کد مطلب : ۷۹۳۲
امان اسلامی
درباره مسجد نگارا
فکر مسجد ایالتی
اتحادیه مالزی شامل سیزده ایالت مجزا است که هر یک حاکم و پارلمان مربوط به خود را دارد، هم چنین این ایالتها برخی از اعضای خود را برای پارلمان اصلی که در سالهای اخیر قلب تصمیمگیرنده دولت بودهاست، انتخاب میکند در سالهای پس از استقلال مالزی در سال۱۹۵۷، دستهکم سه مسجد ایالتی، به ترتیب در کوآلالامپور، سلامبان و سلانگور ساختهشد.
مهمترین این مساجد مسجد ملی کوآلالامپور بود که درکه در سال ۱۹۵۶، در آستانه سالروز بزرگداشت استقلال مالزی گشایش یافت. این مسجد که در آن بزرگترین مسجد جدید در کل آسیای جنوب شرقی بود حدود سه هزار نمازگزار را در نمازخانه اصلی خود و پن هزار نفر دیگر را در ایوانهایی که در سهطرف مجاور آن بودند، جایمیداد.
همچنین این مسجد به عنون یک یادمان ملیف بنایی متمایز از دیگر مساجد موجود در اتحادیه مالزی بود. هدف هر مسجد ایالتی این بود که هویت آن ایالت را بیان کند و گواهی براهمیت و نفوذ اسلام باشد.
بدیهی است که در واقع ساخت یک مسجد ملی در پایتخت، بیانگر وحدت و یکپارچگی ایالت مالزی بود.
شرایط این کشور بازتاب همانی است که جامعهشناسی نظیر کلیفوردگیرتز آن را«ناسیونالیسم در ناسیونالیسم» مینامد که در اثر الحاق گروههای مختف محلی و نژادی شکلگرفته است.
سابقه ساخت
حدود یک ماه پیش از استقلال مالزی برنامههای برای ساخت یک مسجد ملی در حال شکلگیری بود؛ یعنی زمانی که شورای اجرایی فدرال تصمیم گرفت که مسجدی به افتخار وزیر تونکوعبدالرحمان به عنوان یادبودی از بزرگداشت نقش وی در استقلال و امنیت کشور ساخته و به نام او نامگذاری شود.
پس از استقلال، شورای حکام تشکیلشد و در نتیجه توافقات آنها، هیئتی برای رسیدگی به پروژه مسجدی که امروز به مسجد نگارا (مسجد ملی) تغییر نام یافتهاست تشکیلشد.
مسؤولیت یافتن محلی مناسب برای این مسجد و نظارت بر هزینه احداث آن به کمیته سازماندهی مرکزی محول شد. این هیئت یک گروه نه نفره را مأمور کردکه بر عملیات احداث بنا و کمکهای مردمی نظارتداشتهباشد.
نخستوزیر خود شخصاً مسوول انتخاب نهایی سایت، از میان محلهایی بود که توسط کمیته پیشنهاد شدهبود. در آن زمان، مکان انتخاب شده، در حاشیه کوآلالامپور و در ناحیهای بود که برای توسعه آینده کوآلالامپور در نظر گرفتهشدهبود که و اینکه بخش مرکزی شهر درآن شکلمیگرفت. مالکان زمینهای مورد بحث، شرایط پیشنهاد شده را پذیرفتن و طبق مقررات غرامت.های زمین خود را گرفتند.
در چگونگی تصاحب این زمینها توجه ویژهای مبذول شد، چرا که طبق قانون و سنت اسلامی، هیچ مسجدی نمیتواند روی زمینی ساختهشود که به صورت غصبی و یا به اجبار فروخته یا مصادره شدهباشد.
خلاصه طرح اصلی توسط تونکاعبدالرحمان ارائه و توسط آر.هانی، معمار پرسابقه سازمان فعالیتهای مردمی(PWD) تاسال ۱۹۶۲ اصلاح شد. نخستین وظیفه سازمان مرکزی این بود که یک معمار مناسب را برگزیند. امکان برگزاری یک مسابقه بینالمللی که بعدها به یک مسابقه ملی تعدیلشد، مورد بررسی قرارگرفت ولی در نهایت ردشد. دلایلی که در پشت این تصمیم وجودداشت، عبارتبود از هزینه و تأخیر ناشی برگزاری مسابقه، بنابراین سازمان فعالیتهای مردمی مأموریت یافت که وظیفه طراحی مسجد و نظارت بر ساخت آن را برعهده بگیرد.
مسجدی نمادین
بهرالدین یکی از طراحان پروژه که در دانشگاه منچستر تحصیلکردهبود، با مسأله مهم و دشوار توسعه یک زبان سمبولیک و شناختهشده در مقیاسی بیسابقه در معماری بومی مالزی روبهرو بود.
منابع محلی او بسیار ناخالص و مختلط بودند. مساجد اساساً ساختارهای چوبی کوچکی دارند که آمیزهای از عناصر چینی، مالیایی یا الگوی مستعمراتی چینی و هندی را در خود داشتند،نظیر مسجد شهری سرامبان یا مناره قدیمی سنگاپور، واضح بود که این زبان معماری، اساساً به دلایل ایدئولوژیکی و نیز فرم قابل قبولی نبود. بنابراین لازم بود با توجه و پرداختن به زبان بومی و معماری روستایی، یک گویش خاص منطقهای حاصل شود. بدین طریق سقف شیروانی بلند و رایج خانههای معمولی به صورت نمادی جدید تکثیر شد. استفاده از بیان مدرن سبب شد که با بهکارگیری بتون که اجازه میداد دهنههای سازهای بزرگتر شوند، فرمها انعطاف پذیری بیشتری یابند.
پیش از شروع کار طراحی، بهارالدین و همکارانش در (PWD)، مطلعهای را روی دستهای از مساجد جهان انجام دادند و برای دیدن بسیاری از آنها مسافرت کردند. همچنین دولت مالزی برای فرمهای پیشنهادشده و طرحهای ممکن براساس مساجد مصری،بادولت مصر به مصلحتاندیشی پرداخت.
آغاز ساخت
علاوهبراین، طراحان این پروژه برای بازدید از مساجدی که برپایه الگوهای هندی-مغولی طراحی شدهبود به برونئی رفتند. طرح قطعی مسجد در سال ۱۹۶۰ توسط کمیته سازماندهی مرکزی تصویبشد.
ساختار
پروژه عبارت بود از نمازخانه، سالن کنفرانس برای پانصد نفر به همراه آشپزخانه، یک اتاق کفش کن مجلل، اتاقی برای امام جماعت و فضای وضوخانه همچنین آرامگاهی برای قهرمانان ملی به آن الحاق میشد که جدا از مجموعه بود و به واسطه یک پیادهراه طولانی و سرپوشیده با آن مرتبط میشد.
این دو بخش به واسطه یک استخر مستطیل شکل بزرگ که در سایت واقع شدهاست، از یکدیگر جدا میشوند. یکی از وجود مشخص در طرح، استفاده از آب است که نقش آن فراتر از یک عنصر تزئینی جهت تلطیف فضا است. در اینجا آب فضاها را تقسیم میکند و حدود مناطق قابل استفاده برای نمازگزاران را از دیگر فضاهایی که اهمیت اجتماعی دارند مشخص و از خارج به پیشگاه محراب اشاره میکند.
مجموعه از ورودی اصلی به واسطه یک حیاط با۴۸ سایبان بتونی که با باریکههایی از آلومینیم به هم پیوسته شدهاست،پوشیده شدهاست. در سه طرف نمازخانه ایوانها به واسطه یک رشته از گنبدهای روکششده با کاشیهای آبی رنگ، در فواصل منظم پوشیده شدهاست. سطح ایوانها با شبکهای از موزائیکهای مرمرنما کفسازی شدهاست که این طرحها در هند و بویژه در مساجد آگرا و فاتحپور سیکری دیدهشدهاند. بنمایه اصلی و نمایان طرح، استفاده از صفحات بتونی تاخرده در سقف نکتیز بالای نمازخانه است که تعبیری یادمانی از بامهای شیبدار خانههای مالزی را ارائه میکند و از سوی دیگر بازگویی از فرم یک چتر آفتابی- نماد سنتی مالزی- است.
پلان نمازخانه به صورت مربعی است که با دیوارهایی از بتون مسلح پوشیده با مرمر و بازشوهایی در سه طرف و یک مجموعه نهتایی از در کشویی آلومینییومی احاطه شدهاست. سقف همانند یک چتر آفتابی گسترده است که به قطر ۶۱ متر، روی ۱۶ ستون تحمل میشود، فضای داخلی که با۱۶ چلچراغ نورپردازی شدهاست، به واسطه پنجره بامهایی با شیشههای رنگی، از نور طبیعی نیز بهره میبرد.
