تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۱۶
۰
کد مطلب : ۱۱۶۶۵
مرشدان پرده‌خوان ایران -۲۹

درباره رسول میرزا علی

درباره رسول میرزا علی
رسول میرزا علی
پرده‌خوان
سال تولد: ۱۳۴۶
محل تولد: تهران
شروع پرده‌خوانی: کودکی
استاد: حسن میرزا علی (پدرش)
نقاش پرده: محمد فراهانی
سن پرده: ۵۷ سال

شیوه اجرای نمایش
اگر برای پرده‌خوانان در وجه کلی سه شیوه اجرای اصیل، تا حدی تحت تأثیر فرهنگ جدید و کاملاً جدید در نظر گرفته شود، مرشد رسول میرزاعلی جزء دسته دوم قرار می‌گیرد. هدف در این‌گونه اجرا الزاماً حفظ نسبت مجری یا پرده‌خوان با مضامین پرده نیست بلکه پرده‌خوانی نوعی شغل است. بنابراین آنچه به نمایش درمی‌آید بیشتر ارائه فنون است که عقلانی شده است.

شیوه اجرای آواز
پرده‌خوان در بسم‌الله الرحمن الرحیم ... از مایه سه‌گاه استفاده می‌کند. آنگاه آواز او به پرده‌های زیرتر کشیده شده به فواصل مخالف سه‌گاه می‌رسد اما ماندگاری روی گوشه مخالف وجود ندارد و به زودی دستگاه همایون غالب می‌شود.

لحن پرده‌خوان همچنان در مایه همایون ادامه پیدا می‌کند و گاه تا دانگ دوم این دستگاه گسترش می‌یابد. این گستردگی در بیت دریای شجاعت دریای سخاوت ... بیشتر می‌شود به طوری که لحنی از بیداد به خود می‌گیرد و به سرعت به نغمات بم بازمی‌گردد و روی شاهد ایست می‌کند. این حالت در قسمت جهنم پر شد از بی‌نمازان ... شدت می‌یابد و تأکید روی شاهد بیداد بیشتر می‌شود اما به واسطه وجود نغمات بیگانه قطعیت در اعلام گوشه بیداد از بین می‌رود. در ادامه لحن پرده‌خوان به نغمات دانگ اول می‌رسد و روی شاهد همایون ایست می‌کند.

در ادامه پرده‌خوان قصه را با لحن غیرآوازی روایت می‌کند. در قسمت ای مرد صیاد دست نگه دارد ... از فواصل دانگ اول همایون استفاده می‌شود اما به واسطه گردش ملودی و تأکید روی درجات نامتعارف لحنی خارج از حوزه موسیقی ایرانی به وجود می‌آید.
اجرای پرده‌خوان ترکیبی است از کلام و نوحه‌های آهنگین. پس از آن دوباره قسمتی از داستان را با گفتار ادامه می‌دهد و در قسمت صدا زد آی مرد صیاد ... لحن وی حالتی از دشتی به خود می‌گیرد و روند ملودیک پرده‌خوانی متمایل به فرود در دستگاه شور می‌شود. در قسمت آهو دوان‌دوان میان بیابان ... مایه شور اجرا می‌شود.

در قسمت ای مرد صیاد نترس ... فواصل اجرار شده به پیش‌دانگ چهارگاه نزدیک می‌شود و لحن پرده‌خوان نیز به لحاظ گردش ملودی و کلام اشعار درآمد چهارگاه را تداعی می‌کند.
در قسمت به گریه گفت ... لحن خواننده به فواصلی متمایل می‌شود که کاملاً از حوزه موسیقی دستگاهی خارج است.

شیوه اجرای آواز
در این شیوه صورتی از بیان احساس مبتنی بر موضوعات روزمره مراد است حتی اگر مضامین اشعار عمیق باشد. تحریرها بدون بهره‌گیری از تغییر جایگاه حنجره برای ایجاد صدا انجام می‌پذیرد و پرده‌خوان از فضای دهان و دماغ که شیوه خاص آوازهای کوچه بازاری است استفاده می‌کند. این نوع خواندن متعلق به افراد خوش ذوق غیرحرفه‌ای و استاد ندیده و متأثر از روضه‌خوانی‌ها و سبک آوازهای عامیانه است. در این نوع آواز تقطیع شعر تا حدود زیادی توسط خواننده و با صرف نظر از تناسبات وزنی و مفهومی صورت می‌پذیرد که سبب نوعی بی‌قاعدگی‌های فرم و مضمون می‌شود.

تأویل اصول کلی پرده‌خوانی در نسبت با دیگر آیین‌های نمایشی
آنچه در پرده‌خوانی به عمل درمی‌آید از کلیتی فراگیر ریشه می‌گیرد که با دیگر آیین‌های نمایشی مانند تعزیه، خیمه‌شب‌بازی، انواع معرکه‌ها و ... قرابت دارد، مانند:
- ذکر اسم اعظم. کاربرد اسم اعظم آنچنان عمومیت دارد که هیچ کاری بدون آن معنی نمی‌یابد.
- سلسله و تربیت اعمال که اساسی‌ترین آنها چنین است:
ذکر اسم اعظم، مقدمه‌چینی و تبدیل‌های مفهومی چند لایه – منقبت، نوحه، گریز و ...
- چیدمان همه عناصر حول موضوع محوری و در موضوع محوری، تم محوری و در تم محوری، نکته محوری.
- ایجاد فضاهای متضاد غم و شادی، خیر و شر، خوف و رجاء و ... در یک اجرا و با بهره‌گیری از انرژی آنها تذکر نسبت به عاقبت‌اندیشی، خیرخواهی، تقدیرگرایی، دین‌باوری و ایمان.
- اندیشه همسان و هم معنی میان مجریان و مخاطبان و مقابله آنان که همگی حاضرند، در حین اندیشه متضاد غایب.
- تکرار داستان‌های واحد، شیوه اجرا و اهداف ثابت یا ادعام موضوعات بداهه از امور معاصر به م ثابه یک روش برای حیات آیین‌های نمایشی.

