تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۴۷
۰
کد مطلب : ۱۱۶۶۶
مرشدان پرده‌خوان ایران-۳۰

درباره محسن میرزاعلی

درباره محسن میرزاعلی
محسن میرزا علی
پرده‌خوان، نقال
سال تولد: ۱۳۶۲
محل تولد: تهران
شروع پرده‌خوانی: ۲۳سالگی
استاد: حسن میرزا علی (پدرش)
نقاش پرده: محمد گنجی
سن پرده: ۵۱ سال

شیوه اجرای نمایش
محسن میرزاعلی مبانی پرده‌خوانی را از قدما آموخته و شیوه‌اش متأثر از پدرش مرشد حسن میرزاعلی است. اما مناسبات و شرایط زندگی و فرهنگ جدید نیز در نوع اجرای وی بی‌تأثیر نبوده است. سن کم و جوانی و قرار گرفتن در میان دو جنس فرهنگ سنتی و معاصر در مجموع اجرای او را از دیگر پرده‌خوانانی که متعلق به نسل گذشته‌اند متمایز می‌کند. برخی از این تمایزها عبارتند از:
استفاده از عصا و دست به دست کردن آن، حرکات نمایشی جدید که علی‌رغم تنوع، انطباق کاملی با روش پرده‌خوانان قدیم ندارد و اغراق در میمیک‌های صورت.


شیوه اجرای آواز
پرده‌خوانی با لحنی از بیات ترک آغاز می‌شود اما در تأکیدها و ایست موقت پرده‌خوان بر واژگان این پرده ... مایه سه‌گاه تداعی می‌شود که ماندگار نیست و ایست بعدی بر شاهد شور یا درجه سوم پیش‌دانگ سه گاه است و ... ماندگاری روی هیچ مایه‌ای ادامه نمی‌یابد و تنها تأکیدات پرده‌خوان روی درجاتی خاص است و در لحظاتی بسیار کوتاه برخی از مایه‌های موسیقی دستگاهی ایران تداعی می‌شود.

اما به طور کلی مایه بیات ترک بیشترین کاربرد را در این پرده‌خوانی دارد با بهره‌گیری از جملات و فرازهای شوری که شاهدش درجه دوم بیات ترک است. در طول اجرا صدای خواننده به طور محسوسی حدود ربع پرده زیرتر به گوش می‌رسد اما فضای کلی صوتی پرده‌خوانی حفظ می‌شود.
اگرچه شیوه بهره‌گیری از تنوع دستگاه‌ها و آوازها در میان پرده‌خوانان زبده مرسوم است اما در اینجا ناپایداری هر یک از این فضاها نشانه جوانی پرده‌خوان از یک سو و پیچیدگی و سختی الحان پرده‌خوانی از سوی دیگر است.

علی‌رغم اینها مرشد جوان، محسن میرزاعلی توانسته است خود را در جامعه پرده‌خوانان ایران مطرح سازد و پرده‌خوانی کند. برای دریافت پیچیدگی، عمق معانی و مراتب تعلیم پرده‌خوانان و آداب پرده‌خوانی که نوعی معرکه‌گیری و تجمیع حکایت‌گویی و غزل‌خوانی است رجوع به مأخذ موثق ضروری می‌نماید.

روایت
مرشد محسن میرزاعلی، مجلس الله‌وردی و شاه عباس را روایت می‌کند. الله‌وردی مردی است نابینا که عاشق امام رضا، امام هشتم شیعیان است. او سال‌ها آرزوی زیارت حرم ایشان را داشته است لذا مردم که آگاه به شوق و ایمان او هستند، مبلغی جمع‌آوری می‌کنند و برای زیارت به وی می‌دهند. الله‌وردی 20 سال در خانه امام رضا مشغول ذکر و دعا می‌شود تا روزی شاه عباس برای زیارت به آنجا می‌آید. شاه عباس تسبیح گران قیمت خود را به عنوان صدقه به الله‌وردی می‌بخشد اما الله‌وردی به علت عزت‌نفس تسبیح را قبول نمی‌کند زیرا می‌فهمد که بسیار با ارزش است. شاه‌عباس تکبر می‌ورزد و اعلام می‌کند که اگر امام رضا بینائیت را به تو ندهد، من دستور قتلت را صادر خواهم کرد. الله‌وردی در خواب امام رضا را می‌بیند و امام بزرگوار بینایی او را بازمی‌گرداند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما