کد مطلب : ۴۰۲۸
عید قربان، آزمون بزرگ انسان در اطاعت از خالق
نویسنده: سیدسبحان حسینی
انسان خداشناس در این روز با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس که مدام وی را به کارهای زشت وا میدارد مقتول میسازد و خانه دل را از لوث نفس اماره پاک میگرداند و آن را در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی میکند.
این قربانی همان «حج اکبر» است که اگر انسان نتواند نفس اماره و خواهشهای خود را از بین ببرد، آرام نخواهد شد و هرگاه تمام نعمتها و ثروتهای دنیوی در اختیارش باشد و زمین و آسمان را ببلعد، باز هم سیر نمیشود و ندای هل من مزید دارد.
هدف اصلی در مساله قربانی، رسیدن به مقام عالی تقوی است، قرآن در این زمینه میفرماید: «این قربانیان که زائران خانه خدا به هنگام توقف در منی ذبح میکنند، گوشت یا خون آنها به خدا نمیرسد، بلکه هدف از قربانی، شکوفا شدن روح ایثار و نشان دادن مقدار عشق و قرب به خدا و تقوی است.»
«قربان» عبارت از کارهای نیکی است که انسان به وسیله آن خود را به رحمت خداوند نزدیک کند، بنابراین عمل نیکی که انسان انجام میدهد تا به وسیله آن خود را به رحمت حق تعالی نزدیک سازد، قربان نام دارد.
از جمله اعمالی که حجاج در روز دهم ذیالحجه در سرزمین منی بعد از رمی جمره عقبه انجام میدهند کشتن شتر، گاو یا گوسفند و انفاق آن به مستحقان است تا به وسیله این عمل نیک به رحمت پروردگار نزدیک شوند که آن را «قربان» گویند.
در زبان فارسی نیز کلمه قربان به معنی فدا شده و کشته شده در راه دوست به کار میرود و با الحاق «یاء نسبت» به آن نیز به معنای امتثال امر خداوند متعال و تقرب به سوی اوست.
عید قربان را "عید اضحی" نیز میگویند، اضحی به معنای ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب است و هنگامی که خورشید قبل از ظهر بالا میآید، آن هنگام را ضحی گویند، چنانچه در قرآن کریم نیز درآیه "والشمس و ضحها" به آن قسم یاد شده است.
هنگامی که حجاج موقع بالا آمدن آفتاب قربانی میکنند و قربانی را اضحیه یا ضحیه گویند بدین سبب روز دهم ذیالحجه را که قبل از ظهرآن، عمل قربانی انجام میشود عید اضحی نیز گفتهاند.
تاریخ قربانی بسیار قدیمی است و از زمان حضرت آدم ابوالبشر(ع) معمول بوده و در ادیان گذشته نیز جز مقررات دینی به شمار میآمده است.
قربانی فرزندان حضرت آدم(ع) نخستین قربانی در عالم به شمار میرود، که در آیات ۲۷و ۲۸و ۲۹و ۳۰سوره مائده به آن اشاره شده است.
قربانی حضرت نوح پیغمبر پس از طوفان، قربانی حضرت ابراهیم خلیل(ع) یگانه فرزندش اسماعیل(ع) که در آیات ۱۰۲تا ۱۰۷سوره صافات بیان شده است، نیز بیانگر این سنت دیرین از گذشته تا زمان حاضر است.
در زمان حضرت موسی(ع) به عقیده یهودیان دو نوع قربانی به نام «دموی» و «غیردموی» معمول بوده است.
به عقیده آنان، قربانی دموی به سه قسمت تقسیم میشود، قربانی که آن را به آتش میسوزانند و جز پوست آن چیزی باقی نمیگذارند، قربانی که برای جبران گناه تقدیم میکردند و قسمتی از آن را میسوزاندند و قسمت دیگر را برای کاهنان باقی میگذاشتند و قربانی که برای تندرستی انجام میدادند و در خوردن گوشت آن مختار بودند.
بر اساس عقیده یهودیان، قربانی غیر دموی عبارت از رها کردن حیوان در بیابانها بود که اعراب نیز از بنیاسرائیل تقلید کردند و به عنوان تقرب به بتان خود، حیوانات را در بیابان رها میکردند.
اسلام این عادات نکوهیده را تحریم کرد بهگونهای که در آیه ۱۰۳سوره مائده از این نوع قربانی به نام "بحیره و سائبه" نام میبرد.
