تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۲۷
۰
کد مطلب : ۵۳۰۹

سرمشق‌های نهضت حسيني براي قيام خميني(ره)

سرمشق‌های نهضت حسيني براي قيام خميني(ره)
اگر گاهي بچه‌هاي هيات در شب‌هاي دهة اول محرم تنها به عشق امام حسين(ع) دست به كمرِ هم گره مي‌كنند و گرد مداح حلقه مي‌زنند و سينه از اين درد مي‌سايند، اما هنوز هم مي‌شود بزرگترهاي مجلس را ديد كه گرچه گوشة هيات آرام‌آرام اشك مي‌ريزند و به ديوار كوتاهي تكيه داده‌اند، ولي به وقتش نمي‌گذارند شب‌هاي اول محرم به بطالت بگذرد.

آنها خوب مي‌دانند كه اين‌ جمع‌ها چه كارها كه نمي‌تواند بكند! شايد به همين خاطر هم باشد كه اگر مداحي سخني به گزافه گويد، بي‌معطلي از ميان نوحه سر بلند مي‌كنند و اِشكال مي‌گيرند.

آنها مي‌دانند به بيراهه كشيده شدن بحث‌ها مساوي است با كاركرد نامناسب جمع‌شان و اين يعني ناآگاهي فزاينده نسبت به فلسفه گردهمايي‌هايي اين‌چنيني!

آن قديم‌ها در اين شب‌ها بيشتر از مداحي به سخنراني‌ها توجه مي‌شد؛ در ميان همين گفت‌وشنودها، حرف‌هاي سياسي گل مي‌انداخت و خيلي از بچه هياتي‌ها به قيام عليه ظلم و طاغوت دعوت مي‌شدند؛ حالا فرق نمي‌كرد، منشاء ظلم لات محل باشد يا سلطان مملكت. مهم ساكت ننشستن بود و در برابر جور قيام كردن.

اصولا اين‌گونه جمع‌ها خيلي‌ها را مي‌ترساند؛ پس هرچه خفقان بيشتر بود، فشار بر تكيه‌ها و دسته‌هاي عزاداريِ درست و حسابي بيشتر مي‌شد.

اين را تاريخ به ما مي‌گويد؛ براي نمونه، اگر زماني رضاخان گِل به سر مي‌ماليد و پابرهنه در دهة محرم زنجيرزني مي‌كرد، اما وقتي كه كلمة «شاه» كنار اسمش گذاشته شد، مراسم محرم را نفي كرد و عزاداري را بر مردم حرام!

هرچند اين جريان سال‌هاي زيادي به درازا نكشيد، اما «رضا شاه» با ممنوع كردن عزاداري، ناخواسته گور سلسله خود را كند، چون در همين روزها بود كه به‌تدريج بانگ مخالفت از گوشه‌وكنار كشور به گوش رسيد.

شور حسيني با جمعيت چنان مي‌كرد كه به پنبة آغشته به الكل مي‌مانست؛ فقط به آتش سخن يك بزرگ يا معتمد يا شيخ نياز داشت تا مردم شعله‌اي از قيام بيفروزند؛ همين آتش‌هاي كوچك و زير خاكستر بود كه كم‌كم منجر به انقلابي بزرگ شد؛ انقلابي كه رهبرش از مفاهيم عاشورا و قيام حسيني براي هدايت مردمش كمك گرفته بود.


ريشه‌هاي مذهبي انقلاب
از ديدگاه بسياری از انديشمندان و متفکرانی که در زمينة تبيين علل و عوامل پيروزی انقلاب اسلامى ايران، نظريه‏پردازى کرده‏اند، عامل «مذهب» از قوى‏ترين و اصلى‏ترين عواملی است که در پيدايش و پيروزی انقلاب اسلامى، نقش مهمي ايفا كرده است.

فيلسوف مشهور فرانسوى و نظريه‌پرداز پست‌مدرنيسم در تحليل و بررسی عوامل انقلاب اسلامى از «معنويت‌گرايی سياسى» نام مى‏برد.

به نظر میشل فوکو، روح انقلاب اسلامى در اين حقيقت يافت مى‏شود که ايرانيان از ميان انقلاب خود در پي ايجاد تحول و تغيير در خويش بودند.

هدف اصلى آنان ايجاد يک تحول بنيادين در وجود فردى و اجتماعى، حيات اجتماعى و سياسى و در نحوة تفکر و شيوة نگرش بود؛ آنان راه اصلاح را در اسلام يافتند. اسلام براى آنان هم دواى درد فردى و هم درمان بيمارى‏ها و نواقص جمعى بود.

