کد مطلب : ۶۹۰۰
امام حسین در عصر حاضر - نشست ششم
شریعت جاودانه به پیامبرتحویل شد
هزاوهای با نقد و بررسی نظری از شهیدمطهری درباره خاتمیت بر این موضوع که شرعیت جاودان تنها به پیامبر اسلام تحویل شده تاکید کرد.
هزاوهای معتقد است که خداوند رحمان شریعتی یگانه و ثابت را تدوین کرده است اما تا زمان حضور پیامبر اعظم شخص دیگری شرایط و ظرف دریافت این شریعت جاودانه را نداشته است و پیامبران دیگر همچون موسی و عیسی و ابراهیم هیچ یک شریعت جاودانه را دریافت نکردهاند.
وی در این باره توضیح داد که اگر شریعت جاودانه به این پیامبران داده شده بود لزومی بر مبعوثشدن دیگر پیامبر نبود و در واقع به این دلیل پیامبر اسلام آخرین پیامبر است که شریعت جاودانه را دریافت کرده است.
هزاوهای پیغمبر اسلام را دریافت کننده وحی جاودانه خواند و تاکید کرد که تحقق این شریعت تنها با سپردن به پیامبر محقق نمیشود؛ به این معنی که دریافت شریعت از سوی حضرت محمد شرط لازم است اما شرط کافی نیست چرا که پیامبر عمر جاودانه ندارد و اسلام باید ادامه پیدا کند.
این استاد کلام اسلامی همچنین در این نشست با اشاره به حاثه غدیر خم و انتخاب حضرت علی به جایگزینی پیامبر، امامت را ادامه دهنده و تحویل گیرنده این شریعت واحد و جاودانه میداند. همچنان که بعد از پیامبر اکرم به عنوان تحویل گیرنده شریعت جاودان شخص دیگری به عنوان پیامبر مبعوث نشده است.
هزاوه ای با بیان این موضوع بر این امر که شریعت جاودانه باید همیشه بین مردم وجود داشته باشد به لزوم امر امامت رسید و گفت که امامان معصوم همان ادامهدهندگان شریعت جاودانه هستند که از روز عزل خداوند آن را تدوین کرده و به محمد(ص) سپرده است.
وی ديدگاه متقابل استاد شهيد مرتضي مطهري و اقبال لاهوري درباره چرايي بحث خاتميت و لزوم امامت پس از خاتميت را مطرح کرد و با بررسي دقيق آنها پاسخي به متناقض نبودن حضور امامت و آزادي تفکر و انديشه بشر، پس از پايان خاتميت داد.
هزاوهای تاکید کرد که اقبال لاهوري، در کتاب «احياي فکر ديني در اسلام» در باب وحي، مسئله خاتميت را اينگونه تبيين ميکند که با ظهور خاتميت، دوره آخرين انساني که کلامش حجت و فصلالخطاب است، پايان مييابد. پس ما آزادترين انسانها بر روي زمين هستيم، زيرا که کسي نيست که نظرش فصلالخطاب باشد و همگان ميتوانند در باب همه چيز بينديشند و نظر هيچکس مطلق نيست و نظر هيچ کس نظري نيست که سخن خلافش سخني باطل باشد. از اين منظر، پس بعد از خاتميت رسول، هيچ کلامي برايمان حجيت ندارد مگر آنکه متقن و با دليل منطقي باشد.
وي اين نگاه را با کمي تغيير پذيرفت و گفت:« ما معتقديم که پس از غيبت امام زمان(عج)، در چنين وضعيتي هستيم. و سخني براي ما حجت است که با استدلال قطعي به اثبات برسد.»
اما در باب تقليد از مرجع نيز در مسائل خاص عبادي(عمل)، از امام يا نبي در قسمت اعظم دانش بشر دخالتي نميکند و نقش هدايتگر دارد. اين منظر تنها در بعد عملي قابل پذيرش است و در بحث نظري(انديشه) چنين التزامي نداريم.
سلسله نشستهاي امام حسين(ع) در عصر حاضر به همت مرکز مطالعات راهبردي خيمه، هر چهارشنبه از ساعت ۱۵ الي ۱۶ در دفتر اين مرکز داير است. علاقهمندان براي حضور در اين نشستها مي توانند با شماره ۸۸۹۲۴۹۷۰ تماس حاصل کنند.