محراب در دیوار غربی با کتیبههایی خطاطی شده و با کاشیکاری آبی رنگ مزین شده و در یک قاب مستطیل شکل قرار گرفتهاست که نوار حاشیه آن با کتیبههایی زیبا آراسته شدهاست. منبر که با بتون مسلح کنسولشده، از سنگ مرمر سفید رنگ پوشبده شدهاست. فضایی که با عنوان نمازخانه بانوان در نظر گرفتهشدهاست، به صورت یک نیمطبقه کنسول شدهاست.
هرچند که فرم مسجد نگارا از فرم سنتی گرفتهشده و بهواسطه فرمهای سنتی و محلی، نماد جدیدی از هویت ملی را ارائه میکند، لیکن تأثیر مناره عثمانی در مناره مسجد محرز است.
یکی دیگر از منابع تزئینی شامل تزئینات گل و بوتههای آلومینیومی در قسمت بالی سقف است که این تزئینات، نسخه دقیقی از بهترین نمونه آن یعنی گنبد مسجد سلطاناحمد(مسجد آبی) در استامبول است.
در کشوری که امپراطوری عثمانی از لحاظ تاریخی نقش خاصی در آن نداشتهاست و جامعه ترک زبان در آن حضور ندارند، ارجاعات تاریخی فوق از یک سو مبین انعکاس ضمنی معماری دیرباز مسجد عثمانی است و از سوی دیگر، اهمیت ترکیه به عنوان اولین کشور مدرن در جهان اسلام را مشخص میکند.
مجموعه از لحاظ انطباق طراحی و عملکرد به خوبی عمل میکند. مقیاس آن در مقایسه با سایر مساجد ایالتی که معمولاً از نظر مسیرهای پیاده طولانی و خستهکننده است، بسیار مطلوب است و ساختمان ارتباط مستقیم خود را با محیط پیرامون حفظ کردهاست. استفاده از آب ومحوطسازی باعث میشود که ساختمان جلوه لطیفتر و زیباتری را به خود بگیرد و تلفیق نور، سایه و بازتاب روحی تازهای به فضا میبخشد، از آنجا که مصالح و پرداختها ساده و بیتکلف هستند، امر حفظ و نگهداری سطوح و جزئیات آنها نیز به سادگی انجام میشود . روی هم رفته حاصل این طراحی نمادی ملموس و قدرتمند از روح ملی در قالب زمان و مکان خود است که اثری ماندگار و تندیسگونه را برجای گذاشتهاست.
اتحادیه مالزی شامل سیزده ایالت مجزا است که هر یک حاکم و پارلمان مربوط به خود را دارد، هم چنین این ایالتها برخی از اعضای خود را برای پارلمان اصلی که در سالهای اخیر قلب تصمیمگیرنده دولت بودهاست، انتخاب میکند در سالهای پس از استقلال مالزی در سال۱۹۵۷، دستهکم سه مسجد ایالتی، به ترتیب در کوآلالامپور، سلامبان و سلانگور ساختهشد.
مهمترین این مساجد مسجد ملی کوآلالامپور بود که درکه در سال ۱۹۵۶، در آستانه سالروز بزرگداشت استقلال مالزی گشایش یافت. این مسجد که در آن بزرگترین مسجد جدید در کل آسیای جنوب شرقی بود حدود سه هزار نمازگزار را در نمازخانه اصلی خود و پن هزار نفر دیگر را در ایوانهایی که در سهطرف مجاور آن بودند، جایمیداد.
همچنین این مسجد به عنون یک یادمان ملیف بنایی متمایز از دیگر مساجد موجود در اتحادیه مالزی بود. هدف هر مسجد ایالتی این بود که هویت آن ایالت را بیان کند و گواهی براهمیت و نفوذ اسلام باشد.
بدیهی است که در واقع ساخت یک مسجد ملی در پایتخت، بیانگر وحدت و یکپارچگی ایالت مالزی بود.
شرایط این کشور بازتاب همانی است که جامعهشناسی نظیر کلیفوردگیرتز آن را«ناسیونالیسم در ناسیونالیسم» مینامد که در اثر الحاق گروههای مختف محلی و نژادی شکلگرفته است.
سابقه ساخت
حدود یک ماه پیش از استقلال مالزی برنامههای برای ساخت یک مسجد ملی در حال شکلگیری بود؛ یعنی زمانی که شورای اجرایی فدرال تصمیم گرفت که مسجدی به افتخار وزیر تونکوعبدالرحمان به عنوان یادبودی از بزرگداشت نقش وی در استقلال و امنیت کشور ساخته و به نام او نامگذاری شود.