داستان‌های امام رضا در پرده‌خوانی
در میان چهارده معصوم تنها زیارتگاه حضرت امام هشتم شیعیان در ایران در شهر مشهد واقع است. معنی مشهد، مکان شهادت و شهادت‌گاه است که به واسطه شهادت امام رضا در آن دیار، به این اسم خوانده می‌شود. شاید به همین دلیل یعنی حضور منحصربه‌فرد مزار امام رضا در ایران باشد که دو داستان مهم الله‌وردی نابینا و ضامن‌آهو در پرده و دیگر نمایش‌های مذهبی ایران با محوریت شبیه امام رضا نقل شده است.

به جز اولیاء حاضر در کربلا و حضرت علی و آنان که پس از واقعه کربلا به خون‌خواهی شهدای کربلا قیام کردند کمتر برای معصومان و ائمه دیگر داستان مستقلی در پرده‌خوانی روایت می‌شود. می‌دانیم که داستان‌های فرعی پرده مانند: سلطان قیس، جوانبرد قصاب، دختر نصرانی، شب اول قبر، عاق والدین و نظایر آنها به گونه‌ای به واقعه کربلا یا شفاعت‌خواهی حضرت علی باز می‌گردد.
مطمئناً نقش پررنگ حضرت علی در داستان‌های پرده به خاطر نقش آن حضرت در صدر اسلام و منشائیت امامت است.

تفکر کل‌نگر در نقاشی پرده
نقاشان پرده، تجمعی از صورت‌ها، مجالس و وقایع روی داده در زمان‌های مختلف را در یک زمان آرمانی و کلی رقم می‌زنند. تفکر حاکم بر یک جا و یک زمان بودن داستان‌ها و صورت‌ها، کل‌نگری به تاریخ و گذشته است. دستاورد این نگاه، در وهله اول پدیدار شدن حضور ما به عنوان مخاطب در این کل‌نگری است.

به تبع آن آینده نیز متصل به ما و حال می‌شود. سلسله زمان و مکان متصل اجازه خروج ما را به عنوان اشخاص منتزع از داستان‌ها و صورت‌های پرده نمی‌دهد. در اینجا نگاه کل‌نگر به دنبال معرفی تمثیلی از حضور و تجمع ساکنان عالم از قدیم تا جدید در کنار یکدیگر است. دلیل و نشان ماندن در این وضعیت، بودن دو نیروی خیر و شر است که می‌باید از طریق تفکر کل‌نگرانه و جهت‌دار به تفوق خیر و خیراندیشی در عالم بینجامد.

نقش آهو در پرده
آهو در فرهنگ ایرانی نماد معصومیت و پاکی، زیبایی و خوش‌یمنی است. در پرده‌های درویشی در برخی از مجالس مانند ضامن آهو و سلطان قیس، آهو حضور دارد و نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کند. در اولی آهو واسطه تحول روحی صیاد و در دومی یکی از تمهیدات به حقیقت رسیدن سلطان قیس است. زیرا او سلطان را وامی‌دارد تا به ضعفی که ممکن است هر انسان دچار آن شود، پی ببرد. سلطان قیس هنگامی که می‌خواهد آهویی را صید کند و آهو در محاصره همراهان اوست، اعلام می‌کند که: آهو از سمت هر کس بگریزد، مجازات خواهد شد. آهو پس از گفته سلطان از سمت خود سلطان به اعماق جنگل می‌گریزد... آهوان در پرده‌خوانی دارای شعور، زبان و پایبند به راه درست و جهت اولیاء هستند.

روایت
روایت ضامن‌آهو است. صیادی آهویی را شکار می‌کند، سیدی پاک‌نیت (امام رضا) به شکارچی توصیه می‌کند آهو را رها سازد تا آهو به بچه‌هایش شیر دهد. صیاد می‌گوید که ممکن است آهو بگریزد آنگاه من روزی زن و فرزند را از دست خواهم داد. سید شتر، انگشتر و دیگر دارایی خود را در مقابل رهایی آهو به ضمانت می‌گذارد.

مرد صیاد دست آن سید را می‌بندد تا از ضمانت وی اطمینان یابد. هنگامی که آهو به لانه می‌رسد، گرگی را آنجا می‌بیند، گرگ دو روز در غیاب آهو به بچه‌ها شیر داده است، زمان تعیین شده برای بازگشت آهو به پایان می‌رسد، آهو و دو بچه‌اش برمی‌گردند، گرگ نیز همراه با آهوان است. صیاد از دیدن رابطه و انس میان حیوان‌ها و سید متعجب می‌شود، سید به صیاد پیشنهاد می‌کند که دیگر شکار نکند و صیاد در اندیشه به این توصیه است که می‌بیند همان‌گونه که سید گفته بو ریگ‌های بیابان به گوهر تبدیل شده‌اند.

*‌برگرفته از مجموعه «مرشدان پرده‌خوان ایران» (در سی دفتر)/ تالیف: حمیدرضا اردلان/ نشر فرهنگستان هنر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما