کد مطلب : ۷۱۲۷
ادبیات مرثیه آذری در نهضت امام خمینی(ره) - ۲
وی از وعاظ تبریز در پی تحریم تقیه از سوی امام خمینی تعهد و امضا گرفت كه در منابر بیپرده به افشای سیاست سیاستهای ضد مذهبی رژیم بپردازند.(۱)
تبریز بعد از غائله فرقه دمكرات آذربایجان (۲۵ـ ۱۳۲۴) برای رژیم اهمیت بسیاری داشت؛ مردم آذربایجان هم بعد از این واقعه شاه را به عنوان پادشاه كشوری اسلامی و شیعه بیش از جاهای دیگر طرفداری میكردند، به ویژه آنكه پدربزرگ فرح تبریزی بود. از همان ایام در تبریز رسم بود كه دستجات مذهبی شهر تبریز در ماه محرم به باشگاه افسران رفته به جان شاه دعا كنند.
از محرم آن سال آیتالله قاضی رفتن دستجات عزادار را به آنجا تحریم كرد و این آغاز رویگردانی طرفداران نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام از رژیم پهلوی در آذربایجان بود.(۲)
محرم سال ۴۲ در تبریز حال و هوایی دیگر داشت مبارزات علما و مراجع هم یكدست بود. همه مردم از همه طبقات كه به شكل دستجات جدا از هم در بازار تبریز به حركت و عزاداری میپرداختند آن سال در قالب یك دسته عظیم ویژگی خاصی یافته بود. اشعاری كه در آن سال به عنوان مرثیه و نوحه قرائت میشد.
رنگ و بوی دیگری داشت. آنچه امام در اعلامیه متذكر شده بود در قالب شعر و نوحه در دستجات عزادار با شور و عشقی بیحد و حصر در كوی و برزن، مسجد و بازار قرائت میشد. با این رویدادها و مبارزات اسلامی اشعار مرثیه تركی كه بیشتر رنگ و بوی احساس و عاطفی داشت رویكردی تهاجمی و انقلابی به خود گرفت.
با دقت در نمونههایی كه ارائه میشود خواهیم دید كه دیگر تعابیر و اصطلاحات به كار رفته تنها برای عزاداری نبود؛ لحن حماسی و شورانگیز داشت كه مشروعیت رژیم را با آموزههای شیعی زیر سؤال میبرد.
دقیقاً آن موضوعاتی كه حضرت امام در اعلامیه خود بیان كرده بود را در اشعار نوحه میتوان یافت؛ در نمونه هایی از نوحههایی كه مرور خواهیم كرد این ارتباط مفهومی روشن خواهد شد؛ به عبارت روشنتر این مرثیهها برگردان اعلامیه رهبر نهضت به شعر تركی آذری با لحن حماسی هستند.
نوحههای انقلابی آذری
ادبیات مرثیه انقلابی در آذربایجان خود می تواند موضوع پژوهشی جداگانه باشد سیر مبارزات اشعار و و اندیشه های سید حسین کهنمویی، مرحوم سعدی زمان، مرحوم منزوی اردبیلی و... تغییر رویکرد محتوای مراثی متناسب با وقایع نهضت اسلامی از جمله موضوعات قابل پژوهش است.
در مراحلی از تاریخ انقلاب خطبه های حضرت زینب(س) حضرت امام سجاد(ع) به لحاظ رویکرد مبارزاتی مورد توجه مرثیه سرایان آذری قرار می گیرد.(۳)
نظر به گستردگی بحث آنچه در این مختصر میتوان ارائه داد نمونههایی اندك از اشعار دو شاعر مرثیهسرای آذربایجان به نامهای سید حسین كهنمویی متخلص به ریاضی و آقای حاج صادق تائب تبریزی میباشد.
مرحوم سید حسین كهنمویی در تبریز متولد شد. تحصیلات خود را طبق رسم فراگرفت. در نهضت ملی شدن صنعت نفت از طرفداران جریان مذهبی آن بود. وی سالها در تبریز با برپایی كلاسهای آموزش قرآن مجید و شرح نهجالبلاغه، جوانان را با قرآن و اهلبیت آشنا میساخت.