پس از استقلال، شورای حکام تشکیلشد و در نتیجه توافقات آنها، هیئتی برای رسیدگی به پروژه مسجدی که امروز به مسجد نگارا (مسجد ملی) تغییر نام یافتهاست تشکیلشد.
مسؤولیت یافتن محلی مناسب برای این مسجد و نظارت بر هزینه احداث آن به کمیته سازماندهی مرکزی محول شد. این هیئت یک گروه نه نفره را مأمور کردکه بر عملیات احداث بنا و کمکهای مردمی نظارتداشتهباشد.
نخستوزیر خود شخصاً مسوول انتخاب نهایی سایت، از میان محلهایی بود که توسط کمیته پیشنهاد شدهبود. در آن زمان، مکان انتخاب شده، در حاشیه کوآلالامپور و در ناحیهای بود که برای توسعه آینده کوآلالامپور در نظر گرفتهشدهبود که و اینکه بخش مرکزی شهر درآن شکلمیگرفت. مالکان زمینهای مورد بحث، شرایط پیشنهاد شده را پذیرفتن و طبق مقررات غرامت.های زمین خود را گرفتند.
در چگونگی تصاحب این زمینها توجه ویژهای مبذول شد، چرا که طبق قانون و سنت اسلامی، هیچ مسجدی نمیتواند روی زمینی ساختهشود که به صورت غصبی و یا به اجبار فروخته یا مصادره شدهباشد.
خلاصه طرح اصلی توسط تونکاعبدالرحمان ارائه و توسط آر.هانی، معمار پرسابقه سازمان فعالیتهای مردمی(PWD) تاسال ۱۹۶۲ اصلاح شد. نخستین وظیفه سازمان مرکزی این بود که یک معمار مناسب را برگزیند. امکان برگزاری یک مسابقه بینالمللی که بعدها به یک مسابقه ملی تعدیلشد، مورد بررسی قرارگرفت ولی در نهایت ردشد. دلایلی که در پشت این تصمیم وجودداشت، عبارتبود از هزینه و تأخیر ناشی برگزاری مسابقه، بنابراین سازمان فعالیتهای مردمی مأموریت یافت که وظیفه طراحی مسجد و نظارت بر ساخت آن را برعهده بگیرد.
مسجدی نمادین
بهرالدین یکی از طراحان پروژه که در دانشگاه منچستر تحصیلکردهبود، با مسأله مهم و دشوار توسعه یک زبان سمبولیک و شناختهشده در مقیاسی بیسابقه در معماری بومی مالزی روبهرو بود.
منابع محلی او بسیار ناخالص و مختلط بودند. مساجد اساساً ساختارهای چوبی کوچکی دارند که آمیزهای از عناصر چینی، مالیایی یا الگوی مستعمراتی چینی و هندی را در خود داشتند،نظیر مسجد شهری سرامبان یا مناره قدیمی سنگاپور، واضح بود که این زبان معماری، اساساً به دلایل ایدئولوژیکی و نیز فرم قابل قبولی نبود. بنابراین لازم بود با توجه و پرداختن به زبان بومی و معماری روستایی، یک گویش خاص منطقهای حاصل شود. بدین طریق سقف شیروانی بلند و رایج خانههای معمولی به صورت نمادی جدید تکثیر شد. استفاده از بیان مدرن سبب شد که با بهکارگیری بتون که اجازه میداد دهنههای سازهای بزرگتر شوند، فرمها انعطاف پذیری بیشتری یابند.
پیش از شروع کار طراحی، بهارالدین و همکارانش در (PWD)، مطلعهای را روی دستهای از مساجد جهان انجام دادند و برای دیدن بسیاری از آنها مسافرت کردند. همچنین دولت مالزی برای فرمهای پیشنهادشده و طرحهای ممکن براساس مساجد مصری،بادولت مصر به مصلحتاندیشی پرداخت.
آغاز ساخت
علاوهبراین، طراحان این پروژه برای بازدید از مساجدی که برپایه الگوهای هندی-مغولی طراحی شدهبود به برونئی رفتند. طرح قطعی مسجد در سال ۱۹۶۰ توسط کمیته سازماندهی مرکزی تصویبشد.
ساختار
پروژه عبارت بود از نمازخانه، سالن کنفرانس برای پانصد نفر به همراه آشپزخانه، یک اتاق کفش کن مجلل، اتاقی برای امام جماعت و فضای وضوخانه همچنین آرامگاهی برای قهرمانان ملی به آن الحاق میشد که جدا از مجموعه بود و به واسطه یک پیادهراه طولانی و سرپوشیده با آن مرتبط میشد.