در این نشست هزاوهای معتقد است که خداوند رحمان شریعتی یگانه و ثابت را تدوین کرده است اما تا زمان حضور پیامبر اعظم شخص دیگری شرایط و ظرف دریافت این شریعت جاودانه را نداشته است و پیامبران دیگر همچون موسی و عیسی و ابراهیم هیچ یک شریعت جاودانه را دریافت نکردهاند.
وی در این باره توضیح داد که اگر شریعت جاودانه به این پیامبران داده شده بود لزومی بر مبعوثشدن دیگر پیامبر نبود و در واقع به این دلیل پیامبر اسلام آخرین پیامبر است که شریعت جاودانه را دریافت کرده است.
هزاوهای پیغمبر اسلام را دریافت کننده وحی جاودانه خواند و تاکید کرد که تحقق این شریعت تنها با سپردن به پیامبر محقق نمیشود؛ به این معنی که دریافت شریعت از سوی حضرت محمد شرط لازم است اما شرط کافی نیست چرا که پیامبر عمر جاودانه ندارد و اسلام باید ادامه پیدا کند.
این استاد کلام اسلامی همچنین در این نشست با اشاره به حاثه غدیر خم و انتخاب حضرت علی به جایگزینی پیامبر، امامت را ادامه دهنده و تحویل گیرنده این شریعت واحد و جاودانه میداند. همچنان که بعد از پیامبر اکرم به عنوان تحویل گیرنده شریعت جاودان شخص دیگری به عنوان پیامبر مبعوث نشده است.
هزاوه ای با بیان این موضوع بر این امر که شریعت جاودانه باید همیشه بین مردم وجود داشته باشد به لزوم امر امامت رسید و گفت که امامان معصوم همان ادامهدهندگان شریعت جاودانه هستند که از روز عزل خداوند آن را تدوین کرده و به محمد(ص) سپرده است.
وی ديدگاه متقابل استاد شهيد مرتضي مطهري و اقبال لاهوري درباره چرايي بحث خاتميت و لزوم امامت پس از خاتميت را مطرح کرد و با بررسي دقيق آنها پاسخي به متناقض نبودن حضور امامت و آزادي تفکر و انديشه بشر، پس از پايان خاتميت داد.
هزاوهای تاکید کرد که اقبال لاهوري، در کتاب «احياي فکر ديني در اسلام» در باب وحي، مسئله خاتميت را اينگونه تبيين ميکند که با ظهور خاتميت، دوره آخرين انساني که کلامش حجت و فصلالخطاب است، پايان مييابد. پس ما آزادترين انسانها بر روي زمين هستيم، زيرا که کسي نيست که نظرش فصلالخطاب باشد و همگان ميتوانند در باب همه چيز بينديشند و نظر هيچکس مطلق نيست و نظر هيچ کس نظري نيست که سخن خلافش سخني باطل باشد. از اين منظر، پس بعد از خاتميت رسول، هيچ کلامي برايمان حجيت ندارد مگر آنکه متقن و با دليل منطقي باشد.
وي اين نگاه را با کمي تغيير پذيرفت و گفت:« ما معتقديم که پس از غيبت امام زمان(عج)، در چنين وضعيتي هستيم. و سخني براي ما حجت است که با استدلال قطعي به اثبات برسد.»
اما در باب تقليد از مرجع نيز در مسائل خاص عبادي(عمل)، از امام يا نبي در قسمت اعظم دانش بشر دخالتي نميکند و نقش هدايتگر دارد. اين منظر تنها در بعد عملي قابل پذيرش است و در بحث نظري(انديشه) چنين التزامي نداريم.
سلسله نشستهاي امام حسين(ع) در عصر حاضر به همت مرکز مطالعات راهبردي خيمه، هر چهارشنبه از ساعت ۱۵ الي ۱۶ در دفتر اين مرکز داير است. علاقهمندان براي حضور در اين نشستها مي توانند با شماره ۸۸۹۲۴۹۷۰ تماس حاصل کنند.