در آیین مسیحیت نیز به عقیده عیسویان، قربانی منحصر به شخص مسیح بوده و گویند حضرت عیسی(ع) خون و گوشت خود را فدای مردم جهان ساخت و به همین مناسبت یکی از فروع دین نصاری آن است که باید ماهی یک مرتبه و یا حداقل سالی یک بار نزد کشیش بروند و به قدر تمکن، وجهی به وی تقدیم دارند و به تمام گناهانی که در مدت مزبور مرتکب شدهاند اقرار کنند تاکشیش کهبه عقیده آنان جنبه غفاریت دارد آن گناهان را بیامرزد.
دراعراب زمان جاهلیت که سران قبایل به مکه میآمدند،ساکنان مکه مهماندار و میزبان آنان بودند و هر دو دسته خود را به کشتن شتر و گاو و گوسفندان برای بتان خود و اطعام به فقرا و گرسنگان موظف میدانستند.
مسلمانان بنا بر رسم دیرینه در این روز نماز به پا میدارند و به نیت قرب الهی حیوانی را ذبح کرده و گوشت آن را تقسیم میکنند.
وقت نماز عید قربان از اول آفتاب روز عید تا ظهر همان روز است و مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند.
در برخی از روایات حج عبارت از "عرفه " دانسته شده و این نهایت اهمیت این وقوف را در این صحرا می رساند؛ فضای عرفات که خارج از حدود حرم است، هیجده کیلومتر مربع می باشد و از این جهت قابل قیاس با منا نیست که فضای آن تا یک چهارم فضای عرفات است.
بنابراین، اسکان حجاج در عرفات و حتی استقرار ماشین های آنها نیز ممکن است؛ این صحرا به صورت محدوده ای داخل یک رشته کوه است که به صورت نعل اسب، عرفات را محاصره کرده و سمت مکه آن کوهی وجود ندارد.
تعداد زیادی از زائران، بر کوه رحمت "جبل الرحمه" بالا می روند و به خصوص طرف عصر، این کوه چندان از حجاج سفید پوش پر می شود که از فاصله دور مانند یک کوه برفی خودنمایی می کند.
با این حال، در متون مذهبی، اشاره به صعود روی کوه رحمت نشده و ثوابی هم برای آن ننوشته اند.همرنگی شگفتی که میان زائران وجود دارد و مرزها و نژادها و تفاوت ها را در می نوردد، یکی از زیباترین و با شکوه ترین جلوه های حضور در عرفات است.
مناجات بسیاری از زائران، به ویژه آنانکه تک تک در این گوشه و آن گوشه با خدای خویش راز و نیاز می کنند، از دیگر مظاهر این ساعات نورانی و سفید و رحمت در عرفات است؛ روز نهم ذیحجه روز عرفه است، روزی که زائران سپیده دم صبح راهی عرفات شدند تا در جوی مملو از ایمان، خشوع و خضوع استغفار کرده و ارکان اصلی حج را به جا آورند.
صحرای عرفات در ۲۱ کیلومتری شمال مکه واقع شده و تپه کوچکی است که حدود ۲۵۰ متر از سطح دریا بالاتر و کوهها آن را احاطه کرده اند؛ در این روز حجاج بیت الله الحرام استغفار می کنند و پاک و عاری از هر گناه می شوند، همچون کودکی که تازه زاده شده است.
در این روز صدای دعا و انابه بنده به درگاه احدیت قطع نمی شود و استغاثه بنده از پروردگارش تا عرش می رود؛ زائران پس از ادای نماز ظهر و عصر در عرفات مانند سنت پیامبر اکرم(ص) رو به قبله ایستاده، تا زمان غروب خورشید این حالت را حفظ، به دعا خوانی خود ادامه می دهند و به تفکر و تامل در اعمال خود پرداخته و توبه و انابه سر می دهند.
آنها پس از وقوف در عرفات از طلوع خورشید تا غروب، به سوی مزدلفه برای شب زنده داری رفته و در آنجا بیتوته می کنند و به عبادت و راز و نیاز می پردازند؛ آنها نماز مغرب و عشا را در مزدلفه به جا می آورند و تا صبح عید قربان شب زنده داری کرده و به دعا و مناجات می پردازند.
زائران خانه خدا ۱۰ ذیحجه بار دیگر به منی باز می گردند تا قربانی کنند، رمی جمرات و مراسم عید قربان را برگزار کنند تا حج آنها کامل شده و نام حاجی را بر خود نهند.
رمی جمرات را طی سه روز متوالی ( ایام تشریق) انجام میدهند؛ در نیمههای شب ضعیفان، زنان، پیران و بیماران آنگونه که پیامبر اکرم(ص) به این گروه اجازه داده بود، رمی جمرات را به جا میآورند و بقیه تا صبح فردا صبر کرده و دعا میخوانند و به عبادت میپردازند؛ سپس مناسک حج به پایان میرسد و به منظور طواف افاضه و خارج شدن از احرام به مکه میروند.