این دو بخش به واسطه یک استخر مستطیل شکل بزرگ که در سایت واقع شدهاست، از یکدیگر جدا میشوند. یکی از وجود مشخص در طرح، استفاده از آب است که نقش آن فراتر از یک عنصر تزئینی جهت تلطیف فضا است. در اینجا آب فضاها را تقسیم میکند و حدود مناطق قابل استفاده برای نمازگزاران را از دیگر فضاهایی که اهمیت اجتماعی دارند مشخص و از خارج به پیشگاه محراب اشاره میکند.
مجموعه از ورودی اصلی به واسطه یک حیاط با۴۸ سایبان بتونی که با باریکههایی از آلومینیم به هم پیوسته شدهاست،پوشیده شدهاست. در سه طرف نمازخانه ایوانها به واسطه یک رشته از گنبدهای روکششده با کاشیهای آبی رنگ، در فواصل منظم پوشیده شدهاست. سطح ایوانها با شبکهای از موزائیکهای مرمرنما کفسازی شدهاست که این طرحها در هند و بویژه در مساجد آگرا و فاتحپور سیکری دیدهشدهاند. بنمایه اصلی و نمایان طرح، استفاده از صفحات بتونی تاخرده در سقف نکتیز بالای نمازخانه است که تعبیری یادمانی از بامهای شیبدار خانههای مالزی را ارائه میکند و از سوی دیگر بازگویی از فرم یک چتر آفتابی- نماد سنتی مالزی- است.
پلان نمازخانه به صورت مربعی است که با دیوارهایی از بتون مسلح پوشیده با مرمر و بازشوهایی در سه طرف و یک مجموعه نهتایی از در کشویی آلومینییومی احاطه شدهاست. سقف همانند یک چتر آفتابی گسترده است که به قطر ۶۱ متر، روی ۱۶ ستون تحمل میشود، فضای داخلی که با۱۶ چلچراغ نورپردازی شدهاست، به واسطه پنجره بامهایی با شیشههای رنگی، از نور طبیعی نیز بهره میبرد.
محراب در دیوار غربی با کتیبههایی خطاطی شده و با کاشیکاری آبی رنگ مزین شده و در یک قاب مستطیل شکل قرار گرفتهاست که نوار حاشیه آن با کتیبههایی زیبا آراسته شدهاست. منبر که با بتون مسلح کنسولشده، از سنگ مرمر سفید رنگ پوشبده شدهاست. فضایی که با عنوان نمازخانه بانوان در نظر گرفتهشدهاست، به صورت یک نیمطبقه کنسول شدهاست.
هرچند که فرم مسجد نگارا از فرم سنتی گرفتهشده و بهواسطه فرمهای سنتی و محلی، نماد جدیدی از هویت ملی را ارائه میکند، لیکن تأثیر مناره عثمانی در مناره مسجد محرز است.
یکی دیگر از منابع تزئینی شامل تزئینات گل و بوتههای آلومینیومی در قسمت بالی سقف است که این تزئینات، نسخه دقیقی از بهترین نمونه آن یعنی گنبد مسجد سلطاناحمد(مسجد آبی) در استامبول است.
در کشوری که امپراطوری عثمانی از لحاظ تاریخی نقش خاصی در آن نداشتهاست و جامعه ترک زبان در آن حضور ندارند، ارجاعات تاریخی فوق از یک سو مبین انعکاس ضمنی معماری دیرباز مسجد عثمانی است و از سوی دیگر، اهمیت ترکیه به عنوان اولین کشور مدرن در جهان اسلام را مشخص میکند.
مجموعه از لحاظ انطباق طراحی و عملکرد به خوبی عمل میکند. مقیاس آن در مقایسه با سایر مساجد ایالتی که معمولاً از نظر مسیرهای پیاده طولانی و خستهکننده است، بسیار مطلوب است و ساختمان ارتباط مستقیم خود را با محیط پیرامون حفظ کردهاست. استفاده از آب ومحوطسازی باعث میشود که ساختمان جلوه لطیفتر و زیباتری را به خود بگیرد و تلفیق نور، سایه و بازتاب روحی تازهای به فضا میبخشد، از آنجا که مصالح و پرداختها ساده و بیتکلف هستند، امر حفظ و نگهداری سطوح و جزئیات آنها نیز به سادگی انجام میشود . روی هم رفته حاصل این طراحی نمادی ملموس و قدرتمند از روح ملی در قالب زمان و مکان خود است که اثری ماندگار و تندیسگونه را برجای گذاشتهاست.
مرجع : فصلنامه آبادی