل رسمی است؛ اصلا آنجا بچهها از اول محرم به مدارس نمیروند، مثلا روز اربعین نمیروندع مجلس سوگواری زیاد است.
* آیا شیعیان بحرین آداب و رسوم خاصی دارند که مختص آنها دانست؟
دقاق: عید فطر را خیلی اهمیت میدهند، حتی بیشتر از عید قربان، البته به عید قربان هم اهمیت میدهند و عید غدیر تقریبا یک هفته یا ده روز جشنهایی بر پا میشود.
* آیا عید غدیر تعطیلات رسمی دارد؟
دقاق: تعطیلات هست، ولی رسمی نیست، شیعیان در این هنگام کاروانهایی را تشکیل میدهند و به عمره میروند.
* آیا شیعیان بحرین شبکههای ماهوارهای تلویزیونی و یا روزنامه مستقلی را در اختیار دارند؟
حواج: شبکه تلویزیونی خیر، اما تشکلهایی با هدف بیدار سازی فرهنگی وجود دارند و نشریهای را به نام «التوعیه» به چاپ میرسانند که قبلا ماهنامه بوده، ولی اکنون فصلنامه شده است.
این نشریه اخبار و رویدادهای فرهنگی شیعیان بحرین را پوشش میدهد، ولی روزنامهای که هر روز به چاپ برسد و در اختیار شیعیان باشد، وجود ندارد.
* آیا شیعیان بحرین در چاپ کتاب دچار محدودیتهای خاصی هستند؟
حواج: خیر، هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد، شاید برخی کتابهای خاص، مانند کتاب «آنگاه که هدایت شدم» التیجانی (دانشمند سرشناس تونسی) شامل ممنوعیتهایی باشند.
* با توجه به سابقه طولانی تشیع در بحرینع چقدر این مذهب در حکومت فعلی نقش داشته و آثار آن در حکومت مشاهده میشود؟
حواج: این موضوع به ظرفیتهای سیاسی بستگی دارد، در برخی زمانها مثل ایام محرم، به احترام امام حسین علیه السلام برنامهها به تناسب، کمی موقرتر و حزینتر میشود و در برخی زمانها مثل اعیاد، برنامههای شادی و مفرح دیده میشود، ولی قانون ثابتی در این زمینه وجود ندارد.
* آیا شیعیان در مناصب دولتی مثل ارتش حضور دارند؟
دقاق: در مناصب دولتی که حساس هستند موانعی وجود دارد، مثلا وزارت دفاع، ارتش، وزارت کشور، اطلاعات، وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد و دارایی، شیعیان را نمیگذارند.
مثلا یک وزیر که اسمش شیعه است، ولی طرفدار حکومت است، در وزارات خدماتی مثل وزارت کار یا بهداشت میگذارند تا مردم اگر ناراحت میشوند، علیه آن وزیر شیعه حرف بزنند، ولی وزیر امور خارجه کشور فقط در اختیار خودشان است و از خود خانواده حاکم است، حتی نمیگذارند غیر از همان قبیله و خانواده حکومتی، کس دیگری باشد و هر اهل تسننی را هم انتخاب نمیکنند؛ مثل آل سعود که همه چیز در اختیار خودشان است.
ادامه دارد ...
مرجع : اخبار شیعیان- ۴۴