آصف حسين در کتاب «ايران اسلامى؛ انقلاب و ضد آن»، بر اين نکته تأکيد دارد که براي مطالعه انقلاب بايد به عنصر ايدئولوژى، نقش اپوزيسيون اسلامى، مشروعيت، آموزش‏ها و به‌ويژه رهبرى آن توجه شود.

حامد الگار نيز در کتاب ريشه‏هاى انقلاب اسلامى، سه عامل «تشيع، رهبرى امام خمينى(ره) و طرح اسلام به عنوان يک ايدئولوژى» را عامل پيروزي اين انقلاب مي‌داند.

‏از سوى ديگر، مرورى بر ادبيات سياسى رايج در روند وقوع انقلاب اسلامى، شعارها، سخنرانى‏ها و بيانيه‏هاى افراد انقلابي و رهبران نهضت نشان مي‌دهد که از ميان عناصر مذهبى، «فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسين(ع)»، نقش مهمي در اين زمينه ايفا کرده است.

مولفه‌هاي فرهنگ عاشورا چنان است كه مي‌تواند مايه هراس هر حكومت جباري باشد؛ مولفه‌هايي كه گذشته از فرهنگ شهادت، مبارزه مستمر عليه باطل و ستيز با طاغوت، روي توحيد و فرهنگ پيشگيرى از جرم و فساد قبل از وقوع آن در فرهنگ عمومى و امر به معروف و نهى از منکر تاكيد دارد.

شايد به همين خاطر قیام 15 خرداد 42 آغازگر نهضتی شد که در عاشورای 1357 سند ختم مشروعیت و مقبولیت رژیم شاهنشاهی را امضا كرد؛ بنابراين نمي‌توان از جريان مبارزه در ميانة‌ دهة 40 و 50 صحبت كرد و به آموزه‌هاي امام خميني(ره) در به سرانجام رساندن انقلاب چيزي نگفت.


آموزه‌هاي عاشورا براي قيام
در اوایل دهه چهل (1341)، زمانی که سیرة انبیا در ایران و جهان به دست فراموشی سپرده شده بود، «امر به معروف و نهی از منکر» تنها در بُعد فردی و بيشتر در موارد کم‌اهمیت به کار گرفته می‏شد.

اصلاح جامعه هم کاری بس دشوار، بلکه محال می‏نمود. امام خمینی(ره) به پیروی از مکتب اباعبداللّه‌الحسین(ع) حركت جديدي را آغاز كرد؛ این در حالی است که در فضای آن زمان، دخالت در این‌گونه مسائل، خلاف شأن یک روحانی محسوب می‏شد و جرأت و شهامت بيشتري می‏طلبید.

البته اگر هم افراد اندکی احساس مسئولیت نموده و فعالیت‏های سیاسی انجام می‏دادند و اعتقاد به مبارزه داشتند، تنها به اظهار تاسف و نصیحت دولت اكتفا می‏کردند یا در نهایت «عمل به قانون اساسی و انتخابات آزاد» را مي‌خواستند و هيچ‌وقت با رژیم و شخص شاه درگیر نمی‏شدند!

محمدرضا حکيمی، دربارة وضعيت ‏سياسی و فرهنگی عزاداری شيعيان قبل از انقلاب می‏نويسد: «افسوس که شيعه بيشتر بر مصائب عاشورا گريست و کمتر در مسائل عاشورا انديشيد، شيعه عاشورا را نگه داشت، ليکن درست نشناساند.»

ولی در چنين جوي امام خمینی(ره) منشا همة گرفتاری‏ها را رژیم سلطنتی، شخص شاه و دولت‏های آمریکا، شوروی و اسرائیل دانست و اعلام کرد: «با وجود رژیم شاه و ایادی بیگانگان در ایران، عمل به قانون اساسی امکان‏پذیر نیست و انتخابات هم هرگز آزاد نخواهد شد.»

از دیدگاه امام خمینی(ره)، نهضت عاشورا دین را احیاء کرد و عبودیت خداوند، زدودن طاغوت، نشاندن اوامر و نواهی الهی به جای فرهنگ منحط دستگاه اموی، ارمغان این حماسه بود.

«خطری که معاویه و یزید بر اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند. این یک خطر کمتر از آن بود. خطری که اینها داشتند، این بود که اسلام را به صورت سلطنت در می‏خواستند بیاورند، می‏خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند... این خطر را سیدالشهداء دفع کرد...»

هنر امام در بهره‏وری شایسته از عاشورا، تغيير نگاه مردم بود؛ کاری که ايشان موفق به آن شد این است که نگاه مردم را در این رویداد از مقام ثبوتی به اثباتی کشاند و توجه مردم را بیشتر به فلسفه قیام جلب کرد تا خود حادثه.

او از قیام امام حسین(ع) و حماسه‏های عاشورا مشعلی برای حرکت و زندگی مردم ساخت و این حماسه را در متن زندگی سیاسی ـ اجتماعی مردم وارد كرد و از آن به عنوان الگویی برای نجات انسان‌ها و قیام عمومی ساخت.

از نظر او عاشورا فقط برای گریستن نیست؛ بلکه پشت این گریه‏ها فلسفه‌اي نهفته است. آدمی ضمن گرامیداشت عاشورا باید بیاموزد که حسینی زندگی کند وگرنه همچون یزیدیان خواهد بود.

بنابراین فرهنگ این قیام می‏تواند در تمامی جوامع درس‏آموز، هدایت‌گر و راهنما باشد و کلام نبوی که فرموده‏اند: «انّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» تحقق عینی مي‌يابد.

به همين خاطر ايشان بارها تاكيد كرده‌اندكه: «ما هرچه داریم از محرم است» و یا این که «محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته است» و «با ذکر مصائب اهل بیت، این مذهب تا حالا زنده مانده است»؛ چون خود نيز به جنبة مبارزاتي اين مراسم تاكيد دارند و مي‌فرمايند:«لازم است در نوحه‏ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق، به‌طور کوبنده فجایع و ستمگری‏های ستمگران هر عصر و مصر(شهر) یادآوری شود.»

ایشان در پیامی به مناسبت سالروز قیام 15 خرداد در نيمة خرداد 1361 فرمودند: «ملت عظیم‌الشأن در سالروز شوم این فاجعه انفجارآمیزی که مصادف با 15 خرداد 1342 بود، با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد و اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع می‏شد؟»

امام خمینی(ره) علل شکل گرفتن و بقای انقلاب اسلامی را مدیون و مرهون عاشورا می‏داند و می‏گوید مردم درس قیام و مبارزه را از امام حسین(ع) فرا گرفتند. همين تاكيد ايشان است كه وي را از بسياري از رهبران جهان متمايز مي‌كند و چهره‌اي جاودانه مي‌بخشد.

اينجاست كه شهيد مطهري در كتاب «پيرامون انقلاب اسلامي» تاكيد مي‌كند كه ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعماق و از ژرفای روح این ملت برمی‏خاست؛ مردمی که در طول 14 قرن حماسه محمد(ص)، علی، زهرا، حسین (علیهم‌السلام)، زینب(س)، سلمان، ابوذر و صدها هزاران مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه‏ها با روح‌شان عجین شده بود بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند.

او توانست ایمانِ از دست رفته مردم را به آنها بازگرداند و آنها به خودشان مؤمن کرد و مردمی که سال‏ها این آرزو را که در زمرة یاران امام حسین(ع) باشند در سر می‏پروراندند... به ناگاه خود را در صحنه‏ای مشاهده کردند، آن چنان که گویی حسین(ع) را به عینه می‏دیدند و همین باعث شد که به پاخیزند و یکسره بانک تکبیر بر هر چه ظلم و ستمگری است، بزنند.»


يك انقلاب كربلايي
بهار 1342 تازه شروع شده بود كه امام(ره) در مورد وظيفة صيانت مسلمانان از دیانت خود فرمود: «شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصایب و فجایع صبر و استقامت کردند. آنچه امروز می‏بینیم، نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگ ما حوادثی چون عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته‏اند و در راه دین خدا یک چنان مصایبی را تحمل کرده‏اند... عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر(ع) و امام حسین(ع) دارند در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت‏آمیز دستگاه حاکم خود را ببازند.»

از همين زمان به‌تدريج سرمشق قيام حسيني(ع) چراغ راه حركت خميني(ره) مي‌شود، اما امام تنها به سخنراني بسنده نكرد و اين سرمشق‌ها را به شكل عملي گردآوري كرد.

امام خمینی بر ترسیم دو جناح حق و باطل و مبارزه قاطع با اهل فساد و ستم به معنای عام آن و سازش‌ناپذیری با آن تاکید می‏ورزید و در هدف خویش قاطع عمل مي‌كرد.

به همين خاطر با استناد به گفته سیدالشهداء(ع) به مسلم‌بن‌عقيل كه فرمود: «برادرم! به خدا سوگند اگر در دنیا پناه و پناهگاهی وجود نداشته باشد، هرگز با یزید بیعت نمی‏کنم.»