اكثر جوانانی كه وی به آنها درس داده بود از مبارزان پیشتاز نهضت امام خمینی در تبریز و آذربایجان بودند. او در اشعارش به تعیین مصداق نمیپرداخت لیكن با ملاكهایی كه جهت مقایسه ارائه میداد، خط مشی جوانان را در مبارزه روشن میكرد.(۴)
در اشعار مرثیه و نوحه وی دیگر نهضت سرخ عاشورا برای گریه و شیون نبود و آنچه او از عاشورا و كربلا مطرح میكند علت بوجود آمدن نهضت سرخ محرم است؛ امام حسینی(ع) كه او در اشعارش میستاید و دیگر متعلق به سال ۶۱ هجری نبوده در هر زمان و مكانی كه شرایط قیامی حسینگونه فراهم شود تجلی خواهد كرد. خود در مقدمه دیوانش كه سالها قبل از انقلاب چاپ شده مینویسد:
«كاسه صبر حسین(ع) در برابر طغیان و سركشی و استبداد رهبران قوم لبریز گردید. خاموش نمودن آتش فتنه و فسادی كه ممالك اسلامی را فراگرفته بود غیرمقدور میدید و سكوت خود را در برابر ظلم، امضای ظلم و گناه كبیر میدانست تا كلمهی حق را اعلام و برعلیه باطل قیام نمود. با كشته شدن خود، راه سعادت را به روی طالبان حق باز و طرفداران واقعی حق را سرافراز فرمود. معنی و مفهوم آزادی و حریت را با خون خود نگاشت و پرچم آزادی حقیقی را در مرز مشترك دنیا بین زمین و آسمان برافراشت. طالبان حق را از قید عبودیت و یوغ بندگی رهانید و از حضیض خواری و ذلت به اوج شرف و عزت رسانید...»(۵)
امام حسین(ع) با این مشخصات دیگر كاربردی صرف احساسی نداشت كه با چند قطره اشك و چند سینه زدن آن هم در چند روز ماه محرم متروك مهجور بماند، آنچه او مطرح میكرد درس عبرت بود و القای روحیه فداكاری در راه آرمانهای اسلامی، آنچه او در اشعارش به تصویر میكشید ارائه طریق حسینی بودن، بود.
اشعار وی به سادگی و دور از آرایههای پیچیده ادبی، قابل فهمِ مردم، برگردان اندیشه و خطمشی مبارزاتی رهبر آگاه سیاسی نهضت بود. نمونهی زیر نمونه كوچك از این ادبیات حماسی است:
«اولدولار یتمیش ایكیتن دین اسلامین فداسی
مُسلمینه عبرت اولسون كربلانون ماجراسی
(ترجمه): هفتاد و دو تن فدای دین اسلام شدند تا ماجرای كربلا درس عبرت مسلمانان شود.»
«گوردولر دینی ایدوبلر ملعبه بسر عده فاسق
دیللر ینده كلمهی حق ایشلری كُفره مُطابق
حاكم اهل جُور و بدعت، صاحب فتوا منافق
قالمیوت رحم و مروت یوخدی ظُلمین انتهاسی.
(ترجمه): امام حسین دید كه یك عدهی فاسق دین را ملعبه خویش ساختهاند.
آنچه بر زبان دارند كلمه حق است و كردارشان مطابق كفر
حاكم جُز اهل جور و بدعت و مفتیِ صاحب فتوا جُز منافق نیست
از رحم و مروت اثری و ظلم و ستم را پایانی نیست.»
آنچه او به تصویر میكشد وضعیت جامعهای مرده است كه حاكمان آن در فسق و فجور غوطهورند.
«مَنبر پیغمبر اولدی مرتقی اهل غروره
آرتدی گیزلین معصیتلر، دمبدم گلدی ظهوره
دؤندی دربار خلافت مركز فسق و فُجوره
بیر عمل یوخدور كه اولسون خالقین اوندا رضاسی.
(ترجمه): مِنبر پیغمبر (ص) مسند اهل تكبر و نخوت شد
گناهان مخفی را دیگر در آشكارا مرتكب میشوند
دربار و مقر حكومت به مركز فسق و فجور تبدیل شده است
هیچ عملی نیست كه در اجرای آن رضای خدا منظور نظر باشد.»
«شایع اولدی خلق ایچینده رشوه و زور و خیانت
اولماسا اصلاح اوضاع باغلانور باب دیانت
حفظ دین لازمدی، خالق تاپشوروب دینی امانت
بذل مال و جان دی دینه، اهل دینون مدعاسی.
(ترجمه): در میان مردم رشوه، زور و خیانت امری رایج شده است
اگر چنین اوضاعی اصلاح نشود دین و دینداری متروك خواهد شد و به همین خاطر
دین که امانتِ خداست حفظ ودیعه الهی لازم است
اثبات ادعای اهل حق بذل جان و مال در حفظ دینشان است.»
شاعر با ترسیم وضعیت زمانه یزید به تعبیر دیگر وضعیت زمانه یزید زمانه ی، راهحلی كه امام حسین در پیش گرفته را الگوی رفتاری و خطمشی روشن ارائه میكند و ضمن آنكه رهبری نهضت اسلامی را تصدیق و تأیید كرده میگوید:
«سعی و كوشش سایهسینده پیشرفت ایلور اراذل
نشر ایدور باطل مرامین خلق ایچینده اهل باطل
بو عمل لر باعث اولدی قوردولار سری محافل
رأسده لازم دور اولسون رهبر دینی سیاسی.
(ترجمه): در نتیجهی سعی و تلاش است كه اراذل و اوباش پیشرفت میكنند
و مرام باطل خود را در میان مردم رواج میدهند
برای مقابله با این جریان باطل بود كه محافل سری ترتیب یافت
و لزوم وجود رهبر مذهبی آگاه به سیاست زمانه (امام خمینی) احساس شد.
گرچه در مبارزه شهادت در انتظار است با این حال فرجام پایداری در دین و مرام محو و نابودی سلطهی جُور است:
«اوز مرامینده دایاندی ویردی یتمیش بیر شهیدی
بو طریقیله یتوردی اهل حقه، حق نویدی
تِز پوزار دست عدالت دولت شوم یزیدی
مَحو ایدر دنیاده مطلق ظالمی ظلمون جزاسی(۶)
(ترجمه): امام حسین (ع) در مرامش پابرجا ماند و هفتاد و یك شهید داد
نوید حق را بر راستان بدین طریق رسانید كه
چه زود است دست عدالت دولت شوم یزیدی را مضمحل كند
چه مكافات ظُلمِ ظالم در این گیتی محو خود ظالم است.»
شاعر هر جایی كه در اشعارش امكان دارد اشارات و كنایاتی به زمان حال میكند، كه چه باید كرد در مرثیهای دیگر میگوید:
«... عامل اولسا هر مسلمان، مذهب و آئینینه
گور سه نر عالمده حق، چشم حقیقت بینینه
جان و مال و ثروتین قربان ائدروز دینینه
حكم شرعین ضِدینه، بیر لحظه اقدام ائیلهمز.
(ترجمه): اگر هر مسلمانی به احكام شرعی و مذهبی خود عمل كند
چشم حقیقت بین او تجلی حق را خواهد دید
مسلمان واقعی هر آنچه دارد برای حفظ دین خود فدا میكند
و برخلاف موازین شرع مقدس عملی انجام نمیدهد.»
«گؤرسه آز قالدی یئتیشسون دینه آسیب و گزند
دین یولوندا جان وئرروز دینین ایلوز سربلند
صبر ائدر اعضا سینی دشمنلر ایتسه بَند بند
ویرمیون، اینجیتمیون، بیركلمه اعلام ایلهمز(۷)
(ترجمه): مسلمان واقعی اگر دید كه آسیب و گزندی متوجه دین اوست
برای سربلندی و سرافرازی دینش جان فدا میكند
اگر دشمن اعضای بدنش را بندبند بگُسلند
ذرهای عجز و لابه نخواهد كرد که نزنید، شکنجه نکنید»
پینوشت:
۱. در كتابخانه آیتالله قاضی طباطبایی از این تعهدنامهها موجود است. برای اطلاع بیشتر رك به: رحیم نیكبخت، صمد اسماعیلزاده، زندگانی و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبایی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۷۷.
۲. برای اطلاع بیشتر رك به: «زندگانی و مبارزات آیتالله قاضی طباطبایی»، صص ۱۸۲ـ۱۷۲.
۳. اشعاری که مرحوم حاج انور در این موارد سرودهاند و مداحانی چون حاج داوود علیزاده محمد باقر تمدنی و سلیم مؤذنزاده اجرا کردهاند در تاریخ مرثیه انقلابی جایگاه شایستهای دارند.
۴. مجموعه اشعار و آثار وی با عنوان مکتب کربلادر دو جلد توسط یكی از مبارزان قدیمی و مریدان امام در تبریز به نام حاج محمدحسن عبدیزدانی تدوین و چاپ شده است.
۵. كهنمویی، حسین، مكتب كربلا، تبریز، كتابفروشی سعدی و معرفت (بیتا، قبل از انقلاب)، صص ۷-۸
۶. كهنمویی، پیشین، صص ۳۶-۴۰.
۷. پیشین، صص ۲۴-۲۵.
ادامه دارد ...