کد مطلب : ۲۵۶۷۹
سازمان سینمایی برای تولید فیلمهای اسلامی از انگ سفارشسازی نترسد
سال پیش فیلمی در سینمای جهان به نمایش درآمد به نام «پسر خدا». در این فیلم بار دیگر زندگی حضرت مسیح (ع) به تصویر کشیده شده بود. این اتفاق نیز چیزی عجیب در سینمای آمریکا نیست، چون بیش از ۱۰۰ فیلم و سریال در این زمینه ساخته شده و مطمئناً باز هم تولید خواهد شد. این اتفاق شاید در نگاه اول اتفاق برنامهریزی شدهای تصور نشود، اما اگر کمی در این حوزه دقیق شویم متوجه نگاه تبشیری و ترویجی سینمای غرب در این حوزه خواهیم شد.
اما بحث اصلی ما سینمای غرب و موضوعات دینی در سینمای آن بلاد نیست، زیرا ما در ابتدا باید به سینمای خود بپردازیم و سپس به سینمای جهان توجه کنیم. با این توضیح، وقتی ما بعد از گذشت نزدیک به ۴ دهه از پیروزی انقلاب تنها چند فیلم خوب در حوزه تاریخ اسلام داریم دیگر چه انتظاری داریم! آیا با این تعداد فیلم میخواهیم مبلغ آموزههای رحمانی اسلام باشیم یا اینکه توقع داریم سینمای غرب برای ما در این زمینه فیلمسازی کند؟
در این بخش از یادداشت باید نکتهای را ذکر کنم و آن هم تصویرسازی است که سینمای غرب از مسیحیت انجام میدهد، آنها همیشه خود را حامی صلح و دوستی نشان میدهند به ویژه در فیلمهای تاریخی، اما کمتر در فیلمی میبینیم که به فساد و ظلم پاپها در قرون وسطی پرداخته شود، ولی در عوض ما با کمکاریهای خود به بنگاههای تبلیغاتی غرب اجازه میدهیم تصویرسازی نادرستی از اسلام داشته باشند، به ویژه اینکه این روزها گروهکهای وابستهای چون داعش نیز در رسیدن به چنین خواستهای به آنها کمک میکنند.
سریالهایی که ماندگاری نداشتند
جدا از توضیحات فوق، این روزها ایام سوگواری مردی است که بسیاری از پیروان ادیان الهی که تا حدودی با وی آشنایی دارند، از وی به نیکی یاد میکنند، اما در سینما و تلویزیون ما چند فیلم با محوریت حضرت علی (ع) ساخته شده که بخواهیم از آنها به عنوان نمونه یاد کنیم؟ در این حوزه شاخصترین کار سریال «امام علی(ع)» است که ۱۸ سال از پخش آن میگذرد و هنوز هم قابل دیدن است، اما آیا باید تنها ما چنین کاری را به عنوان نمونه در پرونده کاری صدا و سیما داشته باشیم.
البته سریالهایی در این حوزه (زندگی امیرالمومنین) ساخته شد، اما هیچ کدام در حدی نبودند که از آنها بتوان به عنوان کاری ماندگار نام برد. درباره علل موفقیت سریال امام علی (ع) هم میتوان چند عامل را به عنوان امتیازهای شاخص این کار نام برد که مهمترین بخش آن در کارگردانی اثرگذار داود میرباقری نمود پیدا میکند. این فیلمساز با کارهای خود نشان داده که تا چه حد به روی تاریخ اسلام تسلط دارد و قادر است کارهای خوبی در این زمینه تولید کند.
موضوع دیگر به فیلمنامه این کار بر میگردد که از دیگر امتیازات این مجموعه ماندگار است. سناریو این مجموعه نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخ صدر اسلام دارد بدون اینکه بخواهد در آن دخل و تصرفی ایجاد کند برای همین هم تمامی جهان اسلام آن را پذیرفتند. در ضمن بازیهای به یاد ماندنی و فوقالعاده بازیگران این مجموعه را باید عامل مهم دیگری برای موفقیت این مجموعه دانست. به ویژه مرحوم مهدی فتحی که بازی خیره کنندهای از خود ارائه کرد.
تخصیص بودجهای مجزا
جدا از تلویزیون، سینما هم نتوانسته نگاهی درست به زندگی حضرت امیر(ع) داشته باشد. در این میان فیلمهایی چون «اینجا شهر دیگری است» را باید مد نظر قرار نداد، چون کیفیت آنها به اندازهای ضعیف است که بهتر است نامی از آنها برده نشود. با این توضیحات میخواهیم این نتیجه را بگیریم که ما چشم خود را به روی ابزاری که در اختیارمان است بستهایم، اما با چشمان از حدقه بیرون زده به کارهای سینمای جهان نگاه میکنیم و درباره چرایی تولید آن آثار هم بحث میکنیم.
در انتهای این مطلب به مسئولان سینمایی به ویژه وزارت ارشاد و مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میشود که بودجه مجزا برای تولید کارهایی با محوریت تاریخ اسلام توسط فیلمسازان خوب کشور فراهم آورند تا فیلمهای مورد نظر در هنر هفتم نمود پیدا کنند. در این مسیر هم باید از انگ سفارشسازی نترسند، چون در هیچ جای دنیا چنین تولیداتی توسط بخش خصوصی تولید نمیشود و حتماً یک حامی دولتی پشت آن قرار گرفته است.
اما بحث اصلی ما سینمای غرب و موضوعات دینی در سینمای آن بلاد نیست، زیرا ما در ابتدا باید به سینمای خود بپردازیم و سپس به سینمای جهان توجه کنیم. با این توضیح، وقتی ما بعد از گذشت نزدیک به ۴ دهه از پیروزی انقلاب تنها چند فیلم خوب در حوزه تاریخ اسلام داریم دیگر چه انتظاری داریم! آیا با این تعداد فیلم میخواهیم مبلغ آموزههای رحمانی اسلام باشیم یا اینکه توقع داریم سینمای غرب برای ما در این زمینه فیلمسازی کند؟
در این بخش از یادداشت باید نکتهای را ذکر کنم و آن هم تصویرسازی است که سینمای غرب از مسیحیت انجام میدهد، آنها همیشه خود را حامی صلح و دوستی نشان میدهند به ویژه در فیلمهای تاریخی، اما کمتر در فیلمی میبینیم که به فساد و ظلم پاپها در قرون وسطی پرداخته شود، ولی در عوض ما با کمکاریهای خود به بنگاههای تبلیغاتی غرب اجازه میدهیم تصویرسازی نادرستی از اسلام داشته باشند، به ویژه اینکه این روزها گروهکهای وابستهای چون داعش نیز در رسیدن به چنین خواستهای به آنها کمک میکنند.
سریالهایی که ماندگاری نداشتند
جدا از توضیحات فوق، این روزها ایام سوگواری مردی است که بسیاری از پیروان ادیان الهی که تا حدودی با وی آشنایی دارند، از وی به نیکی یاد میکنند، اما در سینما و تلویزیون ما چند فیلم با محوریت حضرت علی (ع) ساخته شده که بخواهیم از آنها به عنوان نمونه یاد کنیم؟ در این حوزه شاخصترین کار سریال «امام علی(ع)» است که ۱۸ سال از پخش آن میگذرد و هنوز هم قابل دیدن است، اما آیا باید تنها ما چنین کاری را به عنوان نمونه در پرونده کاری صدا و سیما داشته باشیم.
البته سریالهایی در این حوزه (زندگی امیرالمومنین) ساخته شد، اما هیچ کدام در حدی نبودند که از آنها بتوان به عنوان کاری ماندگار نام برد. درباره علل موفقیت سریال امام علی (ع) هم میتوان چند عامل را به عنوان امتیازهای شاخص این کار نام برد که مهمترین بخش آن در کارگردانی اثرگذار داود میرباقری نمود پیدا میکند. این فیلمساز با کارهای خود نشان داده که تا چه حد به روی تاریخ اسلام تسلط دارد و قادر است کارهای خوبی در این زمینه تولید کند.
موضوع دیگر به فیلمنامه این کار بر میگردد که از دیگر امتیازات این مجموعه ماندگار است. سناریو این مجموعه نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخ صدر اسلام دارد بدون اینکه بخواهد در آن دخل و تصرفی ایجاد کند برای همین هم تمامی جهان اسلام آن را پذیرفتند. در ضمن بازیهای به یاد ماندنی و فوقالعاده بازیگران این مجموعه را باید عامل مهم دیگری برای موفقیت این مجموعه دانست. به ویژه مرحوم مهدی فتحی که بازی خیره کنندهای از خود ارائه کرد.
تخصیص بودجهای مجزا
جدا از تلویزیون، سینما هم نتوانسته نگاهی درست به زندگی حضرت امیر(ع) داشته باشد. در این میان فیلمهایی چون «اینجا شهر دیگری است» را باید مد نظر قرار نداد، چون کیفیت آنها به اندازهای ضعیف است که بهتر است نامی از آنها برده نشود. با این توضیحات میخواهیم این نتیجه را بگیریم که ما چشم خود را به روی ابزاری که در اختیارمان است بستهایم، اما با چشمان از حدقه بیرون زده به کارهای سینمای جهان نگاه میکنیم و درباره چرایی تولید آن آثار هم بحث میکنیم.
در انتهای این مطلب به مسئولان سینمایی به ویژه وزارت ارشاد و مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میشود که بودجه مجزا برای تولید کارهایی با محوریت تاریخ اسلام توسط فیلمسازان خوب کشور فراهم آورند تا فیلمهای مورد نظر در هنر هفتم نمود پیدا کنند. در این مسیر هم باید از انگ سفارشسازی نترسند، چون در هیچ جای دنیا چنین تولیداتی توسط بخش خصوصی تولید نمیشود و حتماً یک حامی دولتی پشت آن قرار گرفته است.
مرجع : ایکنا