فریاد مي‌زند: «(آیا) خمینی می‏تواند تفاهم کند با ظلم. خمینی آنجا هم که بود مجد اسلام را حفظ می‏کرد، (آیا) می‏تواند حفظ نکند؟ اسلامی که پیغمبر اکرم(ص) این‌قدر زحمت کشیده است. (آیا) خمینی و امثال خمینی می‏توانند یک چیزی بگویند که برخلاف مصالح اسلام باشد؟»

امام خوب مي‌دانستند كه زنده نگاه داشتن عاشورا به معنی زنده ماندن تمام ارزش‌های والای الهی و انسانی است؛ یعنی مصونیت جامعه در برابر تمام سلطه‌گری‌ها، استبدادها و جهالت‌ها و تلاش براي احیای فضایل و فداکاری در این راه.

امام خمینی(ره) نیز در این مورد از هرگونه مجاهدت مضایقه نمی‌كرد؛ او برای رسیدن به چنین مقصد مقدسی قیام عاشورا را تذکر می‏داد و می‏فرمود:«حضرت سیدالشهداء(ع) را کشتند، اما (این کشته شدن) اطاعت ‏خدا بود، برای خدا بود، تمام حیثیت ‏برای او بود. از این حیث، هیچ شکستی در کار نبود.»

امام خمینی(ره) درباره حرکت ‏خودش در راه احیای حق می‏فرماید: «من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خودشان بنشانم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفود کنم.»

و در جای دیگر آمادگی خود را برای شهادت در راه پیروزی انقلاب اعلام نموده و می‏فرمایند: «اگر با کشتن من انقلاب به نتیجه کامل خود برسد، چرا به چنین امری راضی نباشم؟»

امام خمینی(ره) برای ایجاد تحول اساسی و بنیادی در امت اسلامی ایران به سراغ قوی‌ترین عامل تحول روحی امت اسلامی رفت و با درک صحیح و عمیق از مکتب امام حسین(ع) و توانایی ارائه برنامه‏ای رشددهنده، سوژه کربلا را به کار گرفت؛ زیرا می‏دانست هیچ موضوعی مانند آن در اعماق جان شیعیان نفوذ نکرده است.

آنان در هیچ واقعه‏ای به این میزان اشک نریخته و سوگواری نکرده و در هیچ مراسمی این‌گونه به میدان نیامده‏اند؛ به‌علاوه، این قیام آيینه تمام‌نمای ارزش‌های انسانی و معنوی است و اوج ایثار، حماسه، عبادت و شوق ملکوتی را به نمایش می‏گذارد.

از طرف ديگر نبايد فراموش كرد كه يكي از مهمترين انگيزه‌هاي امام حسين(ع) برپا داشتن امر به معروف و نهي از منكر است.

پس امام خميني نيز در ترسيم نقشه ظلم‌زدايي خود، آن را يكي از مهمترين وظايف قيام مي‌داند و مي‌فرمايد: «ما که تابع حضرت سیدالشهداء(ع) هستیم باید ببینیم ایشان چه وضعی در زندگی داشت. قیامش، انگیزه‏اش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود، من جمله قضیة حکومت جور؛ حکومت جور باید از بین برود.»

ايشان در جای دیگر می‏گویند: «سیدالشهداء(ع) چه کرد و چه بساط ظلمی را بهم زد و ما هم چه کرده‏ایم . . . ما محمدرضا را از این مملکت ‏بیرون کردیم . . . آن همه مفاسد و غیره وجود ندارد. این یک نعمت ‏بزرگی است.»

در مکتب امام حسین(ع) کرامت و شرافت انسان ارزش دارند و سربلندی و عدم تسلیم در برابر دنیاطلبان و ستمگران اصل مهم و استواری است؛ به همين خاطر امام خمینی در یکی از بیانات خود خطاب به کارگزاران طاغوت فرمود: «من اکنون قلب خود را برای سر نیزه‏های مامورین شما حاضر کرده‏ام ولی برای قبول زورگويی‌ها و خضوع در مقابل جباری‌های شما حاضر نخواهم کرد.»

امام خمینی (رحمه‌الله) با تاثیرپذیری از حماسة عاشورا و خطبه‏های پرهیجان امام حسین(علیه‌السلام) به دنیای استکبار چنین هشدار می‏دهد: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می‏کنم که اگر جهانیان بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی آنان از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می‏شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است، می‏رسیم . . . و از مرگ شرافتمندانه استقبال می‏کنیم ولی در هر حال پیروزی و موفقیت ‏با ماست.»


محرم و استمرار تولد انقلاب
اين روحيه سازش‌ناپذيري و اميد به پيروزي شايد مهمترين دليل استمرار روح انقلاب بعد از سه دهه باشد؛ نكته‌اي كه استاد علوم سياسي دانشگاه تهران، نيز به آن اشاره مي‌كند.

دکتر مصطفی ملکوتیان مي‌گويد:«مبارزه‌ قدرت‌هاي جهاني توانسته است بسياري از انقلاب‌هاي آزاديبخش را در تاريخ معاصر كشورها از پاي درآورد، اما انقلاب اسلامي ايران بعد از 30 سال همچنان توانا در نظام بين‌الملل حضور دارد و چالش‌هاي جدي را براي نظام بين‌الملل ايجاد كرده ‌است.»

تا پيش از انقلاب ايران كمتر كسي به ذهنش وقوع انقلابي مذهبي و غيردنيوي خطور مي‌كرد و شايد اين يكي از دلايل غافلگيري دنيا نسبت به انقلابي باشد كه سرمشق قيام آن، ريشه در آموزه‌هاي عاشورايي دارد. همين نكته هم سبب محبوبيت آن در ميان بسياري از مردم جهان شده است.

استاد تاریخ اسلام معتقد است عاشورا در تاریخ محصور نیست و متعلق به دیروز، امروز و متعلق به آینده ماست و از آن سالی که عاشورا جوشیده، تا امروز و تا فرداهای دور در پیوند با انقلاب‌ها و تحرکات تشیع خواهد بود.

عاشورا درست است که یک واقعیت تاریخی است، اما متعلق به تاریخ تنها نیست، بلکه با روح، جان و حرکت تشیع در پیوند است.

روح الله بهرامی ادامه مي‌دهد: «پیوند میان انقلاب اسلامی و انقلاب امام حسین(ع) هم در صورت و مظاهر ظاهری و هم در سیرت و مظاهر باطنی و نیات و انگیزه‌ها، همخوانی عجیبی با هم دارند که این همخوانی ناشی از شخصیت ویژه امام خمینی(ره) در ارتباط با زنده نگه داشتن یاد و خاطره امام حسین(ع) و در عین حال تجلی دادن آن سیره و روش به عنوان شخصیتی از تبار خاندان پیامبر است.»

روزهاي محرم مي‌آيند؛ شهر سياه مي‌پوشد. سينه‌زن‌ها پابرهنه پا روي آسفالت سرد خيابان‌ها مي‌گذارند و زنجيرزن‌ها زير باران شانه زير پولاد مي‌برند.

مداحان بازارشان گرم است، اما خطيبان بايد بدانند كه اگر دغدغه‌اي براي انقلاب هست، از اين روزهاست؛ روزهايي كه هر سخن و نقلش مي‌تواند ماية بازتوليد انقلابي ديگر باشد. عاشورا كه مي‌آيد بايد تولد انقلابي نو را به نظاره نشست.


برخي از مهم‏ترين نمونه‏های الگودهی امام از نهضت عاشورا
مبارزه با ظلم: امام رژيم طاغوت را مظهر حکومت جائر معرفی می‏کند و مردم را به مبارزه دعوت می‏نمايد؛
سازش‌ناپذيری در برابر ظلم: با مطرح ساختن شعار عاشورايی «هيهات منا الذلة‏» هيچ‌گاه تلاش‏های سازشکارانه را بر نمی‏تابيد و به ملت ايران نيز سفارش می‏کرد.

ايثار و فداکاری: امام با مطرح ساختن فداکاری‏های امام حسين(ع) ميان نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پيوند برقرار می‏سازد: «در حالی که شهادت حضرت سيدالشهداء(ع) از همه خسارت‏ها بالاتر بود، ولی چون او می‏دانست که چه می‏کند و کجا می‏رود و هدفش چيست فداکاری کرد و شهيد شد و ما هم بايد روی آن فداکاری‏ها حساب کنيم که سيدالشهداء چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه کرده‏ايم.‏»

امام تمام ابعاد نهضت امام حسين (ع) را يک حرکت کاملا سياسی می‏دانست و با احيای فرهنگ عاشورا و الگو ساختن معيارهای عاشورايی، يک ملت ‏حماسه‏ساز پديد آورد که با درس‏آموزی از مکتب امام حسين(ع) منشاء تحولات عظيمی در جهان اسلام شد و معجزه قرن را پديد آورد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما